فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۴۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
چکیده پاره ای تغییرات جزئی در یک سیستم محیطی می تواند پیامدهای شگرف و غیر قابل پیش بینی را بدنبال داشته باشد. چنین تغییرات اندک، که می تواند تحولات بزرگ و غیر قبل تصوری را بوجود آورد اصطلاحاً کیاس گفته می شود. رصد تغییر در حوضه-های آبی از جمله مباحث مهم و اساسی است که همواره دید تیز بین محققان را بخود معطوف داشته است. همجواری حوضه های آبی می تواند تاثیرات عمده ای بر رفتار پاره ای از حوضه ها بگذارد. یکی از تاثیرات مهم همجواری حوضه ها وقوع پدیده فرسایش قهقرائی و بدنبال آن رخ دادن پدیده اسارت است. چاله اردبیل نیز از این قائده مستثنی نبوده و تحت تاثیر حوضه مجاور خود در شرف وقوع پدیده فرسایش قهقرایی است که در ادامه به اسارت و انحراف شبکه اصلی زهکش های این دریاچه قدیمی خواهد انجامید و در صورت وقوع چنین فرایند محتملی تغییرات عمده ای در ساختار هیدرولوژی کل منطقه ایجاد و تحولات بسیار مهمی برای مراکز جمعیتی، کشاورزی و صنعتی این دشت رخ خواهد داد. این مقاله که بر گرفته از یک طرح پژوهشی در دانشگاه اصفهان است با اتکا به روش تحلیل مقاطع توپوگرافی و زمین شناسی سعی دارد علاوه بر شناسایی عامل یا عوامل ایجاد اسارت رودخانه ای و مکانیسم چنین فرایندی در چاله اردبیل، آثارناشی از وقوع این پدیده را نیز مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که: محتمل ترین مکان وقوع چنین پدیده ای در حوالی کوه خان بلاغی است. با وقوع چنین پدیده ای جریان عمومی آب های سطحی و زیرزمینی در چاله اردبیل بطور کلی تغییر یافته و از میانه چاله به سمت خزر جاری خواهد شد. بیشترین خطر-پذیری در این رخداد متوجه فرودگاه اردبیل خواهد بود و تغییرات بنیادی در شبکه فاضلاب شهری رخ خواهد داد. از عوامل کنترل چنین فرایندی بازنگری در نحوه توسعه قسمت شرقی دشت اردبیل است.
زمین شناسی و توان معدنی استان گیلان
حوزه های تخصصی:
بررسی آثار ژئومورفولوژیکی سیلاب در حوضه رئیس کلا: البرز شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از مطالعات ژئومورفولوژی، با توجه به پیشرفتهای اخیر در هیدرولوژی دیرینه سیلاب، بهعنوان مکملی برای نگرشهای هیدرولوژیکی متداول مورد نیاز است. عوامل مؤثر در سیل خیز بودن حوضه رئیس کلا به دو دسته تقسیم میشوند: الف) عوامل مربوط به حوضه زهکشی؛ ب)عوامل مربوط به کانال رود که نقش مهمی در تغییر یا ایجاد لندفرمهای رودخانهای داشته و بیشتر تحت تأثیر لیتولوژی و تکتونیک قرار دارند. برای تخمین دبی با استفاده از شاخصهای دیرینه تراز و روشهای گیاهی از چند مقطع نقشهبرداری شد و در بازههای مختلف تنش برشی، قدرت رود و سایر پارامترهای مورد نیاز با استفاده از نرمافزار HEC-RAS محاسبه شد؛ سپس آثار فرسایشی و اشکال رسوبی ناشی از سیلاب بررسی شد. مطالعه حاضر نشان میدهد که با استفاده از شاخصهای دیرینه تراز و توانش جریان در رودخانههای پرشیب و کوچک کوهستانی، میتوان بزرگی سیلاب را با دقت بیشتری پیشبینی کرد و در طراحی سازهها و پهنهبندی خطر آن را به کاربرد.
طبقه بندی اشکال کارستی حوضه درپرچین براساس مدل های سویچ، والتهام، هراک و کماتینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: این تحقیق با هدف شناسایی و طبقه بندی اشکال کارستی حوضه درپرچین به منظور شناسایی بهتر و دقیق تر کارست های این حوضه انجام می شود و نقش مهمی در پروژه های آمایش سرزمین در مناطق کارستی خواهد داشت. روش: پس از مرزبندی حوضه مورد مطالعه و شناسایی اشکال کارستی آن، از روش های طبقه بندی چویجیک، والتهام، کماتینا و هراک جهت طبقه بندی اشکال کارستی این حوضه استفاده شد. یافته ها: مطالعه کارست های این حوضه نشان داد اشکال کارستی آن از تنوع بالایی برخوردار بوده و انواع کارن ها، دولین ها دره های کارستی، غارها، اووالاها، پنجره های کارستی، چاه های مکنده، پونورها و چشمه های کارستی را شامل می شوند. نتایج: مطالعه اشکال کارستی حوضه درپرچین مشخص نمود براساس طبقه بندی سویچ این اشکال در ردیف کارست های انتقالی، براساس طبقه بندی والتهام و فوکس در ردیف کارست های جوان، براساس طبقه بندی کماتینا در ردیف کارست های مسطح و ناودیسی و براساس طبقه بندی هراک در ردیف کارست های کوهزایی قرار می گیرند.
ارزیابی ژئومورفولوژیکی بخشی از مسیر راه تبریزـ مرند در گردنه پیام در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جاده تبریزـ مرند، در بخشی از مسیر خود با عبور از گردنه استراتژیک پیام، جلگه صوفیان و تبریز را به دشت مرند ارتباط میدهد. در این مسیر، جاده از زمینهایی عبور میکند که ارتفاع زیاد، گسترش نهشتههای سطحی کواترنر، دامنههای ناپایدار و فعالیت فرایندهای ژئومورفولوژیکی متعدد از ویژگیهای آن است. علاوه بر این، وقوع سیلابها و روانههای خردهسنگی، حرکات تودهای، وجود گسلهای فعال، فرسایش قهقرایی و عملکرد نادرست انسان در بهرهبرداری از امکانات منطقه، اجرای طرحهای عمرانی از قبیل راهسازی را با مشکلاتی مواجه ساخته است. شناسایی دقیق مسیر و ارزیابی ژئومورفولوژیکی آن، بررسی آثار ژئومورفیکی ایجاد خطوط ارتباطی و شناسایی مخاطرات طبیعی ناشی از عوامل ژئومورفولوژیکی، اهداف این تحقیق را شامل میشوند. این تحقیق اهمیت توجه به فرایندهای ژئومورفولوژیکی را در مهندسی راهسازی و همچنین برنامهریزیهای آمایش سرزمین در مناطق مشابه، تبیین میکند و بر توانایی و نقش دادههای ژئومورفولوژیکی در طراحی راههای ارتباطی تأکید دارد.
بیابان های ایران
حوزه های تخصصی:
نقش داده های زمین شناسی در کم کردن خطرات بیابانی شدن زمینها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیابان ها بخشی از مناظر زمین ما را در طول دوره های طولانی زمین شناسی شکیل داده اند و بیابانی شدن پدیده ای است که در آن، تعادل حیاتی طبیعی(بیوستازی) به طور کلی بر هم می خورد و عدم تعادل زیستی یا « اگسیستازی » حاصل می شود. عوامل متعدد ایجاد این پدیده را به طور خلاصه به شرح زیر عنوان کرد: 1- فعالیتهای زمین شناسی مانند زمین ساخت، آتش فشان،پیدایش ارتفاعات نمکی ( دیاپیریسم)، چین گسل ، زلزله و فرسایش، رسوب گذاری تخریبی- شیمیایی- تبخیری و غیره. 2- تغییرات کلی یا محلی اقلیمی همراه با تغییرات سطح دریاها ،یخبندان، تبخیر و جابجائی های توده های هوائی به خصوص در عرض های پائین و بالا (مثلا حاشیه یخچالی – عرض های اسبی ) و غیره با ایجاد بیابانهای سرد یا گرم 3- فعالیتهای حیاتی به خصوص اثرات انسانی ( آنتروپولوژیک) که متاسفانه بر اثر کمی یا بی اطلاعی متخصصین محیطی از مسایل زمین شناسی، به آن بهای زیادی داده شده است. با بررسی عوامل متعدد بیابان زائی در ایران و خاورمیانه،نقش عوامل زمین شناسی به نحو چشمگیری در قابلیت بیابانی شدن ایران بچشم می خورد که به صورت تعادل شکننده و ظریف محیطی است و فقط با شناخت روند تکامل آن می توان با خطرات احتمالی بیابانی شدن مقابله کرد و برنامه ریزی توسعه و پیشرفت را با آن هماهنگ ساخته و کاربریهای جدیدی در جهت بهره مندی از مواهب طبیعی ( معدنی و تطابق های تازه زیستی) را تعریف نمود.
