محمود رضایی دشت ارژنه

محمود رضایی دشت ارژنه

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شیراز

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۹ مورد از کل ۶۹ مورد.
۶۱.

بررسی تحلیلی ضبط و گزارش برخی از ابیات بحث انگیز شاهنامه (از داستان بهمن تا یزدگرد شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابیات بحث انگیز بررسی تحلیلی شاهنامه فردوسی ضبط گزارش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۵۷
شاهنامه فردوسی، بزرگ ترین حماسه ملی ایران است که علی رغم روساخت ساده و زودیابش، متنی دشوار و دیریاب است و از همین رو با وجود شرح های متعدد و مقالات مستقل در تبیین برخی ابهامات آن، هنوز هم ضبط بسیاری از ابیات، مورد تردید است و هم گزارش شارحان درباره برخی از بیت ها پذیرفتنی نمی نماید. در این جستار، نگارندگان با واکاوی برخی از بیت های شاهنامه ویراسته جلال خالقی مطلق، دریافتند نارسایی ها و ابهاماتی که در شرح برخی از ابیات دیده می شود یا از عدم توجّه کافی به بافت متن ناشی شده و یا ناشی از ضبط نادرست بیت است. از این رو، در این جستار، ابتدا با تکیه بر متن شاهنامه و یاری گرفتن از ذهن و زبان فردوسی و سپس با غور در منابع برون متنی و مقایسه و نقد گزارش های شارحان در کتب و مقالات مرتبط، ضبط و گزارش چند بیت مورد بررسی انتقادی قرارگرفته و پس از بیان کاستی ها، نویسش، خوانش یا گزارش موجّه تر و درخورتری برای ابیات پیشنهاد شده است.
۶۲.

شیوه های انتقال فرّه و ارتباط آن با فرزندکشی گشتاسب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فره انتقال پادشاهی فرزندکشی گشتاسب اسفندیار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۹۳
یکی از بحث برانگیزترین کارهای پادشاهان در شاهنامه سعی گشتاسب در کشتن اسفندیار است. عموماً، علاقه گشتاسب را به پادشاهی، علّت این عمل او ذکر می کنند و در شاهنامه نیز از زبان پشوتن، به این موضوع اشاره شده است. اما در این باره باید به چند نکته توجّه داشت: نخست این که پشوتن فرزند اول گشتاسب است و باید ولی عهد او باشد؛ اما مدّعی حکومت نیست؛ دیگر این که گشتاسب بعدها، حکومت را به بهمن انتقال می دهد. از سوی دیگر، نمونه هایی از تلاش برای انتقال حکومت به نوه در داستان های ایرانی و دیگر حماسه های جهان دیده می شود و می توان آن را الگویی هند و اروپایی دانست. همچنین، در باورهای ایرانی، یکی از واسطه های انتقال فرّه دختران هستند. در این مقاله، سعی شده با بررسی این موضوع ها، به علّت تلاش گشتاسب در کشتن اسفندیار پرداخته شود. بر اساس تحلیل ها، می توان گفت تلاش گشتاسب در کشتن پسر، طرحی تکرار شونده است که به موجب آن، انتقال پادشاهی را به نوه نوعی انتقال قدرتمند پادشاهی می دانستند. همچنین، با توجّه به شکل انتقال فرّه به واسطه دختران، می توان گفت فره گشتاسب به همای می رسد و بهمن از طریق مادر وارث آن فرّه می شود. گشتاسب نیز به دلیل فاقد فرّه بودن اسفندیار، سعی دارد به گونه ای رفتار کند تا حکومت به او نرسد
۶۳.

بررسی سیر تطوّر و کارکیایی های سیمرغ در گستره ادب حماسی، طومارهای نقّالی و ادب عامّه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیمرغ اوستا متون پهلوی ادب حماسی طومارهای نقالی ادب عامه زُروانیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۹۶
سیمرغ یکی از موجودات رازآمیز شاهنامه، ادب حماسی و طومارهای نقالی است که در بسیاری از موارد با کارکیایی های خود، سرنوشت جنگ یا قهرمان را دگرگون می کند؛ اما با وجود جایگاه برجسته این پرنده شگرف در گستره ادب حماسی و طومارهای نقالی، تاکنون سیر تطوّر و کارکیایی های او به شکلی متمرکز بررسی نشده است. از این رو در این جستار کوشش شده که به شکلی جامع، سیر تطور و کارکیایی های سیمرغ در سه حوزه ادبیات پیش از اسلام، ادب حماسی وطومارهای نقالی بررسی گردد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر خلاف شاهنامه که تنها سیمرغ در دو مورد به وسیله زال فراخوانده می شود، در گستره منظومه های پهلوانی و حماسه های منثور پس از شاهنامه، طومارهای نقالی و ادب عامه، کارکیایی های بسیار گسترده تری به این پرنده منسوب است که برخی از آن ها به شرح زیر است: کمک به دست یابی فرامرز به جزیره مرنج، یاری خواستن از سام برای رهایی از چنگ ارقم دیو، طلسم کردن شهر ارم، یاری رستم در شکست سرخاب دیو و رهایی رخش، یاری رستم در شکست جبّارشاه، یاری رستم در بازپس ستاندن انگشتری حضرت سلیمان (ع) از صخره دیو، فراخواندن زال و سپاهیانش به گروش به دین اسلام، پیشگویی شکست ضحاک، حمایت از فریدون، پی افکندن درفش کاویانی و جنگ افزارهای فریدون، پروراندن زال، رهایی کیکاووس از چاه مازندران، یافتن رخش و آگاه کردن زال از زنده ماندن فرامرز، کشتن اسفندیار، خدمت گرشاسپ به سیمرغ، درمان رستم و زایش فرامرز، رهایی کیخسرو، به پادشاهی رسیدن کیقباد، کشتن دیو سپید، گزینش رخش، پیروزی بر سهراب، چاره جویی در زنده ماندن سهراب، یاری زال در رویارویی با برزو، ساختن ببر بیان و رهاندن رستم و سیاوش از مرگ. از دیگرسو، با توجه به دو سویه اهورایی و اهریمنی سیمرغ و دیگر قراین موجود، پیوند او با زروان نیز دور از ذهن نیست.
۶۵.

نقد و بررسی سیمای فیروز بن یزدگرد دوم در شاهنامه و تواریخ دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیروز بن یزدگرد شاهنامه تواریخ دوره اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۲۷
در پی تبیین جایگاه بخش تاریخی شاهنامه، در این جستار سیمای فیروز در شاهنامه با تواریخ دوره اسلامی مقایسه و روشن شد که شاهنامه از نظر تاریخی نیز یکی از منابع موثّق و قابل اعتماد است و در کلّیات، ماجراهای عهد فیروز با متون تاریخی هم سوست؛ چنانکه شورش فیروز بر برادرش هرمزد و تصاحب سلطنت، قحطی هفت ساله، مردم داری فیروز و مدیریت بحران در دوره قحطی، ساختن شهرهایی در زمان فیروز، جنگ فیروز با خوشنواز، شکست فیروز در رویارویی با خوشنواز و کشته شدنش در خندق، گماشتن سوفرای و بلاش در پایتخت در هنگام لشکرکشی به سرزمین هیاطله، بیست و هفت سال سلطنت فیروز، کین خواهی سوفزای از خوشنواز و برگرداندن غنائم و اسرا هم در شاهنامه و هم در بیشتر منابع تاریخی آمده است و هم سویی قابل تأمّلی بین شاهنامه و تواریخ عهد اسلامی دیده می شود. بدیهی است که در برخی جزئیات، اختلاف هایی نیز بین شاهنامه و متون تاریخی وجود دارد؛ چنانکه درباره مدّت قحطی، خاستگاه خشکسالی، مدّت پادشاهی فیروز، تعداد و نام شهرهای ساخته شده به دست فیروز، کیفیت جنگ او با خوشنواز، کنش او در مواجهه با هرمزد، خاستگاه جنگ او با خوشنواز و افراد همراه او در جنگ با خوشنواز اختلافاتی جزئی بین روایت فردوسی و برخی از منابع تاریخی دیده می شود که این اختلافات جزئی حتّی در بین خود تواریخ دوره اسلامی نیز مشهود است.
۶۶.

بررسى تحلیلى تطبیقى سیاوش، اوزیریس و آتیس

کلیدواژه‌ها: خدایان بارورى و نباتى سیاوش اوزیریس آتیس اسطوره یونان روم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
در داستان شفقت برانگیز و در عین حال نغز سیاوش در شاهنامه، فقط روساخت داستان ارائه شده، اما بقایایى از اصل اسطوره بارورانه او همچنان در شاهنامه نمایان است. سیاوش درواقع خداى نباتى و بارورى ایران بوده که درپى جابه جایى و شکست اسطوره، در هیئت یک شاهزاده به حماسه ملى راه یافته است. در این جستار، ضمن بررسى تحلیلى تطبیقى سیاوش، اوزیریس و آتیس این نتیجه حاصل شد که خدایان مذکور خویشکارى هاى مشترکى داشته و در بسیارى از جهات هم گونند؛ به این ترتیب که هر سه خدا با طبیعت و سرسبزى آن رابطه اى مستقیم دارند، هرسه خدا الهه اى را (سودابه،ایزیس، سیبل) در کنار خود دارند که زمینه ساز مرگ و رستاخیز آنها (زمستان و بهار) مى شود و هر سال براى بارورى و سرسبزى بیشتر طبیعت، آیین مرگ و رستاخیز هر سه خدا در موسم سال نو برگزار مى شد.
۶۷.

نگاهی به غیابِ داستان آرش در شاهنامه فردوسی از منظر تحلیل پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه و داستان آرش پارادایم مرگ و زندگی در شاهنامه تحلیل پارادایمی شاهنامه فردوسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۵۹
شاهنامه فردوسی بسیاری از روایتهای اسطوره ای ایرانی را در خود جمع کرده است؛ اما داستانهایی هست که بنا به دلایلی فردوسی بدانها نپرداخته است. از مهمترین اسطوره های ایرانیِ غایب در شاهنامه، اسطوره آرش است. برخی پژوهشگران معتقدند فردوسی آگاهانه به این اسطوره اشاره نکرده است. برخی دیگر بر این باورند که این اسطوره در منابعی نبوده که مبنای شاهنامه فردوسی بوده است. این تحقیق می کوشد به این مسئله از دیدی تازه، یعنی «تحلیل پارادایمی» پاسخ دهد. نویسندگان این مقاله بر این باورند که در صورتی که بپذیریم داستان آرش در منابع فردوسی بوده است، می توان تصور کرد آنچه فردوسی را بر آن داشته است از پرداختن به این داستان صرف نظر کند، تضاد بنیادینی است که بین پارادایم حاکم بر شاهنامه و پارادایم حاکم بر داستان آرش از دید مرگ و زندگی وجود دارد. در پارادایم شاهنامه، کنش طبیعی و بدیهیِ قهرمانان، برتری زندگی بر مرگ در هر احوال و اوضاعی است؛ اما داستان آرش در ستایش مرگ خودخواسته و شهادت است. انتخابِ مرگِ خودخواسته یا شهادت مسئله ای است که اساساً از پارادایم شاهنامه خارج است و وجود داستانی همچون داستان آرش با محوریت برتری مرگ بر زندگی با پارادایم شاهنامه کاملاً ناهمخوان است و حذف آن را می توان تصمیمی برای تثبیت پارادایم حاکم و حفظ انسجام فکری متن تلقی کرد.
۶۸.

بررسی پیوند کواسیر، نوشاکِ اِدایی ایزدان نورس با هئومه و سومَه اوستایی _ودایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشامه ی ایزدان کواسیر سومَه هئومَه آیین قربانی اسطوره شناسی تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۳۶
در ایزدستان مردمان هند و اروپایی باستان، خدای رازآلودی است که معمولاً به صورت یک گیاه- نوشاک بازنمایی می شده است. این ایزد – گیاه – نوشاک، در متون کُهن ایرانی و از جمله اَوِستایِ نو هَئومه = هوم و در سَنسکریتِ ودایی، سومَه نامیده می شود. اما در فرهنگ های دیگر منشعب از هند و اروپایی آغازین نیز می توان رد او را با نام هایی دیگر و با هویّتی دگرگون شده دنبال نمود. کًواسیر ِاساطیر نورس باستان که وصف او در اِدای اسنوری(یا ادایِ منثور) و هایمسکرینگلا ، هردو ازآثار ایسلندی قرن سیزدهم میلادی نوشته ی اسنوری استورلسون و نیز اشعار اسکالدیک آمده، از آن جمله است. کًواسیر ایزدی است که از سوی خدایان ایسیر و ونیر خلق می شود و سپس در مراسمی آیینی به دست دو دورف قربانی می شود تا با درآمیختن خون او با عسل، آشامه ی مید (یا شرابِ انگبین) به دست آید که استفاده از آن موجب الهام شاعرانه می گردد. به همین خاطر از آن با نام «باده ی انگبینِ شاعرانگی» یاد می شود. نام کواسیر که مشتق از لغت کواس به معنای آبجوی قویِ است، بازنمود آشامه ی سکرآور هئومه/ سئومه است. ازدیگرسو، همانگونه که سومَه را عقابی از ملکوت می آورد و در اختیار اینْدْرَ قرار می دهد، کواسیر را نیز اُدین ، به شکل عقابی، از جایگاه کوهستانی ستونگ می رباید تا آن را به خدایان برساند. نکته ی شایان توجه دیگر اینکه کواسیر همچون سومَه، خدایی است که قربانی می شود تا دیگربار به صورت نوشاکی هستی یابد و آشامه ی خدایان و شاعران حماسه سرا گردد؛ چنانکه هئومه/ سومه نیز قربانی می شود و پاداش قربانی نمودن او...
۶۹.

بررسی انتقادی نظام سه بنی ژرژ دومزیل در شاهنامه و مهابهارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دومزیل ساختار اجتماعی هند و ایرانی شاهنامه مهابهارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۱
نخستین بار ویکاندر با پژوهش هایی بر مهابهارت و شاهنامه این نظر را مطرح کرد که طبقه جنگ جو در میان قوم آریایی، طبقه ای مستقل از ساختار اجتماعی به شمار می آمده و روحانیون و کشت ورزان دو طبقه دیگر را تشکیل می دادند. دومزیل با قرار دادن گروه فرمان روایان کنار روحانیون در طبقه اول و بررسی ساختار اجتماعی دیگر اقوام هند و اروپایی، نظریه سه بنی بودن ساختار اجتماعی را به دیگر جوامع این قوم تعمیم داد. او بر این باور بود که علاوه بر ساختار اجتماعی، خدایان، خاندان ها و حتی مفاهیمی جزئی تر چون پزشکی و فره و آتش در ایران از این ساختار پیروی می کند؛ اما با بررسی دقیق تر این موضوعات در شاهنامه و مهابهارت می توان گفت بسیاری از تحلیل های دومزیل قابل تأمل است. در این جستار سعی شده با بررسی انتقادی بنیان های نظریه دومزیل بر اساس اساطیر و حماسه های هند و ایران، به نقد و تحلیل این نظریه پرداخته شود. با توجه به بررسی ها به نظر می رسد طبقات اجتماعی و دیگر مفاهیمی که دومزیل بر آن ها تأکید دارد چندان قابل تفکیک و مرزگذاری نیستند. از سویی دیگر طبقه کشت ورز در باورهای هند و ایرانی اهمیتی هم پای دیگر طبقات نداشته است و بر خلاف نظر دومزیل پیشه وری در این جوامع قدمتی کهن دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان