فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۲۷ مورد.
«آتشکده آذر»
شاعران زن در عرفات العاشقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران صفویه، به خصوص در دوره طولانی پادشاهی شاه طهماسب اول (930-984) و به دنبال تبلیغات وسیعی که در مخالفت با شعر و شاعری صورت می گرفت، ادب و شعر فارسی به کلی از رونق افتاد. تنها مرثیه سرایان از احترام کافی برخوردار بودند و در درباره شاه آمد و شد داشتند. از این رو شاعران و اندیشه مندان، که محیط فرهنگی ایران را برای نشر اندیشه ها و آثار خود مساعد نمی یافتند، به هند و عده ای از آنان به عثمانی مهاجرت کردند. با این وصف، برخی دانش ها چون تذکره نویسی رونق و اعتبار یافت و آثار ارزشمندی در این رشته پدید آمد. از جمله چند تذکره در ایران و هم هند، به تشویق پادشاهان گورکانی، تالیف شد که در زمره مهم ترین آثار از این نوع به شمار می روند. منابع این تالیفات در آنچه به شاعران پیشین مربوط می شد تذکره های کهن تر و دواوین شعرا بود؛ اما احوال شاعران معاصر و نزدیک به زمان مولفان مستند به اطلاعات تذکره نویس بود که ملاحظاتی انتقادی و ارزش سنجانه نیز گاه بر آنها افزوده می شد. مفصل ترین و سودمندترین تذکره های این عصر را شاید بتوان به سه اثر عرفات العاشقین، خلاصه الاشعار، و صحف ابراهیم - منحصر دانست. از این سه، تنها بخش کوتاهی از صحف ابراهیم به چاپ رسیده و بقیه همچنان به صورت دست نویس بر جای مانده است. اما عرفات العاشقین و خلاصه الاشعار به اندازه کافی نزد محققان ادبی و نویسندگان تاریخ ادبیات شهرت پیدا کرده و عموما از آنها استفاده کرده اند. عرفات از حیث اشتمال بر احوال کثیری از شاعران و خلاصه الاشعار به لحاظ انبوه اشعار انتخاب شده ممتازند. به ویژه تقی الدین کاشانی گاه متن کامل دواوین شاعران یا بخش عمده آنها را ذیل احوال آنان نقل کرده است.
تذکرة شعرا(4)
ریاض العارفین
تذکره شعرا(12)
بهجه الشعرا و رویکردی نو در تذکره نگاری دورة قاجار (با معرفی حدیقه الشعرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تذکره های فارسی از منابع اصلی تاریخ ادبیات است. نهضت تذکره نویسی فارسی در دورة قاجار و در آستانة مشروطه شتاب بیشتری گرفت؛ درون مایة انتقاد مانند انواع دیگر نثر به جریان تذکره نویسی این دوره وارد شد و در شکل تذکره های نقیضه ای و طنز نمود یافت. نظیره هایی نیز برای این آثار انتقادی مطایبه ای نوشته شد. یکی از مقلدین این رویکرد جدید، محمدکاظم تبریزی ملقب به اسرارعلی شاه است. او به تقلید از یخچالیةمذهب و با انتقاد از سطحی نگری و بی تدبیری عوام، گزینشی از یادداشت های خود را فراهم کرد و آن را با قلم هجو و مزاح و حکایات عجیب و افسانه های غریب آراست. او این اثر را بهجه الشعرا و رموز نجبانامید. نویسنده این تذکره را از اشعار سست و بی ارزش و هجوی و لفاظی را گرد آورد و بی قید و شرط این اشعار و سرایندگان آنها را ستود؛ البته نویسنده در نوشتن این اثر انگیزه ای ویژه داشت که از نظر پژوهشگران به دور مانده است! آشکار نشدن هدف این نوشتار، مخالفت ها و داوری هایی را نسبت به این اثر و نویسندة آن درپی داشته است. در این پژوهش، تذکرة بهجه الشعرایاسرارعلی شاه و انگیزة نوشتن آن بررسی می شود؛ همچنین با معرفی تذکرة حدیقه الشعرایاسرار و بررسیارتباط آن با بهجه الشعرا، هدف نگارش بهجه الشعرا،یعنی رویکرد انتقادی و مطایبه ای آن روشن تر می شود.
تذکرة شعرا(5)
تذکره شعرا(2)
اشارات نقدی در تذکره مقالات الشعرا
منبع:
نامه پارسی ۱۳۸۲ شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
تذکره شعرا(3)
مجمع الفضلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتن تذکرة شعرا در حوزة رواج و گسترش زبان فارسی، بیش از همه در فرارودان و هند، سابقه و روایی دارد. پس از تألیف لباب الالباب، وقفة طولانی در نوشتن تذکره روی داد و در قرن نهم فقط تذکرة الشعرای دولتشاه نوشته شد، اما از اواخر قرن دهم تذکره نویسی به ویژه در هند رونق گرفت؛ در آنجا به دلیل وجود حکومت های ایرانی، محیط مناسبی برای حضور شاعران و نویسندگان فارسی زبان فراهم آمده بود. یکی از تذکره های مهم که در این دوره تألیف یافت، مجمع الفضلای محمد عارف بخارایی است که متأسفانه تاکنون تحقیق بایسته ای دربارة احوال مؤلف و کتابش انجام نگرفته است و اکثر محققان صرفاً به نقل سخنان عبدالحی حبیبی و علیرضا نقوی پرداخته اند و چیزی بر آنها نیفزوده اند. یکی از دلایل گمنامی مجمع الفضلا و مؤلفش، کمیابی نسخه های آن است. از این تذکره تنها دو نسخة شناخته شده وجود دارد؛ یکی در دانشگاه پنجاب لاهور و دیگری در دانشگاه تهران. در این مقاله کوشش می شود تا ضمن تحلیل و نقد تحقیقات پیشین دربارة تذکرة مجمع الفضلا، این تذکره بر اساس نسخة موجود در دانشگاه تهران، بررسی و معرفی شود.