غلامرضا چلبیانلو

غلامرضا چلبیانلو

سمت: مربی
مدرک تحصیلی: استادیار، گروه روانشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۷ مورد از کل ۴۷ مورد.
۴۱.

اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر سوگیری توجه به تهدید و رفتار های ایمنی در دانش آموزان با نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال اضطراب اجتماعی درمان پذیرش و تعهد رفتارهای ایمنی سوگیری توجه به تهدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۲۰۴
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر سوگیری توجه به تهدید و رفتارهای ایمنی دانش آموزان با نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل دانش آموزان 16 تا 19 ساله با نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی شهرستان سنقر در سال 1401 بود. به روش نمونه گیری هدفمند، 28 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. از تکلیف تصویری پروب دات و مقیاس رفتارهای ایمنی ترس اجتماعی در سه بازه زمانی ( پیش آزمون، پس از مداخله و پیگیری) استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه درمانی 90 دقیقه ای بر اساس پروتکل درمان پذیرش و تعهد برای اختلال اضطراب اجتماعی نوجوانان( آلوز و همکاران) دریافت کردند. داده ها با تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکررتحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین نمرات گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون، وجود دارد. همچنین، دستاوردهای درمانی در مرحله پیگیری حفظ شده بود. بنابراین، برای کاهش سوگیری توجه به تهدید و رفتارهای ایمنی در دانش آموزان مبتلا به این اختلال، درمان پذیرش و تعهد، می تواند مورد استفاده روان درمانگران قرار گیرد.
۴۲.

فراتحلیل اثربخشی تحریک الکتریکی مغز بر حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری

کلیدواژه‌ها: تحریک الکتریکی مغز ناتوانی یادگیری فراتحلیل حافظه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۵۵
زمینه و هدف: ناتوانی های یادگیری، مشکلات پردازش اطلاعات به دست آمده از محیط اطراف، مبتنی بر اختلالات عصب شناختی است. این مشکلات پردازشی می توانند در یادگیری مهارت های اساسی مانند خواندن، نوشتن و یا ریاضی اختلال ایجاد کنند. هدف پژوهش حاضر فراتحلیل اثربخشی تحریک الکرتیکی مغز بر حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری بود. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی پژوهش های فارسی و انگلیسی انجام شده در زمینه اثربخشی مداخله تحریک الکتریکی مغز بر بهبود حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری بود. از میان آن ها، پژوهش های دارای ملاک فراتحلیل توسط نرم افزار جامع فراتحلیل بررسی شدند. یافته ها: این پژوهش ها مبتنی بر 450 نمونه و 26 اندازه اثر بودند. نتایج فراتحلیل نشان داد میزان اندازه اثر تحریک الکتریکی مغز بر بهبود حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری 188/1=d است. این اندازه اثر طبق جدول کوهن مقدار قابل قبول است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که تحریک الکتریکی مغز بر بهبود حافظه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری تأثیر فراوان داشته است؛ بنابراین پیشنهاد گردید متخصصان از این مداخلات در جهت بهبود حافظه این دانش آموزان استفاده نمایند. همچنین توجه به نوع اختلال یادگیری، در اثربخشی درمان حائز اهمیت است.
۴۳.

مقایسه اثربخشی برنامه یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی با / و بدون تحریک فراجمجمه ای مغز بر توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال نقص توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نقص توجه/بیش فعالی توجه پایدار بازداری پاسخ یادگیری اجتماعی - هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۲۶۶
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی با/ و بدون تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 11 تا 14 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره کودک و نوجوان شهر خوی در سال 1401-1400 بود. از میان مراجعان به مراکز درمانی 45 کودک با اختلال نقص توجه/بیش فعالی از نوع مرکب به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز و گروه آزمایش دوم برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی را به مدت 8 هفته دریافت نمودند، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. همه شرکت کنندگان قبل و پس از آموزش با استفاده از آزمون عملکرد مداوم و آزمون برو-نرو مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در برنامه SPSS استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که مداخله یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمه ای نسبت به دو گروه دیگر و نیز یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی بیشتری بر توجه پایدار و بازداری پاسخ داشتند. با توجه به یافته ها می توان مطرح کرد که مداخله یادگیری اجتماعی-هیجانی مبتنی بر ذهن آگاهی توأم با تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مداخله مؤثری برای بهبود عملکردهای شناختی کودکان دچار نقص توجه/بیش فعالی است.
۴۴.

مطالعه تطبیقی نیمرخ شناختی دانش آموزان مبتلا به اختلال های عصبی رشدی: مقایسه پردازش حسی، حافظه فعال، تنظیم هیجانی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلالات عصبی رشدی اختلال بیش فعالی توام با نقص توجه اختلالات یادگیری ویژه پردازش حسی حافظه فعال تنظیم هیجانی و انعطاف پذیری شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۴۴
پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد کارکردهای نیمرخ شناختی در کودکان با اختلال بیش فعالی/ نقص توجه و اختلال یادگیری ویژه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش توصیفی و علی مقایسه ای، کلیه دانش آموزان پسر (سنین 8 تا 12 سال) مشغول به تحصیل(1400-1399) در شهر تبریز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند،30 دانش آموز برای هر گروه انتخاب شد. ابزارهای پژوهش: پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی(CFI)، پردازش حسی (SPM)، تنظیم هیجانی کودک و نوجوان (ERQ-CA) و حافظه فعال دانیمن و کارپنتر بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص های توصیفی و روش تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده گردید. نتایج نشان داد، تفاوت معناداری بین عملکرد گروه های مورد بررسی و زیرمقیاسهای آنها وجود دارد (0/001>F: 263/946=P). هرچند کودکان دچار بیش فعالی، عملکرد ضعیف تری در مقیاس های کلی انعطاف پذیری شناختی، پردازش حسی و تنظیم هیجانی ارزیابی مجدد از خود نشان دادند، در مقابل، کودکان دچار اختلالات یادگیری نیز، ضعفی مشهود در قیاس با کودکان دچار اختلالات بیش فعالی/ نقص توجه در متغیرکلی حافظه فعال و تنظیم هیجانی سرکوبی از خود بروز دادند. این نتایج، تلویحات مهمی در زمینه مداخلات درمانی موثر و انتخاب صحیح برنامه های آموزشی و توانبخشی برای ارتقای کارکردهای اجرایی و به دنبال آن پیشرفت تحصیلی مهیا کرده است.
۴۵.

اثربخشی تحریک الکتریکی مغزی و برنامه چند مؤلفه ای تحریک شناختی بر کارکردهای شناختی وکیفیت زندگی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه چندمؤلفه ای تحریک شناختی تحریک الکتریکی مغزی کارکرد شناختی کیفیت زندگی سالمندان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۷۷
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی تحریک الکتریکی مغزی و برنامه چندمؤلفه ای تحریک شناختی بر کارکردهای شناختی و کیفیت زندگی در سالمندان بود. روش پژوهش، نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه سالمندان ساکن شهرستان تبریز در سال 1402بودند. نمونه پژوهش شامل90 نفر سالمند بالای 60 سال به روش نمونه گیری هدفمند که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تحریک الکتریک مغزی و برنامه چندمؤلفه ای تحریک شناختی و گروه کنترل جایدهی شد. برای گروه اول آزمایشی، مداخله تحریک الکتریکی مغزی و برای گروه دوم نیز نرم افزار تحریک چندمؤلفه ای شناختی به مدت سه ماه استفاده گردید و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت ننمودند. مجموعه ارزیابی عصب روان شناختی کمبریج و پرسشنامه کیفیت زندگی 36 گویه ای استفاده شد. از اندازه گیری مکرر جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله تحریک الکتریکی مغزی و برنامه چندمؤلفه ای تحریک شناختی موجب بهبود کارکرد شناختی و کیفیت زندگی سالمندان شد؛ از این روی، با توجه به این یافته ها، استفاده از چنین برنامه هایی برای بهبود کارکرد شناختی سالمندان توصیه می شود
۴۶.

روابط ساختاری عوامل فراتشخیصی با ابعاد آسیب شناسی شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابعاد آسیب شناسی شخصیت تجربه های آسیب زای کودکی تنظیم هیجان مشکلات بین فردی باورهای ناکارآمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۹
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری عوامل فراتشخیصی (تجربه های آسیب زای کودکی، سبک دلبستگی ناایمن، بدتنظیمی هیجانی، مشکلات بین فردی و باورهای ناکارآمد) با ابعاد آسیب شناسی شخصیت انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه پژوهش را دانشجویان تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 531 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه شخصیت DSM-5 فرم کوتاه پلاس، پرسشنامه ترومای دوران کودکی برنشتاین، پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان، پرسشنامه مشکلات بین فردی بارخام و همکاران، مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان) بودند. تجزیه و تحلیل آماری توسط نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که ابعاد آسیب شناسی شخصیت با ترومای کودکی(27/0)، سبک دلبستگی ناایمن (51/0)و مشکلات بین فردی(44/0) ارتباط معناداری دارد (p<0.01). در رابطه بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت با بدتنظیمی هیجانی و باور ناکارآمد ترومای کودکی نقش میانجی دارد. همچنین نقش سبک دلبستگی ناایمن نیز در ارتباط بین ابعاد آسیب شناسی و مشکلات بین فردی به عنوان میانجی مورد تایید است. بحث و نتیجه گیری: شناسایی ابعاد آسیب شناسی شخصیت و پیشگیری از شکل گیری دلبستگی ناایمن و تجربه های آسیب زای کودکی می تواند افراد را از انواع اختلالات روانی دور کند.
۴۷.

تأثیر مداخله عصب روانشناختی با و بدون تحریک الکتریکی مغز بر کارکردهای اجرایی و حل مسئله ریاضی در دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال یادگیری ریاضی تحریک الکتریکی مغز حل مساله کارکرد های اجرایی مداخله عصب شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۵
اختلال ریاضی از جمله اختلالات یادگیری شایع در بین دانش آموزان است که علی رغم سطح هوشی و سلامتی جسمی نرمال، دانش آموزان عملکرد خوبی در محاسبات ریاضی ندارند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مداخله عصب روان شناختی با و بدون تحریک الکریکی مغز بر کارکردهای اجرایی و حل مساله دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی بود. طرح پژوهش آزمایشی عاملی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر در بازه سنی ۹ تا 12 ساله شهر تبریز در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه پژوهش شامل 60 دانش آموز با اختلال یادگیری ریاضی ( 15 نفر در هر گروه) بود که به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود و مصاحبه تشخیصی برای اختلال یادگیری مبتنی بر DSM-5 انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون های ریاضی کی مت، حل مساله ریاضی، پرسشنامه نقائص کارکردهای اجرایی بارکلی بود. داده ها با نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره، تک متغیره و آزمون مقایسه زوجی بنفرونی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات گروه های آزمایشی (مداخله عصب روان شناختی با و بدون تحریک الکتریکی مغز) با گروه گواه تفاوت معنی داری وجود داشت (0.001>P). نتایج مقایسه های زوجی بنفرونی نشان داد که نمرات گروه تعاملی به طور معناداری بیشتر از سایر گروه ها بود (0.001>P). ریاضی نقش مهمی در زمینه تحصیل و زندگی روزمره افراد دارد و مداخلات عصب روان شناختی با تحریک الکتریکی مغز یکی از ابزارهای اساسی برای ارتقای مهارت حل مساله ریاضی و کارکردهای اجرایی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان