فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳۶۸ مورد.
دانش بومی استفاده از گیاهان خودرو در شمال شرق خوزستان مطالعه موردی شهرستان ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیاهان را می توان به عنوان یکی از عناصر اصلی در دایره اکوسیستم دانست. دایره ای که تنها با هدف مهیا ساختن شرایط زیست محیطی، بقاء را ممکن می سازد. گیاهان از آغازین دوران زندگی بشر نقشی با اهمیت در تأمین زندگی او داشته اند. برای او هم خوراک بودند، هم پوشاک، هم سوخت او بودند و هم مسکن و مأمن او، هم زینت و زیور او بودند و هم شفا دهنده دردهای او. گیاهان نه تنها در ایجاد آرامش و آسایش انسان نقشی به سزا دارند بلکه به عنوان منبع مهم تغذیه جانداران دیگر نیز به حساب می آیند. در این پژوهش سعی شده به شناسایی گیاهان (خودرو، درختی، درختچه ای و علفی) در شهرستان ایذه و نقش آن ها در زندگی افراد بومی پرداخته شود. درواقع نگارنده با اقامت در مناطق موردنظر در فواصل زمانی گوناگون، توانست با بررسی تعدادی از گیاهان بومی، به کارکردهای آن ها در میان مردم بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس روش های مورد استفاده در مطالعات مردم شناسی است. استفاده از منابع مکتوب کتابخانه ای در جمع آوری کلیات، مصاحبه با افراد محلی، مشاهده و مشارکت در اعمال آن ها. نتایج حاصل از این مطالعه می تواند علاوه بر معرفی گونه های گوناگون ناشناخته گیاهان در استفاده مفید آن ها در صنایع موجود نیز مؤثر باشد. همچنین می تواند توجه محققان و پژوهشگران متخصص در این زمینه را به اتخاذ تدابیری جهت حفظ، استفاده و تکثیر این گونه ها جلب کند.
اینچه بورون
نظام مالکیت ارضی در ایل بختیاری
حوزههای تخصصی:
مهمان نوازی در سغد
بررسی بنیادهای اساطیری و باستانی در فرهنگ عامه مردم ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با بازنمایی نقش اساطیر و باورهای باستانی و کُهن در هویت قومی- محلی و ذکر مصادیقی از کاربرد آنها در زندگی جاری یک قوم، در صدد پاسخ به این پرسش ها برآمد که اساطیر و باورهای کُهن در دنیای سیال و ماشینی امروز تا چه میزان زنده و پویا هستند؟ و کدام باورها و اعتقادات عامه، ریشه در اساطیر و باورهای دیرین دارند؟ بررسی و تبیین نقش اساطیر و باورهای کُهن در میان یکی از اقوام جامعه امروز ایران، نشان داد که اساطیر و باورهای کُهن، گروه های مردم را در این ایده که به کُلیت واحدی به نام ملت تعلق دارند و از آینده مشترکی برخوردارند، متفق می سازد؛ چراکه اساطیر، برآیند روح جمعی و میراث نیاکان گذشته یک ملت است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعه کتابخانه ای بود، ضمن اینکه مبنای نظری آن را کتابها و مقالات مرتبط با اسطوره و عقاید عامه تشکیل می داد. این مقاله، پس از بیان کُلیتی از ارتباط اساطیر با فرهنگ عامه، به تداعی و بیان اساطیری و باستانی باورهای عامیانه مردم ایلام پرداخت تا نشان دهد که اساطیر و باورهای عامیانه مربوط به هستی، تا چه میزان در عصر مدرنیته و ماشینی امروز برجای مانده و مقام اساطیر و باورهای کُهن تا چه میزان در باورهای گروندگان به آنها، تکوین و رشد یافته است.
توسعه پایدار مناطق ایل نشین ایران ماموریت پژوهشی و مشاوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به درخواست سازمان امور عشایر ایران از ژان پی یر دیگار ایران شناس و متخصص جوامع عشایری ایران در قالب یک ماموریت پژوهشی که از 5 اردیبهشت تا 2 خرداد 1384 در ایران انجام شد، تحریر شده است. در این جا از جناب آقای علی اکبری رییس سازمان امور عشایر وقت که این مقاله را برای چاپ در اختیار مجله «نامه انسان شناسی» قرار دادند سپاسگزاری می شود.
چگونگی تغییرات زبان گفتاری از ترکی به فارسی در دو دهه گذشته و مقاومت در مقابل تغییر در حال حاضر: پژوهش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با استفاده از رویکرد برساختی و روش شناسی نظریه داده بنیاد[1] به بازسازی معنایی چگونگی تغییرات زبان گفتاری از ترکی به فارسی در دو دهه گذشته و مقاومت در مقابل تغییر درحال حاضر می پردازد. روش تحقیق کیفی است و از روش نظریه پردازی داده بنیاد و تکنیک مصاحبه عمیق برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. مهم ترین پرسش های تحقیق پیش رو این بوده است که«چه جنبه از زندگی آذری زبانان در دو دهه قبل تغییر کرد که تمایل به فارسی صحبت کردن در آنها زیاد شد؟»چه تغییراتی درحال حاضر رخ داده که تمایل به ترکی صحبت کردن در آنها بیشتر شده است؟ یافته های به دست آمده شامل شش مقوله عمده به این شرح است. متعین های نیاز به نمایش جلال طبقات فرادست، شدت و میزان تعاملات بین طبقاتی، تمایل به تغییر نگرش و رفتار دربارة زبان، عدم توانمندی در ارتباط متقابل، فضای اجتماعی تعامل میان طبقات فرادست و فرودست؛ تشخص آوری زبانی، جست وجوی راه های ورود به طبقه فرادست از طریق تغییرات زبانی و پیروان تغییرات ارزشی در فرودستان. مقوله هسته ای این بررسی فقدان تمایل به تغییرزبان گفتاری است که مقولات عمده فوق را دربرمی گیرد. [1]. Grounded Theory
مطالعة قوم نگارانة غذاهای محلی در شهرستان فومن: پژوهشی در مردمشناسی غذا و تغذیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، جایگاه غذا در زندگی انسان از نیازی فیزیولوژیک فراتر رفته و ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی یافته است. مردم شناسی غذا و تغذیه حوزه ای از پژوهش در مردم شناسی است که به بررسی ابعاد مختلف غذا در زندگی انسان می پردازد. مطالعة حاضر در چارچوب مردم شناسی غذا و تغذیه به بررسی فرهنگ غذایی اهالی شهرستان فومن (فومنات) پرداخته است. به این منظور، با استفاده از روش قوم نگاری نظام مند، تفسیری و چندمکانی فرهنگ غذایی شهرستان فومن توصیف، و رفتارها و آداب ورسوم مربوط به تغذیه در فصل های گرم سال بررسی شده و نتایج به صورت درون مایه ها یا مؤلفه های نظام غذایی سنتی استخراج و ارائه شده است. برخی درون مایه های به دست آمده عبارت اند از: اصلی ترین مواد به کاررفته در غذاهای محلی فومن، نمود زبانی غذا، سفره، کنارغذا، منشأ مواد غذایی، ظروف، هویت، آمیختگی فرهنگی، سلامتی، غذای مراسم .
فهم دلالت های اجتماعی- فرهنگی توصیه های غذایی دوران بارداری و پس از آن (یک مطالعة مردم نگارانه در بین زنان و خانواده های سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارداری، زایمان و آنچه که به موقعیت مادری ختم می گردد، با مجموعه ای از عوامل، عناصر و پدیده ها معنی می یابد؛ یکی از این موارد، بایدها یا نبایدهای غذایی است که فرد موظف به رعایت آن ها می گردد. توصیه های مزبور را باید توصیه های یک فرهنگ دانست؛ فرهنگی که در این معنی، خود را در تهیه و مصرف مجموعه ای از خوراکی ها باز می نماید. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال فهم دلالت هایی بوده است که می توان از تأمل بر تکاپو جهت این تهیه و مصرف، برداشت نمود. این پژوهش با حرکت از نوعی دیدگاه نظری چند سطحی، بر اساس رویکردی کیفی و به شیوة مردم نگاری در پهنه ای جغرافیایی از زاهدان تا نواحی شمالی استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که این دلالت ها صرفاً بر کارکرد زیستی- طبی توصیه های غذایی مزبور که بیشتر معطوف به پس از زایمان است، تأکید ندارد. تهیه و مصرف برخی از خوراکی ها مانند کاچی سیستانی که ترکیب منحصر به فردی در مقایسه با سایر نسخه های مشابه است، در حال حاضر دلالت هایی را باز می نماید که باید با نوعی نگاه نمادین و معنی شناختی، تفسیر گردند. این خوراکی ها علاوه بر آنکه نشان گذاری یک رخداد را تسهیل می کنند، زمینه ای جهت خلق یک هویت مادرانه و نیز فراتر از آن، زمینه ای جهت برجسته سازی مرزها و تمایزات دیگر نیز می باشند.
اوج سکوت
فراتحلیل مطالعات مرتبط با رابطه بین هویت قومی و هویت ملی در ایران با تأکید بر نقش رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود اقوام متنوع در ایران از یک سو و تلاش برای ایجاد هویت ملی منسجم از دوره پهلوی اول تاکنون از سوی دیگر، این سؤال را به ذهن متبادر می کند که هویت قومی و ملی در ایران چه ارتباطی با هم دارند. هرچند در مطالعات پراکنده ای به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این موضوع پرداخته شده، درمجموع، نتیجه و برآیند کلی این مطالعات مشخص نشده است. ازاین رو در این مقاله به فراتحلیل پنجاه مقاله علمی و پژوهشی مرتبط با سؤال مذکور در مورد رابطه هویت قومی و هویت ملی در ایران پرداخته شده است. یافته ها نشان داد که رویکرد پوزیتویستی و روش های کمّی تحقیق به ویژه کاربرد ابزار پرسش نامه وجه غالب روش شناختی مقالات بوده است. مبحث قومیت در بین دو قوم کرد و عرب با حساسیت بیشتری دنبال می شود. مسئله این تحقیقات بیشتر تبیین چرایی و چگونگی فعال شدن هویت های قومی بوده است و به نقش رسانه در شکل دهی این رابطه توجه خاصی شده است. 40 درصد مقالات قائل به همسازی بین هویت ملی و هویت قومی بوده اند و 48درصد آنها رسانه ها و فضای جهانی شدن را باعث تقویت هویت قومی دانسته اند. در مجموع، مقالات، هویت ایرانی را چندگانه و ترکیبی می دانند و فقط در بین دو قوم کرد و عرب تعلق به هویت قومی بالاتر از هویت ملی بوده است.
میان دو جهان
نگاهی به روابط برون گروهی دیاسپورای ارمنی با تکیه بر مفهوم «حافظه جمعی» (مطالعه ای انسان شناختی در ارامنه ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله مطالعه ای در روابط برون گروهی ارامنه در جامعه ایران است. سؤال اصلی این است که نقش حافظه جمعی در منظومه هویتی ارامنه چیست و چه تأثیری در روابط برون گروهی آن ها گذاشته است؟ در این پژوهش برای تبیین مسئله از ادبیات موجود در زمینه مطالعات حافظه و تئوری ملی گرایی جدید در تلاقی با یکدیگر بهره برده شده است. استدلال اصلی این است که قدرت حافظه جمعی ارامنه که از زندگی دیاسپورایی آن ها ناشی می شود، هویت یابی آن ها را به صورت ملی گرایانه تحت تأثیر قرار داده که این امر در روابط ارامنه ایران با برون گروه تنش ایجاد کرده و آن ها را به سمت یک زندگی اجتماعی درون گرا و بسته رهنمون ساخته است. در این پژوهش برای گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها از روش های انسان شناختی و ژرفانگر استفاده شده است.