فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به منظور تحلیل شرایط گذشته مورفولوژی مجرای رودخانه لیقوان (حدفاصل ایستگاه لیقوان و هروی)، داده های مقاطع عرضی رودخانه برای محاسبه پارامترهای مورفولوژیکی مانند نسبت عرض به عمق، شاخص گود افتادگی بستر، مساحت مقطع عرضی در بده لبریز، عرض بده لبریز، حداکثر عمق، عرض دشت سیلابی و شیب سطح آب به نرم افزار HEC-RAS معرفی شد و پارامترهای دیگری چون، ضریب انحنا و اندازه متوسط رسوبات بستر، برای طبقه بندی سطح II راسگن برای هر بازه به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که رودخانه از نوع سینوسی بوده و بر اساس طبقه بندی راسگن بازه های ۲، 6، 20، ۲۱ و ۲۶ از نوع B ، بازه های 1، 4، ۵، ۷، ۸، 9، 10، 11، 12،۱۳،۱4،۱۷، 18، 19، 23، ۲۴، 25، 27 و 28 از نوع C، بازه 3، 15 و ۱۶ از نوع E هستند. در بازه نوع B، بستر و ساحل نسبتاً پایدار بوده و سیستم محدودی از ذخیره رسوبی دارند. در نوع C نسبت عرض به عمق بیش از ۱۲ بوده و میزان گودافتادگی بستر متوسط بوده و در زمان رویدادهای بزرگ، سیلاب ، دشت سیلابی را فرامی گیرد. در نوع E نسبت عرض به عمق کم بوده و میزان ضریب انحنا بالاست و این رودخانه ها پایدار هستند. در نهایت تعدادی از مجراها به خوبی با این طبقه بندی سازگار بوده و تعدادی دیگر این قابلیت را نداشته اند. بنابراین این روش توانایی پیش بینی کمی ژئومورفیکی رودخانه لیقوان را دارد. درنتیجه این نوع طبقه بندی مورفولوژیکی از مجرای رودخانه، می تواند در توسعه طرح های مهندسی و بحث های مدیریتی و احیای رودخانه مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تغییرات الگوی فصلی بارندگی در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش تغییر پذیرترین پارامتر جوی است که زمان و فصل آن هم دچار تغییر می گردد. شناخت دقیق سازوکار ونحوه تغییرات فصل بارندگی اهمیت بسیاردارد. در این راستا مطالعه فصل بارندگی در استان همدان که از نظر کشاورزی جایگاه ویژه ای در سطح کشور دارد، اجتناب ناپذیر است این مطالعه سعی در شناخت تغییرات فصل بارندگی در استان همدان را دارد بدین منظورتاریخ وقوع، آغاز وخاتمه بارندگی از داد ه های روزانه بارش در استان همدان استخراج، روند خطی و تغییرات احتمالی آن ها، طی دوره سی ساله 1358 تا 1387 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بدین منظور مشاهدات به سه دهه مجزا تقسیم و مقایسه گردید. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در دهه اول دوره بارندگی اوایل پائیز آغاز و در بهار پایان می یافت. یعنی دوره بارندگی طولانی بوده است. در دهه دوم فصل بارندگی تغییر خاصی نکرده و فقط در برخی مناطق استان طول دوره بارندگی کوتاه تر ودربرخی نواحی بلندتر شده است. اما در دهه سوم دوره بارندگی جابه جایی محسوسی داشته است. یعنی آغاز بارندگی از زمستان و خاتمه آن به طرف تابستان بوده است. این بدان معنا است که در سال های اخیر فصل بارندگی با سرعتی نسبتا"" کند به طرف تابستان در حرکت است. تغییرات روند طول دوره بارندگی نیز نشان دهنده روند افزایشی است. به عبارتی در دوره مورد مطالعه فصل بارندگی طولانی تر شده است، به منظور طبقه بندی تغییرات فصل بارندگی بر روی داده های میانیابی شده و بر اساس ""متوسط فاصله اقلیدسی"" و به روش ادغام ""وارد [1] "" تحلیل خوشه ای انجام شد. بر این اساس، استان همدان از نظر تغییرا ت فصل بارندگی به سه منطقه طبقه بندی گردید. منطقه یک با بیشترین وسعت، کوتاه شدن فصل بارندگی را نشان می دهد منطقه دو جابجایی آغاز فصل بارندگی به طرف زمستان را نشان می دهد و در منطقه سوم فصل بارندگی تغییری محسوسی نداشته است.
ارزیابی شاخصه های آسایش حرارتی در فضای باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تعیین رابطه میان شاخصه های حرارتی و احساس آسایش حرارتی در فضای باز شهری است. پیشینه این موضوع نشان می دهد با وجود شاخصه های حرارتی، تصویری واحد از مجموع متغیرهای شخصی و اقلیمی، ارائه جهت بررسی جامع آسایش حرارتی در فضای باز دقت لازم وجود ندارد. شاخصه های حرارتی متداول در پژوهش های ارزیابی آسایش حرارتی در فضای داخلی و باز، ""پیش بینی متوسط نظر""، ""دمای مؤثر استاندارد"" و ""دمای معادل فیزیولوژیکی"" می باشد که بر پایة تعادل حرارتی انسان تعریف شده اند. به منظور تعیین میزان رابطة احساس آسایش افراد با شاخصه های حرارتی مرسوم و شناخت مهم ترین عوامل مؤثر بر آن ها، پژوهشی میدانی در بوستان های ملت، ساعی، لاله، شهر و بعثت شهر تهران انجام پذیرفت. روش ارزیابی بر اساس نظرسنجی با پرسش نامه، برداشت های محیطی عوامل جغرافیایی و اقلیمی بوده است. گروه بندی سنجه های ارزیابی شده و تعریف هر یک از مؤلفه های آسایشی با سنجه های زیربنایی با روش تحلیل عاملی انجام پذیرفته است. به منظور ارزیابی نهایی الگوی نظری و تعیین رابطة وابستگی میان متغیرهای به صورت هم زمان، از ""مدل سازی معادلات ساختاری"" استفاده شده و با در نظر گرفتن بار عاملی هر سنجه و میزان خطای پنهان، جایگاه مؤلفه ها در الگوی نظری تعیین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در مقایسه با سایر شاخصه های آسایش حرارتی، ""دمای معادل فیزیولوژیکی"" دارای دقت بالاتری برای پیش بینی میانگین آسایش حرارتی در فضاهای باز است. در این پژوهش رابطه ای آسان برای محاسبة شاخصة ""دمای معادل فیزیولوژیکی"" از طریق داده های محیطی ارائه و دامنة سطوح آسایشی حرارتی در فضای باز برای ساکنان تهران تعیین شده است.
بارش و راهکارهای بهبود مدیریت و مصرف آب
حوزههای تخصصی:
تحلیل روند سالانه آستانه بارش های سنگین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش روند آستانه بارش های سنگین ایران با استفاده از داده های 1437 ایستگاه همدید، اقلیمی و بارانسنجی در دوره 40 ساله (1343 تا 1382) بررسی شد. پس از مشخص نمودن آستانه بارش سنگین هر سال، از روش های آماری ناپارامتری من کندال برای تحلیل روند آستانه بارش های سنگین و از روش برآورد کننده شیب خط سن، برای تخمین میزان شیب خط روند، استفاده شد. نتایج نشان داد که روند افزایشی معنی داری در آستانه ی بارش های سنگین سالانه ایران بویژه از سال 1371 تا 1382 مشاهده شده است که این مقدار افزایشی به طور متوسط 5/0 میلیمتر در هر سال برآورد شده است. ضمن این که مقدار حداقل و حداکثر افزایش آستانه بارش برآورده شده نیز به ترتیب 22/0 میلیمتر و 78/0 میلیمتر برای هر سال بدست آمد.
تحلیل همدید عوامل موثر در فراوانی روزهای گردوغباری غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سامانههای همدیدی موثر در گردوغبارهای غرب کشور براساس دادههای ثبت شده ایستگاههای هواشناسی با استفاده از روش آماری تحلیل مولفههای اصلی و بکارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد شناسایی قرار گرفت. برای دستیابی به این هدف از دادههای تعداد روزهای همراه با گردوغبار مشاهده شده در 50 ایستگاه هواشناسی در فاصله زمانی 1986 تا 2005 استفاده شد. نتایج بدست آمده از بکارگیری روش PCA نشان داد که 5 سامانه سینوپتیکی (یا 5 مولفه اول) قادر به تبیین 12/69 درصد واریانس تغییرات فضایی گردوغبارهای غرب کشور است. در گام بعد به منظور شناسایی سامانههای مذکور، ضریب همبستگی هر یک از ایستگاهها با هر یک از مولفهها به محیط GIS Arc منتقل و با استفاده از روش درونیابی کریجینگ الگوهای سینوپتیک تاثیرگذار بر گردوغبارها شبیهسازی شدند. با مقایسه و تطابق نقشههای استخراج شده با نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در زمینه سامانههای سینوپتیک ایجادکننده گردوغبارها در غرب کشور؛ مشخص گردید که سامانه پرفشار آزور از طریق ایجاد کمفشارهای گرمائی سطح زمین بیشترین نقش را در پراکندگی فراوانی روزهای گردوغباری در غرب ایران دارد.
مطالعه ویژگیهای فضایی و زمانی بارش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش تغییرپذیرترین عنصر اقلیمی است و با توجه به قرار گیری ایران در کمربند خشک جهان، بدیهی است مطالعه ویژگی های بارش و تلاش برای پیش بینی رفتار این عنصر اقلیمی می تواند نقش مهمی در مدیریت منابع آبی کشور ایفا نماید. بدین منظور در تحقیق حاضر تلاش گردید تا ویژگی های فضایی و زمانی بارش در سطح کشور با استفاده از تحلیل هارمونیک مورد ارزیابی قرار گیرد. بنابراین، آمار بارش ماهانه 33 ایستگاه سینوپتیک کشور که قادر به پوشش مناسب کل مساحت کشور بودند، در یک دوره آماری 25 ساله (2005-1980) از سازمان هواشناسی کشور استخراج گردید. سپس فرکانس نسبی بارش هر ماه محاسبه شد و در نهایت با استفاده از تحلیل هارمونیک ویژگی های بارش ماهانه در سطح کشور در غالب شش هارمونیک مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که سه هارمونیک اول از نظر توجیه تغییرپذیری درون سالانه بارش در سطح کشور از اهمیت زیادی برخوردار هستند؛ به طوریکه هارمونیک اول بیش از 70 درصد تغییرات بارش های ماهانه در بیشتر مناطق به استثنای مناطقی از شمال غرب و جنوب شرق کشور را نمایش می دهد. اثرات هارمونیک دوم بارش، بیشتر در مناطق شمال غربی کشور و با شدت کمتری در نواحی جنوب شرق و جنوبی دیده می شود، در حالیکه هارمونیک سوم بارش در مناطق جنوب شرقی، مرکزی و غربی کشور اثر بیشتری بر تغییر پذیری بارش نسبت به سایر مناطق دارد. همچنین، نتایج نشان داد که زمان وقوع حداکثر مقدار مولفه هارمونیک اول بارش در بیشتر نقاط کشور به جز سواحل جنوبی دریای خزر از اواخر پاییز تا اوایل بهار قابل مشاهده است. زمان وقوع ماکزیمم های بارش ناشی از هارمونیک دوم از اوایل پاییز تا اوایل بهار، و زمان وقوع حداکثر مقدار مولفه هارمونیک سوم از اوایل پاییز تا اواخر زمستان می باشد.
مطالعه تطبیقی روش های برآورد بارش مؤثر در زراعت گندم دیم در اقلیم های مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد بارش مؤثر که قسمتی از بارش کل بوده و برای تأمین نیازهای تبخیر تعرقی در بخش توسعه ریشه گیاه در دسترس است، به دلیل هزینه بالای به کارگیری ابزار های دقیق، عمدتاً به کمک روش های تجربی انجام می شود. هدف از این پژوهش، مقایسه چند روش تجربی برآورد بارش مؤثر با روش مبتنی بر بیلان آب خاک و معرفی روش تجربی مناسب در اقلیم های مختلف کشور است. برای این امر از داده های هواشناسی، فنولوژی و خاک و عملکرد گندم دیم مربوط به بیست ویک ایستگاه هواشناسی کشاورزی کشور (نماینده اقلیم های خشک، نیمه خشک، نیمه مرطوب و مرطوب) استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مدل بیلان آب خاک تدوین شده با توجه به محدودیت های داده های اندازه گیری، توانایی مناسبی را در تعیین بخشی از تغییراتِ میزان محصول گندم دیم که به وسیله تغییرات در میزان بارش مؤثر قابل توجیه است دارد. همچنین هرچه میزان ضریب خشکی دومارتن افزایش یابد، درصدی از بارش که در کشت گندم دیم مؤثر است، کاهش خواهد یافت. در مناطق با هویت اقلیمی خشک و نیمه خشک، روش تجربی نسبت تبخیر تعرق به بارش و در مناطق با هویت اقلیمی مرطوب و نیمه مرطوب، به ترتیب روش های اداره حفاظت خاک ایالات متحده و فائو نسبت به روش های تجربی دیگر برتری دارند.
نقش کاربری اراضی در کیفیت آب رودخانه الوند کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علل تغییرات مکانی کیفیت آب رودخانه الوند در غرب کرمانشاه هدف اصلی این مقاله را تشکیل میدهد. برای انجام این تحقیق 9 محل در امتداد رودخانه الوند انتخاب گردید و برای تعیین کیفیت آب، 10 پارامتر فـیزیکی و شیمیایی کیفیت آب در 2 یا 3 نوبت در هر فـصل در طی یک سال اندازهگیری گردید. این پارامترها عبارت بودند از: درجه حرارت محیط، درجه حرارت رودخانه، PH ، DO ، OD BOD، E.C.، TDS، کدورت و شوری. علاوه بر اندازهگیریهای یادشده در ایستگاههای مزبور، در دو نوبت در اسفند 1385 و مرداد 1386 نمونهگیری آب صورت گرفت تا برای اندازهگیری کلیفرم انگلی و کل کلیفرمها و همچنین اندازهگیری فلزات سنگین به آزمایشگاههای جداگانهای منتقل شوند. فلزاتی که در این رابطه اندازهگیری گردید، عبارت بودند از: مس، آلومینیم، کرم، سرب، کادمیوم، نیکل، منگنز و وانادیوم. مقایسه این دادهها و تجزیه و تحلیل خوشهای آنها نشان داد که اغلب پارامترهای کیفیت آب و کلیفرمهای رود با گذر از مراکز جمعیتی از بالادست به سمت پایین دست یک روند افزایش دارند و تنها در میانه رود؛ یعنی، در ایستگاه قبل از قرهبلاغ در دو شاخص کدورت آب وCOD افزایش غیرعادی رخ میهد. علیرغم این، مقدار فلزات سنگین در مسیر رود دچار نوسانات خیلی زیادی میگردد. در ریجاب واقع در بالادست رود دو عنصر کروم و نیکل بالاست، درحالی که اغلب فلزات سنگین، بویژه کادمیوم و سرب در مینه رود، در محدوده بین سرپل ذهاب و قرهبلاغ و عمدتاً در قبل از قرهلاغ به اوج خود میسند. بررسی نمونه از شاخه کوچکی از رود که در این بخش از شمال به رود الوند می پیوندد، نشان داد که این شاخه بیشترین مقدار این افزایشها را توجیه میکند. در این نمونه کدورت آب .T.U. 16، COD آنmg/L 8 ، و کادمیوم و سرب آن به ترتیب 2/111 و 9/2 پی پی بی بوده است. در حالی که در همین زمان در ریجاب واقع در بالادست رود کدورت آب N.T.U. 8/0 COD آن ناچیز، کادمیوم و سرب آن به ترتیب 068/0 و 199/0 پی پی بی بوده است.
بررسی میزان روان آب و رسوب در رخنمون های مارنی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واحدهای مارنی در قلمروی حوضههای آبخیز استان آذربایجانشرقی گسترش قابل ملاحظه داشته، و موجب انواع ناهنجاریهای طبیعی از جمله فرسایش خاک ، انواع رخساره های فرسایشی (سطحی، شیاری - گالی ) و رسوبزایی بالا در حوضهها هستند. در این پژوهش ابتدا نقشه زمینشناسی استان رقومی شـده و نقشه سنگشـناسی تـهیه گردید. پس از آن نواحی رخنمون مارنی با توجه به سازندهای زمینشناسی اسخراج شدند. بر این اساس سه واحد مارنی شامل مارن ائوسن، مارن کرتاسه و مارن میوسن تعیین گردید سپس نقشه اقلیم و نقشه شیب استان در سیستم GIS و نرمافزار ILwis قطع داده شدند و در نهایت نقشه نهایی مارنهای استان و واحدهای کاری تعیین گردیدند. میزان روانآب و رسوبزایی مارنها بر روی پهنه های مارنی با استفاده از بارانساز صحرایی اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که بیشترین رواناب و رسوب جمع آوری شده مربوط به مارن میوسن میباشد که حداکثر رسوب جمعآوری شده با مقدار 145 گرم بر لیتر در فرسایش خندقی و در شیب 10-30 درصد اتفاق افتاده است. حداقل رسوب و روانآب جمعآوری شده مربوط به مارن کرتاسه به خصوص در فرسایش سطحی بوده که مقدار آن 94/0 گرم بر لیتر میباشد. ضریب هبستگی شیب توپوگرافی با مقدار روانآب برابر با 479/. بوده و از نظر آماری ارتباط آنها با هم کاملاً معنیدارهستند. ضریب هبستگی ساده بین روانآب با مقدار رسوب برابر 452/. بوده و ارتباط آنها باهم خیلی معنیدار است. ضریب هبستگی بین مقدار رسوب ناشی از فرسایش خاک توسط بارانساز با کربن آلی و مواد خنثی شونده برابر با 374/.- و 382/.- بوده و ارتباط معنیدار دارند.
ارزیابی خطر زمین لغزش و پهنه بندی آن با استفاده از مدل LIM و بکارگیری تکنیک GIS در حوزه آبخیز گیوی چای، اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزشهای موجود در یک حوضه و پهنهبندی خطر آن یکی از ابزارهای اساسی جهت دستیابی به راهکارهای کنترل این پدیده و انتخاب مناسبترین و کاربردیترین گزینه میباشد. این تحقیق به منظور ارزیابی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش و پهنهبندی این پدیده بر اساس عوامل اثرگذار با مدل LIM انجام گرفت. برای انجام این کار ابتدا 11 عامل مؤثر در وقوع زمین لغزشها با انجام مطالعات و بررسیهای میدانی، شناسایی و ارزیابی شدند. سپس بر اساس وزن هر یک از عوامل موثر در مدل، پهنهبندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل LIM صورت گرفت. پس از به دست آورن وزن هر یک از نقشههای عاملی و ستون وزن نهایی هر یک از واحدها (شامل: طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، تراکم زهکشی، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، واحدهای سنگشناسی، فاصله از گسل، پوشش گیاهی، کاربری اراضی، بارش سالانه و گروههای هیدرولوژیک خاکها) با استفاده از مدل LIM از جمع جبری 11 لایه عاملی، نقشه وزن نهایی به دست آمد. بررسی و تحلیل نتایج 11 نقشه رستری عوامل مؤثر در زمین لغزشهای حوضه گیوی چای با استفاده از مدل LIM نشان داد که مناطقی با بارش 405-375 میلیمـتر در سال، طبقات ارتفاعی بین 1927-1512 مـتر از سطح دریا، مـناطق با پوششگیاهی کم حوضه، مناطق با نفوذپذیری زیاد خاک، دامنههای رو به شرق و شمالشرق حوضه، به ترتیب بیشترین تأثیر را در وقوع زمین لغزشهای منطقه داشتند.
پالئولیمنولوژی دریاچه ی زریبار براساس ارتباط بین توزیع دانه های رسوبی و اجتماع گرده های گیاهی در هولوسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریاچهها محیطهای رسوبی بسیار جالبی برای بازسازی محیط ها و بررسی آب و هوای دیرینه میباشند. بررسی ویژگیهای رسوبشناسی و اجتماع گرده های گیاهی برای شناخت و تکامل ویژگیهای رسوبی اواخر کواترنر بسیار مفید است حوضههای بسته به دلیل حساسیت بسیار زیاد نسبت به تعادل تبخیر و بارش، مناسبترین سیستم جهت بازسازی محیط های دریاچهای و آب و هوای دیرینه میباشند. این مقاله ارتباط بین اجتماع گرده های گیاهی و اندازه ی دانه های رسوبی دریاچه ی زریبار واقع در استان کردستان را مورد بررسی قرار داده و براساس این ارتباط محیط دیرینه، تاریخچه ی گیاهی و آب و هوای دیرینه در طی دوره ی هولوسن بازسازی شده است. افزایش در میزان سیلت و کاهش میزان ماسه به همراه رسیدن گرده های Quercusبه بیشترین مقدار، نبود گرده های Salix و Fraxinus در این دوره ی زمانی از هولوسن، رسیدن Poacae به کمترین میزان و کاهش تدریجی در میزان Atriplex type و Artemisia herba-albat، افزایش سطح آب دریاچه را در طی 8950 - 6870 ، 5500 - 3170 سال قبل به همراه وجود شرایط آب و هوایی گرم و مرطوب، افزایش بارش و افزایش در رطوبت قابل دسترس را نشان می دهد. مقدار بالای ذرات ماسه و کاهش در میزان سیلت به همراه درصد بالای گرده های گیاهی Salix ، Fraxinus و Pistacia و کاهش در میزان گرده های Quercus، کاهش سطح آب دریاچه را در طی 6870 – 5500، 1300 - 3170 سال قبل همراه با شرایط آب و هوایی گرم و خشک، کاهش در بارشهای بهاری و رطوبت قابل دسترس را نشان می دهد. همچنین افزایش نامنظم در میزان ماسه و کاهش نامنظم در میزان سیلت به همراه ظاهر شدن گرده های Plantago lanceolata وجود تغییرات نامنظم در سطح آب دریاچه ی زریبار در نتیجهی تغییرات بارشی، سرریزهای اتفاقی دریاچه و فعالیتهای انسانی را در اواخر هولوسن نشان می دهد.
پهنه بندی پدیده ی گردو غبار در نیمه غربی ایران در بازه زمانی 1990 تا 2009(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیمه غربی کشور ایران در هم جواری با بیابان های بزرگی قرار دارد که گردو غبار این بیابان ها به طور مستمر نیمه غربی آن را تحت تأثیر خود قرار داده و اثرات مخربی را در این بخش از کشور به وجود می آورند. شناخت الگوی فضایی این گردو غبارها در زمینه برنامه ریزی دقیق برای شناسایی، جلوگیری و کاهش اثرات آن ها کمک شایانی به ما می کند. لذا هدف از تحقیق حاضر تحلیل فضایی پدیده ی گردو غبار در نوار غربی کشور ایران در بازه زمانی 1990 تا 2009 میلادی می باشد. برای این کار آمار روزانه گردو غبار با کد (06) و میزان دید افقی مربوط به آن در 23 ایستگاه سینوبتیک غرب کشور از سازمان هواشناسی کشور دریافت و به صورت روزانه، ماهیانه و سالانه محاسبه شد. سپس نقشه پهنه بندی آن برای کل دوره و سال 2009 در محیط نرم افزاری GIS ترسیم شد. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان گردو غبار ورودی در طول دوره دارای یک بیشینه در استان خوزستان می باشد و هرچه از جنوب به سمت شمال و از غرب به شرق در منطقه مورد مطالعه پیش می رویم از میزان گردو غبار کاسته می شود. ایستگاه هواشناسی دزفول با 1861 روز بیشترین و ایستگاه هواشناسی خوی با 42 روز کمترین میزان روز گردو غباری را در طول دوره داشته اند. همچنین تحلیل نقشه پهنه بندی سال 2009 نشان می دهد که الگوی فضایی گردو غبارها در سال های اخیر خصوصاً سال های 2008 و 2009 دچار تغییرات محسوسی شده و یک بیشینه ی گردو غباری دیگر نیز در غرب کشور یعنی استان کرمانشاه به وجود آمده است.
استفاده از سیستم استنتاجی فازی عصبی در تخمین بار رسوبی و مقایسه آن با مدل های MLR وSRC در حوضه رودخانه قرانقو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقال رسوب ها در رودخانه ها با توجه به نقش آنها در مباحث هیدرولوژیکی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این رسوب ها به روش های گوناگون اندازه گیری می شوند. اندازه گیری مستقیم بار معلق رسوبی در رودخانه، هزینه بر بوده و امکان احداث ایستگاه های اندازه گیری در تمام طول رودخانه وجود ندارد. همچنین معادله های مورد استفاده در تخمین بار رسوبی، برای تمام مناطق قابل استفاده نبوده و علاوه بر آن، نیازمند دیده بانی های بلندمدت است. با این حال، برخی از روش ها در تخمین بار معلق رسوبی به نتایج مطلوبی دست یافته اند. در این مطالعه، سیستم استنتاجی فازی عصبی (ANFIS) با بهره گیری از ترکیب های ورودی مختلف برای تخمین بار معلق رسوبی روزانه به کار گرفته شد. به این منظور در اولین بخش از پژوهش، مدل ANFIS با استفاده از داده های دِبی روزانه و بار معلق رسوبی روزهای پیشین، تعلیم داده شده و برای تخمین بار معلق رسوبی رودخانه قرانقو مورد استفاده قرار گرفت. در دومین بخش از پژوهش، مدل ANFIS با استفاده از شاخص های ضریب تبیین (R2) و خطای مجذور میانگین مربعات (RMSE) با مدل های منحنی سنجه رسوبی (SRC) و رگرسیون چندمتغیره (MLR) مقایسه شد. نتایج نشان داد که مدل ANFIS با برخورداری از مقادیر ضریب تبیین (R2) برابر 9668/0، RMSE برابر 190، در مقایسه با سایر روش ها از قابلیت بهتری در تخمین بار معلق رسوبی برخوردار است. در این بین، مدل SRC با برخورداری از مقادیر R2 و RMSE که به ترتیب معادل 8384/0 و 454 تخمین زده شده است، به ضعیف ترین تحلیل در پیش بینی بار معلق رسوبی دست یافته است.
تحلیل مولفه های اصلی مشخصات بارش سالانه شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل مولفههای اصلی یک روش بهینه ریاضی برای کاهش حجم دادهها و تبدیل متغیرهای اولیه به چند مولفه محدود است بهطوری که این چند مولفه بیشترین پراش متغیرهای اولیه را توجیه نماید. در این مطالعه برخی مشخصات آماری بارش سالانه شهر زنجان شامل مجموع بارش سالانه، تعداد روزهای بارانی، بزرگترین بارش روزانه در سال، نسبت بارش بیشینه به مجموع بارش سالانه و مشخصاتی از قبیل انحراف معیار، چولگی، کشیدگی، میانگین قدر مطلق انحراف از میانگین و میانگین قدر مطلق تغییرپذیری سالانه که از بارش ماهانه برای هر سال محاسبه گردید در معرض تحلیل مولفههای اصلی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با چهار مولفه میتوان بیش از 95 درصد از تغییرات بارش سالانه را توضیح داد. مولفه اول که بالاترین پراش دادهها (6/42 درصد) را تبیین میکند، نماینده بارش سالانه و شاخصهای مطلق تغییرپذیری آن یعنی انحراف معیار، میانگین قدر مطلق انحراف از میانگین و میانگین قدر مطلق تغییرپذیری سالانه میباشد. مولفه دوم نماینده شاخصهای شکل توزیع فراوانی (چولگی و کشیدگی)، مولفه سوم نماینده بارشهای بیشینه و در نهایت مولفه چهارم نماینده تعداد روزهای بارانی میباشد. تحلیل روند نمرات مولفهها نشان داد که نمرات مولفههای اول و چهارم به ترتیب دارای روند معنی دار کاهشی و افزایشی حول یک خط را دارند که نشان از کاهش بارش در طول دوره آماری مورد مطالعه از یک طرف و یکنواخت شدن توزیع زمانی آن دارد.
مقایسه روش های مختلف رگرسیون دو متغیره در شناسایی رخساره های کویری بر اساس روابط مؤلّفه های خاک با داده های ماهواره ای مورد شناسی: پلایای ابرکوه- استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روابط بین پارامترهای مختلف خاک با دادههای ماهوارهای گامی مؤثر در شناسایی و تفکیک رخسارههای کویری است. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی روشهای مختلف رگرسیون دو متغیره بر اساس روابط بین مؤلفههای مختلف خاک با دادههای ماهوارهای سنجنده ASTER در شناسایی رخسارههای پلایای ابرکوه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا از خاک سطحی30 پروفیل در منطقه مطالعاتی برداشت و در آزمایشگاه مقادیر EC، PH، درصد رطوبت اشباع و مقادیرکاتیونها و آنیونهای مربوط به هر نمونه اندازهگیری گردید. پس از انجام پردازشهای لازم بر روی تصاویر ماهوارهای، با تعیین نقاط زمینی بر روی تصاویر، ارزش پیکسلهای نظیر نقاط زمینی در باندهای مختلف استخراج گردید. سپس رابطه بین دادههای ماهوارهای و نتایج حاصل از آزمایشهای خاک منطقه با استفاده از روشهای مختلف رگرسیون دو متغیره خطی مورد ارزیابی قرار گرفت و دقت مدلها با استفاده از فاکتورهایی نظیر خطای تخمین و تأیید، مجذور میانگین مربعات خطا، ضریب همبستگی و ضریب کارایی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای پژوهش بیانگر دست یابی به مدلهایی با ضریب همبستگی کمینه 45 درصد، خطای نسبی تخمین و تأیید بیشینه به ترتیب4/247 و 7/2489 ، مجموع میانگین مربعات خطای کمتر و ضریب کارایی کمینه 19 درصد میباشد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که هیچ گونه رابطه معنی داری بین میزان قلیایی بودن و درصد رطوبت اشباع با دادههای ماهوارهای در منطقه مطالعاتی وجود ندارد.
تخمین پارامترهای هیدروژئولوژیکی با روش های ژئوالکتریک و برآورد حجم تقریبی و حجم آب قابل استحصال از آبخوان دشت امامزاده جعفر گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخمین پارامترهای هیدروژئولوژیکی آبخوان (T، K، Sy و مواردی از این قبیل) برای ارزیابی، مدیریت و مطالعات منابع آب های زیرزمینی ضرورت دارد. روش های گوناگونی مانند آزمون پمپاژ، شبیه سازی یا مدل آب های زیرزمینی، ژئوفیزیکی و مواردی از این قبیل برای ارزیابی این پارامترها وجود دارند. اگرچه تعبیر و تفسیر داده های به دست آمده از آزمون پمپاژ، بهترین روش تخمین پارامترهای هیدروژئولوژیکی آبخوان است، اما این روش پرهزینه، وقت گیر است و نتایج آن برای نقاط محدودی کاربرد دارد. ازاین رو، برآورد پارامترهای آبخوان با روش ژئوالکتریکی به همراه روش آزمون پمپاژ، بسیار موثر و باصرفه است. در این مقاله پارامترهای هیدروژئولوژیکی آبخوان دشت امامزاده جعفر گچساران، واقع در جنوب استان کهگیلویه و بویراحمد، با استفاده از داده های مقاومت ویژه که از 86 سونداژ قائم ژئوالکتریکی(VES) با آرایه اشلومبرژه به دست آمد و با توجه به تشابه خصوصیات جریان آب زیرزمینی (قانون دارسی) و جریان الکتریکی (قانون اهم) در محیط متخلخل، تخمین زده شد. نتایج به دست آمده نشان داد مقدار متوسط تخلخل و آبدهی ویژه آبخوان به ترتیب حدود 26 و 044/0 درصد، ضخامت های متوسط آبرفت و آبخوان به ترتیب حدود 132 و 79 متر، حجم کل آبخوان دشت امامزاده جعفر 7/5 میلیارد مترمکعب، حجم تقریبی آب موجود در آبخوان 5/1 میلیارد مترمکعب و میزان حجم آب قابل استحصال از آبخوان 5/66 میلیون مترمکعب برآورد شده است. با مقایسه نتایج به دست آمده از روش ژئوفیزیکی و نتایج حاصل از آزمون پمپاژ، معلوم شد روش مقاومت الکتریکی قادر به تخمین قابل قبولی از پارامترهای هیدروژئولوژیکی آبخوان است. به طوری که می توان با تلفیق داده های به دست آمده از روش ژئوالکتریک و داده های حاصل از آزمون پمپاژ، علاوه بر کاهش هزینه ها، نتایج مطلوبی به دست آورد.
پهنه بندی مخاطرات جوی منطقه ی شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، پهنه بندی مخاطرات جوی در شمال شرق ایران (خراسان بزرگ) می باشد. برای این منظور از داده های سازمان هواشناسی کشور در مقیاس روزانه و ماهانه برای تعداد 17 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک در محدوده سه استان خراسان شمالی، خراسان رضوی و خراسان جنوبی برای یک دوره 38 ساله( 2008-1971) استفاده شد. در این تحقیق تعداد 13 مخاطره جوّی مهم در محدوده خراسان بزرگ مورد بررسی قرار گرفت. بطور کلی پدیده ها در قالب دو روش اصلی مورد بررسی قرار گرفت و نقشه های فراوانی وقوع به تفکیک برای هریک از مخاطرات با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه شد. در ادامه با در نظر گرفتن میزان مشابهت ها و تفاوت ها، 13 مخاطره جوی یاد شده در قالب 3 دسته اصلی مخاطرات دمایی، مخاطرات مرتبط با دید و مخاطرات بارشی دسته بندی شدند و برای هر دسته نقشه پهنه بندی فضایی تهیه گردید. در نهایت با ترکیب نتایج حاصل از بررسی تمامی مخاطرات، نقشه جامع مخاطرات جوّی منطقه مطالعاتی تهیه شد. یافته های تحقیق نشان داد بخش های کوهستانی شمال خراسان از جهت فراوانی وقوع رخدادها، جزء پرمخاطره ترین مناطق محسوب می گردند، درحالی که بخش های غربی و جنوبی خراسان از کمترین میزان خطرپذیری برخوردارند. الگوی فضایی وقوع مخاطرات بیانگر روند افزایشی مخاطرات دمائی از شمال به جنوب بوده و در مقابل مخاطرات بارشی از الگویی معکوس برخورداراند، مخاطرات مرتبط با دید یک الگوی غالب مداری را بویژه در نیمه شمالی خراسان نشان می دهند، بطوری که از غرب به شرق بر میزان وقوع رخدادهای مرتبط با دید افزوده می شود.
تحلیل وقایع محیطی هولوسن دشت آزادگان بر اساس توالی و خصوصیات رسوب شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت آزادگان در غرب استان خوزستان قرار دارد. این دشت نه تنها وارث مواد حاصل از آبرفت و بادرفت های دوران کواترنری است، بلکه رخدادهای محیط شناسی مانند تغییرات آب وهوایی که بر توالی و خصوصیت های رسوب شناسی تأثیر می گذارد را نیز با خود به همراه دارند. بنابراین، پژوهش پیش رو با هدف شناخت وقایع محیط شناسی، مانند تغییرات اقلیمی هولوسن در دشت آزادگان خوزستان، بر اساس خصوصیات رسوب شناسی انجام شد. برای این کار، دو مغزه رسوبی به عمق ده متر، یکی در منطقه رفیع (محیط دریاچه ای) و دیگری در منطقه جفیر (محیط رودخانه ای) به منظور بررسی خصوصیت های فیزیکی و شیمیایی برداشت شد و سپس در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. در مورد خصوصیت های رسوب شناسی مغزه رفیع، نتایج نشان داد از سطح زمین تا عمق چهار متری، ذرات درشت دانه با بافت سیلتی لومی و از عمق چهار تا ده متری، ذرات ریزدانه با بافت سیلتی رسی وجود دارند. مدل رفتار رسوبی نمونه ها در قسمت اول، بسیار شبیه به محیط رودخانه ای است؛ اما در قسمت دوم، یعنی از عمق چهار تا ده متری، رفتار رسوبی کاملاً متمایز از قسمت اول، و توزیع دانه ها نسبت به عمق با افزایش ذراتی مانند رس و سیلت همراه است، بنابراین می توان نتیجه گرفت، شرایط رسوب گذاری ذرات ریزدانه در مغزه رسوبی رفیع، در محیط رسوبی کم انرژی با شرایط اقلیمی مرطوب تر اتفاق افتاده است؛ اما توالی عمودی رسوبات دلتایی و رودخانه ای در بالای رسوبات ریزدانه دریاچه ای در منطقه را می توان ناشی از پس روی سطح اساس خلیج فارس، به دلیل وجود شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک، به همراه کاهش بارندگی و افزایش انرژی رواناب دانست.