تحلیلهای زمین ساخت- رسوبی چاله تکتونیکی و در حال گسترش مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت مرند با روندی شرقی _ غربی، یک چاله ساختمانی نئوژن- کواترنری به طول 50کیلومتر و عرض متوسط 5/7 کیلومتر است که در شمال غرب ایران و در حد فاصل دو رشته کوه عمده این منطقه(قره داغ و میشوداغ) واقع شده است. در حال حاضر چاله مرند انباشته از نهشتههای کواترنری است که در قالب مخروطافکنههایی در امتداد جبهههای کوهستانی مشرف به دشت ردیف شدهاند. گسل شمالی میشو در امتداد گسل تبریز به طرف شمال غرب و با آثار ژئومورفیکی متعدد، در حاشیه جنوبی این چاله تکتونیکی واقع شده است. تبیین نقش عوامل تکتونیکی در ایجاد چاله تکتونیکی مرند و ارزیابی میزان فعالیتهای تکتونیکی از طریق تحلیل دادههای رسوبی مورفولوژیکی، مهمترین اهداف این تحقیق میباشند که با تکیه بر دادههای حاصل از مقاطع ژئوفیزیکی و ژئوالکتریکی و آثار ژئومورفولوژیکی حاصل از کارهای میدانی و تحلیل نقشههای زمین شناسی و توپوگرافی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان داد که با وجود برخورداری دشت مرند و ناهمواریهای اطراف آن از دینامیک بالای تکتونیکی، چشم انداز کنونی آن بیشتر نتیجة عملکرد فعالیتهای تکتونیکی در گذشته و به ویژه در کواترنری میباشد. یافته های مقاله اطلاعاتی را در ارتباط با فعالیتهای تکتونیکی کواترنری منطقه در اختیار گذاشته است. به طور کلی، بر اساس این یافتهها سیمای توپوگرافیکی و ژئومورفولوژیکی فعلی دشت مرند به شدت از فعالیتهای تکتونیکی کواترنری متأثر شده است و بر طبق شواهد موجود همین عامل مهمترین نقش را در ایجاد چاله تکتونیکی و در حال گسترش مرند داشته است. یافتههای این تحقیق می تواند راهنمای خوبی برای محققین در مطالعة آثار ژئومورفیکی گسلها در نواحی فعال تکتونیکی باشد.
بررسی اثر پدیدههای ژئومورفولوژی بر رسوبخیزی رودخانه کوهزن
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی پدیدههای ژئومورفولوژی موجود در حوضه با تاکید بر حرکات دامنهای و فرسایش میباشد و بررسی ارتباط آنها با سایر پارامترهای طبیعی مانند زمینشناسی سطحی، اقلیم، منابع آب و خاک و پوشش گیاهی و ویژگیهای فیزیکی حوضه و فرایند تاثیر این عوامل بر رسوبخیزی حوضه کوهزن میباشد. در این راستا برآورد رسوب حوضه به روش MPSIAC و تهیه نقشه ژئومورفولوژی انجام شد. با توجه به روش تحقیق در علوم طبیعی یعنی مشاهده - فرضیه - آزمون و استنتاج کوشش گردیده تا با حداقل امکانات و استفاده از منابع مختلف (تحقیقات کتابخانهای) و بررسیهای میدانی (تحقیقات مشاهدهای) به اهداف این پژوهش دست یافته شود. در این پژوهش مشخص گردید که در حوضه آبخیز کوهزن انواع مختلف فرسایش از جمله فرسایش سطحی شیاری و خندقی و کنار رودخانهای به وفور یافت میشود و از لحاظ حرکات دامنهای با لغزش و ریزش مواجه میباشد که در رسوبخیزی حوضه نقش عمدهای دارند و از بین عوامل نه گانه موثر در فرسایش و رسوب به روش MPSIAC، فرسایش کنار رودخانهای بیشترین تاثیر را دارد. و همچنین با مقایسه برآورد رسوب حوضه به روش ترسیم منحنی دوام و برآورد رسوب حوضه به روش MPSIAC که عامل ژئومورفولوژی و سنگشناسی و... در آن بررسی میشود، در نتیجه ژئومورفولوژی در رسوبخیزی حوضه تاثیر عمدهای دارد.
بحثی پیرامون ژئومورفولوژی استان سیستان و بلوچستان
حوزه های تخصصی:
بررسی تراکم، ژئومورفولوژی و پهنه بندی ارتفاعی نبکاهای حاشیه غربی دشت لوت و تأثیرات پوشش گیاهی بر مورفولوژی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نبکاها به دلیل ترکیب دو علم اکولوژی و ژئومورفولوژی (پوشش گیاهی و تپّه ماسه ای)، همواره مورد توجّه اندیشمندان این علوم هستند. این پژوهش به بررسی تراکم، ژئومورفولوژی و پهنه بندی ارتفاعی نبکاهای غرب دشت لوت پرداخته است. پژوهش از نوع توصیفی، تحلیلی، برپایه روش های میدانی، آماری و کتابخانه ای است، به این گونه که پس از شناسایی پهنه مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی، با بررسی میدانی منطقه و از طریق ترانسکت و پلات، نبکاهای مورد نظر انتخاب و ویژگی های مورفومتری نبکاها و نوع گیاه در هر پلات اندازه گیری شده و با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. تحلیل آماری آنها شامل تحلیل همبستگی و فراوانی انجام شده و با یکدیگر مقایسه شدند. در مرحله بعد با استفاده از نرم افزار ARC GIS توزیع و پراکندگی نبکاهای هر یک از گونه ها نقشه سازی شده و به پهنه بندی ارتفاعی نبکاها در منطقه پرداخته شد. نتایج به دست آمده از تحلیل همبستگی عناصر مورفومتری نبکاها نشان می دهد که نبکاهای هر گونه گیاهی در دو پلات مجاور، ویژگی های متفاوتی دارند که این موضوع تأثیرات متفاوت عوامل تأثیرگذار نبکاها، از جمله اندازه پوشش گیاهی و فرآیندهای بادی بر قسمت های مختلف منطقه را نشان می دهد. پراکندگی نبکاهای هر یک از گونه های گیاهی از الگوی خاصی پیروی می کند، بدین صورت که بعضی گونه ها مانند خارشتر، فقط در قسمت های جنوبی منطقه مشاهده شدند. همچنین از لحاظ پهنه بندی ارتفاعی نبکاها، پلات های مورد نظر با یکدیگر تفاوت دارند، به طوری که برخی گونه ها در شمال منطقه نبکاهای بلندتری را تشکیل داده و برخی دیگر در قسمت های مرکز و جنوبی متمرکز شده اند.
آیا دشت جلفا- هادیشهر مکان ژئومورفولوژیک (ژئومورفوسایت) است؟ نگرشی نو در مدیریت مناطق گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت جلفا - هادیشهر واقع در شمال غرب ایران، در دهههای اخیر به عنوان مقصد گردشگری یا معبر گردشگران برای مسافرت به مکانهای گردشکری پیرامون دشت مطرح شده است. این مقاله سعی دارد تا با معرفی این دشت به عنوان مکانی ژئومورفولوژیک از یکسو توجه برنامهریزان را به آسیبپذیری گردشگران از مخاطرات ژئومورفولوژیکی و از سوی دیگر آسیبپذیری میراث زمین از فعالیتهای گردشگری، جلب نماید. فرایند پژوهش بر پایه تحقیق و تحلیل دادهها در چند مرحله صورت گرفته است: 1) توصیف ویژگیهای عمومی منطقه مورد مطالعه، 2) تشخیص و شناسایی واحدهای ژئومورفولوژیک، 3) شناسایـی پدیدههای ژئومورفولوژیکی و عـناصر زمین محیطی که میتواند در توانمندی یا آسیبپذیری گردشگری منطقه نقش داشته باشد، و 4) تعریف سناریوهای خطر احتمالی در منطقه. بر اساس نتایج این پژوهش، دشت جلفا - هادیشهر یک مکان ژئومورفولوژیک است که ویژگیهای آن در جدولی با عنوان کارت شناسایی مکان ژئومورفولوژیک تنظیم گردیده است. افزایش روز افزون تراکم جمعیت ساکن و گردشگر در این مکان، آن را در برابر چالشی مهم به نام تهدید پایداری محیطی قرار داده است. به نظر میرسد این مسأله با درک و فهمی درست از چشمانداز و مخاطرات تهدیدکننده آن براحتی قابل حل است و میتوان با تهیه نقشههای ژئومورفولوژی، تهیه کارتهای شناسایی و ارائه اطلاعات به مسئولین و برنامهریزان جهت لحاظ در برنامههای توسعه از یک طرف و القاء این اطلاعات به گردشگران از طریق همین نقشهها از طرف دیگر به این مهم دست یافت.
بررسی عوامل موثر در تحول ژئومورفولوژی مخروط افکنه ها مطالعه موردی مخروط افکنه جاجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار یخساری در ایران
حوزه های تخصصی:
منشأیابی لکه های رسوبی منطقه بیاضه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش رسوب شناسی از جمله روش های متداول در تحلیل محیط های رسوبی و تحلیل وقایع محیط شناسی چون تغییرات اقلیمی و آب و هوایی است. تحلیل نمونه های رسوبی در مقاطع زمین شناسی و یا مطالعه آن ها دربستر دریاچه ها سبب شده که دریچه جدیدی از تحلیل رخدادهای اقلیمی و محیطی برای محققان باز شود و از این رو تحلیل منشا رسوبات به ویژه رسوبات عهد چهارم می تواند اطلاعات نسبتا دقیقی از وقایع دوران چهارم در اختیار پژوهشگران درحوزه های باستان شناسی، جغرافیای دیرینه و... قراردهد. اهمیت این موضوع بعضاً در پاره ای از موارد به حدی است که از رسوب می توان به عنوان شاهد اقلیمی یاد کرد. لس ها - لس ها از نهشته های عصر کواترنر هستند، که عمدتا منشاء بادرفتی داشته از نهشته های برونشست یخزارها ناشی شده اند- از جمله نهشته هایی قلمداد می شوند که همواره برای ژئومرفولوژیست ها و اقلیم شناسان به ویژه مطالعات اقلیم دیرینه به عنوان یک شاهد در تحلیل تغییرات اقلیمی به شمار آمده اند. این رسوبات عمدتا نهشته های عصر کواترنر هستند، که به علل مختلف، از جمله قابلیت کشاورزی آنها، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بوده اند. لکه های رسوبی زرد در بیاضه، که در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار گرفته است موضوع بحث انگیز گزارش دو تن از محققان خاک شناس و ژئومرفولوژیستی است که یکی در یازدهمین کنفرانس بین المللی علوم خاک ایران منشا آنها را لس قلمداد نموده و دیگری مدعی است این رسوبات متعلق به یک دریاچه قدیمی است که در اثر سر ریز نمودن، در آن پارگی ایجاد وآب آن تخلیه شده است وآنچه امروز به عنوان لکه های زرد رنگ در بیاضه دیده می شود، منشا دریاچه ای داشته و روستای بیاضه برروی همین رسوبات بنا گردیده است. لسی قلمداد شدن این رسوبات، آن هم در این حوضه، که در حال حاضر به عنوان یکی از خشک و گرم ترین مناطق ایران، از آن یاد می شود از نظر تاریخ طبیعی منطقه حایز اهمیت فراوان است. بنابراین، طرحی تعریف شد تا با مطالعه دقیق، نسبت به نتایج مطالعات ارایه شده، بتوان به صورت قطعی نظر داد. نتایج حاصل از این تحقیق که با چند روش رسوب شناسی از جمله گرانولومتری مورفوسکوپی و تحلیل نسبت دانه ها و عملیات برداشت توپوگرافی و تحلیل آن صورت گرفت، نشان می دهد که این رسوبات، علی رغم داشتن ظاهری نزدیک به خصوصیات لس ها، در محیط های رسوبی کم انرژی چون آبگیر ها و دریاچه های کوچک تر ایجاد شده و منشا بادی - یخچالی ندارد.
ارزیابی شاخص های مورفوتکتونیک در حوضه قانقلی چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نئوتکتونیک ازجمله عوامل دینامیکی است که همواره حوضه های آبخیز و رودخانه ها را تحت تأثیر قرار می دهد. نئوتکتونیک به عوامل جدید تکتونیکی گفته می شود که عمدتاً در گسل ها نمود پیدا می کند. جابجایی گسل ها، باعث تشدید کانون های زلزله، آزاد شدن نیروهای درونی زمین و درنهایت تغییر شکل عوامل ژئومورفولوژیکی سطح زمین می شود. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت تکتونیکی حوضه قانقلی چای است که زمین لغزش ناشی از زلزله 1369 رودبار و منجیل منجر به تشکیل دریاچه باکلور در آن شده است. بدین منظور، به کمک نرم افزار Arc GIS، 12MapperGlobalو با استفاده از شاخص های نسبی مورفوتکتونیکی مانند: گرادیان طولی رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (AF)، انتگرال منحنی هیپسومتریک (Hi)، نسبت کف درّه به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs)، پیچ و خم پیشانی کوه (Smf)، تقارن توپوگرافی عرضی (T) و سینوزیته (پیچ وخم) رودخانه (Sr) به بررسی این گونه فعالیت ها پرداخته شد. با توجه به نتایج این پژوهش، شاخص های SL،SMF و Srنشانگر جوان بودن حوضه ازنظر سیکل فرسایشی است. فعالیت گسل های پشت کوه و منجیل عمود بر حوضه، سبب اختلاف ارتفاع و تغییر قابل توجه ای در نیمرخ طولی رودخانه قانقلی چای و شاخص SL شده است. بقیه شاخص ها، بیانگر فعالیت تکتونیکی متوسط حوضه است. فعالیت زیاد تکتونیکی حوضه ازنظر شاخص زمین ساخت فعال نسبی (LAT) حاکی از این است که هرکدام از شاخص ها به تنهایی نمی توانند وضعیت تکتونیکی حوضه را مشخص کنند و نیازمند برآورد شاخص LATکل حوضه هاست؛ بر اساس آن، حوضه در کلاس 2 یعنی با فعالیت تکتونیکی زیاد قرار می گیرد. استفاده از نمودار بی بُعد در تأیید فعالیت های نئوتکتونیکی حوضه و به خصوص شاخص SLبسیار مفید است. بر اساس تفسیر آن می توان گفت که حوضه قانقلی چای ازنظر تکتونیکی فعال است.
فرسایش خندقی
حوزه های تخصصی:
مسائلی چند درباره شکل زمین (سابقه مطالعه، روشهای متداول و نتایج حاصله) (1)
حوزه های تخصصی:
تحلیلی بر ژئومورفولوژی جریانهای واریزهای منطقه ماکو (ماکو تا دشت بازرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده ژئومورفولوژیکی مهمی که در دامنههای منطقه مورد پژوهش مشاهده میشود و از اشکال مهم ناپایداری محسوب میگردد، وقوع جریانهای واریزهای است.حاکمیت اقلیم خشن در ارتفاعات، وجود رطوبت کافی و افت دمای شبانه، سنگهای رسوبی و آتشفشانی دوران سوم را شدیداً تخریب کرده است. به طوری که در پای دامنههای سنگی منطقه میتوان به وفور مخروطهای واریزهای را دید.عمق فرسایش در جریانهای واریزهای، شاخص بسیار مهمی در شناسایی خصوصیتهای این جریانها و ممیزی واریزههای قدیمی از واریزههای جوان میباشد. واریزههای قدیمی در ارتفاعات پایین قرار گرفتهاند در حالیکه جریانهای واریزهای تیپیک در شرایط کنونی در ارتفاعات بالا تشکیل میشوند.ابعاد جریانهای واریزهای در دامنههای جنوبی قیهداغ و دامنههای شمالی چرکینداغ بسیار متفاوت بوده و با توجه به شرایط خاص مکانی، از نظر ساختار زمینشناسی، ارتفاع و شیب زمینشناسی و توپوگرافی و سایر فرآیندهای حاکم متنوع میباشد.بهدلیل گسترش مکانی جریانهای واریزهای در منطقه و همچنین حضور آنها در کلیه دامنهها به عنوان شاخصی مهم از ناپایداری این نواحی، جریانهای واریزهای نقش مؤثری در تحول مورفولوژی منطقه دارند.این پدیده نسبت به سایر فرآیندهای مورفوژنز دامنه پتانسیل بالایی دارد. جریانهای واریزهای با استفاده از نقشههای توپوگرافی و زمینشناسی و اندازهگیریهای مستقیم میدانی، با هدف شناسایی علل وقوع آنها و عوامل ایجادکننده واریزهها مورد بررسی قرار گرفتهاند.
گسل های فعال و تأثیر آن ها بر تغییر شکل لندفرم های کواترنر شمال شرق دریاچة ارومیه، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی شواهد و آثار گسل های فعال بر لندفرم های کواترنر واقع در بخش جنوبی کوهستان میشو داغ می پردازد. تحلیل بصری تصاویر ماهواره ای مهم ترین ابزار در این مقاله است. مدل های رقومی ارتفاعی (SRTM90m و DEM10m)، اندازه گیری میزان جابه جایی کانال ها، میزان بالاآمدگی رسوبات و تحلیل نیمرخ های عرضی و طولی از لندفرم ها اساس کار بوده است. نقشه های توپوگرافی 1:25000، تصاویر ماهواره ای SPOT و Quickbird، نقشه های زمین شناسی 1:100000 و داده های ارتفاعی رقومی ابزارهای اصلی پژوهش بوده اند. اندازه گیری های میدانی نیز مکمل روش های دورسنجی است. نتایج نشان می دهد که منطقه به لحاظ تکتونیکی، طی کواترنر فعال بوده است. فعالیت گسل جنوبی میشو موجب برونزد سازندهای قدیمی شده است. بالاآمدگی رسوبات ناشی از فعالیت گسل هریس- داریان، 65 متر و حرکت راستگرد آن که موجب جابه جایی آبراهه ها شده در حدود 7±60 متر برآورد شد. حرکت گسل شبستر راستگرد با مؤلفة حرکتى معکوس است. جابه جایی عمودی 25 متری رسوبات مخروط افکنة داریان و انحراف 1100 متری مسیر رودخانة خامنه، جابه جایی 102 متری رسوبات جدید مخروط افکنه ای، تغییر محل رسوبگذاری، حفر رأس مخروط افکنه و در نهایت چند بخش شدگی سطح مخروط افکنه از شواهد بسیار مشخص از فعالیت کواترنر گسل شبستر است. مطالعات دورسنجی و میدانی داده های باارزشی را در مورد تشخیص و تحلیل فعالیت گسل ها در مناطق فعال تکتونیکی فراهم می سازد.