فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴۰۰ مورد.
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
ادبیات در جلوههای سهگانهاش یعنی شعر، نمایش و ادبیات داستانی، در هر دوره، به شیوههای خاص به «انسان» و «حضور او در جهان» نگریسته است، اما عمیقترین، فراگیرترین و انتقادیترین نگاه به انسان را به گونهای از ادبیات داستانی به نام «رمان» واگذار کرده است. درواقع، این ویژگیها، در پاسخ به یک نیاز تاریخی، زمینههای شکلگیری رمان را فراهم کرد و به آن امکان داد تا مناسبترین عرصة ادبی برای درک موجودیت و هویت انسان باشد. مقالة حاضر به استناد چنین دریافتی، این پیشنهاد را مطرح میکند که رمان میتواند بستری برای درک ابعاد هویت یک جامعه در دورهای مشخص باشد. از این جهت میکوشد با در نظر گرفتن ظرفیتهای رمان، نه فقط به عنوان گونهای ادبی، بلکه به عنوان پدیدهای فرهنگی که در گفتگوی مدام با عناصر متغیر یک منظومة فرهنگی، واقعیت رمان را شکل میدهد و اسباب پویایی آن میشود، نوعی روششناسی را برای شناخت جلوههای هویت از منظر رمان معرفی کند. در گام آخر، این روش پیشنهادی به صورت یک الگوی کاربردی در مورد یک رمان مشخص به کار گرفته میشود تا دستاوردهای آن در حوزة شناخت ابعاد هویت آشکار گردد.
عناصر داستان
پدیده ضد رمان (مقدمه ژان پل سارتر بر رمان ناتالی ساروت)
منبع:
کلک شهریور ۱۳۷۴ شماره ۶۶
حوزههای تخصصی:
درخت انجیر معابد
بررسی و تحلیل ساختار مناسبات خانوادگی در رمان های اجتماعی دهة شصت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ادبیات داستانی رشد و پیشرفت چشمگیری یافت، به گونه ای که دهه شصت را در ایران، دهه ورود به رمان می دانند. اغلب رمان های این دهه، درونمایه ای اجتماعی دارند. برخی از این داستان ها به مناسبات کلان اجتماعی و سیاسی پرداخته و بحران های اجتماعی را زمینه کار خود قرار داده اند و برخی دیگر مناسبات و روابط میان فردی در درون خانواده را مورد نظر قرار داده اند. مسئلة اصلی این پژوهش، شناخت و بررسی ساختار و مناسبات درون نهاد خانواده در رمان اجتماعی و واقع گرای دهه شصت است.
خانواده، اولین نهاد اجتماعی است که روابط و مناسبات میان اعضای آن، معمولاً دست مایه تصویرسازی و خلق هنری در فضای داستان قرار می گیرد. در این مقاله با بررسی نمونه هایی از چهار جریان مطرح رمان نویسی در دهة شصت، الگویی تحلیلی از بازآفرینی مناسبات و روابط خانوادگی در رمان های این دهه عرضه می گردد. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل تصویری است که از این نهاد اجتماعی در ادبیات داستانی بازتولید می شود تا گفتمان و روایت خاص ادبی این دهه را در رابطه با این نهاد ارزیابی کنیم.
روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و بر مبنای منابع کتابخانه ای است. نتیجة این پژوهش نشان می دهد که در این دهه، نویسندگان با پرداختن به مناسبات خانوادگی، الگویی از مناسبات کلان اجتماعی را بازتاب می دهند و تضادها و چالش های زندگی اجتماعی را با ایجاد یک همبستگی درونی و با درنظرگرفتن پیچیدگی های روابط انسانی در مناسبات خانوادگی بازتولید می کنند. روابط خانوادگی در رمان های این دهه بازتعریفی از روابط سنتی است.
مقاله به زبان فرانسه: بررسی مکان در رمان حسادت اثر آلن رب گریه (L’étude de l’espace dans La Jalousie d’Alain Robbe-Grillet)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یکی از عناصر اصلی داستان محسوب میشود و نحوة انتخاب و گنجاندن آن در ساختار داستان بایستی با دیگر عناصر داستان همخوانی داشته باشد. نویسندة رمانهای نو که از قوانین رمان نویسی گذشته سرپیچی کرده است سعی میکند تا مکانی که حوادث داستان در آن اتفاق میافتند را به شکلی کاملاً نو و متفاوت ترسیم کند. در این مقاله سعی بر این است که تغییرات و نوآوریهایی که نویسندة فرانسوی آلن رب گریه در رمان معروف خود به نام حسادت اعمال کرده است، مورد مطالعه قرار گیرد مثلاً خواهیم دید که مکان دیگر عینی نیست بلکه انتزاعی و بازتاب تصورات و تخیلات بیمارگونة شخصیت اصلی داستان میباشد
شهر کهن «ری» در بوف کور : بازخوانی عناصر فرهنگی، اجتماعی و جغرافیای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صادق هدایت از نام دارترین داستان نویسان ایرانی و رمان «بوف کور» مهم ترین نوشته ی اوست. هدایت در حوزه های مختلف جغرافیای تاریخی و اقلیم شناسی شهرهای کهن ایران، مطالعات نسبتاً گسترده ای داشته است که نمود پاره ای از این مطالعات را می توان آشکارا در برخی از آثار او از جمله «بوف کور» دید. تاکنون درباره ی بوف کور بسیار نوشته شده است. اما آن چه در این مقاله در کانون توجه قرار گرفته؛ همانندی توصیفات مکان قصه با موقعیت قدیم شهر ری، در سده های سه تا هفت هجری قمری ست. انطباق جغرافیای تاریخی ری با توصیفات بوف کور که برای نخستین بار به گونه ای مستند در این مقاله صورت پذیرفته؛ نشانه ای دیگر از دقت نظر هدایت در پرداخت داستانی بوف کور، و تأییدی ست بر این گفته ی او که: «بوف کور، پر از شگرد است و حساب و کتاب دقیق دارد». فضای این داستان به رغم پیچیدگی و بدعت، عناصری از جهان واقعیت را باز می تابد که به بخش مجزایی از ری سده های سه تا هفت هجری قمری نظر دارد. در این مقاله همانندی توصیفات مکانی «بوف کور» با جغرافیای تاریخی شهر قدیم ری، بر پایه ی پنج عنصر اصلی: سازه های شهر، ویژگی های مدنی شهر، موقعیت تجاری شهر، توپوگرافی شهر و عناصر فرهنگی و اجتماعی آن، مورد بررسی و بازشناسی دقیق تطبیقی قرار گرفته است.
بررسی کارکرد راوی اوّل شخص در امر روایتگری رمان دا
حوزههای تخصصی:
دو ضمیر «من» و «ما» راویتگر رمان دا هستند. اگر چه نویسنده ی این داستان، چندان به شاخصه های از پیش تعیین شده ی انتخاب روایتگر اوّل شخص پایبند نیست و گهگاه زاویه ی دید روایت را به ناگاه تغییر می دهد، اما زاویه ی دید راویِ اوّل شخص، تا پایان داستان، وجه غالب روایتگری است. راوی در رمان دا، گاه از حدّ فردیّت فراتر می رود و از زاویه ی دید راوی «دانای کلّ شخصی» به روایت می پردازد تا چنین پنداشته شود که راوی اوّل شخص، در بخش هایی از داستان به منظور انتقال صریح اطلاعات، به دانای کل استحاله می یابد. از میان روش های ارائه زاویه ی دید، جریان سیّال ذهن بیش از هر چیز، منتقل کننده ی احساسات و هیجانات راوی است که بدین ترتیب، اطلاعات لازم در اختیار خواننده قرار می گیرد.در این پژوهش، نخست انواع زاویه ی دید به کار برده شده و نوآوری های روایی موجود در رمان مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته اند سپس انواع تک گویی ها با ذکر مثال ذکر گردیده اند تا در نهایت، درکی کامل از نقش راوی و اهمیت زاویه ی دید انتخابی وی در موفقیت رمان، مورد بررسی قرار بگیرد
جلوه های زیبایی شناختی باروک در رمان جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از ویژگی های باروک در رمان معاصر متجلی است، به خصوص در رمان های نیمه دوم قرن بیستم. با توجه به این زیبایی شناسی جلوه های باروک نو، آیا می شود باروک را یک مکتب خاص پایان قرن شانزدهم و آغاز قرن هفدهم در فرانسه شمرد یا باید آن را گرایشی ادبی تلقی کرد که در دوره های مختلف در ادبیات جریان داشته و در قرن بیستم حضورش پر رنگ تر گشته است؟
بوف کور متن معطوف به قدرت (خوانش فوکویی بوف کور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عموماً اینگونه تصوّر می شود که صادق هدایت روشنفکری بوده که در دوره خود با سیستم استبدادی حکومت پهلوی در تعارض بوده است. مطابق بیشتر زندگینامه هایی که درباره او نوشته شده است، این گونه به نظر می رسد که او، علی رغم این که به یک خانواده اشرافی تعلّق داشت، به دلیل تعّلق خاطرش به آزادی انسان با سیستم پهلوی دشمن بوده است. مقاله حاضر تلاش کرده تا خلاف این نظر عموماً پذیرفته شده را اثبات کند. این مقاله با تحلیل بوف کور از منظر تئوری قدرت میشل فوکو، به ویژه نظریه ""سراسربینی"" یا panopticism، به این نتیجه می رسد که هدایت، از این نظر که از گفتمان غالب دوره خود تاثیر پذیرفته است و مهمترین گفتمان دوره ناسیونالیسم بوده است، ناخودآگاه به سیستم پهلوی خدمت کرده است. برای این منظور ابتدا به تعریف و ریشه یابی نظریه قدرت در آثار مختلف فوکو پرداخته و سپس نظریات پیروان فوکو که این نظریه را در رمان های مختلف اروپایی بررسی کرده اند بیان می کند و در بخش دوم مولفه های این نظریه را در بوف کور هدایت بررسی کرده و در پایان به نتیجه مذکور می رسد.