روح الله محمدی میرزایی

روح الله محمدی میرزایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

تأثیر یک دوره تمرین عضلات دمی در ارتفاع به همراه تمرین اختصاصی در ارتفاع بالا و پایین بر اشباع اکسیژن سرخرگی و عملکرد دوندگان استقامت تیم ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوندگان استقامتی عملکرد استقامتی هایپوکسی تمرین عضلات تنفسی Spo2

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۴۶۸ تعداد دانلود : ۷۳۹
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین عضلات دمی در ارتفاع به همراه تمرین اختصاصی در ارتفاع بالا و پایین بر اشباع اکسیژن سرخرگی و عملکرد دوندگان تیم ملی استقامت بود. بدین منظور، 12 دونده مرد (با میانگین سنی 1/3±4/24 سال؛ قد 2/4±5/180 سانتی متر؛ وزن 4/3±7/66 کیلوگرم؛ شاخص توده بدن 0/1±5/20 کیلوگرم برمتر مربع) به طور تصادفی به دو گروه تمرین عضلات دمی و بدون آن، همراه با تمرین اختصاصی دویدن در ارتفاع پایین و بالا تقسیم شدند. جهت انجام پژوهش آزمون های 3000 متر، قدرت عضلات دمی، حجم ، جریان دمی و اشباع اکسیژن سرخرگی قبل و 24ساعت پس از دوره تمرین اجرا گردید. برنامه تمرینی شامل: تمرینات تداومی، تناوبی، هوازی و مقاومتی برای هر دو گروه بود. آزمودنی ها به طور میانگین 16 جلسه در هفته و به مدت چهار هفته زندگی در ارتفاع، تمرین در ارتفاع و تمرین در پایین (اجرای سه جلسه تمرین فقط در روزهای زوج در ارتفاع پایین و ادامه تمرینات به همراه خواب در ارتفاع بالا) را تمرین نمودند. تمرینات گروه عضلات دمی شامل 30 تکرار با بینی بسته به صورت دوبار در روز (صبح و عصر)، هفت روز در هفته و به مدت چهار هفته با 50 درصد حداکثر قدرت عضلات دمی در ارتفاع اجرا گردید. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با عامل بین گروهی در سطح معناداری (P≤0.05) استفاده شد. نتایج نشان می دهد که هایپوکسی منجر به کاهش معنادار زمان دوی 3000 متر در دو گروه و افزایش قدرت عضلات دمی و جریان دمی از قبل تا پس از تمرین در گروه تمرین عضلات دمی شده است؛ اما تفاوت معناداری در حجم و اشباع اکسیژن سرخرگی مشاهده نمی شود (P≤0.05). به طور کلی، به نظر می رسد که استفاده از تمرین عضلات دمی به همراه تمرین اختصاصی در هایپوکسی موجب افزایش قدرت عضلات و جریان دمی، کاهش تهویه و کاهش زمان دوی 3000 متر در ارتفاعات پایین تر می گردد.
۲.

Effects of Hypoxic and Normoxic Training in Altitude on HIF-1α and PGC-1α Levels in Elite Endurance Runners(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Training hypoxia Hypoxia-Inducible factor-1 alpha (HIF-1) Peroxisome proliferator-activated receptor-gamma coactivator-1alpha (PGC-1α)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲ تعداد دانلود : ۳۵۸
Introduction: Training at altitude or in a hypoxic environment has gained attention among athletes, coaches, and scientists to enhance sea-level performance. However, the efficacy of “Living-Low, Training-High, Training-Low” (LLTHTL) strategy to escalate the mechanisms associated with enhancing performance in the human athletes is still unknown. The present study aimed to investigate the effect of the LLTHTL on Hypoxia-Inducible Factor-1 alpha (HIF-1α) and peroxisome Proliferator-activated Receptor-Gamma Coactivator-1alpha (PGC-1α) levels in elite endurance runners.  Methods: The study has a crossover design in University laboratory. Eight elite male runners (Mean±SD age: 24.50±3.96 years; Mean±SD height: 179.75±4.62 cm; Mean±SD body mass: 67.37±3.42 kg; Mean±SD body mass index: 20.85±1.11 kg/m²) took part in the research. After 4 weeks of Living-Low (LL), the athletes performed 4 weeks Training-High (TH) and then, 3 weeks training-low (TL). Main Outcome Measures: Anthropometric parameters, time trial (1500 m), PGC-1α, and HIF-1α levels were measured in four different time points: pre-LL, post-LL, post-TH, and post-TL.  Results: There were no significant differences between the 4 time points for body mass and body mass index (P>0.05). The time trial was improved significantly (p <0.001) at post-TH as well as post-TL compared with the pre-LL and post-LL. TH decreased HIF-1α level but did not affect PGC-1α. Besides, TL increased both HIF-1α and PGC-1α.  Conclusion: Training at altitude reduces HIF-1α and training at sea-level increased PGC-1α and HIF-1α levels. Both types of training induced an improvement in the time trial. Athletes and coaches seek advice on the effective training strategy to enhance performance at different altitudes.
۳.

The Effects Live High, Train Low/High at Natural Altitude on Blood Variables and Endurance Performance

کلیدواژه‌ها: Endothelin-1 Endurance Runners EPO hypoxia Normoxia

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۲۶۳
Purpose: The present study was done to specify the impacts of a protocol called “living high, training low and high (LHTLH)”on serum ET-1 and EPO levels as well as the 3000-m performance of endurance runners in Iran’s national team. Method: eight male runners (aged24.4±3.1, height of 180.5±4.2, weight of66.7±3.4 and BMI of20.1±5.0kg/m2) who cooperated voluntarily with regard to middle distance and marathon running (R2M system training) at high and low altitudes. All case studies did 3000-m test and blood samples were taken at a time period of 24-hours before and after the test. The intended tasks consisted of continuous, interval, aerobic and resistance exercises. The runners were to take part in 16 training sessions each week. It should be noted that the training lasted for 11 weeks according to (LHTLH) protocol. Variance with repeated measures (P≤0.05) was utilized as the method to analyze the collected data. Results: It was shown that 3000-m time underwent significant decrease with regard to the time of impact both before and after the training. However, there were not significant changes in EPO (P≥0.05). On the contrary the amount of ET-1 demonstrated significant increase (P≤0.05). Conclusions: The results indicated that 3000-m time at lower altitudes will decrease on account of certain training programs. The reason is not directly related to the level of EPO. It is through hematological and metabolic changes as well as increase of ET-1 levels that performance under hypoxic and normoxic states happens to improve in the real sense.
۴.

تعیین رابطه ی متغییرهای زیست حرکتی با ویژگی های آنتروپومتری دانش آموزان دلفان

کلیدواژه‌ها: آنتروپومتری بی هوازی زیست حرکتی بیشینه اکسیژن مصرفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۱۴۲
هدف از تحقیق حاضر، تعیین رابطه ی متغییرهای زیست حرکتی با ویژگی های آنتروپومتری دانش آموزان 8 تا 12سال دلفان بود. نمونه آماری شامل 44 دانش آموزان پسر غیر ورزشکار پایه سوم تا پنجم مدارس ابتدایی شهر دلفان بود. شاخص های آنتروپومتریک (وزن، قد، دورکمر، دورلگن، دورساق، دور بازو در حالت انقباض، دور بازو آزاد، پهنای زانو، پهنای آرنج، هشت چین پوستی، شاخص توده بدن، WHR، وزن چربی و وزن بدون چربی) و مؤلفه های فیزیولوژیکی بیشینه اکسیژن مصرفی (Vo2max)، توان بی هوازی، توان انفجاری، زمان عکس العمل، انعطاف به جلو، 36متر سرعت، جفت طرفین، قدرت پنجه، دراز نشست، بارفیکس و چابکی4*9 اندازه گیری شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون استفاده شد. در یافته های پژوهش، بین Vo2max با وزن، جمع هشت چین پوستی و وزن چربی رابطه ی منفی و معنی دار بود. یعنی با افزایش وزن و میزان چربی آزمودنی ها Vo2max کاهش پیدا می کند. علاوه بر این ارتباط بین قد و وزن بدون چربی با Vo2max، مثبت و معنادار می باشد، یعنی با افزایش وزن بدون چربی و افزایش قد آزمودنی ها، Vo2max افزایش پیدا می کند. بین وزن بدون چربی بدن با توان بی هوازی رابطه ی مثبت و معنی دار بدست آمد. بدین صورت که با افزایش وزن بدون چربی، توان بی هوازی آزمودنی ها افزایش یافته است. بین سایر متغییرها ارتباط معنادری یافت نشد. با استفاده از این اطلاعات پیشنهاد می شود معلمان و مربیان ورزش برنامه های تمرینی خود را بسیار دقیق و حساب شده، بدون صرف انرژی، وقت و استفاده درست از سیستم های تمرینی مناسب جهت تقویت نقاط ضعف خود در طی فرآیند استعدادیابی استفاده نمایند.
۵.

The Effects Live High, Train Low/High at Natural Altitude on Blood Variables and Endurance Performance

کلیدواژه‌ها: Endothelin-1 Endurance Runners EPO hypoxia Normoxia

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۱۲۳
Purpose: The present study was done to specify the impacts of a protocol called “living high, training low and high (LHTLH)”on serum ET-1 and EPO levels as well as the 3000-m performance of endurance runners in Iran’s national team. Method: eight male runners (aged24.4±3.1, height of 180.5±4.2, weight of66.7±3.4 and BMI of20.1±5.0kg/m2) who cooperated voluntarily with regard to middle distance and marathon running (R2M system training) at high and low altitudes. All case studies did 3000-m test and blood samples were taken at a time period of 24-hours before and after the test. The intended tasks consisted of continuous, interval, aerobic and resistance exercises. The runners were to take part in 16 training sessions each week. It should be noted that the training lasted for 11 weeks according to (LHTLH) protocol. Variance with repeated measures (P≤0.05) was utilized as the method to analyze the collected data. Results: It was shown that 3000-m time underwent significant decrease with regard to the time of impact both before and after the training. However, there were not significant changes in EPO (P≥0.05). On the contrary the amount of ET-1 demonstrated significant increase (P≤0.05). Conclusions: The results indicated that 3000-m time at lower altitudes will decrease on account of certain training programs. The reason is not directly related to the level of EPO. It is through hematological and metabolic changes as well as increase of ET-1 levels that performance under hypoxic and normoxic states happens to improve in the real sense.
۶.

بررسی ارتباط بین خودپنداره بدنی و موفّقیّت ورزشی در پست های مختلف فوتبال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: خودپنداره بدنی موفقیت ورزشی دروازه بانان مدیریت ذهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۲۰۳
مقدمه و هدف: خودپنداره بدنی از مهمترین عوامل موثر در موفقیت ورزشی می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین خودپنداره بدنی و موفّقیت ورزشی در پست های مختلف فوتبال بود. روش شناسی: روش تحقیق، پس رویدادی از نوع کاربردی بود. نمونه و جامعه ی آماری، از بین 2500 دانشجوی پسر مقطع کارشناسی با میانگین سنی 22، تعداد 50 نفر دانشجوی فوتبالیست در پست های مختلف شامل 5 نفر دروازبان، 15 نفر مدافع، 15 نفر هافبک و 15 نفر مهاجم انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ها ی خودپنداره بدنی فرم کوتاه و موفّقیت ورزشی استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه همزمان و تحلیل واریانس ها تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که بین متغیر خودپنداره بدنی و موفقیت ورزشی در پست مهاجمین رابطه معنی داری وجود داشت و همچنین دروازه بانان از کمترین خودپنداره بدنی و موفقیت ورزشی برخوردار بودند. نتیجه گیری: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که متغیر های خودپنداره بدنی و موفقیت ورزشی متغیرهای خوبی برای درک خود از محیط و سنجش میزان موفقیت ورزشی در پست های مهاجمین و دروازبانان می باشد. بنابراین با توجه به یافته های این تحقیق مربیان باید در مورد پست دروازبانان برای بهبود خودپنداره بدنی و افزایش موفقیت ورزشی آنان بیشتر تلاش کنند.
۷.

تأثیر تمرین و مکمل گیری ویتامین D بر تغییرات هورمونی و عملکردی فوتبالیست های نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارگوجامپ پاراتیروئید توان بی هوازی فوتبال کلسیم ویتامین D

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۵
مقدمه و هدف: کمبود ویتامین D با افزایش سطوح هورمون پاراتیروئید پلاسما همراه است که منجر به افزایش تأثیرات منفی و مخرب  بر ارگانیسم و کاهش عملکرد عضلانی می گردد. پژوهش حاضر با هدف تأثیرمکمل گیری ویتامین D بر تغییرات هورمونی و عملکردی فوتبالیست های نخبه زن تیم ملی ناشنوا انجام گرفت.مواد و روش ها: بدین منظور 22 فوتبالیست زن تیم ملی ناشنوایان (سن 3.24±26.20 سال، قد 3.23±155.15 سانتی متر، وزن 2.46±56.68 کیلوگرم و شاخص توده بدن 1.07±23.61 کیلو گرم/مجذور قد) به صورت داوطلبانه با آرایش تصادفی به دو گروه مکمل (11نفر) و دارونما (11نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها 120 دقیقه قبل از فعالیت، ویتامین D و دارونما را به روش دوسوکور مصرف کردند. از آزمودنی ها قدرت بیشینه عضلات پا، توان بی هوازی و هوازی، سرعت، چابکی و 5 سی سی خون ناشتا قبل و بعد از آزمون گرفته شد. برنامه تمرینی شامل یک دوره برنامه تمرینات تداومی، پلیومتریک، مقاومتی و اختصاصی بود. برای تحلیل داده ها از آزمون های شاپیروویلک، تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد (0.05>P < span lang="FA">).  یافته ها: تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد، بین میانگین ویتامین D (نانوگرم/میلی لیتر)، قدرت پا (کیلوگرم) و توان بی هوازی (وات) برحسب عضویت گروه (مکمل وکنترل) تفاوت معنی داری مشاهده می شود (0.05>P < span lang="FA">). بین میانگین باقیمانده نمرات توان هوازی، سرعت، پاراتیروئید و کلسیم تفاوت معنی داری در گروه مکمل و کنترل مشاهده نشد (0.05). یافته های تحقیق حاکی از افزایش معنی دار سرمی ویتامین D (19.58 نانوگرم/میلی لیتر) در گروه مکمل نسبت به کنترل شد (0.05>P < span lang="FA">). بحث و نتیجه گیری: مطلوب ترین نتیجه پژوهش حاضر اینست که سطح مطلوب ویتامین D منجر به بازجذب کلسیم توسط کلیه ها و دستگاه گوارش و کنترل سطح هورمون های پاراتیروئیدی برای عملکرد بهینه عضله اسکلتی می شود. بنابراین، حفظ سطوح (OH)D-25 می تواند بازیابی را جهت تولید نیروی عضلانی در حین اجرای تمرینات شدید تسریع کند. ورزشکاران باید در طول سال مورد ارزیابی قرار گیرند و در صورت بروز مشکل مکمل گیری انجام پذیرد.
۸.

بررسی ارتباط مؤلفه های زیست حرکتی با تیپ بدنی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیشینه اکسیژن مصرفی بی هوازی زیست حرکتی تیپ بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۲
مقدمه و هدف: نوع تیپ بدنی معرف شکل مورفولوژیکی در مقاطع معینی از سن است که با آمادگی قلبی - تنفسی مرتبط است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط متغیرهای زیست حرکتی با تیپ بدنی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر دلفان بود.مواد و روش ها: بدین منظور تعداد 150 دانش آموز پسر غیرورزشکار با میانگین قد 13.85±152.45 سانتی متر، وزن 12.76±44.07 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 3.91±19.08 کیلوگرم بر مترمربع در پی فراخوان عمومی مرکز ورزش درمانی فتیان به صورت داوطلبانه و در دسترس در این پژوهش شرکت نمودند. جهت بررسی تیپ بدنی از متغیرهای منتخب پیکرسنجی به روش هیث وکارتر (اکتومورف، مزومورف، اندومورف) و برای بررسی مؤلفه های فیزیولوژیکی از شاخص VO2max، توان بی هوازی و توان انفجاری استفاده شد. تحلیل داده ها با روش آماری آزمون همبستگی و تحلیل واریانس یک راهه و دانکن در نرم افزار SPSS نسخه 26 در سطح 0.05>P انجام شد.یافته ها: نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد ارتباط بین تیپ بدنی مزومورف با شاخص های زیست حرکتی، مثبت و معنی دار می باشد. همچنین این ارتباط برای تیپ بدنی اکتومورف با شاخص توان هوازی (0.008=P < span lang="AR-SA">) و انفجاری (0.009=P < span lang="AR-SA">) معنی دار و با توان بی هوازی معنی دار نبود (0.213=P < span lang="AR-SA">). در ارتباط با تیپ بدنی اندومورف نتایج نشان دهنده ارتباط منفی با توان هوازی (0.011=P < span lang="AR-SA">) و عدم ارتباط با توان بی هوازی و انفجاری بود. در مقایسه تیپ های بدنی یافته ها نشان داد بیشینه اکسیژن مصرفی در گروه های مزومورف و اکتومورف بالاتر از گروه اندومورف بود (0.011=P < span lang="AR-SA">). در عملکرد بی هوازی شرکت کنندگان با تیپ بدنی مزومورف عملکرد بهتری نسبت به تیپ بدنی اندومورف واکتومورف داشتند (008/0=P < span lang="FA">) همچنین در توان انفجاری، شرکت کنندگان با تیپ بدنی مزومورف عملکرد بهتری نسبت به شرکت کنندگان با تیپ بدنی اندومورف و اکتومورف داشتند (0.012=P < span lang="FA">) اما تفاوت سایر گروه ها معنی دار نبود.بحث و نتیجه گیری: طبق یافته های این پژوهش تیپ بدنی اکتومورف مستعد رشته های ورزشی با ماهیت هوازی و تیپ بدنی مزومورف مستعد رشته های انفجاری با ماهیت بی هوازی هستند. بنابراین به معلمان و مربیان ورزش پیشنهاد می شود که در طی فرآیند استعدادیابی به این نکات توجه نمایند.
۹.

اثر 6 هفته تمرینات تداومی و تناوبی با شدت بالا بر فشار اکسایشی میوکارد موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تداومی تمرین تناوبی با شدت بالا مالون دی آلدهید سوپر اکسید دیسموتاز کاتالاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۶
مقدمه و هدف: نقش استرس اکسایشی در بروز بیماری های قلبی مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته و تاثیر تمرینات تداومی و تناوبی بر فاکتورهای فشار اکسایشی بافت قلب بصورت واضح مشخص نگردیده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر شش هفته تمرینات تداومی و تناوبی بر فشار اکسایشی میوکارد رت ها می باشد.مواد و روش ها: بدین منظور 40 سر رت نر بالغ بطور تصادفی ساده به 4 گروه (10 تایی) شامل: 1. کنترل سالم 2. تمرین، 3.تمرین تداومی 4. تمرین تناوبی تقسیم شدند. پروتکل تمرین شامل شش هفته تمرین، پنج جلسه در هقته تمرینات تداومی و تناوبی بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و بعد از بی هوشی کامل،  بطن چپ قلب خارج و میزان آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز، کاتالاز و مالون دی آلدهید به روش اسپکتوفتومتری  اندازه گیری شدند. جهت تعیین معنادار بودن تفاوت بین متغیرها و تعامل آن ها از مانکووا  و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (0.05≥P < span lang="AR-SA">).یافته ها: نتایج نشان داد که تمرینات تداومی و تناوبی باعث کاهش معنادار مالون دی آلدهید نسبت به گروه کنترل شد (0.05≥P < span lang="AR-SA">). همچنین تمرینات تداومی و تناوبی باعث افزایش معنادار سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز نسبت به گروه کنترل شدند (0.05≥P < span lang="AR-SA">). در هر سه فاکتور مورد نظر بین گروه های تمرین تداومی و تناوبی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0.05 ).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق می توان اظهار داشت که تمرینات تداومی و تناوبی می تواند اثرات محافظتی بر قلب رت ها داشته باشد و از بروز آسیب های قلبی ممانعت به عمل آورد.
۱۰.

تأثیر دویدن نیمه ماراتن بر تغییرات نشانگرهای قلبی تروپونین-T، پپتاید ناتریورتیک-B و ST2 دوندگان استقامت میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب قلبی نیمه ماراتن ST2 تروپونینT- NT-proBNP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۸
مقدمه و هدف: دوهای استقامت با بروز تغییرات ساختاری، عملکردی و التهابی قلبی - عروقی همراه است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر دو نیمه ماراتن بر میزان تغییرات نشانگرهای آسیب قلبی - عروقی پپتایدناتریورتیک نوع- B، آمینوترمینال (NT-pro BNP < span lang="FA">)، (ST2) و تروپونین- T(hs-cTn) انجام شد.  مواد و روش ها: در این مطالعه 80 دونده ماراتن مرد میانسال تمرین کرده غیرنخبه (میانگین سن 6±40 سال، وزن 8±76 کیلوگرم، قد 8±177 سانتی متر و میانگین شاخص توده بدن 2±24 کیلوگرم/مترمربع) به صورت داوطلبانه شرکت کردند. نمونه های خون در سطح پایه (24-48 ساعت قبل از مسابقه)، پس از مسابقه (1-2 ساعت پس ازمسابقه) و 48 ساعت پس از مسابقه جمع آوری شدند. مسابقه در مسیر پیست دوچرخه سواری چیتگر به مسافت 21 کیلومتر برگزار گردید. میانگین سال تمرین آزمودنی های این مطالعه 7 سال، میانگین ساعت تمرین هفتگی 6 ساعت و میانگین زمان مسابقه 6±104 دقیقه بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون های هبستگی و رگرسیون استفاده شد. سطح معنی داری آزمون  ها P≤0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج آماری نشان داد که میزان تغییرات با افزایش 3/1 در NT-proBNP < span lang="FA">، 6/1 در ST2 و 16 برابر در  hs-TnTبلافاصله پس از مسابقه همراه است (P<0.05). در نتایج 48 ساعت پس از مسابقه نیز یک رابطه معکوس و معنادار بین ساعات تمرین هفتگی با میزان افزایش ST2  مشاهده گردید (P<0.05). همچنین یک رابطه مستقیم و معنادار بین زمان پایان مسابقه و میزان افزایش hs-TnT (P<0.05) و یک رابطه مستقیم و معنادار بین زمان پایان مسابقه و میزان تغییرات ST2 نشان داده شد (P<0.05).  بحث و نتیجه گیری: چنین به نظر می رسد که شرکت در رویدادهای استقامتی از طریق مسیرهای مختلف باعث بروز نشانگرهای آسیب سیستم قلبی - عروقی می گردند. لذا افزایش غلظت این نشانگرها ممکن است خطر بروز سکته  های قلبی و مرگ های ناگهانی قلبی ورزشی در ورزشکاران بدون علائم بیماری قلبی - عروقی را افزایش دهد.
۱۱.

تأثیر 8 هفته تمرین اختصاصی و مکمل یاری ویتامین D بر مؤلفه های زیست حرکتی و عوامل التهاب کبدی فوتسالیست های تیم ملی ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارگوجامپ توان هوازی فوتسال قدرت بیشینه ویتامین D

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۰
مقدمه و هدف: مکمل یاری ویتامین D باالقای پاسخ های فیزیولوژیکی عضله اسکلتی و بهبود عملکرد همراه است. پژوهش حاضر با هدف تأثیر 8 هفته مکمل یاری ویتامین D بر مؤلفه های زیست حرکتی و عوامل التهابی کبدی فوتسالیست های زن تیم ملی ناشنوا انجام گرفت. مواد و روش ها: بدین منظور 16 فوتسالیست زن تیم ملی ناشنوایان (سن 3.14±50.25 سال، قد 3.63±95.154 سانتی متر، وزن 3.46±58.57 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 1.07±11.24 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت داوطلبانه با آرایش تصادفی به دو گروه مکمل (8 نفر) و دارونما (8 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها 120 دقیقه قبل از فعالیت ویتامین D و دارونما را به روش دوسوکور مصرف کردند. از آزمودنی ها آزمون های قدرت بیشینه عضلات پا، توان بی هوازی و هوازی، سرعت، چابکی و 5 سی سی خون ناشتا از ورید آنتی کوبیتال قبل و بعد از آزمون گرفته شد. برنامه تمرینی شامل یک دوره برنامه تمرینات تداومی، پلایومتریک، مقاومتی و اختصاصی بود. برای تحلیل داده ها از آزمون های شاپیروویلک، تحلیل کوواریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها: تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد، بین میانگین باقیمانده نمرات ویتامین D (نانوگرم/میلی لیتر)، قدرت پا (کیلوگرم) و ارگوجامپ (توان) برحسب عضویت گروه (مکمل و کنترل) تفاوت معنی داری وجود دارد (0.05≤P ). بین میانگین باقیمانده نمرات توان هوازی، سرعت، آلانین ترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز تفاوت معنی داری در گروه (مکمل و کنترل) وجود ندارد (0.05P≥).بحث و نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از افزایش سرمی ویتامین D (19نانوگرم/میلی لیتر) است. مطلوب ترین نتیجه پژوهش حاضر این ست که سطح ویتامین D برای عملکرد عضله اسکلتی حیاتی است. حفظ سطح مطلوب ویتامین D مانع از بروز عوامل التهابی کبدی ناشی از تخریب بافت عضلانی می گردد. بنابراین، ورزشکاران باید در طول سال ارزیابی (OH)D-25 شوند، در صورت بروز مشکل مکمل یاری صورت گیرد. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان