دریاچه طبیعی“چشمه سبز” در دامنه شمالی رشته کوه بینالود (شمال خراسان) واقع و مشرف بر حوضه آبریز رودخانه گلمکان میباشد. این دریاچه کوهستانی که در ارتفاع 2500 متری از سطح دریا واقع شده، یکی از نقاط جذاب و دیدنی است که در مورد منشا وژنز آن اظهار نظر چندانی صورت نگرفته و ابهاماتی چند وجود دارد. حوضچه این دریاچه از سنگهای متاپولیتی با دگرگونی ضعیف معروف به اسلیت و فیلیت (در سازندهای ژوراسیک) تشکیل شده است. در مورد نحوه تکوین و تکامل آن میتوان حداقل دو پیش فرض را درنظر گرفت، نخست آنکه مورفولوژی و شکل تقریباً مدور دریاچه و نواحی پیرامونی آن، میتواند بیانگر این باشد که دریاچه مذکور احتمالاً حاصل میراثهای اقلیمی و مورفوکلیماتیک عصر یخچالی کواترنر بوده و در نتیجه به عنوان یک “دریاچه سیرکی” هویت مییابد. دوم اینکه چون بینالود توسط زمین ساختهای پوسته ای نازک، شکل گرفته و درواقع به صورت یک نوار چین خورده و گسلیده از نوع گسلهای تراستی است؛ بنابراین تجمع آب در امتداد دره های سوبسکانتی مقابل جبهه رورانده طی دوره های مرطوبترکواترنر، موجب پیدایش دریاچه چشمه سبز شده است. وجود یک گسل با روند شمال غربی – جنوب شرقی (که محور دریاچه را تشکیل میدهد)، میتواند فرضیه دوم را قوت ببخشد.
شهر مقدس مشهد تا سه، یا چهار دهه ی قبل پیوند دیرینه ای با طبیعت داشت و تقریبا دارای سیمای طبیعی بود. شهروند آن با طبیعت می زیست و به تفرج گاه های حومه ای و ییلاقی کمتر احساس نیاز می کرد. در حالی که با توسعه ی بی رویه و روزافزون این شهر، شهروندان امروزی آن دچار زندگی مصنوع شهری شده و زندگی ملال آوری را سپری می نمایند. از این رو آنان بیش از پیش نیازمند طبیعت هستند و این امر ضرورت توجه به اکوتوریسم را گوشزد می نماید. یکی از جاذبه های طبیعت گردی نواحی پیرامونی مشهد، چشمه ها و دریاچه ها هستند. در این ناحیه تعداد 83 دهنه چشمه شناسایی شده که حداکثر دبی لحظه ای آنها 294 لیتر در ثانیه (با متوسط دبی لحظه ای 18 لیتر در ثانیه) می باشد. این چشمه ها از نظر ژنزو منشأ به سه گروه "کنتاکتی"، "کارستی" و "گسلی" تفکیک می شوند که نوع کنتاکی آنها از نظر کیفیت و جنبه های اکوتوریستی با اهمیت تر است. دریاچه های ناحیه نیز شامل دو نوع طبیعی (نظیر دریاچه چشمه سبز گلمکان) و مصنوعی یا سدی (مثل سد کارده) می باشند که برای اموری مثل ماهی گیری، قایق رانی، اسکی روی آب و غیره دارای پتانسیل خوبی هستند. بر اساس پهنه بندی اکوتوریستی دریاچه ی چشمه سبز گلمکان و نواحی مجاور آن دارای بیشترین توان طبیعت گردی می باشد
توده کوهستانی میشود داغ در شمالغرب ایران و در ضلع شمالی در یاچه ارومیه واقع است این کوهستانی در ضلع شمالی خود به دشت مرند که در جهت شرقی غربی کشیده شده است منتهی می شود گل مورب لغز شمال میشو و شاخه های فرعی آن مهمترین نقش را در مرفولوژی دامنه شمالی میشود داغ و جبهه کوهستانی مشرف به دست مرند ایفا نموده اند حرکات عمودی گسلهای منطقه علاوه بر آثار خود در داخل کوهستان در پراکندگی تکامل و مرفولوژی سطح مخروط افکنه ها تاثیر عمده ای داشته اند به وجود آمدن مخروط افکنه های چند بخشی در منطقه نتیجه عملکرد گسلها منطقه بوده است اثر فعالیتهای تکتونیکی حتی رسوبات کواترنر آغازین را نیز خمیده کرده وموجب به وجود آمدن مخروط افکنه های تود درتو ( تلسکو÷ی) در منطقه شده است قسمت فعال مخروط افکنه ها در میشو شرقی در راس و در میشو غربی در حاشیه یا پایین دست آنها قرار گرفته که نشانگر عملکرد متفاوت تکتونیک در دو بخش دامنه شمالی میشو می باشد شکل منحنی های میزان سطح مخروط افکنه ها در میشو شرقی و برخی مخروط افکنه های میشو غربی هیچ گونه اثری از عمل فعالیتهای تکتونیکی را نشان نمی دهد و منحنی های میزان آنها بخشی از یک دایره را تشکیل داده که راس مخروط افکنه ها بر مرکز دایره منطبق است در بقیه مخروط افکنه های میشو غربی منحنی های میزان بخشی از یک بیضی را تشکیل می دهند که نوعی کشیدگی در سطح مخروط افکنه در اثر فعالیتهای تکتونیک را نشان می دهد بدین ترتیب اثرات عملکرد تکتونیک در میشو شرقی در جبهه کوهستانی و در بخش غربی در سطح مخروط افکنه ها بیشتر مشهود است و لذا می توان مرفولوژی مخروط افکنه ها را بعنوان شاخصی برای ارزیابی فعالیتهای تکتونیکی به کار برد
