فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱٬۶۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکى از پرسش هاى اساسى درباره گزاره هاى اخلاقى این است که آیا گزاره هاى اخلاقى بیان کننده واقعیتى عینى هستند و از وجود رابطه اى واقعى گزارش مى دهند یا این گزاره ها سرچشمه اى واقعى ندارند و صرف نظر از دستور و توصیه، احساس و سلیقه، و توافق و قرارداد از واقعیتى سخن نمى گویند؟ واقع گرایان قایل به سرچشمه اى واقعى براى احکام اخلاقى هستند و غیرواقع گرایان چنین سرچشمه اى را نمى پذیرند. یکى از پیامدهاى این بحث قائل شدن به مطلق بودن احکام اخلاقى در صورت واقع گرا بودن یا نسبیت در اخلاق در صورت غیرواقع گرا بودن است. در این تحقیق با روش تحلیلى توصیفى نشان مى دهیم که علّامه طباطبائى با قایل شدن به سرچشمه اى واقعى براى احکام اخلاقى، فیلسوفى واقع گرا و اطلاق گراى اخلاقى است.
بررسی انتقادات احسائی به برهان تضایف ملاصدرا در اثبات اتحاد عالم و معلوم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
اتحاد عالم و معلوم از مبانی مهم حکمت متعالیه است که ملاصدرا با الهام از فلاسفه نوافلاطونی آن را تبیین و اثبات کرده است. این اتحاد به دو مقام کثرت در وحدت و وحدت در کثرت تقسیم می شود و برهان تضایف یکی از مهم ترین استدلال های اثبات آن در مقام کثرت در وحدت است. این برهان سه نکته اساسی دارد: وجود ادراکی موجود مجرد، معلوم بالذات نبودن موجودات مادی و اضافه عالم و معلوم. انتقادات احسائی نیز متوجه این هاست. ازنظر احسائی به دلیل فعلی بودن معنای ادراک، قدیم و نامخلوق شدن مادیات درصورت معلوم نبودن آن ها و لازمه مبدأ اشتقاق بودن اضافه عالم و معلوم، برهان ملاصدرا با انتقادات اساسی مواجه است؛ باوجوداین، به دلیل اتحاد عالم و معلوم در مقام کثرت در وحدت یا مقام ذات بودن این برهان، معلوم بالعرض بودن مادیات و معلوم بالذات بودن صورت های علمی آن ها و عدم لزوم میان مبدأ اشتقاق و نسبت اضافه، انتقادات احسائی مشکلات اساسی دارند.
معبری به یقین
اندیشه ی بوعلی در گهواره ی سینا اثر مومن قناعت
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۵ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
شخصیت شناسی
سازگاری رهیافت مشایی و اشراقی به مسئله نفس در اندیشه سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
مبحث نفس در طول تاریخ، آرای بسیار مختلفی به خود دیده است. ماهیت نفس، حدوث و قدم آن، و کیفیت ارتباط نفس با بدن، همواره از چالشی ترین مباحث در آرای فلسفی و کلامی بوده اند. ابن سینا، به عنوان یک فیلسوف مشّائی، در اکثر نوشته های خود، دیدگاه ارسطویی مبنی بر حدوث نفس را پذیرفته؛ اما در برخی از رساله های عرفانی و نیز در قصیده عینیّه، عباراتی دال بر گرایش او به دیدگاه افلاطونی مبنی بر قدم نفس دیده می شود. این امر مشکلی را برای مفسران ابن سینا ایجاد کرده که چگونه این دو دیدگاه متناقض را توجیه کنند. نوشتار حاضر با رویکردی توصیفی - تحلیلی به بررسی این مسئله پرداخته است. در این فرایند به دست می آید که دیدگاه ابن سینا در حکمت مشرقی تغییر نیافته و او همچنان به ادعای پیشین خود در باب حدوث نفس وفادار مانده است. بنابراین، بین رهیافت مشائی و اشراقی ابن سینا تفاوتی نیست.
درآمدى بر تربیت اخلاقى از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسى با تأکید بر مبانى و اهداف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
تهذیب و تربیت اخلاقى عبارت است از: آراستن نفس به فضایل و پیراستن آن از رذایل و به کارگیرى روش هایى به منظور پرورش نیکى ها و زدودن رذایل اخلاقى. مطالعه تربیت اخلاقى مى تواند گامى مهم در تبیین ساختار نظام اخلاقى و به تبع آن، تربیت اخلاقى باشد. براین اساس، هدف این نوشتار، که از نوع پژوهش هاى کیفى است و با روش تحلیلى توصیفى مبتنى بر روش کتابخانه اى انجام شده، بررسى دیدگاه هاى اخلاقى خواجه نصیرالدین طوسى و دلالت هاى آن بر تربیت اخلاقى در دو بخش مبانى و اهداف تعلیم و تربیت است. نظام اخلاقى خواجه طوسى بر شناخت نفس و اعتدال قوا مبتنى است. مهم ترین نتایج و دستاوردهاى این تحقیق شناسایى مبانى تربیت اخلاقى شامل ماهیت و حقیقت انسان، تعادل قواى نفس و قابلیت آن در وصول به کمال حقیقى و شناسایى اهداف تربیت اخلاقى شامل اهداف غایى، واسطى و آموزشى است.
مقایسه دیدگاه قاضی سعید قمی با علامه مجلسی درباره توحید ذاتی و صفاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توحید ذاتی و صفاتی از مهم ترین اقسام توحید به شمار می آیند. در این نوشتار، آراء و اندیشه های قاضی سعید قمی و علامه مجلسی درباره این مسئله مورد بررسی قرارگرفته است. این دو متفکر بزرگ، علاوه بر اینکه در معنای توحید ذاتی اختلافاتی دارند، مبانی و زیرساخت های وجود شناختی که توحید ذاتی را بر اساس آن اثبات کرده اند، نیز کاملاً متفاوت و بلکه متناقض است و نیز درباره توحید صفاتی اختلافاتی با یکدیگر دارند. یکی از مباحثی که با توحید صفاتی گره خورده، آموزه عینیت ذات و صفات است. علامه مجلسی از طرفداران و قاضی سعید از منکران آن است، البته او عینیت را در مرتبه الوهیت می پذیرد. پذیرش اصالت وجود و لوازم آن، علامه مجلسی را به جمع بین تشبیه و تنزیه سوق می دهد اما مخالفت قاضی سعید با این مبانی و اعتقاد او به تفکیک مراتب در وجود خداوند، باعث جانب داری او از نظریه تنزیه در مقام ذات و تشبیه در مقام صفات شده است.
فلسفه و منطق
واکاوی روش تأویلی ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله تأویل در منظومه اندیشه ابن رشد جایگاه ویژه ای دارد، این مسأله کلید حل تعارض دین و فلسفه، نشان دهنده نادرستی نسبت کفر به فلاسفه و عامل فهم و تبیین نصوص دینی است. از نظر ابن رشد تأویل گذر از معنای ظاهری و پی بردن به مقصود باطنی متن است. روش تأویلی ابن رشد، براساس مذهب جمع است وی تلاش درجمع میان عقل و وحی و دین و فلسفه دارد. بر این اساس برای تأویل ضوابطی ارائه می دهد و تصریح می کند، فلاسفه که دارای روش برهانی هستند شایسته تأویل متون دینی هستند اما اجازه اشاعه آن را در میان مردم ندارند.
شواهد کشف باوری معنای زندگی در دیدگاه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطابق دیدگاه کشف باوری در باب معنای زندگی، معنای زندگی هم وجود خارجی دارد و هم قابلیت کشف. طباطبایی اگرچه متعرض به این مسئله نشده، ولی شواهدی در آثارش وجود دارد که نشان می دهد به کشف باوری معتقد است. طباطبایی معتقد است فاعل، فعل و غایت در وجود واحد متحدند. غایت مرتبه ای بالاتر در سلسله مراتب وجودی است، و در نتیجه هدایت الهی غایت زندگی انسان است و غایت زندگی انسان لازمه وحدت فعل الهی است. تحلیل شاهد فوق نشان می دهد طباطبایی به چهار پیشفرض واقع گرایی هستی شناختی، غایت باوری، عقل گرایی و نظریه صدق باور دارد که دیدگاه وی در باب کشفی بودن معنای زندگی را مشخص می سازد. تحلیل شواهد آثار طباطبایی مؤید قول ایشان به کشف باوری معنای زندگی است.