فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۲٬۳۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزیابی دقت نتایج حاصل از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای بسیار حائز اهمیت است. تاکنون پارامترهای متعددی برای بیان دقت طبقه بندی تصاویر مورد استفاده قرار گرفته اند. دو نمونه از متداول ترین پارامترها، ضریب کاپا و دقت کلی می باشند. بعضی از محققین ایراداتی به این پارامترهای متداول وارد کرده و پارامترهای جدیدی ارائه نموده اند و معتقدند این پارامترها، معایب پارامترهای متداول را ندارند. در این تحقیق رابطه دو مورد از این پارامترهای جدید ارزیابی دقت طبقه بندی با پارامترهای متداول مورد بررسی قرار گرفته است. این دو پارامتر مغایرت کمی و مغایرت تخصیصی نام گذاری شده اند که میزان عدم شباهت را گزارش می نمایند. به منظور بررسی رفتار این دو پارامتر طبقه بندی نظارت شده روی 57 تصویر شامل سه دسته از تصاویر با قدرت تفکیک متوسط، قدرت تفکیک بالا و قدرت تفکیک خیلی بالا انجام شد. سپس ضریب کاپا و دقت کلی به عنوان پارامترهای متداول، و مغایرت کمی و مغایرت تخصیصی به عنوان پارامترهای جدید برای هر تصویر طبقه بندی شده محاسبه شده و همبستگی مقادیر به دست آمده با یکدیگر بررسی گردید. نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان می دهند که میزان همبستگی بین این دو دسته پارامتر بالا ولی در جهت منفی است؛ به عبارت دیگر با افزایش مقادیر یک دسته، مقادیر دسته دیگر کاهش می یابد. به این ترتیب پارامترهای مغایرت اطلاعات جدیدی را درباره نتایج طبقه بندی به کاربر ارائه نمی دهند و تنها و در صورتی که خطای طبقه بندی خواسته شود، می توان از پارامترهای مغایرت نیز درکنار آن ها استفاده نمود.
بررسی عوامل زیست محیطی در راستای توسعه شهر با استفاده از GIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در طی دو دهه اخیر، رشد فزاینده تعداد شهرها از طریق تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک، از جمله تأثیرات فرایند شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و جمعیتی کشور بوده، یکی از روستاهایی که تازه به جرگه شهرها پیوسته شهر ماکلوان در استان گیلان بوده است. شهر ماکلوان در خرداد ماه سال ۱۳۹۱ از تجمیع ۲روستای ماکلوان پایین و ماکلوان بالا مرکز بخش سردار جنگل شهرستان فومن به عنوان شهر ماکلوان به تقسیمات کشوری افزوده شد که به نظر می رسدبه نظر ساز و کار تبدیل نقاط روستایی به شهر ها آن جنان منعطف به منافع ملی و زیست محیطی منطقه نیست. گسترش شهر در چند مرحله شکل گرفته است و با توجه به رشد جمعیت، توسعه فیزیکی آن به صورت افقی ودر جهت شرقی – غربی و در امتداد جاده فومن ماسوله است. گسترش مداوم ساخت و سازهای شهری سبب از بین رفتن مزارع کشاورزی و باغ های اطراف شهر شده است. در گذشته چنین تصور می شد که سوانح طبیعی در نواحی شهری پیامد های کمتری نسبت به روستاها دارند ولی در حال حاضر با توجه به تغییراتی که در ساختارکالبدی و سازماندهی شهرها به وجود آمده است، شهرها را در مقابل سوانح آسیب پذیرتر کرده است . این امر به علت جمعیت زیاد شهرها و گسترش بی رویه شهری و توسعه فیزیکی آنها بر روی مناطق پر خطر بوده که ثبات آنها را برهم زده است. جهت توسعه آتی شهر و جلوگیری از تخریب شدید زیست محیطی منطقه و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن برنامه ریزی و ارزیابی توان اکولوژیک شهر صورت گیرد تحقیق حاضر با علم به اهمیت موضوع و با هدف بررسی مناطق مستعد جهت توسعه شهری با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره تدوین شده است.
مطالعه فرونشست دشت خرمدره با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری و بررسی مخاطرات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، به منظور بررسی رخداد پدیده فرونشست زمین (تعیین نرخ، محدوده و تغییرات زمانی آن) در دشت خرمدره، از تکنیک تداخل سنجی راداری استفاده شد. به همین منظور، تصاویر ماهواره ENVISAT اخذ شده در بازه زمانی 2005-2003 ابتدا پردازش شده و سپس میدان جابجایی در منطقه با روش آنالیز سری زمانی، بر اساس پراکنش گرهای پایدار محاسبه شد. میدان جابجایی، بیانگر بیشینه تغییر شکل برابر با 35 میلی متر بر سال، در راستای دور شدن از ماهواره را نشان می دهد. برای بررسی نرخ فرونشست در سال های اخیر نیز، تصاویر Sentinel S1 اخذ شده در بازه زمانی 2017-2014 پردازش و میدان جابجایی در منطقه، با روش آنالیز سری زمانی خط مبنای کوتاه تعیین شد. نتایج حاصله، بیانگر بیشینه نرخ سرعت 49 میلی متر برسال در راستای خط دید ماهواره در دشت خرمدره است. با فرض عدم وجود تغییرشکل مسطحاتی، بیشینه فرونشست رخ داده 41 میلی متر بر سال، در بازه زمانی 2003 تا 2005 و 69 میلی متر بر سال در بازه زمانی 2017-2014 است. نتایج حاصل از پروفیل ترازیابی دقیق عبوری از دشت خرمدره نیز، بیانگر بیست سانتی متر بر سال در طی دو اپک مشاهداتی 2005-1985 است. همچنین ایستگاه GPS ثابت خرمدره نیز، نشانگر افزایش نرخ فرونشست از 16 میلی متر بر سال در بازه زمانی 2009-2006 به 36 میلی متر بر سال در بازه زمانی 2013-2009 و افزایش آن به 51 میلی متر بر سال، در بازه زمانی 2017-2013 است. نتایج حاصل از داده های ژئودتیک (تداخل سنجی راداری، GPS و ترازیابی دقیق)، بیانگر افزایش نرخ فرونشست در این دشت است. در ادامه، نتایج به دست آمده از فرونشست با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی (GIS)، با لایه های کاربری اراضی و نیز چاه های منطقه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این بخش، نشان دهنده بالا بودن تراکم کاربری اراضی کشاورزی و نیز چاه های بهره برداری در منطقه است. همچنین با استفاده از تحلیل های مکانی، مخاطرات احتمالی فرونشست در منطقه مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج به دست آمده در این بخش نیز، بیانگر تأثیرپذیری قسمتی از مسیر خطوط راه آهن، راه های اصلی و بزرگراه از فرونشست است.
