فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۳۴ مورد.
تفاعل ذهن و عین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۷۹ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
یکی از بحثهای مهمی که از زمان امانوئل کانت به بعد، نقش بسیار جدی و سرنوشتسازی را در معرفتشناسی بر عهده گرفت این بود که «آیا ذهن بشر در دریافتها و ادراکات خود نسبت به عالم خارج به مثابه آینهای است که منفعلانه صورت مقابل خود را باز میتاباند بیآنکه هیچگونه دخل و تصرفی در آن صورت داشته باشد یا اینکه دریافتها و ادراکات، همواره محصول تعامل و تفاعل ذهن و واقعیت خارجی است و در این صورت دسترسی به واقعیت ناب و بیپیرایه امری محال خواهد بود؟»
مقالة حاضر در صدد است تا با طرح و تحلیل دیدگاه قائلان به تفاعل ذهن و عین به پاسخی درخور برای این مسئله دست یافته و راه دستیابی به واقعیت و عین را برای ذهن بشر هموار نماید. بر این اساس در این نوشتار ابتدا به دو تقریر کانت و توماس نیگل و نیز تقریری تشبیهی در توجیه تفاعل ذهن و عین پرداخته شده و سپس به آنها پاسخ داده میشود.
نویسنده در دفاع از امکان ادراک واقعیت خارجی بدون تأثیرات فعالانة ذهن بر آن، معتقد است تفکیک بحث «ارزش معرفتی ادراک» از کیفیت پیدایش آن، کلید حل این معضل معرفتشناختی است، حال آنکه درهم آمیختن این دو بحث، موجب قوام دیدگاه تفاعلگرایانه شده است.
نقش زبان در نمود واقعیتها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین زبان و واقعیت که از دیرباز مورد توجه فلاسفه بوده، در سده اخیر به دیگر حوزههای علوم انسانی خصوصاً روانشناسی و زبانشناسی نیز راه یافته است. اغلب فیلسوفان، روانشناسان و معناشناسان تا دهههای اخیر زبان را منفک از مقوله شناخت و واقعیت فرض میکردند. به عبارت دیگر، مقوله شناخت جدا از ساختار زبان تصور میشد و زبان ابزاری جهت بیان وقایع محسوب میگشت. در مقابل این گرایش، رویکرد نوین زبانشناسان قرار دارد که با این مسأله بنحوی کاملا" متفاوت برخورد میکند. بر اساس این رویکرد زبانشناسان معتقدند که نظام ادراکی و شناختی انسان از ساختار زبانی جدا نیست. به تعبیری، زبان نه تنها در بیان واقعیات و شناخت پیرامون بیتأثیر نیست بلکه در ساخت واقعیتها نیز مؤثر است. به بیان دیگر، زبان مستقیماً دنیای بیرون را منعکس نمیکند بلکه بازگو کننده مفاهیم انسانی و تعامل وی با جهان است. در این رابطه، مقاله حاضر در پی آن است که نحوه تکوین دیدگاههای مهم زبانشناسی را در باره نقش زبان برای شناخت یا نمود واقعیتها مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
نگاهى به مسئله درونگرایى و برونگرایى در معرفتشناسى معاصر
حوزههای تخصصی:
چکیده
منازعه بر سر ماهیت معرفت و تعیین شرایط لازم و کافى حالات مثبت معرفتى فاعل شناسا به دو گونه نظریهپردازى درونگرایانه و برونگرایانه انجامیده است . نظریهپردازان درونگرا بر درونىبودن شرایط لازم و نظریهپردازان برونگرا بر بیرونىبودن آن پاى مىفشارند . ابهام در مفهوم درونى وبیرونى و چگونگى ارزیابى اهمیت و جایگاه مؤلفههاى درونى و بیرونى تحلیل معرفت قلب تپنده بحث درونگرایى و برونگرایى در دو دهه اخیر تاریخ معرفتشناسى معاصر است
پرسش هایی درباره توانایی های خاص انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۵ و ۱۶
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
معرفت پیشینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۳ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به مفهوم پیشینی (apriority)؛ تمایز میان گزارههای تحلیلی و ترکیبی؛ و شکگرایی دربارة «معرفت پیشینی» میپردازد. با توجه به ارتباط تنگاتنگی که «معرفت پیشینی» با مفهوم «توجیه پیشینی» دارد تعریف و تحلیلهای اساسی متوجه «توجیه پیشینی» خواهد بود. از آنجا که «استقلال از تجربه»، مؤلفة اصلی در توجیه پیشینی به شمار میآید مفهوم «تجربه» و منظور از «استقلال از تجربه» به دقت بررسی میشود. برخی معتقدند به دلیل پیوند نزدیک میان مفهوم «ضرورت» و مفهوم «استقلال از تجربه» میتوانیم «پیشینیبودن» را براساس و با معیار «ضرورت» بسنجیم. تحلیل این دیدگاه و بررسی چالشهایی که با آن مواجه است یکی از محورهای این نوشتار را تشکیل میدهد. در همین راستا، ارتباط «خطاپذیری» با «توجیه پیشینی» مدّنظر قرار میگیرد. تجربهگرایی و عقلگرایی، هر یک رویکردی متفاوت را در این مبحث ارائه میکنند که عمدتاً در چارچوب تمایز «تحلیلی ترکیبی»، قابل بررسی است. در این نوشتار، همچنین شیوههای مختلف برای تبیین مفهوم «تحلیلیبودن» مورد بررسی قرار میگیرد. سرانجام، استدلالهای شکگرایانه در قبال «معرفت پیشینی» و توانمندی یا ناتوانی آن در رد امکان «معرفت پیشینی» ارزیابی و تحلیل خواهد شد.
شکگرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۱ شماره ۱۱ و ۱۲
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا به زمینة و دلایل ورود فیلسوفان به بحث شکگرایی پرداخته میشود و توضیح داده میشود که طرد امکان توهم و ارضأ به حقیقتیابی (در عین حال که از ورود مطالب کاذب در ذهن جلوگیری کنیم) و بهدلیل شکنندگی ظاهری توجیه چنین توجهی لازم است و در ادامه برخی صور رایج شکگرایی معرفی میگردد.
مولف متذکر میشود که انگیزه او برای بررسی شکگرایی پیدا کردن راه میانهای میان زودباوری (بهمعنای تمایل به شک و مقاومت کمتر از حد معمول در برابر باورها) و دیرباوری (بهمعنای تمایل به شک و مقاومت زیاد از حد در برابر باورهاست). او در این باب به ارزیابی برخی اصول و مبادی عمده معقولترین اشکال و صور شکگرایی (نظیر اصل خطاپذیری، عدم قطعیت و...) میپردازد و در نهایت اثبات میکند که آدمی دارای میزان معتنابهی شناخت است که توجیه آن هم سهل و آسان است. مولف خاطرنشان میسازد که فقط شکگرایی را طبق برخی صور مطرح آن انکار کرده است و نشان داده است که برهانهای مربوط به دیدگاههای شکگرایانه اثباتکننده این مطلب نیست که ما فاقد شناخت و باور موجه هستیم.
معرفت شناسان (12): ایزاک نیوتن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۴ شماره ۲۱ و ۲۲
حوزههای تخصصی:
نظریههای مربوط به معنا از «ارجاع» تا «استعمال»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۷۹ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
معنا و معناداری» یکی از مباحث مهم و دارای نقشی تعیین کننده در فلسفة معاصر است که توجه عدة زیادی از متفکران را سخت به خود مشغول داشته است. سؤال اصلی در این بحث آن است که یک کلمه و یا یک جمله برای معنا داشتن باید دارای چه شرایطی باشد. به عبارت دیگر چه زمانی میتوان گفت که این کلمه یا جمله معنادار است.
این مقاله به طرح، نقد و بررسی دیدگاههای مختلف فیلسوفان و صاحبنظران برجستهای همچون فرگه، راسل، ویتگنشتاین، شلیک، وایزمن، آیر و... در باب نظریة معنا پرداخته و البته اهتمام بیشتر مقاله بر روی آرای ویتگنشتاین است.
علم حضوری : نقد آرای معاصر در تعریف و کارایی علم حضوری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۵ و ۱۶
حوزههای تخصصی:
تقسیم علم به حضوری و حصولی، کارایی علم حضوری در حل مشکلات معرفت شناسی اخیراً بسیار جدی مطرح می شود. نویسندة این مقاله نظر خود را در تعریف علم حضوری و کارایی آن بیان داشته، با نقد دیدگاههای معاصر در کارایی معرفت شناختی علم حضوری، برای رفع ابهامات راجع به این نوع علم، تلاش می کند.
باورهای پایه و مشکلات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
آلوین پلنتینگا [(1932]Alvin Plantinga ( یکی از متفکران معاصر مغرب زمین است که در حوزه دین پژوهی بیش از ده کتاب و یکصد مقاله از او منتشر شده است. او در پی آن است که باورهای دینی را در قالب منطق و فلسفه تحلیلی عرضه کند. هم چنین او یکی از بنیان گذاران نوع خاصی از معرفتشناسی دینی یعنی «معرفتشناسی اصلاح شده»(ReformedEpistemology) است. فیلسوفان قائل به معرفتشناسی اصلاح شده در پی آنند که نشان دهندکه تجربههای دینی، بنیانی استوار برای باورهای دینی فراهم میآورند و آنها را معقول و موجه میسازند. آنان معتقدند که حتی اگر ما هیچ دلیل منطقی و مستدل بر اعتقادات دینی نداشته باشیم باز آنها معقول و موجه هستند برای مثال اومعتقد است که «خدا و جود دارد» یکی از اعتقادات پایه است.
اگر این اعتقاد، واقعاً پایه باشد، که به نظر او چنین است، در آنصورت لازم نیست که دین داران برای موجه کردن اعتقادشان به وجود خداوند، برهانی اقامه کنند.
این رأی پلنتنینگا، بحثها و پرسشهای فراوانی را بر انگیخته است. ایشان به دعوت دانشگاه قم و مرکز گفت و گوی ادیان، سفری به ایران داشتند، مجله قبسات فرصت را غنیمت شمرده در این زمینه مصاحبهای با ایشان ترتیب داده شده است، که از نظر محققان و دانشپژوهان میگذرد.
ضرورت علی و معلولی و پیامدهای پذیرش یا انکار آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم فلسفه اولی ـ و شاید مهم ترین آنها ـ بحث علیت است و مهم ترین ویژگی علیت که مهم ترین اختلاف نظر ها نیز در آن واقع شده است، ویژگی ضرورت علی یا وجوب وجود معلول هنگام وجود علت تامه است؛ به گونه ای که برخی از اندیشمندان، بحث علیت را با بحث ضرورت علی مساوی دانسته و پذیرش و عدم پذیرش علیت را با قبول یا رد این قاعده معادل شمرده اند.
در حالی که بیشتر طرف داران این نظریه در زمره فلاسفه هستند، اکثر مخالفان آن از متکلمان و اصولیان به شمار می روند. مقاله حاضر از یک سو رویکردی است انتقادی به پاره ای از دلیل های فیلسوفان در تایید و تثبیت این قاعده و از سوی دیگر شامل انتقادهای متکلمان و اصولیان در انکار آن است. از این رو، نوشتار حاضر بیش از آن که در صدد ارائه راه حلی نو برای این نزاع کهنه باشد، در پی برجسته کردن نقاط ابهام در آرای هر دو طرف نزاع است.
مسأله صدق
منبع:
قبسات ۱۳۷۸ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
مسأله گتیه
منبع:
قبسات ۱۳۷۸ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی اصلاح شده و عقلانیت باور دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
معرفتشناسی اصلاح شده که گاه به آن معرفتشناسی کالوینیستی نیز گفته میشود، یکی از شاخههای نوپیدای معرفتشناسی دینی است که به طریقی نو از باور دینی دفاع میکند. طرفداران این مکتب نه دفاع ایمانگرایانه و غیرعقلانی از دین را میپذیرند و نه استدلال ورزی برای دفاع عقلانی از دین را راه مناسبی میدانند. این اندیشهوران برای تبیین دیدگاه خود، سراغ مبانی معرفتی غرب درگذشته میروند و معتقدند که تاکنون بیشتر کوششهای عقلانی برای دفاع از دین در قالب مبناگرایی کلاسیک که دیدگاه رایج و حاکم بر اندیشة غرب است، صورت پذیرفته. منتقدان به دین نیز با همین پیشفرضها به انتقاد از دین پرداختهاند؛ اما به گفتة آنها، این دیدگاه، امروزه در معرض انتقادات متعددی قرار دارد و دیگر نمیتوان بر اساس آن، از باورهای دینی دفاع کرد یا آنها را مورد حمله قرار داد. آلوین پلانتینگا، فیلسوف دین و نمایندة سرشناس مکتب معرفتشناسی اصلاح شده، بیش از همه از این رویکرد جانبداری میکند. دیدگاه وی در این زمینه را میتوان تحت عنوان مقالة معروفش چنین خلاصه کرد: «ایا اعتقاد به خدا، واقعاً پایه است؟»
در این نوشتار، پس از تبیین دیدگاه پلانتینگا دربارة معرفتشناسی اصلاح شده، به نقد و بررسی این دیدگاه خواهیم پرداخت.
روش استقرایی از دیدگاه تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان روش های رایج برای تحصیل معرفت، روش «استقرایی» از اهمیتی فراوان برخوردار است. اما این روش با تمام مزایا و اهمیتی که دارد، ظاهرا از لحاظ فلسفی یقین آور نیست. یقین فلسفی در صورتی حاصل می گردد که بین مقدمات استدلال و نتیجه حاصل از آن (مانند قیاس) ارتباط منطقی و تولیدی وجود داشته باشد. در استدلالات استقرایی، بین مقدمات و نتیجه استدلال، گسست منطقی وجود دارد و مقدمات مولد نتیجه به شمار نمی آیند. بنابراین، این پرسش مطرح است که اگر استقرار یقین آور نیست، چگونه می توان بدان اعتماد کرد؟ برای پاسخ به این سوال، راه حل هایی متفاوت ارایه گردیده است.
این نوشتار، که با رویکرد تطبیقی به مساله استقرا نگریسته است، ضمن اشاره به تعریف «استقرا» و تفاوت های آن در فضای اسلامی و غربی و خلط هایی که از توجه نکردن به این تفاوت ها پدیدار گشته، به تبیین و نقد اجمالی این راه حل ها می پردازد.