مهین ناز میردهقان

مهین ناز میردهقان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

بررسی مقایسه ای آرایش واژگانی برمبنای دیدگاه رده شناسی هاکینز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرایش واژه ترکی آذری فارسی معیار رده شناسی دیدگاه هاکینز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۶۱۳
شاخة مطالعاتی رده شناسی قدمتی250ساله دارد. رده شناسی زبان مطالعة نظام مند تنوع بین زبان هاست و این تعریف این پیش انگاره را در خود دارد که برخی اصول کلی نیز بر تنوع میان زبان ها حاکم هستند (کامری،2001، به نقل از دبیرمقدم،2:1392). موضوع ترتیب واژه ها در تعیین تفاوت ها و شباهت های موجود میان زبان ها یکی از حوزه های مورد توجه در رده شناسیزبان است. هاکینز یکی از زبان شناسان برجسته است که علاوه بر آشنایی با دستور زایشی، گرایش خاصی به حوزة رده شناسی به ویژه ترتیب واژه دارد و اصول و همگانی هایی گوناگون را در زمینة ترتیب واژه ارائه کرده است (هاکینز،10:1983). مطالعات گویش شناسی در ایران طی چند دهة اخیر گسترش بسیاری یافته است، به گونه ای که بسیاری از زبان شناسان و رده شناسان ثبت و مطالعة گویش ها و زبان های ایرانی را آغاز کرده و پژوهش های فراوانی در زمینة گویش های مختلف به انجام رسانده اند. هدف از پژوهش حاضر آن است که پس از معرفی فرضیه، اصول و همگانی های هاکینز در حوزة ترتیب واژه، به تحلیل مقایسه ای آرایش واژگانی میان گونة زبانی ترکی آذری و فارسی معیار پرداخته شود. این تحقیق با استناد به پیشینة عملی، چارچوب نظری و داده های پرسش نامة گویشی و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و نتایج حاصل از این گفتار علاوه بر تأیید شباهت ها و تفاوت هایی میان آرایش واژگانی زبان فارسی معیار و ترکی آذری، انطباق برخی از دیدگاه های هاکینز بر زبان های مذکور را اثبات می کند.
۲۲.

واکاوی فنون بلاغت ادبیات فارسی از منظر آموزش به غیرفارسی زبانان

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی ادبیات فارسی آموزش زبان زیبایی شناسی فنون بلاغی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۲۲۸
ادبیات با شکستن قواعد معمول در قالب فنون بلاغی، شکلی هنری به زبان می بخشد و از گونه معیار فاصله می گیرد؛ همین موضوع می تواند یادگیری گونه ادبی را برای غیرفارسی زبانان دشوار سازد. هدف این پژوهش آن است که ابتدا «عوامل پیدایی زبان ادبی» را شرح داده و سپس از طریق انطباق این عوامل با نتیجه تحقیقات حوزه آموزش زبان، «کارکردهای فنون بلاغی در فارسی آموزی» و «آرایه های ادبی مناسب برای فارسی آموزی» را نشان دهد تا در تألیفات آزفا کمتر با حذف یا ساده سازی آثار ادبی روبه رو شویم. نویسندگان پس از ذکر عوامل پیدایش زبان ادبی از منظر شفیعی کدکنی و صفوی، نشان می دهند که چگونه برخی از فنون بلاغت از طریق هماهنگی با اصول زبان آموزی به دلیل منشأ مشترک ذهنی و خلق شگفتی از راه تخیّل، می توانند برای فارس آموزی مفید باشند. آرایه هایی که می توانند در بحث آزفا کارکرد آموزشی داشته باشند عبارتند از: ۱- لفظی یا موسیقایی (توازن های آوایی: وزن، تکرار واج و هجا)، واژگانی (ردیف و تشابه الاطراف) و نحوی. ۲- معنایی یا زبان شناسیک (تشبیه، استعاره و مجاز، کنایه، تناسب، تلمیح و اغراق). نتیجه این پژوهش با تأکید بر ضرورت شناخت دقیق و صحیح زبان ادبی، مشخص می کند که ادبیات علی رغم زبان هنری و تفاوت با گونه زبانی معیار، می تواند به عنوان منبعی جانبی در کنار آموزش زبان در تألیفات آزفا مورد استفاده قرار بگیرد؛ زیرا آرایه های ادبی ذکر شده نه تنها زبان آموزی را مختل نمی کنند، بلکه همسو با اهداف آن هستند و می توانند به فراگیری زبان یاری برسانند.
۲۳.