ارزیابی اثرات اکوتوریسم بر منطقه رودبار قصران و لواسانات با استفاده از چارچوب DPSIR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوتوریسم یا طبیعت گردی گرایشی از صنعت گردشگری است که طی سالهای اخیر توجه بسیاری از مسولین و مردم را به خود جلب کرده و یکی از اهرمهای توسعه اقتصادی و اجتماعی بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بوده است. از آنجا که فعالیت غیر نظام مند اکوتوریسم می تواند اثرات منفی بر محیط زیست داشته باشد، ارزیابی فعالیتهای اکوتوریسمی با استفاده از چارچوب ها و روش های معتبر علمی من جمله DPSIRمی تواند در برنامه ریزی های مدیران این صنعت، موثر و مفید واقع گردد. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی وضعیت اکوتوریسم در منطقه رودبار قصران و لواسانات با استفاده از چارچوب DPSIR می باشد. هر کدام از پنج بخش این مدل ارزیابی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و یافته ها در قالب جداولی ارائه گردیدند. طبق نتایج به دست آمده از طبقه بندی تصاویر سال های 2004 و 2016، فضاهای ساخته شده از 3625 متر مربع به 8744 متر مربع افزایش یافته است. از جمله دلایل این امر را افزایش جمعیت، نزدیکی به پایتخت و سهولت در رفت و آمد در نتیجه گسترش خانه های دوم و افزایش ساخت و ساز اماکن مرتبط با خدمات گردشگران دانست. ارزیابی های صورت گرفته و نتایج بدست آمده از این تحقیق می تواند به عنوان یک ساختار پشتیبان تصمیم برای مدیران و برنامه ریزان در این حوزه و اتخاذ استراتژی های مناسب جهت پیاده سازی اکوتوریسم پایدار، مورد استفاده قرار گیرند.
تعیین و تحلیل ارجحیت عوامل موثر بر وقوع تصادفات جاده ای (مورد مطالعه: راه های استان سمنان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حوادث جاده ای در استان سمنان طی سالهای 1394 و 95 به ترتیب 304 و 261 نفر منجر به فوت و مصدومین 4228 و 4395 نفر بوده است. همچنین با توجه به اینکه استان سمنان در مسیر شرق کشور قرار گرفته ، نرخ تردد جاده ای گاهی تا 1000 خودرو در ساعت می رسد. بنابراین، هدف از این مطالعه تعیین ارجحیت عوامل اثرگذار بر وقوع تصادفات جاده ای می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ متغیر کیفی، از لحاظ زمان مقطعی است. همچنین نوع این پژوهش توصیفی- پیمایشی می باشد. در این مطالعه، ابتدا با بررسی منابع و مراجع مرتبط با موضوع تحقیق عوامل موثر بر تصادفات جاده ای استخراج و سپس با تجمیع نظرات خبرگان این عوامل دسته بندی شدند. برای بررسی میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل از روش دیماتل بهره گرفته شد و در پایان عوامل به کمک روش فرایند تحلیل شبکه ای رتبه بندی شدند. نتایج حاصل از رتبه بندی نشان داد که عامل انسان بیشترین تأثیر را در تصادفات جاده ای داشت و پس از آن وسایل نقلیه، جاده و محیط در رتبه های بعدی قرار گرفت.
تجزیه و تحلیل و تولید نقشه پهنه بندی کیفی هوای شهر تهران با استفاده از داده پایش زمینی وRS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
70 - 82
حوزههای تخصصی:
تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر ایران در زمره آلودهترین شهرهای جهان به حساب می آید. با توجه به تأثیرات آلودگی هوا بر سلامت و محیط زیست، ضرورت شناخت دقیق آلایندهها و مشخص نمودن پهنههای آلوده ضروری به نظر میرسد.هدف این پژوهش، بررسی توانایی داده های سنجنده مودیس، در سنجش آلودگی هوا در کلانشهر تهران و تولید نقشههای کیفی هوا با استفاده از این دادهها و داده های زمینی میباشد. : در این تحقیق داده های مربوط به آلاینده های PM<sub>10</sub>، ازن، منو اکسید کربن، دی اکسید گوگرد، PM<sub>2.5</sub>در سال 1394 با استفاده از روش کریجینگ ساده به عنوان یک روش زمین آماری در حالت های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت و نقشه های سطوح آلاینده ترسیم گردید. همچنین از تصاویر ماهوارهای سطح اول و داده های سطحدوم سنجنده مودیس، برای انجام تحلیلهای کیفی و کمی ذرات معلق هوا در سطوح وسیع استفاده شد. با بکار بردن شاخص اختلاف نرمال گردوغبارمربوط به داده های سطح اول و پارامتر هایی نظیر عمق اپتیکی و نمای انگستروم مربوط به داده های سطح دوم، میزان همبستگی با استفاده از باندهای 3 و 7 سنجنده ی مودیس محاسبه و مقدار RMSE آنها با داده زمینی مربوط به آلاینده PM<sub>10</sub> محاسبه گردید. : نتایح نشان داد که همبستگی مناسبی بین پارامترهای تصاویر ماهوارهای و اندازهگیری زمینی وجود دارد. این نوع همبستگی نشانگر توانایی تصاویر این سنجنده در شناسایی گردوغبار جوی است. همچنین در بخش دیگر این تحقیق نقش پارامترهای هواشناسی تأثیرگذار بر آلودگی هوا مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شد که آلاینده شاخص غالب در سال 94، ذرات معلق PM<sub>2.5</sub>وPM<sub>10</sub>بوده است. از عوامل موثر در افزایش غلظت آلاینده ها، استمرار شرایط جوی پایداربوده است که باعث انباشت آلاینده ها شده است.
پایش تغییرات زمانی- مکانی پوشش برف با استفاده از تصاویرMODIS (مطالعه موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برف، یک منبع عمده جریان آب در هر منطقه است. از این رو، آگاهی از توزیع زمانی و مکانی برف برای مدیریت مناسب منابع آب محدود در منطقه ضروری است. با توجه به شرایط سخت فیزیکی محیط های کوهستانی، امکان اندازه گیری دائم زمینی جهت تخمین منابع برفابی و تشکیل پایگاه داده ها وجود ندارد. به همین جهت استفاده از داده های سنجش از دور به منظور پایش تغییرات سطح برف بسیار موثر است. هدف مطالعه حاضر نیز بررسی تغییرات زمانی- مکانی پوشش برف استان کردستان با استفاده از محصولات سنجنده ی MODIS (MOD10A1، MOD10A2) در بازه ی زمانی 17 ساله (1396-1379) است. همچنین به منظور ارزیابی دقت تصاویر و تحلیل رابطه بین تغییرات برف با داده های بارش و دما از داده های ایستگاه سینوپتیک منطقه مورد مطالعه استفاده شد. نتایج ارزیابی تصاویر با داده های ایستگاه هواشناسی نشان می هد که این تصاویر از دقت مناسبی در استخراج سطوح برفی برخوردار است. همچنین نتایج بررسی تغیرات پوشش برف استان کردستان حاکی از آن است که بیشترین مساحت پوشیده از برف در سال های 1379، 1380، 1383، 1385، 1386، 1387، 1389، 1390، 1391، 1392 و 1394 و کمترین آن در سال های 1384، 1388، 1395 و 1396 اتفاق افتاده است. بیشترین مساحت پوشیده از برف در دی ماه 1386 با 2/28914 کیلومتر مربع بوده است. بررسی تغییرات ریزش برف در سطح استان نشان می دهد بیشترین ریزش برف در سطح استان از آبان تا اسفند در شهرستان دیواندره (آبان 1383، 57/59 درصد)، شهرستان بیجار (بهمن 1379، 93/25 درصد) و شهرستان قروه (دی ماه 1396، 38/25 درصد) اتفاق افتاده است. همچنین تحلیل ارتباط بین ذوب برف با داده های اقلیمی نشان می دهد که در ماه های فروردین و اردیبهشت افزایش بارندگی و در خرداد ماه با کاهش باندگی، روند افزایشی دما موجب آب شدن سطوح برفی در سطح استان شده است.
ارزیابی و پهنه بندی توان اکوتوریسمی شهرستان اهر براساسِ تحلیل چندمعیاره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان اهر یکی از شهرستان های شمالی آذربایجان شرقی است که باوجودِ داشتن مناظر و چشم اندازهای طبیعی مناسب درجهتِ توسعه اکوتوریسم، نتوانسته است از این حیث به جایگاه واقعی و شایسته خود برسد. در این خصوص به نظر می رسد که آگاهی از توان های اکوتوریسمی منطقه و شناسایی نواحی مستعد اکوتوریسم به منظورِ صرفه جویی در وقت، هزینه و رونق بخشی به اقتصاد گردشگری منطقه مورد مطالعه امری ضروری است. این پژوهش بر آن بود تا با استفاده از روش تحلیل چندمعیاره فازی به این مهم دست یابد. در این راستا بر پایه شواهد میدانی و اسناد مختلف کتابخانه ای، داده ها و اطلاعات مربوط به 8 معیار محیطی شاملِ شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، فاصله از آبراهه ها، تراکم آبراهه ها، تراکم پوشش گیاهی، خاک و سنگ شناسی گردآوری شد. عملیات آماده سازی، مدیریت و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) انجام گرفت که در نهایت به تهیه نقشه پهنه بندی توان اکوتوریسمی منطقه مورد مطالعه انجامید. نتایج حاصل از این پهنه بندی نشان از وجود پتانسیل های خوب اکوتوریسمی در منطقه مزبور داشت و تطابق قابل قبولی را با واقعیات زمینی به نمایش گذاشت. تمرکز پهنه هایی با توان بالا در جنوب شهرستان و در داخل درّه های رودخانه ای ضمن تأکید بر اهمیت این پهنه ها، اولویتی را به جهت توسعه اکوتوریسم برای دهستان های منطقه مشخص ساخت. به طوری که دهستان های واقع در جنوب غرب شهرستان شاملِ بزکش و گویجه بل از بیشترین اولویت درجهتِ توسعه اکوتوریسم برخوردار بودند. کم ترین توان اکوتوریسمی عمدتاً به مناطق شرقی شهرستان و قسمت میانی آن در سمت شمالی رود اهر اختصاص یافت. اگرچه در بین معیارهای مورد بررسی نقش تراکم پوشش گیاهی در نقشه پهنه بندی توان اکوتوریسمی و اولویت بندی دهستان ها بارزتر بود؛ اما نبایستی از نقش برجسته رودها و کرانه های آن ها در ایجاد محیط های مساعد برای طبیعت گردی غافل بود. نهایتاً اینکه توسعه اکوتوریسم در منطقه مورد مطالعه، توجه ویژه و همه جانبه به جاذبه های طبیعی عرصه های رودخانه ای و کوهستانی را می طلبد.
تحلیل شیب و آزیموت بهینه برای نصب پنل فتوولتاییک براساس تابش دریافتی خورشید در شهرستان کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین راستای استقرار و شیب بهینه برای نصب پنل فتوولتاییک در شهرستان کاشان می باشد که برای این منظور با استفاده از موقعیت جغرافیایی منطقه، روابط و مدل فیزیکی Masters Gilbert تابش دریافتی خورشید بر سطح پنل، محاسبه شد، نتایج این پژوهش نشان میدهد که میزان تابش دریافتی بر سطح کلکتور در راستای جنوب و در شیب های مختلف، در 64 درصد از مواقع سال، بیشتر از تابش روی سطح پنل نصب شده در راستای جنوب شرق یا غرب با زاویه شیب های مختلف است. بیشترین میزان تابش در آزیموت رو به جنوب در شیب 30 و 40 درجه می باشد، آزیموت جنوب شرقی-غربی (30 درجه) تقریبا شبیه به آزیموت جنوب است و تنها درراستای جنوب شرقی- غربی، در فصل تابستان، شیب های نزدیک به قائم، تابش بیشتری نسبت به جنوب دریافت می کنند. میزان تابش دریافتی بر سطح پنل در راستای جنوب شرقی- غربی (آزیموت 60 درجه) در شیب های مختلف در 87 درصد از مواقع سال بیشتر از تابش روی سطح پنل نصب شده در راستای شرق یا غرب (آزیموت 90 درجه) با زاویه شیب های مختلف است. با مقایسه نتایج ، مشخص می شود که راستای نصب پنل فتوولتاییک هر چه از جنوب به سمت شرق یا غرب تغییر کند، شدت تابش در روزهای سال کاهش بیشتری خواهد داشت، بیشترین بازده ی تولید انرژی فتوولتاییک در شهرستان کاشان در راستای رو به جنوب، و با زاویه نصب پنل فتوولتاییک 30 درجه نسبت به خط افق می باشد. همچنین مناسب ترین شیب برای نصب پنلها بین 30 تا 40 درجه، نسبت به سایر شیب ها به دست آمد.
ارزیابی قابلیت تصاویر ماهواره ای Sentinel-2 در تخمین میزان بایومس محصول ذرت علوفه ای منطقه مورد مطالعه: شرکت کشاورزی و دامپروری مگسال (قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از داده های ماهواره ای در برآورد دقیق مقدار بایومس محصول به عنوان یکی از مهم ترین چالش های سنجش از دور محیطی محسوب می شود. اگرچه به طور سنتی از شاخص های طیفی پوشش گیاهی استخراج شده از باندهای قرمز (R) و مادون قرمز نزدیک (NIR) برای برآورد آماری بایومس محصول استفاده شده است، اما بیشتر این شاخص ها در مقادیر خاصی از شاخص سطح برگ اشباع می شوند. لذا جهت غلبه بر محدودیت اشباع شدگی، اخیرا مطالعات زیادی بر روی استفاده از بازتابندگی طیفی در محدوده لبه قرمز انجام شده است. برای ارزیابی عملکرد شاخص های مختلف پوشش گیاهی در برآورد بایومس محصول، پنج نوبت نمونه برداری از ویژگی های بیوفیزیکی ذرت علوفه ای در طول دوره رشد این محصول در اراضی زراعی شرکت کشت و صنعت مگسال، قزوین انجام شد و جمعا 182 نمونه میدانی جمع آوری گردید. سپس ده شاخص طیفی از سری زمانی تصاویر Sentinel-2 که همزمان با نوبت های نمونه برداری میدانی در سال 2017 اخذ شده بودند، محاسبه شده و با استفاده از آنها بایومس ذرت علوفه ای برآورد گردید. بایومس ذرت علوفه ای با اندازه گیری های میدانی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شاخص با ضریب تعیین و کمترین ریشه میانگین مربعات خطا بهترین شاخص برای تخمین بایومس ذرت علوفه ای است. علاوه بر این، تحقیق حاضر نشان داد که تصاویر ماهواره ای Sentinel-2 با توان تفکیک مکانی بالا و محدوده لبه قرمز، قابلیت تخمین مقدار بایومس محصول ذرت علوفه ای را با دقت مناسب دارد.
تخمین دمای هوا بر اساس پارامترهای محیطی با استفاده از داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تخمین دمای هوای میانگین ماهانه با استفاده ازداده های دمای سطح زمین، شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی، عرض جغرافیایی، ارتفاع، شیب و کاربری اراضی در دوره زمانی 2015-2001 است. علیرغم برخی تشابهات فضایی بین الگوهای فضایی دمای هوا و دمای سطح زمین، این دو متغیر تغییرپذیری کاملا متفاوتی دارند بطوریکه ضریب تغییرپذیری دمای هوا چهار برابر دمای سطح زمین به دست آمد. همچنین نتایج تحلیل حاکی از این است که در زمستان ارتفاع نقش کلیدی را در توزیع پراکندگی اختلافات دمای سطح زمین ودمای هوا دارد، در حالیکه در دیگر فصول نقش شیب و پوشش گیاهی مشخص تر است. پس از مشخص کردن الگوهای فضایی دمای سطح زمین و دمای هوا، اقدام به تخمین دمای هوا از طریق مدل های رگرسیون با وضوح فضایی 0.125 درجه گردید. پایین ترین مقدار خطا در ماه های نوامبر و دسامبر با ضریب تبیین 70 درصد و خطای استاندارد 1 درجه سانتیگراد به دست آمد. همچنین حداکثر خطا در فاصله ماه های می تا آگوست با ضریب تبیین 59 تا 63 درصد و خطای استاندارد 1.6 درجه سانتیگراد محاسبه گردید که در سطوح 0.05 معنی دار هستند. به علاوه نتایج حاصل از ارزیابی هر ماه نشان داد که تخمین دمای هوا در ماه های سرد (نوامبر، دسامبر، ژانویه، و فوریه و مارس) دارای دقت بیشتری است. با در نظر گرفتن کاربری های مختلف، بالاترین ضریب تبیین به مناطق آبی و شهری با ضریب تبیین 96 تا 99 درصد در ماه های گرم و پایین ترین ضریب تبیین به جنگل مخلوط و علفزار با ضریب تبیین 15 تا 36 درصد در ماه های سرد مربوط است.
ریزمقیاس نمایی تصویر مادیس به منظور تهیه نقشه تبخیر-تعرق روزانه با قدرت تفکیک تصویر لندست با استفاده از الگوریتم های SADFDT و STARFM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داده های اخذ شده توسط سنجنده های ماهواره ای، به طور معمول به سه دسته تصاویر با قدرت تفکیک مکانی پایین، متوسط و بالا تقسیم می شوند. بسیاری از تصاویر با قدرت تفکیک مکانی پایین و متوسط و قدرت تفکیک زمانی بالا، به راحتی در دسترس کاربران هستند، در حالی که تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا، در اکثر مواقع دارای قدرت تفکیک زمانی بالایی نیستند و یا به صورت تجاری و با هزینه بالا در دسترس هستند. علاوه بر این، تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا معمولا فاقد باندهای حرارتی بوده و لذا در مدل کردن فرآیند های طبیعی، مانند تبخیر- تعرق با محدودیت مواجه هستند. تولید نقشه های تبخیر- تعرق روزانه، با قدرت تفکیک مکانی بالا، همواره یکی از چالش های محققان سنجش ازدور بوده است. هدف این مطالعه، امکان سنجی تولید نقشه های تبخیر- تعرق روزانه با قدرت تفکیک مکانی 30 متر است. این تحقیق بر روی زمین های کشت و صنعت امیرکبیر اجرا شده است. برای این منظور ابتدا از بین باندهای 36 گانه تصویر مادیس، باندهایی که از لحاظ طیفی، تقریبا معادل با تصویر لندست 8 بودند، شناسایی شدند. سپس با استفاده از الگوریتم های SADFAT و STARFM و تصاویر لندست 8 و مادیس، باندهای مرئی و مادون قرمز با قدرت تفکیک زمانی روزانه و قدرت تفکیک مکانی 30 متر تولید شدند و در نهایت با استفاده از الگوریتم سبال، نقشه های تبخیر- تعرق واقعی از باندهای شبیه سازی شده تولید شدند. مقایسه تبخیر- تعرق های شبیه سازی شده با تبخیر- تعرق های به دست آمده با روش فائو- پنمن- مانتیث نشان دهنده و است. همچنین مقایسه تبخیر- تعرق شبیه سازی سازی شده با تبخیر- تعرق حاصل از تصویر لندست 8، در همان روز نشان دهنده و است که نشان دهنده عملکرد خوب چهارچوب پیشنهادی برای ریز مقیاس نمایی در این مطالعه است.
منطقه بندی توسعه کشاورزی شهرستان های استان همدان با استفاده از مدل TODIM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم در برنامه ریزی کشاورزی، بررسی آمایشی نظام های تولید جهت شکل گیری و تبیین مسائل سیاست گذاری توسعه پایدار منطقه ای است. در این شرایط، یکی از راهکارهای اساسی در شناخت مسائل کشاورزی، منطقه بندی کشاورزی است. این روش الگویی مناسب و بااهمیت برای ارزیابی منابع اراضی، برنامه ریزی و مدیریت بهتر منابع مورداستفاده در کشاورزی است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی باهدف منطقه بندی شهرستان های استان همدان بر اساس شاخص های کشاورزی تدوین شده است. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه مبنی بر مطالعه آمار و اسناد و تحقیقات پیشین استفاده شده است. محدوده موردمطالعه شامل 9 شهرستان استان همدان است. برای تحلیل داده ها از روش تصمیم گیری چند معیاره TODIM استفاده شده است. سپس خروجی داده ها با استفاده از نرم افزار GIS، تحلیل و نمایش داده شده است. نتایج مطالعات کمی تحقیق نشان داد، شهرستان های استان همدان ازنظر شاخص های کشاورزی در شرایط یکسانی قرار ندارد و هر شهرستان بسته به شرایط و فرایندهای مؤثر در این زمینه، در برخی شاخص ها توسعه یافته و در برخی ضعیف است. به طوری که در شاخص انسانی طبیعی، شهرستان های کبودرآهنگ (1=T)، ملایر (0.949=T)، در شاخص زیرساختی، شهرستان های کبودرآهنگ (1=T)، بهار (0.956=T)، در شاخص زراعت، شهرستان های رزن (1=T)، کبودرآهنگ (979=T)، در شاخص باغبانی، شهرستان های همدان (0.677=T)، ملایر (1=T)، در شاخص دام پروری شهرستان های نهاوند (1=T)، همدان (0.874=T) و در شاخص کل نیز شهرستان های ملایر (1=T)، کبودرآهنگ (0.995=T)، توسعه یافته هستند. درنهایت شهرستان فامنین توسعه نیافته، شهرستان تویسرکان کمتر توسعه یافته، شهرستان های بهار و اسدآباد نسبتاً توسعه یافته و شهرستان های ملایر، همدان، کبودرآهنگ، رزن و نهاوند توسعه یافته هستند.جهت توسعه کشاورزی متعادل و متوازن در استان، توجه به تفاوت ها و ظرفیت ها، بهبود و نوسازی زیرساخت های کشاورزی و برنامه ریزی و سیاست گذاری در حوزه کشاورزی با رویکرد توسعه متعادل منطقه ای ضروری است.
ارزیابی روابط آلومتریک مؤلفه های فیزیکی و کالبدی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت و مدیریت سیستم های محیطی، مطالعه و ارزیابی مؤلفه های مورفومتری و تعیین آلومتری بین آنها است. آلومتری مطالعه میزان نسبی تغییر در دو جزء از سیستم بوده و رشد قسمتی از سیستم را در مقایسه با رشد کل سیستم و یا بعضی قسمت های دیگر آن بیان می کند. بنابراین تسلط بر چنین علمی خواهد توانست بسیاری از مسائل مدیریتی حاکم بر رفتار سیستم های محیطی و از جمله سیستم های شهری را برطرف نماید. در همین راستا این پژوهش سعی دارد روابط آلومتریک مولفه های فیزیکی و کالبدی شهر کرمان را تحلیل نماید. بدین منظور داده های مورد نیاز شامل ویژگی های جمعیتی و ساختاری- کالبدی شهر کرمان، از اسناد منابع شهرداری و نهادهای مربوطه مانند آموزش و پرورش جمع آوری گردید. پس از اندازه گیری خصوصیات مورفومتری ویژگی های ساختاری کالبدی و همچنین ویژگی های جمعیتی شهر کرمان، از طریق آنالیز رگرسیون رابطه بین ویژگی های ساختار- کالبدی مورد بررسی قرار گرفت و نهایتاً نوع رابطه بین آنها مشخص شد. نتایج تحقیق حاکی از آنست که در شهر کرمان مولفه های جمعیتی سریعتر از سایر ابعاد رشد می کند به این معنی که در طی رشد شهر مؤلفه هایی مثل کاربری های ورزشی، فضای سبز و بهداشتی- درمانی افزایش می یابد. همچنین نتایج نشان می دهد که از بین مولفه های اندازه گیری شده فقط بین مولفه های جمعیتی و کاربری های ورزشی، فضای سبز و بهداشتی- خدماتی روابط آلومتریک برقرار است. و رابطه بین سایر مولفه ها از نوع آلومتریک نیست. این بدان معناست که عدم اولویت بندی مناسب در اجرای پروژه های عمرانی از یک طرف و همچنین توسعه نامتوازن فیزیکی شهر کرمان از طرف دیگر باعث رشد نامتوازن در سیستم شهری این شهر شده که همین امر موجب عدم شکل گیری روابط آلومتریک مناسب در ساختار فیزیکی- کالبدی این شهر می باشد.
شبیه سازی احتمال وقوع زمین لغزش با استفاده از منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش به علت ماهیت خطرناک خود در مناطق کوهستانی معمولا مورفولوژی را به طور ناگهانی بر هم می زند و خسارت هایی عمده به مناطق مسکونی، جاده ها، زمین های کشاورزی و... وارد می کند. در این مطالعه با استفاده از مدل AHP و عملگرهای منطق فازی به ارزیابی و پهنه بندی حساسیت زمین لغزش در حوضه پیوه ژن در استان خراسان رضوی پرداخته شده است. مجموعا هشت معیار اصلی ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از گسل، زمین شناسی و کاربری اراضی مرتبط با وقوع پدیده زمین لغزش مورد بررسی قرار گرفت. زیرمعیارها با استفاده از مدل نسبت فراوانی وزن دهی و فازی سازی گردیدند. وزن معیارها نیز با استفاده از مدل AHP تعیین گردید. سپس نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از عملگرهای فازی 9/0،8/0 و 7/0 تهیه و با استفاده از منحنی ROC صحت سنجی گردیدند. نتایج نشان داد عامل شیب بیشترین تاثیر و عامل کاربری اراضی کمترین اثر را در وقوع لغزش در حوضه داشته است. نتایج اعتبار سنجی مدل گویای دقت90 درصدی نقشه حساسیت زمین لغزش با عملگر 7/0 در حوضه بوده است. بنابراین مدل فازی گاما با عملگر 7/0 بهترین شکل نقشه حساسیت زمین لغزش در حوضه پیوه ژن را ارائه داده است.
مدل فضایی تولید گندم دیم استان کردستان با ریز پهنه بندی اقلیم کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گندم محور اصلی اقتصاد استان کردستان است. نوسان سالانه عملکرد گندم دیم استان تحت تاثیر عناصر اقلیمی محل 4/11 برابر است. در تحقیق حاضر نقش متغیرها و شاخص های آگروکلیمایی بر عملکرد گندم در استان کردستان بررسی شد. داده های بازه ی 31 ساله مربوط به سطح کاشت، تولید، خسارات و عملکرد گندم در 10 منطقه و عناصر اقلیمی در مقیاس ساعتی، روزانه، دهه ای، ماهانه فصلی و سالانه مربوط به 22 ایستگاه سینوپتیک گردآوری و همبستگی بین متغیر عملکرد گندم و 128 متغیر مستقل تعیین شد. اثر متغیرها بر عملکرد گندم با رگرسیون چند متغیره -همزمان و گام به گام- سنجش شد. متغیرها تحلیل فضایی شدند و مدل فضایی عملکرد گندم برای استان و شهرستانها معرفی شد. نتایج تحقیق نشان داد عناصر اقلیمی با 99 درصد اطمینان پراکنش فضایی متفاوت دارند. بیشتر متغیرهای مستقل هر کدام منفردا اثر معنادار بر عملکرد گندم دارند، اما در مدل گام به گام 7 متغیر و شاخص آگروکلیمایی از جمله تعداد روزهای بارانی سال، جمع درجه ساعت دمای کمتر از oC 11- مرحله جوانه زنی تا پنجه دهی، میزان بارندگی سالیانه و مقدار بارش دهه پنجم سال زراعی عوامل تعیین کننده عملکرد گندم دیم هستند. تفاوت مکانی متغیرها و عملکرد حتی در یک تیپ اقلیمی معنادار است. ضریب تغییرات عملکرد در مناطق بانه و مریوان کمتر از سایر شهرستان ها و در بیجار و دیواندره بیش از سایر نقاط استان است. بیشترین میزان عملکرد در منطقه کامیاران بانه و مریوان و کمترین عملکرد در منطقه سنندج و بیجاراست. تولید گندم در منطقه بیجار ریسک بالاتری داشت.
بررسی تأثیر وقف بر کالبد شهرهای اسلامی (مطالعه موردی شهر میامی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
وقف سنتی اسلامی است که بر اساس آن افراد حقیقی و حقوقی بخشی یا همه ملک خود را به سازمانی دولتی یا خصوصی می بخشند این سنت حسنه در ایدئولوژی اسلامی ریشه دوانده و نقش بارزی در توسعه شهرهای اسلامی داشته است.انسان بر اساس جهان بینی خود با محیط همواره در کنش متقابل بوده و از همدیگر تاثیر پذیرفته اند. تاثیر جهان بینی منتج از دین بر خلق چشم اندازهای جغرافیایی، بویژه در شهرهای اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. پدیده وقف به عنوان یکی از نیروهای شهر آفرین و چهره پرداز شهر های ایرانی-اسلامی، تاثیر بسزایی در شکل دهی به محیطهای مصنوع انسانی و تشکل فضاهای کالبدی شهرها داشته است. اراضی وقفی ضمن تاثیر گذاری در توسعه فیزیکی شهرها متقابلا نیز از آن تاثیر پذیرفته اند چرا که در جریان توسعه فیزیکی شهر از حالت اولیه خود (بایر، کشاورزی، باغات و …) خارج و به بافت شهری تبدیل گردیده اند. طی این مقاله شهر میامی به عنوان شهر کوچک اندام در استان سمنان، که قسمت عمده اراضی آن وقفی است مورد بررسی قرار می گیرد. با تبدیل شهر به عنوان مرکز شهرستان، شهر به سرعت گسترش یافت و اراضی کشاورزی وقفی، تغییر ماهیت داده و تبدیل به اراضی شهری با کارکرد جدید گردیدند. این مقاله سعی دارد تا با تکیه بر روش میدانی، و استفاده از تکنیک GIS چگونگی نقش وقف در شکل یابی فضای عمومی شهرهای اسلامی به ویژه شهر مورد مطالعه را مورد بررسی قرار دهد.
ارزیابی مکان گزینی حقوقی کاربری های اصلی شهری با استفاده از GIS (مطالعه موردی شهر بابل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحلیل کاربری اراضی شهری چگونگی استفاده از توزیع ، حفاظت ، ساماندهی مکانی- فضایی فعالیت ها و عملکردی های شهری را بر اساس خواست و نیازهای جامعه شهری، بررسی می کند. امروزه با توجه به رشد نابسامان کالبدی و بی تعادل شهرها، برای ارتقای کیفیت شهرنشینی و تعادل بخشی، ساماندهی و بهینه گزینی کاربری های اراضی شهری، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. گسترش سریع نواحی شهری و در پی آن، اتخاذ سیاست کاربری اراضی، مقوله کاربری شهری را به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های تعیین کننده در مسائل شهری کشور مورد توجه قرار داده است؛ لیکن به دلیل تنوع پراکنش کاربری شهرها و تأثیرپذیری کاربری ها از متغیرهای مختلف، تحلیل و تبیین آن همواره با مشکلاتی مواجه بوده است. بنابراین با شناخت و بکارگیری روشهایی که بتواند به چنین مهمی کمک نماید، گام مطلوبی برای استغنای ادبیات چهره آرایی کشور برداشته خواهد شد. بررسی فرآیند تحولات ساختار فضایی شهر بابل نشان می دهد که در سالهای قبل از1300 ه ش محلات مختلف این شهر براساس ویژگی های قومی، صنفی و مذهبی شکل گرفته و از رشد ارگانیک برخوردار بوده است. اما به نظر می رسد در سالهای اخیر اجرای سیاست های عمرانی، بدون اندیشه و انطباق با واقعیات موجود، باعث رشد کالبدی و افزایش جدایی گزینی فضایی در بین محلات این شهر گردیده است. نتایج پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و همچنین استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام گرفته و از نوع کاربردی است، نشان میدهد در تخصیص کاربری های شهری، توجه لازم انجام نگرفته است.
بررسی اثرات احیاء بافت فرسوده در توسعه پایدار شهری (نمونه موردی شهر سرخس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
39 - 54
حوزههای تخصصی:
بافت قدیمی اکثر شهرها به مرور زمان و در اثر تحولات جدید، عملکرد گذشته خود را از دست داده و رفته رفته رو به اضمحلال گذارده و امروزه نیز به عنوان بزرگ ترین معضل در شهرها مطرح هستند. در همین راستا، تحقیق حاضر به دنبال احیاء بافت فرسوده شهرسرخس برای رسیدن به شاخص های توسعه پایدار شهری می باشد. روش به کار گرفته در این پژوهش از نوع توصیفی -تحلیلی است و اطلاعات به دو طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی( مصاحبه و مشاهده) جمع آوری شده است. جامعه ی آماری این تحقیق، ساکنین بافت فرسوده باجمعیتی بالغ بر 13241 نفر هستند. در این تحقیق ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی محدوده ی مورد مطالعه و همچنین مشکلات و معضلات کالبدی ساکنین بافت، مورد بررسی قرار گرفته که سهم عمده ای از مشکلات مشارالیها را نیز در بر دارد. البته سهم 84 درصدی مالکین در این بافت نسبت به کل شهر که دارای سهم زیادی از اراضی موقوفه می باشد شرایط را برای احصاء بهتر فاکتورهای احیاء بافت فرسوده با ملاحظات توسعه پایدار فراهم آورده است. در انتها براساس تحلیل یک پارچه (SWOT) و سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است. در این پژوهش سعی گردیده براساس یافته ها، پیشنهادات عمومی، قانونی و اجرایی بر پایه شاخصه های توسعه پایدار و با محوریت مشارکت هدفمند و مداخله سازمان یافته ساکنین بافت در اجرای پروژه های احیاء منطقه ارائه گردد که بدلیل عدم فعالیت زیاد پژوهشگران در این خصوص قابل استفاده و بهره برداری است.
بررسی پتانسیل شرایط جغرافیایی و ژئومورفولوژی در ذخیره سازی منابع آب با استفاده از GIS (منطقه مورد مطالعه شمال کویر حاج علیقلی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آب ماده اولیه و ضروری حیات، توسعه صنایع، تولیدات کشاورزی و..... به شمار می رود. اگر موضوع حفاظت آبها و خاکها به طور سیستماتیک و در مقیاس بسیار وسیع تحقق یابد، در واقع ثبات محیط طبیعی تامین می شود.محدوده تحقیق بین َ 50 ْ 35 تا َ 26 ْ 36 عرض شمالی وَ 12 ْ 54 تا َ 46 ْ 54 طول شمالی قرارداردکه از شمال به ارتفاعات البرز، از شرق به روستای ده ملا ، از غرب به شهر دامغان و از جنوب به کویر حاج علیقلی محدود می گردد. ازجمله روستاهای موجود در منطقه روستای مهماندوست،ده ملا،کلاته ملا،فرات ، زرین آباد، مهدی آباد،عباس آباد،امرزان، بق، جزن،حیدرآبادو حاجی آباد می باشدکه جمعیتی حدود 62000 نفر را همراه با شهر دامغان در بر می گیرد. شغل اصلی جمعیت منطقه مذکور باغداری می باشد. معضل افت آبهای زیرزمینی، شور شدن آبها، افزایش تقاضا و پتانسیل منطقه جهت افزایش سطح زیر کشت، نیاز به بررسی همه جانبه در ایجاد توسعه پایدار داشته و جزء ضروری ترین مسائل منطقه است. جهت رسیدن به این منظور تمامی عوامل جغرافیایی و طبیعی به خصوص ژئومورفولوژی منطقه به صورت دقیق و میدانی و با استفاده از نرم افزار GIS مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند تا نقش آنها بر منابع آب این منطقه که یکی از مراکز فعالیت های انسانی در زمینه کشاورزی است مشخص گردد.نتایج نشان می دهد که ژئومورفولوژی منطقه شامل کوههای بلندبا تاثیردرمیزان بارش همچنین تشکیلات آهکی تکتونیزه سهم عمده ای در تامین آب منطقه دارد که همراه با دشت سر های گسترده نقش اصلی را در تغذیه سفره ها ایفاء می نمایند.