شهر اصفهان در حاشیه کویرهای حوزه داخلی ایران، بخش مهمی از اعتبار و عظمت اقتصادی، تاریخی، علمی، هنری و سیاسی خود را مدیون زاینده رود و تداوم جریان و توزیع متناسب آن در سطح شهر بوده است. چه، اصفهان، بدون زاینده رود هرگز قادر نبوده است به چنین ویژگی هایی که در مجموع آن را به "نصف جهان" مرسوم نموده است، نایل گردد.با اندکی تامل، می توان آثار زاینده رود را در همه احوال این شهر به آسانی دریافت. همان طور که "مصر را هدیه نیل دانسته اند"، اصفهان نیز هدیه زاینده رود است؛ زیرا اصفهان از لحاظ موقعیت جغرافیایی، از سه سوی در محاصره کویر (شرق، شمال و جنوب) قرار گرفته، و جبهه غربی آن نیز با متوسط 50 ساله بارندگی سالانه حدود 125 میلی متر و تبخیر بیش از 3000 میلی متر، جزو مناطق صحرایی است. از این رو، اصفهان را باید شهری کویری به شمار آورد. اما طی تاریخ گذشته، شهر اصفهان و حومه جدایی ناپذیر آن در همه حالات (سالهای خشک یا مرطوب) همواره 6 سهم از 33 سهم کلّ آب زاینده رود (18 درصد) را به خود اختصاص می داده، که از طریق نهرهای متعدد و شعب آنها - هم در سطح باغها و مزارع شهر (158 باغ و مزرعه حقابه دار) و هم در حومه پیرامون آن- توزیع می شده است. به همین دلیل، خشکی و قطع جریان این رودخانه در شهر اصفهان بندرت صورت گرفته است؛ آن هم، بر اساس تقویم آبیاری، هرگز از 11 روز در هر 18 روز فراتر نرفته است. طی دو سال گذشته (سالهای 1380 تا 1381) و قطع مداوم نزدیک به دو سال زاینده رود بر روی اصفهان، آثار و پیامدهای مختلفی را در ابعاد اقتصادی و ابنیه تاریخی، چهار فصل بودن، لطافت محیط و پیشروی کویر، و متعاقب آن مسایل اجتماعی شهر بر جای گذاشته و خواهد گذاشت، نویسنده مقاله با استناد به مطالعات بلند مدت اسنادی و بررسیها و اندازه گیری های میدانی به آن پرداخته است. در نهایت نیز راه حلهایی در جهت کاهش مسایل آینده ارایه گردیده است.
سرمازدگی و یخبندان از دیرباز باعث ایجاد وحشت در کشاورزان شده و خسارتهای مالی زیادی را بر آنها وارد آورده است. ظاهرا عامل یخبندان، دما میباشد ولی در اصل هرگونه نوسان در پارامترهای هواشناسی از قبیل فشار، رطوبت نوع ابر و مه در سطح زمین و لایههای بالای جو عامل ایجاد و تغییر دما میباشد در این تحقیق یک مورد سرمازدگی که در روز هفتم اردیبهشت در اسان چهار محال و بختیاری اتفاق افتاده انتخاب و در کلیه ساعات از دو روز قبل و بعد از وقوع یخبندان پارامترهای هواشناسی مذکور مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. هدف نهایی از این تحقیق شناخت عوامل موثر دینامیکی و همدیدی بر روی سرمازدگی و یخبندان در استان چهار محال و بختیاری بود تا بتوان با به کارگیری آن در آینده از وقوع این حادثه جلوگیری کرد و از شدت خسارتها کاست. محاسبات انجام شده نشان داد که میزان گرما هدر رفته در لحظه سرمازدگی در حدود 71 برابر میزان این گرما در حالت عادی بوده است. بر این اساس جهت جلوگیری از وقوع این حوادث از قبل با اعمال این میزان گرما به جو از روشهای مختلف میتوان تا حدودی از بروز این پدیده جلوگیری کرد. تغییرات ناگهانی فشار، رطوبت و دیگر متغیرهای هواشناسی عامل این پدیده است. استفاده از ارقام غیر مقاوم در این مورد باعث تشدید خسارات میگردد. نوع خاک، آبیاری و عملیات زراعی دیگر نقش مهمی در این پدیده دارد.
اقلیم و پارامترهای مربوط به آن ـ از جمله بارش، دما، رطوبت و … ـ و تغییرات احتمالی این عناصر در طول دوره زمانی نقش بسزایی در محیط زندگی انسان دارد. لذا شناخت عناصر مذکور و تغییرات مربوط از طریق به کمی در آوردن و مدل بندی آماری پارامترهای و فراسنجهای اقلیمی، امکان بهره وری بهینه از طبیعت و امکانات خدادادی آن را فراهم می سازد. در مقاله حاضر، به منظور تجزیه و تحلیل سری زمانی بارش ماهانه ایستگاههای منتخب غرب کشور و پیش بینی مقادیر آتی برای شناسایی خشکسالی، از روش ساریما استفاده شده است. برای تعیین خشکالی، دو شاخص توزیع استاندارد و درصد بارش نرمال به کار گرفته شده و در نهایت معناداری تغییرات بارش در طول دوره آماری مورد مطالعه، از طریق آزمون F بررسی گردیده است. در خاتمه خشکسالی ضعیف خشکسالی غالب بوده و بارش ایستگاه های منتخب تغییرات معناداری نداشته است.