تهیه و تدوین متون فیلم آموزشی برای پرفا (1)سطح پایه

کلیدواژه‌ها: متن فیلم آموزشی توانش ارتباطی زبان چارچوب فراگیر مرجع اروپا سطح پایه A

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۱۶۳
تاکنون در ایران کتاب های متعددی برای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان نگاشته شده، اما هنوز تدوین کتاب فیلم کارآمد صورت نگرفته است. هدف این پژوهش، تهیه و تدوین فیلم پرفا (1) در راستای تکمیل فیلم آموزشی مجموعه پرفا در دانشگاه شهید بهشتی است. مبنای نظری تحقیق حاضر چارچوب مرجع آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان است و طراحی متون فیلم با تکیه بر محتوای آموزشی پرفا (1) به انجام رسیده است. روش پژوهش، توصیفی–تحلیلی است. در این تحقیق، ساختارها و ویژگی های کتاب فیلم آموزش زبانهای خارجی (فورکورنرز، اینترچینج و امریکن انگلیش فایل) در سطح پایه بر مبنای چارچوب هیلیارد 2014 که شامل مولفه های فرهنگی و زبانی است، بررسی و با تحلیل کیفی دنبال شده است. هدف از این تحلیل دستیابی به رهیافتی در تدوین متون فیلم آموزشی و تمرین های مرتبط با آن است. در پاسخ به پرسش شاخصه های باز نمایی زبانی و فرهنگی در کتاب های فیلم آموزشی به این نتیجه رسیدیم که مولفه جغرافیا کمتر از شغل و محل کار مورد استفاده قرار گرفته و موضوعی مانند مذهب در نظر گرفته نشده است. سرگرمی، خانواده و آموزش بیشترین کاربرد را داشت. در پاسخ به پرسش دوم برای طراحی مناسب محتوا، کتاب درس پرفا و قالب کارآمد، ساختار فیلم فورکورنرز که شامل قبل/ همزمان/ و به دنبال تماشای فیلم است برای تهیه کتاب فیلم انتخاب شد. در این پژوهش پرسش سوم جهت ارزیابی تطابق محتوای کتاب فیلم با کتاب درس از طریق پرسش نامه ای که شامل 36 پرسش است توسط 21 مدرس آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان و انگلیسی انجام شد. نتایج نشان داد که معلم ها باور داشتند که دو نمونه درس در مقولات «کیفیت تکالیف»، «موضوع اصلی»، و «نوشتن، خواندن، شنیدن» تقارن زیادی داشتند. در مقابل، دو نمونه درس در مقولات «فرهنگی و اجتماعی» و «تصاویر» کمترین تقارن را داشتند.
۲۴.

بررسی استعاره های شیئی در جزءهای بیست و شش تا سی ام قرآن مجید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره انگاره ای شیء استعاره مفهومی ساختار رویداد استعاره یکپارچه مفهوم سطح پایه کانون استعاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۴۳۳
پژوهش حاضر، استعاره های شیئی را از جزء بیست و ششم (ابتدای سوره احقاف) تا جزء سی ام قرآن مجید تحلیل کرده است. هدف اصلی پژوهش، تعیین مهم ترین حوزه های مقصد در استعاره های مفهومی شیءبنیاد و تبیین شناختی آنها همراه با تعیین بسامد وقوع آنهاست. دسته بندی مفاهیم استعاری در چهار حوزه روابط انسان با خدا، خودش، طبیعت و دیگر انسان ها صورت می گیرد. احتساب «شیء» در زمره «طرحواره انگاره ای» مجزا براساس دیدگاه سانتیبانز[1] (2002) است که مبنای تحلیل طرحواره های انگاره ای در پژوهش کنونی نیز هست. بر پایه تقسیم بندی چهارگانه فوق، مفاهیم مقصد مربوط به هر نوع رابطه، کانون استعاری و بسامد وقوع آنها در بافت سوره / آیه مشخص و بررسی شده اند. طرحواره های شیئی در به وجود آمدن استعاره ساختار رویداد در قرآن نقش مستقیم و بنیادی دارند. سببیت، حالت ها و رویدادهای متحرک سه جنبه پرکاربرد در استعاره ساختار رویداد در قرآن اند و طرحواره انگاره ای شیء نقش اصلی را در مفهوم سازی این سه جنبه استعاری دارد. در این بررسی تعداد 17 مفهوم مقصد با مجموع فراوانی 34 مورد به دست آمد و تحلیل شد. عذاب، آیه، رخداد قیامت، شر، اعمال، آرامش و زمان مفاهیم پرکاربرد در 5 جزء آخر قرآن کریم اند که با طرحواره شیئی مفهوم سازی استعاری شده اند.
۲۵.

تفکیک پیش ارجاعی ها و تبیین رابطه معرفگی با مرجعداری در قرآن کریم (رویکردی تلفیقی از نظریه مرکزیت و نظریه بهینگی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه بهینگی نظریه مرکزیت تفکیک عناصر پیش ارجاعی مرجعداری معرفگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۴۷
عناصر پیش ارجاعی، و به طور خاص ضمایر، در قرآن کریم، با ظرافت بسیار خاص و پیچیدگی منحصر به فرد تعبیه شده اند. از این رو، تفکیک عناصر پیش ارجاعی یا به عبارتی شناسایی مرجع یک عنصر ارجاعی در قرآن نیاز به ضوابط و اصول ویژه ای دارد. مسلماً، عدم تفکیک صحیح این عناصر، منجر به کژتابی ها و ابهاماتی می شود که به معنا و درک مخاطب از متن قرآن کریم خدشه وارد می سازد. اهمیت این امر زمانی بیشتر معلوم می شود که بین عنصر ارجاعی و مرجع آن به لحاظ ساختاری فاصله ای بوجود آمده باشد و عناصر درگیر در ارجاع به لحاظ معرفگی نیز با یکدیگر تعامل روشنی نداشته باشند. متاسفانه، پژوهش های به انجام رسیده در بررسی های قرآنی، فاقد رویکرد منسجم زبانشناختی در زمینه تبیین رابطه معرفگی با مرجعداری در ارتباط با تفکیک عناصر پیش ارجاعی می باشند و این مسئله علی رغم اهمیت بسیار مورد غفلت پژوهشگران قرار گرفته است. از این رو، پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از محدودیت های زبانی معین از تلفیق نظریه های نوین زبانشناختی یعنی نظریه مرکزیت (گروسز و همکاران، 1995/ 1983) و نظریه بهینگی (بیور، 2004؛ مینیور، 2006) در زمینه تفکیک پیش ارجاعی ها به چگونگی تأثیر فاصله ساختاری بوجود آمده بین عنصر پیش ارجاعی و مرجع آن بر نحوه تفکیک عناصر پیش ارجاعی و همچنین تبیین رابطه معرفگی با مرجعداری در قرآن کریم می پردازد.
۲۶.

تاثیر «تاکید» بر جایگاه شناسه های واژه بستی گویش وفسی بر پایه دستور واژی-نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستور واژی - نقشی رابط نحو - نوا دستور وفسی شناسه های وفسی واژهبستهای وفسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۷۷
هدف از پژوهشِ حاضر، بررسی تأثیر «تأکید» و تعیینِ جایگاه «شناسه های متممیِ واژهبستی» در زبان وفسی، بر مبنای دستور واژی-نقشی است. عوامل گوناگونی در پیدایش و تعیین جایگاه واژه بست ها نقش دارند که به گونه های «عوامل نحوی»، «فرایندهای واجی/نوایی»، «ترکیبی از فرایندهای نحوی و واجی/نوایی»، و «عوامل معنایی/کاربردشناختی» گروه بندی شده اند. در پژوهش های پیشین، شناسه های متممی وفسی فقط بر مبنای عوامل «نحوی»، به دو دسته «وندی» و «واژهبستی» گروه بندی شده اند (Stilo, 2010 Stilo, 2004a; Stilo, 2004b;) که این نوع دسته بندی در پژوهش حاضر، به چالش کشیده شده است. یافتههای پژوهش حاضر، با تمرکز بر عوامل «نحوی-نوایی» در دستور واژی-نقشی، نمایان گر آن است که واژهبستهای متممی در وفسی دارای جفت «وندی» نیستند؛ بلکه تمامی آن ها صورتهای واژهبستی بوده و بر مبنای «محدودیتهای نوایی» قابل تبیین هستند. تحلیل پیکره وفسی در پژوهش حاضر، نشان دهنده آن است که در صورت کاهیده شدن پیشبست متممی از جنبه نوایی و فقدان میزبان مناسب برای آن، قلب نوایی سبب تغییر جایگاه آن برای پیوستن به یک میزبان مناسب در این زبان خواهد شد. بر این اساس، «صورتهای وندی» نیز در دسته بندی استیلو (همان)، در واقع «واژهبست»هایی هستند که مجبور به تحمل «تأکید» شده و صورت کامل به خود گرفته اند. تبیین یافته های موردِ اشاره همراه با تحلیل صوری شناسه های متممی وفسی در سطح رابط نحو-نوا در دستور واژی-نقشی به صورت گسترده همراه با نمونه های زبانی در مقاله حاضر آورده شده است.
۲۷.

کاربرد خلاق رویکرد شناختی در تسهیل آموزش زبان انگلیسی برای کودکان فارسی زبان در سطح متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاربرد خلاق دستور شناختی لنگاکر مشخص بودگی یادگیری خلاق ترکیب های هم نشینی توانمندی زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۴۱
با توجه به ضرورت در انتخاب راهبردها و شیوه های کارآمد جهت طراحی های آموزشی برای کودکان فارسی زبان در یادگیری زبان انگلیسی، در پژوهش کاربردی نظری حاضر، نظریه دستور شناختی لنگاکر به عنوان یک روش خلاق در آموزش زبان انگلیسی مورداستفاده قرار گرفت. هدف از تحقیق حاضر کاربرد خلاق دستور شناختی در آموزش است که سبب ساده سازی، یادگیری بهتر و توانمندی زبانی می شود که برای رسیدن به آن پرسش های زیر موردتوجه قرار گرفته است: 1. بعد از گذراندن «دوره خلاق شیوه یادگیری توصیف کردن واژه در جمله»، افزایش تعداد واژگانی که با استفاده از ویژگی «مشخص بودگی» در بافت متنی معنادار توسط گروه های کنترل و آزمایش به کاربرده شدند، به چه میزان می شود؟ 2. چگونه می توان از ویژگی «ترکیب های هم نشینی» جهت آسان سازی آموزش ساخت «واحدهای پیچیده زبانی» درجمله ها استفاده کرد؟ در این راستا، بعد از آموزش خلاق به شیوه شناختی از بین 160 نفر، متن 46 نفر از فارسی زبانان به کمک نرم افزار اس. پی. اس. اس. [1] توصیف کیفی و کمی شدند. درنتیجه با کاربرد دوره های خلاق دستور شناختی لنگاکر، زبان آموزان توانستند با روش صحیح ترکیب و هم نشینی واژگان، به ساخت جملات خوش ساخت زبانی اقدام کنند. گروه آزمایش بعد از گذراندن دوره خلاق شیوه یادگیری توصیف کردن واژه در جمله، توانست از تعداد کل واژگان کتاب درسی 98 درصد واژگان را گسترش دهد و در متون خود بگنجاند. گروه کنترل نیز بدون گذراندن دوره خلاق توانست 44 درصد از کل واژگان را در متون خود به روش صحیح ترکیب و هم نشین کند. از نمودارهای شبه شناختی نیز جهت آسان سازی آموزش استفاده شد. [1] SPSS
۲۸.

Split-Ergative Morphology in Hindi/Urdu, Pashto & Balochi Languages(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۳۶۲
This research is designed to produce detailed descriptions of the morphological ergativity in three South Asian languages. The chosen sample includes Hindi/Urdu, Pashto and Balochi, as morphologically enough to achieve the goals and generalizations of the research. The study presents the range of variation in case and agreement marking in these South Asian descendants of the common Indo-Iranian language, in which the distinct systems of ergative case marking and agreement is to be compared, both within the nominal and verbal domain. While these individual languages are common examples of morphological ergativity, the range of variation among these languages has not been examined comparatively. The goals of this research are twofold. After a comprehensive overview, we present a detailed typology of ergative marking and agreement in the predetermined languages, demonstrating their common split ergative behavior. This process is manifested in two distinct strategies of markedness: Differential Case Marking (DCM) [including Differential Subject Marking (DSM), as well as Differential Object Marking (DOM); Aissen 1999] in the nominal domain, and marked agreement in the verbal domain; which is considered within a comparative account. It will be seen that the ergative marking and agreement patterns are not uniform across these languages. The overt morphological expression of case marking occurs of varying degrees in their nominal paradigms, while in the verbal paradigm the ways in which agreement morphology cross references arguments illustrates the common default agreement with the nominative argument in all three systems. The study proceeds as follows. First the range of variation in case and subject (St) marking in the sample will be presented, together with an overview of morphological ergativity. Following this, the typological splits, indicating the strategies of markedness and the variation in case marking splits (DCM), including both differential subject marking (DSM) and differential object marking (DOM), will be examined through the study. The effect of differential object marking (DOM) on verb agreement is considered next; and finally, a summary of the typology of variation in the domain of the study will be presented. Noteworthy is that the acheived comparative patterns can be considered as representatives of languages in the Indo-Iranian family.
۲۹.

مطالعه موردی زبان پریشی دوزبانه کردی-فارسی (با تأکید بر مقایسه کاربرد کلمات دستوری و واژگانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان پریشی دوزبانه زبان پریش بروکا فارسی-کردی کلمات واژگانی کلمات دستوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۸۷
زبان پریشی دوزبانه، به عنوان یکی از مباحث چالش برانگیز در روان شناسی زبان، در کشور ما چندان مورد توجه واقع نشده است. تحقیقات زبان پریشی انجام شده در ایران عمدتاً تک زبانه و بر زبان فارسی متمرکز بوده اند. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی آن است تا نشانگان زبان پریشی والگوهای بهبود زبانی را در یک گویشور زبان پریش دوزبانه کرد-فارس مورد بررسی قرار دهد. هدف این پژوهش تحلیل و مقایسه استفاده از کلمات واژگانی و کلمات دستوری در کلام خودانگیخته این بیمار زبان پریش است که در جریان مکالمه ای جمع آوری شده است که موضوعات و سوالات آن برگرفته از بخش صحبت کردن آزمون معیارشده BAT پارادی (1987) است. یافته های این مطالعه موردی، به عنوان نمونه ای از زبان پریشی بروکا، نمایانگر آن است که الگوی بهبود نهایی در بیمار مورد بررسی الگویی غیرموازی است، که در آن زبان دوم (فارسی) در مجموع بهتر از زبان اول (کردی) بهبود یافته است. در هر دو زبان استفاده از کلمات واژگانی بیش تر از کلمات دستوری است و در زبان اول کاربرد کلمات دستوری در مقایسه با زبان دوم بیش تر می باشد. این در حالی است که در خصوص کلمات واژگانی عکس این مطلب صادق است. شیوه های متفاوت یادگیری و به کارگیری دو زبان و تفاوت های ساختاری دو زبان کردی و فارسی به عنوان عوامل مؤثر در تفاوت الگوی بهبود در نظر گرفته شده است که می تواند علاوه بر ذهنیت بخشیدن به مطالعات آتیزبان شناختی و روان شناختی زبان، به بازنگری در شیوه های آموزش زبان دوم و توجه بیش تر به آموزش زبان های بومی منجر شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان