نوشتار حاضر با گذرى بر تاریخچه ورود سکولاریسم به جهان اسلام و بررسى تلاش برخى از اندیشمندان معاصر اسلامى براى سازگار ساختن آن با اسلام، به توضیح چگونگى شکلگیرى نظریه سکولاریسم اسلامى مىپردازد.
به گمان نگارنده، چرخشِ معرفتشناختى در نظریه هرمنوتیک فلسفى گادامر، آموزههاى موردنیاز براى تمهید مبانى معرفتشناختى جدید براى عبور از مبانى معرفتشناختى پیشین سنت فکرى اسلامى را فراهم ساخته است. برخى از اندیشمندان معاصر اسلامى با استخدام این آموزهها مبانى معرفتشناختى مورد نیاز را تدارک دیدهاند. نظریه سکولاریسم اسلامى بر این مبانى استوار بوده، به همین دلیل پىآمدهاى معرفتشناختى خاصى به دنبال داشته که در مقاله به آنها اشاره شده است.
سکولاریسم ایدهاى است که در جهان امروز به طور جد مورد توجه و التفات روشنفکران دینى و غیر دینى قرار گرفته است . آنچه در این میان بیشتر مجال بحث را فراهم کرده «نسبت و رابطه سکولاریسم با اسلام» است که در سالهاى اخیر دیدگاههاى کاملا متفاوتى درباره آن مطرح گشته است . از سوى دیگر ایدهها و اندیشههاى استاد شهید مرتضى مطهرى به عنوان یکى از شاخصترین احیاگران اندیشه دینى در عصر حاضر همواره مورد علاقه فرهیختگان بوده است . لذا بر آن شدیم که در این نوشتار مرورى بر آثار این متفکر دردآشنا و بصیر داشته باشیم و عقیده وى را در باب سکولاریسم جویا شویم . امید است این تلاش بتواند گوشهاى از ابهامات و شبهات این باب را بزداید .
دین در ابعاد گوناگونى همچون پىریزى نظام ارزشى، فراهم آوردن ضمانت اجرایى و تقویت انگیزه درونى به یارى اخلاق مىشتابد و آدمیان را به تهذیب و تزکیه روحى فرا مىخواند . پیوند دین و اخلاق از زوایاى گوناگونى قابل بررسى است و نویسنده در این نوشتار به نقد دیدگاهى پرداخته که از تقابل دین و اخلاق سخن مىگوید و اخلاق دینى را تعبیرى خود متناقض مىخواند .
یکى از پیشفرضهاى پذیرش دین این است که برخى از نیازهاى بنیادین آدمى جز با دینباورى برآورده نمىشود . امروزه کسان بسیارى با بهرهگیرى از دانشهاى جدید، نیازهاى اصیل انسانى را مىکاوند و به پاسخگویى این پرسش مىپردازند که «آیا مىتوان از چنین نیازى سخن گفت؟» نویسنده در این مقاله به برخى از نیازهاى روانى آدمى اشاره کرده و براى تبیین پاسخگویى دین به این نیازها از سخنان امام على علیه السلام بهره فراوان برده است .