ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۳۳۱ مورد.
۷۵۰.

اندیشه اسلامی: نقد عقل نایاب (به نظر عابد الجابری ساختارگرا، اندیشه اسلامی با فاصله گرفتن از سنت معرفتی غرب و پیرایش و نقد آن می تواند با مدرنیته آشتی کند)

۷۵۱.

پیوند دین و فلسفه در اندیشة فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه دین فارابی تعقل برهان تخیل روش اقناعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه عقل و دین
تعداد بازدید : ۱۴۸۵ تعداد دانلود : ۹۹۸
جستار حاضر درصدد است پیوند میان دین و فلسفه را از منظر فارابی با استناد به اصل متن آثار وی مورد پژوهش قرار دهد. در این طریق، نخست به تحلیل علل تاریخی نیاز به فلسفه پرداخته شده و سپس انگیزه های فارابی برای ایجاد این پیوند معرفی شده اند؛ تا از این ره گذر، ضرورت ایجاد چنین پیوندی میان دین و فلسفه روشن گردد. مدّعای مقاله آن است که فارابی، با دو روش متفاوت در پی برقراری این پیوند بوده است. روش نخست بر توجّه به سیر تاریخی تکوین زبان استوار است؛ که از این منظر، فارابی به تقدّم زمانی فلسفه بر دین باور دارد. اما در روش دوم، او با توجّه به تمایزهای روش شناختی دین و فلسفه در مقام تعلیم، به تبیین نسبت میان آن دو پرداخته است. حال دربارة این دو روش باید گفت که روش نخست قابل نقد است؛ اما می توان از روش دوم دفاع کرد.
۷۵۲.

ابهام و پیچیدگى؛ ره‏آورد تمدن کنونى بشر

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۴
«ابهام» اگر در حد مقدمه باقى بماند، صفتى خوب و در برخى موارد، لازم است؛ زیرا تا این حالت نباشد، ضرورت تفکر براى رسیدن به حقیقت، رخ نمى‏نماید. اما اگر ثابت و پا برجا بماند نه تنها مفید نبوده بلکه مانند خوره‏اى به جسم و جان بشر افتاده و او را از پا در مى‏آورد. حال اگر ابهام، صفت یک تمدن قرار گیرد، طبعا همه شؤون جوامع درگیر با آن را دچار اختلال مى‏کند. در این نوشتار، نویسنده ضمن تعریف و تبیین واژه ابهام، تمدن غرب را به آن گرفتار مى‏بیند. البته به بیان درد بسنده نکرده، راه‏هاى درمان را نیز بیان مى‏کند. خیز تا از در میخانه گشادى طلبیم به ره دوست نشینیم و مرادى طلبیم بود آیا که در میکده‏ها بگشایند گره از کار فرو بسته ما بگشایند(2) ما در برهه‏اى از بسترِ زمان زندگى مى‏کنیم که دقیقا در حاشیه پایانى تاریخ و زمان واقع شده، فردا به تاریخ ملحق خواهد شد؛ و این زمانى است که فقط از همین لحاظ، مى‏توان «آخرالزمان»ش نامید؛ اما نمى‏توان بصراحت، آخرالزمان موعود را بر این برهه تطبیق نمود. با این همه بایسته است که وضع موجود را به بحث و بررسى کشیده و با به چالش گذاردن همه داشته‏ها و یافته‏هاى تمدن امروز، آخرالزمان (به معناى اعم و اخص) را بکاویم و «تمدن توسعه یافته کنونى غرب» را تحلیل کرده و رگه‏هاى تفکر و عمل آن را بازیابى و بازخوانى کنیم، تا از این رهگذرِ پر حادثه به رهیافتهایى ناب در رابطه با «آخرالزمان موعود» نایل آییم. به همین جهت، نوشتار حاضر ابتدا به کاوش در ماهیت اساسى تمدن غرب پرداخته و با ره‏آوردهاى نقّادانه، به بررسى آخرالزمان موعود مى‏پردازد. «ابهام» که به عنوان یک بستر اساسى و ساز و کار بنیادى براى تحقق تمدن کنونى معرفى مى‏شود، نظریه نوینى را پیش‏روى متفکران و اندیشمندان قرار مى‏دهد. ما تنها به بررسى اجمالى این نظریه و عوامل پیدایش ابهام در بستر تمدن پیشرفته غرب، مى‏پردازیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان