فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به وسیله تابع هزینه ترانسلوگ[1] با چهار نهاده (نیروی کار، سرمایه، انرژی و مواد اولیه) و روش برآورد رگرسیون های به ظاهر نامرتبط تکراری[2]، به تحلیل ساختار هزینه 11 صنعت انرژی بر زیرگروه صنعت تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی و صنعت تولید فلزات اساسی در دوره 87-1375 پرداخته شد. در این تحقیق شاخص های سهم هزینه نهاده، صرفه های مقیاس، سطح تولید بهینه، کشش خودقیمتی و متقاطع و کشش جانشینی فنی موریشیما[3] محاسبه شدند. یافته های تحقیق مؤید آن است که دو صنعت تولید محصولات اولیه آهن و فولاد و تولید سیمان، آهک و گچ با میزان سهم انرژی بری 23 و 11 درصد، بزرگ ترین سهم مصرف انرژی را به ترتیب در میان صنایع تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی (کد 26) و صنعت تولید فلزات اساسی(کد 27)، به خود اختصاص داده اند. با توجه به نتایج بدست آمده از تخمین سطح بهینه تولید و مقایسه سطح تولید واقعی صنایع، می توان به این نتیجه دست یافت که کلیه صنایع انرژی بر، فاصله بسیار زیادی نسبت به نقطه بهینه تولید دارند. همچنین مقادیر عددی کشش موریشیما نیز حاکی از تأیید رابطه جانشینی فنی کلیه نهاده ها با یکدیگر است، به گونه ای که مقادیر بدست آمده، بیشتر مساوی و بالاتر از یک می باشد.
بررسی بهره وری کل عوامل در ایران در چارچوب حسابداری رشد (1387- 1345)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بهره وری کل عوامل (TFP) و نقش تاثیرگذار آن بر رشد اقتصادی، در مطالعه حاضر تلاش شده است بهره وری کل عوامل در ایران با استفاده از چارچوب حسابداری رشد طی دوره 1387-1345 مورد بررسی قرار گیرد.
نتایج تجربی تحقیق ضمن تایید فرضیه بازدهی ثابت نسبت به مقیاس در ایران و تعیین سهم 62 درصدی برای سرمایه فیزیکی از تولید، نشان داد، روند نرخ رشد TFP ایران طی دوره مورد مطالعه مثبت با شیب بسیار اندک 0/04 درصدی بوده است. در ضمن برخلاف مبانی نظری، محاسبه TFP بر اساس دو چارچوب سولو (1957) و هال و جونز (1999) نشان داد که لحاظ کردن سرمایه انسانی در مدل رشد هال و جونز نتوآن استه است بر قدرت توضیحی مدل سولو، در تجزیه منابع رشد و TFP در ایران بیافزاید. علاوه براین، نتایج تحلیل حساسیت نرخ رشد TFP نسبت به تغییرات سهم سرمایه فیزیکی از تولید نشان می دهد به دلیل عدم هماهنگی بین نرخ رشد سرمایه فیزیکی و انسانی همواره سهم سرمایه فیزیکی از تولید، از مقدار بهینه خود دور بوده است. از این رو مهم ترین توصیه های سیاستی این مطالعه آن است که ضمن توجه کافی مدیریتی به رشد TFP، هماهنگی ساختار آموزشی با محیط های کسب و کار، استفاده از نیروهای ماهر و آموزش دیده در مشاغلی که در آن ها تخصص دارند، هماهنگی لازم بین نرخ رشد سرمایه انسانی و سرمایه فیزیکی، با هدف نیل به سطح بهینه TFP صورت گیرد.
عوامل مؤثر بر ارزش افزوده ی کارگاه های صنعتی ایران با ده نفر کار کن و بیش تر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش افزوده، یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد واحدهای اقتصادی است. آمارهای مربوط به شاخص های مختلف اقتصادی کارگاه های صنعتی استان های کشور به همراه ارزش افزوده ی آن ها، هر سال در قالب طرح «آمارگیری از کارگاه های صنعتی» توسط مرکز آمار ایران جمع آوری می شود. مطالعه ی حاضر با استفاده از یکی از جدیدترین روش های انتخاب متغیر، باعنوان تابع تاوان SCAD، در پی یافتن مهم ترین عوامل مؤثر بر ارزش افزوده ی کارگاه های مذکور است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در بازه ی زمانی 1376 تا 1385، میزان تحصیلات نیروی کار، نوع مدیریت کارگاه ها، پرداختی بابت خدمات حسابرسی، هزینه ی تحقیقات، هزینه ی تبلیغات و ارزش زمین، به ترتیب در بالاترین درجه ی اهمیت برای ایجاد ارزش افزوده ی کارگاه های صنعتی قرار دارند.
عوامل موثر بر اندازه گیری بهره وری عوامل تولید: مطالعه موردی در شرکت کربن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن محاسبه بهره وری عوامل تولید در شرکت کربن ایران و شناسایی عوامل موثر بر آن، راهکارهایی به منظور ارتقای بهره وری در این واحد تولیدی ارایه نموده است. دوره مورد بررسی در این مقاله سالهای 87-1378 را در بر می گیرد. روش مورد استفاده در این مقاله اندازه گیری بهره وری عوامل تولید از طریق روشهای پارامتری آماری بوده و به منظور اندازه گیری بهره وری در شرکت کربن ایران، با استفاده از اطلاعات ماهانه یک تابع تولید برآورد شده است. در این تابع متغیرهای توضیحی عبارتند از: نیروی کار ساده، نیروی کار متخصص، موجودی سرمایه و انرژی که به منظور رفع نامانایی موجود در داده ها، از تغییرات مرتبه اول آنها در تخمین تابع تولید استفاده شده است. نتایج بدست آمده، بیانگر آن است که بهره وری نیروی کار ساده و متخصص، علیرغم نوسانات شدید، از رشد نسبی برخوردار بوده اند، بهره وری انرژی رشد قابل ملاحظه ای داشته است؛ هرچند در حالیکه به دلیل استفاده بیشتر از ظرفیت ماشین آلات، بهره وری موجودی سرمایه مورد استفاده در فرایند تولید افزایش یافته، اما بهره وری کل موجودی سرمایه بشدت در حال کاهش است.
بررسی هم گرایی بهره وری کل عوامل تولید (TFP) بخش صنعت در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرضیه ی هم گرایی معتقد است که اقتصادی با بهره وری پائین تر دارای نیروی بالقوه ای جهت رشد سریع تر می باشد. به عبارت دیگر این اقتصاد امکان آن را دارد که از طریق جذب، قبول و بهکارگیری تکنولوژی های موجود، رشد اقتصادی سریع تری را تجربه کند. در این مطالعه رابطهی بین بهره وری کل عوامل تولید بخش صنعت و هم گرایی منطقه ای در استان های ایران در دورهی 1369 تا 1381 مورد بررسی قرار گرفته است. سئوال اصلی این مطالعه آنست که آیا شکاف بین سطوح بهره وری کل عوامل تولید بخش صنعت و زیربخش های آن در بین استان های کشور، عاملی تعیین کننده برای تشویق هم گرایی و نیل اقتصادی است یا خیر؟ از شاخص دیویژیا، به منظور محاسبه ی بهره وری کل عوامل تولید استفاده و توسط مدل نیل اقتصادی برنارد و جونز و با استفاده از روش داده های تابلویی به آزمون فرضیه ی هم گرایی پرداخته شده است. نتایج آزمون ها نشان میدهد که همه ی صنایع در بین استان ها (شامل کل بخش صنعت و زیربخش های آن) شواهدی دال بر هم گرایی در این دوره نشان می دهند. هم چنین با استفاده از انحراف معیار بهره وری کل عوامل تولید، هیچ گونه شاهدی دال بر هم گرایی سیگما یافت نشد.
بررسی عدم کارایی تخصیصی و آثار آن بر جانشینی نهاده ها در بخش صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل نئوکلاسیکی رفتار تولیدکننده، فرض می شود تولیدکنندگان با ترکیب بهینه عوامل تولید و حداقل سازی هزینه ها به دنبال کسب بیشترین سود هستند. پیش فرض این رفتار، وجود قیمت های بازاری است که در بازار رقابتی و فارغ از دخالت نیروهای غیربازاری شکل می گیرند و به عنوان معیاری از کمیابی عوامل تولید، عمل می کنند. اگر به دلیل انحرافات قیمتی، قیمت ها راهنمای غلطی باشند، در این صورت، نهاده ها به صورت ناکارا و بیش یا کمتر از حد کارا به کار گرفته شده و هزینه های تولید افزایش یافته و عدم کارآیی ایجاد می شود. این مطالعه با به کارگیری یک مدل سیستمی و با لحاظ انحرافات قیمتی در تخصیص منابع، میزان این عدم کارایی های تخصیصی را اندازه می گیرد. به این منظور از رویکرد تابع هزینه سایه ای استفاده شده و با محاسبه شاخص مربوط به عدم کارآیی تخصیصی، میزان انحرافات نسبی و انواع کشش ها، تحلیل واقعی تری از تخصیص منابع در صنعت کشور در طول دوره 85-1350 ارائه می شود. نتایج به دست آمده، حاکی از قبول فرضیه عدم کارآیی نسبی قیمت نهاده ها و وجود هزینه های فزاینده عدم کارآیی تخصیصی در صنایع ایران است.
استراتژی موثر ، استاندارد جهانی وتنوع تولید
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت صنعتی مدیریت تولید
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت استراتژیک تدوین استراتژی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد تولید و سازمان تولید،هزینه،سرمایه،بهره وری کل عوامل تولید،ظرفیت
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد صنعتی اهداف بنگاه،سازمان و رفتار سازماندهی بنگاه و بازار
ارزیابی مقایسهای کارایی فنی در صنعت سیمان ایران (رهیافت مدلهای مرزی تصادفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر مدلهایی برای تخمین کارآیی فنی تغییر پذیر در زمان پیشنهاد گردیده است. این مدلها از نظر ویژگی و نتایج با یکدیگر تفاوت داشته و هر یک دارای خصوصیتهای مربوط به خود میباشد. این مطالعه در فضای تولید مرزی به مقایسه و بررسی دو مدل "کارایی فنی متغیر در طول زمان" مطرح شده در ادبیات مرزی تصادفی، یعنی مدل کورنول، اشمیت، و سیکلز)1990، (CSS و مدل لی و اشمیت )1993،(LS میپردازد. سپس بهمنظور گسترش مدلLS و آزاد سازی فرض یکسان بودن روند زمانی برای تمامی واحدها، با معرفی مدل روندهای زمانی با ویژگی گروهی واحدها )2006،(GS، و با در نظر گیری فرم تابعی پارامتریک برای رفتار زمانی گروهها در این مدل به تخمین پارامترهای اصلی مدل و پارامترهای اثر گذار هر گروه پرداخته میشود. مشاهدات مورد استفاده در این مطالعه درباره تمامی کارخانههای فعال سیمان در ایران (33 کارخانه) برای دورهی زمانی 84-1375 میباشد. نتایج بهدست آمده نشان میدهدکه برخلاف مشابهتها تفاوتهای اساسی میان مدلها وجود دارد. در مجموع مدل GS به دلیل در نظر گیری تفکیک ویژگیهای مشترک واحدها به همراه روند زمانی خاص برای هر گروه نتایج دقیقتری را نسبت به سایر مدلها به خود اختصاص داده است. این آزمون در زمینه ویژگی مقیاس ظرفیت واحدها و طبقهبندی در سه گروه واحدهای تولید بالای3000 تن، بین3000-1000 تن، و زیر1000 تن انجام گرفته است که متوسط کارایی برای گروههای اول، دوم، و سوم به ترتیب 81/0، 93/0 و 75/0را به همراه داشته است. چنین نتیجهای برای دو مدلLS و CSS تنها بهصورت جمعی برای تمامی واحدها قابل دستیابی است، که به ترتیب ارقام متوسط 84/0و 76/0را ارایه میدهند. این یافته مهم را میتوان برای کشش نهادهها وکشش مقیاس به تفکیک گروهها و یا تک تک واحدها نیز مشاهده نمود، که درانجام سیاست گذاریهای تعرفهای نهادهها درباره هر گروه اهمیت دارد.
بررسی تاثیر شاخص های جزئی عملکرد بر بهره وری کل عوامل تولید (TFP) در شرکت نفت فلات قاره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور و به ویژه در برنامه چهارم توسعه کشور، دولت به اهمیت و نقش اساسی رشد بهره وری کل عوامل تولیدی TFP )) در ارتقای تولید ناخالص داخلی (GDP) و وضعیت اقتصادی کشور توجه نموده و تلاش برای محاسبه و زمینه سازی برای رشد آن را از طریق بهبود وضعیت شاخص های جزئی عملکرد آغاز نموده است. اما محاسبه صرف TFP نتیجه کاربردی چندانی در بر نخواهدداشت و بی شک برقراری ارتباط میان TFPمحاسبه شده و شاخص های جزئی عملکرد ضروری است که تاکنون هیچ یک از وزارتخانه های دولتی موفق به انجام آن نشده-اند. بدین روی، در این پژوهش به بررسی این ارتباط در شرکت نفت فلات قاره ایران - که یکی از شرکت های اصلی تولیدکننده نفت و گاز در ایران است - در دو حوزه اصلی شاخص های جزئی عملکرد نیروی کار و سرمایه - که بازوهای اصلی در هر شرکتی هستند - در سال های 1376 تا 1385 از طریق مدل های اقتصادسنجی و آماری می پردازیم . روش اصلی مورداستفاده در این پژوهش، روش سولو با تابع تولید کاب-داگلاس خواهدبود که از سوی ارگان های ذیربط نظیر سازمان بهره وری آسیایی و سازمان ملی بهره وری ایران مناسب تشخیص داده شده است؛ ولی علاوه بر آن به منظور مقایسه نتایج حاصل از روش اصلی و افزایش ضریب اطمینان درستی نتایج از مدل کندریک نیز استفاده می کنیم. مشاهده خواهدشد که در هر دو روش، نتایج تقریباً یکسانی به دست می آید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در شرکت مورد مطالعه، تاثیرگذارترین شاخص جزئی عملکرد مطالعه شده بر TFP، شاخص نسبت ستاد و صف است که نشان دهنده اهمیت بالای سازماندهی و ارائه نمودار سازمانی مناسب در شرکت یادشده است. پس از آن، به ترتیب شاخص های تجربه و تخصص، تعداد تکنولوژی مورداستفاده در بهره برداری از مخازن و در نهایت درجه آموزش دیدگی نیروی انسانی بیشترین تاثیر را بر TFP شرکت داشته اند.
اندازه گیری و تجزیه و تحلیل بهره وری نهاده های تولیدی صنایع کوچک و متوسط در شهرک صنعتی توس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله بررسی وضعیت بهره وری عوامل تولید صنایع کوچک و متوسط مستقر در شهرک صنعتی توس به روش توابع تولید است. بدین منظور توابع تولید گروه های صنعتی مختلف بر اساس داده های مقطعی سال 1384 برآورد شده است. سپس کشش عوامل تولید، بهره وری متوسط، بهره وری نهایی و شاخص کاربری و سرمایه بری گروه های مذکور استخراج شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد بجز گروه صنایع فلزات اساسی، سایر گروهها و همچنین کل صنعت دارای بازده صعودی نسبت به مقیاس می باشند، علاوه بر این بیشترین میزان بهره وری نیروی کار و سرمایه به ترتیب مربوط به گروههای صنایع غذایی و صنایع ماشین آلات می باشد. همچنین بیشترین مقدار شاخص کاربری مربوط به گروه صنایع غذایی بوده و بیشترین مقدار شاخص سرمایه بری را گروه صنایع ماشین آلات به خود اختصاص داده است.
مطالعه کارایى فنى تولید گندم در ایران: مطالعه موردى
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه ، الگوی کارایی فنی در تولید گندم در طی سال های 84-1381 در 78 شهرستان از استان های اصفهان ، تهران ، فارس ، خراسان رضوی ، کرمان، قم و مرکزی مورد بررسی قرار گرفت . برای این منظور ، ابتدا پس از برآورد شکل تابعی ترانسلوگ به روش پنل و انتخاب آن به عنوان شکل بهینه ، کارایی فنی شهرستان ها به روش تحلیل مرزی تصادفی اندازه گیری شد . نتایج این بررسی نشان داد که میانگین کارایی فنی در شهرستان های مورد بررسی 88 درصد بوده است که از کمینه 59 درصد تا بیشینه 97 درصد نوسان داشته است . همچنین مشخص شد که از نظر استانی ، استان اصفهان با 8/91 درصد بیشترین و استان کرمان با 8/76 درصد کمترین کارایی را در تولید گندم دارا می باشد.