محمد مجتبی زاده

محمد مجتبی زاده

مدرک تحصیلی: استادیار گروه برنامه ریزی علوم اداری و مدیریت، داننشکده علوم انسانی واحد خدابنده، دانشگاه آزاد اسلامی، خدابنده، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

طراحی و اعتباریابی الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهره وری روش تحقیق ترکیبی فرهنگ سازمانی مدل یابی معادلات ساختاری نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۳
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری انجام شد. جهت طراحی الگو از روش نظریه زمینه ای و جهت اعتباریابی آن، از روش تحلیل عاملی تأئیدی مرحله اول و دوم استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، متخصصان رشته های مدیریت آموزش عالی، برنامه ریزی توسعه آموزش عالی، جامعه شناسی، مدیریت آموزشی و مدیریت رسانه بود. جامعه آماری بخش کمی پژوهش، نیز معلمان، کارشناسان، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، مدیران ستادی و کارکنان وزرات آموزش و پرورش بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش، نمونه گیری هدف مند غیر احتمالی؛ و در بخش کمی، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود. تعداد نمونه بخش کیفی و کمی، به ترتیب برابر با 20 نفر و 384 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختارمند؛ و در بخش کمی، پرسشنامه 53 سؤالی در مقیاس لیکرت بود. بر اساس یافته های بخش کیفی پژوهش، الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری با یازده عامل رسالت سازمان، تکنولوژی و نوآوری، فرایند استخدام و به کارگیری نیرو، آموزش و مهارت، مبانی اعتقادی، ارزشی و اخلاقی، ساختار سازمان، نظام تشویق، ارتباطات درون سازمانی، بازخورد عملکرد، تعامل سازنده با محیط و حمایت سازمانی طراحی شد. یافته های بخش کمی، نیز نشان داد، الگوی پیشنهادی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری از نظر خبرگان دارای اعتبار بسیار مطلوب است. در نتیجه، بر اساس نظر متخصصان، می توان از این الگوی یازده عاملی برای تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری نظام آموزش و پرورش ایران بهره گرفت.
۲.

شناسایی و اعتباریابی مولفه های تبیین کننده تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی برنامه درسی تکیه گاه سازی آموزشی دانش آموزان مقطع متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۶
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اعتباریابی مولفه های تبیین کننده تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران بود. روش شناسی: روش تحقیق کیفی – کمی بود، جامعه آماری بخش کیفی خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روش های تدریس و تکیه گاه سازی و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع شامل مقالات و پژوهش های علمی و کتب مرتبط تالیفی و در بخش کمی، معلمان دوره اول و دوم متوسطه کل کشور بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری با 13 خبره، مصاحبه عمیق انجام گرفته و با روش هدفمند برای اسناد، 18 سند (متن) مورد بررسی قرار گرفته و در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محقق ساخته 134 گویه ای طیف لیکرت با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی چند مرحله ای در بین 384 نفر، توزیع گردید. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از بررسی های لازم شامل مقبولیت (بازنگری خبرگان) و قابلیت تائید(بازبینی مجدد خبرگان) و در مرحله کمی، روایی پرسشنامه ها به سه روش صوری، محتوایی و سازه تأیید و پایایی هم به سه روش تعیین ضریب بارهای عاملی گویه ها، آلفای کرونباخ مولفه ها (بین 749/0 تا 864/0) و پایایی ترکیبی (بین 827/0 تا 916/0 ) تأیید شد. داده های کیفی از طریق زمینه نظریه ای و داده های کمی با تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی در نرم افزار Smart PLS و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS تحلیل گردید. یافته ها: نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که الگوی تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران شامل 10 مقوله (توسعه منابع انسانی و غیرانسانی، بهسازی و توسعه سیستم آموزشی، شیوه های یاددهی – یادگیری، فرهنگ سازی و ارتباطات، قوانین و رفتارهای حمایتی، نظارت بر عملکرد، راهبردهای  مبتنی بر شناخت و فراشناخت، راهبردهای  مبتنی بر انگیزش، پیشرفت ذهنی و پیشرفت علمی)، 21 زیرمقوله (توسعه منابع انسانی، توانمندسازی دانش آموزان، توسعه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، تدریس مشارکتی و تعاملی، ساده سازی تکلیف، یادگیری مجازی، یاددهی مبتنی بر تئوری های علمی، فرهنگ سازی بین والدین و معلمان، ارتباطات موثر، رفتارهای حمایتی، راهبردها و دستورالعمل های درون و برون سازمانی، درگیری ذهنی و تحصیلی، ارزیابی مداوم، راهبردهای  فراشناختی، راهبردهای  شناختی، راهبردهای  شناختی و فراشناختی، راهبردهای  انگیزشی، بهزیستی روانی، به فعلیت رسیدن استعدادهای بالقوه، بهبود روند یادگیری و پیشرفت تحصیلی) و 134 نشانگر است که در قالب شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامد در الگوی پارادایمی پژوهش جای گرفتند. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی مولفه های مدل پژوهش، مورد تائید واقع شدند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس داده های بدست آمده و با استناد به نتایج حاصل از  پژوهش، پیشنهاداتی به شرح زیر ارائه می گردد: - تقویت شرایط علی، - تقویت شرایط محیطی، تقویت شرایط مداخله ای، تقویت راهبرد(راهکار).
۳.

طراحی الگوی کیفی تکیه گاه سازی آموزشی برای دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی برنامه درسی تکیه گاه سازی آموزشی دانش آموزان مقطع متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۶۹
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی کیفی تکیه گاه سازی آموزشی برای دانش آموزان مقطع متوسطه می باشد. روش تحقیق کیفی و از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روش های تدریس و تکیه گاه سازی و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع می باشد و با روش نمونه گیری گلوله برفی برای خبرگان و نمونه گیری هدفمند برای اسناد، 13 خبره و 18 سند (متن) مناسب با اهداف تحقیق، تعیین شد. برای تحلیل داده ها، روش گرندد تئوری با کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج حاکی از آن بوده که الگوی کیفی تکیه گاه سازی آموزشی برای دانش آموزان مقطع متوسطه شامل 10 بعد (توسعه منابع انسانی و غیرانسانی، بهسازی و توسعه سیستم آموزشی، شیوه های یاددهی – یادگیری، فرهنگ سازی و ارتباطات، قوانین و رفتارهای حمایتی، نظارت بر عملکرد، راهبردهای مبتنی بر شناخت و فراشناخت، راهبردهای مبتنی بر انگیزش، پیشرفت ذهنی و پیشرفت علمی)، 21 مؤلفه (توسعه منابع انسانی، توانمندسازی دانش آموزان، توسعه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، تدریس مشارکتی و تعاملی، ساده سازی تکلیف، یادگیری مجازی، یاددهی مبتنی بر تئوری های علمی، فرهنگ سازی بین والدین و معلمان، ارتباطات مؤثر، رفتارهای حمایتی، راهبردها و دستورالعمل های درون و برون سازمانی، راهبردهای فراشناختی، راهبردهای شناختی، راهبردهای شناختی و فراشناختی، راهبردهای انگیزشی، بهزیستی روانی، به فعلیت رسیدن استعدادهای بالقوه، بهبود روند یادگیری و پیشرفت تحصیلی) و 134 شاخص است که در قالب شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامد در الگوی پارادایمی پژوهش جای گرفتند.
۴.

طراحی و اعتباریابی ابزاری برای سنجش کیفیت برنامه درسی دانشگاه های کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی کیفیت برنامه درسی نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۷۴
مقدمه: در حوزه آموزش عالی، برنامه درسی نقش اساسی در آموزش مؤثر و تغییر آموزشی بازی می کند. پژوهش حاضر، با هدف "طراحی و اعتباریابی یک ابزار اندازه گیری برای سنجش وضعیت کیفیت برنامه درسی دانشگاه های کشور" انجام شد. روش کار: برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی–مدل توسعه ابزار استفاده شد. ابتدا در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه با 25 نفر از خبرگان آموزش عالی، پرسشنامه ای با 14 مقیاس و 107 خرده-مقیاس طراحی شد. سپس، در بخش کمی، پرسشنامه طراحی شده در اختیار 180 نفر از خبرگان آموزش عالی کشور قرار گرفت. اعتبار پرسشنامه توسط صاحب نظران تأیید؛ و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (994/0) محاسبه شد. در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند غیراحتمالی و در بخش کمی از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد. برای آزمون این ابزار، از تحلیل تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج: با انجام تحلیل عاملی مرتبه اول، ابزار مزبور با 14 مقیاس و 107 خرده-مقیاس تأئید شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز نشان داد که مقیاس های احصاءشده دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی ابزار اندازه گیری کیفیت برنامه درسی نظام آموزش عالی ایران است. همچنین، تمام شاخص های برازش، تأئید شد. نتیجه گیری: نتایج آزمون های آماری نشان می دهد، مقیاس طراحی شده برای سنجش کیفیت برنامه درسی دانشگاه های ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.
۵.

مقایسه وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی با وضعیت مطلوب در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی اعتبارسنجی الگو خبرگان دانشگاه وضعیت گذشته و موجود وضعیت مطلوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی در نظام آموزش عالی ایران بر اساس الگوی بومی از اعتبارسنجی؛ و نیز تحلیل تطبیقی آن با الگوی مرجع به عنوان وضعیت مطلوب انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی؛ و از نظر ماهیت داده ها، کمی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 3 گروه اساتید آموزش عالی، کارشناسان حوزه آموزش عالی و دانشجویان دکتری آموزش عالی بود. به این ترتیب، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و تعیین حجم نمونه بر اساس جدول کریسی و مورگان (1970)، 92 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسشنامه وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران، همچنین، پرسش نامه وضعیت مطلوب اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از فنون آمار استنباطی شامل آزمون کلوموگرف- اسمیرنوف، آزمون t تک نمونه ای، آزمون t گروه های همبسته، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون، تحلیل کوواریانس، مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی به نام آزمون توکی بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی آموزش عالی نامطلوب بوده و با وضعیت مطلوب، تفاوت، فاصله و عدم همبستگی دارد. همچنین، بین دیدگاه خبرگان علمی، راجع به وضعیت گذشته، موجود و مطلوب تفاوت معنی داری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که، بین وضعیت گذشته و موجود اعتبارسنجی نظام آموزش عالی کشور و وضعیت مطلوب، شکاف عمیق وجود دارد.
۶.

نقش میانجی گری خود-کنترلی در رابطه با صفت های شخصیتی، تعهد سازمانی و انگیزش شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیزش شغلی تعهد سازمانی خود-کنترلی صفت های شخصیتی مدارس ابتدایی مدیران معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۶۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری روابط صفت های شخصیتی، تعهد سازمانی و انگیزش شغلی با میانجی گری خود-کنترلی در معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزش وپرورش شهر زنجان انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی؛ ازنظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی، از نوع پیمایشی؛ و ازنظر ماهیت داده ها، کمی بود. جامعه آماری، شامل کلیه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزش وپرورش شهر زنجان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 369 نفر بوده است. شیوه نمونه گیری، روش نمونه گیری چندروشی، بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970)، به تعداد 225 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها،. پرسشنامه صفت های شخصیتی ﻫﮕﺰاﮐﻮ (2013)، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (1990)، پرسشنامه انگیزش شغلی هرزبرگ (1383) و پرسشنامه خود-کنترلی تانجنی، بامستر و بون (2004) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش آزمون رگرسیون چندگانه گام به گام و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، رابطه بین صفت های شخصیتی، تعهد سازمانی، انگیزش شغلی و خود-کنترلی معلمان و مدیران، به طور مثبت معنی دار بود (01/0<>P). به علاوه، نقش میانجی خود-کنترلی در رابطه بین صفت های شخصیتی، تعهد سازمانی، انگیزش شغلی معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 آموزش وپرورش شهر زنجان، تأیید شد. نتیجه گیری: نتیجه گیری می شود، جهت تعالی عملکرد شغلی معلمان و مدیران مدارس؛ نهاد آموزش وپرورش باید در جهت تقویت صفت های شخصیتی و بسترسازی برای تعهد سازمانی و انگیزش شغلی؛ و نیز بهینه سازی خود-کنترلی گام بردارد.
۷.

طراحی واعتباریابی مقیاسی برای سنجش فرهنگ سازمانی دانشگاه های کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سنجش فرهنگ سازمانی دانشگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۶۲
مقدمه: فرهنگ سازمانی، ابزاری قدرتمند برای ارتقای عملکرد و اثربخشی بلندمدت سازمان است. هدف مقاله حاضر طراحی واعتباریابی مقیاسی برای سنجش فرهنگ سازمانی دانشگاه های کشور بود. روش ها: روش پژوهش ترکیبی آمیخته بود . منابع گردآوری داده ها در بخش کیفی پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته با 30 نفر، یادداشت برداری ، اسناد عمومی و خصوصی بوده که به داده های متنی تبدیل شده و پس از کدگذار ی متن با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا صورت گرفت . بر اساس نتایج بخش کیفی، ابزار اندازه گیری بر اساس مؤلفه های شناسایی شده در قالب پرسشنامه 105 سوالی طراحی گردیده و روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان تایید و در نهایت ضریب پایایی 74/0 به دست آمد. برای برآورد اعتبار الگوی ارائه شده از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی با توجه به حجم نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای از شهرهای مختلف کشور داده ها جمع آوری گردید. یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که الگوی فرهنگ سازمانی دارای 24 عامل ، 105 ملاک و 805 نشانگر است. یافته ها همچنین ننشان داد مقیاس طراحی شده برای سنجش فرهنگ سازمانی در دانشگاهای کشور ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری بنابراین و با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که لازم است دانشگاه های کشور به سوی اعتباریابی فرهنگ سازمانی گام برداشته و تمام عوامل به طور یکسان مورد توجه قرار گیرد.
۸.

طراحی و اعتباریابی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران بود. روش انجام پژوهش، روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی–مدل توسعه ابزار بود. در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه با 36 نفر از خبرگان آموزش عالی، 25 عامل و 157 ملاک مورد اکتشاف قرار گرفت. برای اعتبار یافته های کیفی، از ملاک هایِ قابلیت اعتماد، قابلیت انتقال، قابلیت ارتباط و قابلیت تأیید استفاده شد. سپس، در بخش کمی، پرسشنامه ای طراحی و برای مطالعه مقدماتی در اختیار 84 نفر از خبرگان آموزش عالی ایران قرار گرفت. بر اساس، بازخوردهای دریافتی، پرسشنامه اصلاح؛ و نسخه نهایی آن روی 293 نفر اجرا شد. اعتبار پرسشنامه توسط صاحب نظران تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برابر با (982/0) شد. در بخش کیفی پژوهش، روش نمونه گیری هدفمند غیراحتمالی و در بخش کمی، روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به کار رفت. آزمون ابزار اندازه گیری مزبور، از طریق تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده صورت گرفت. با انجام تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول، الگوی مزبور به 22 عامل و 150 ملاک اصلاح و تعدیل یافت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز نشان داد که عوامل 22 گانه احصاءشده دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران است. همچنین، شاخص های برازش، (CMIN/DF) برابر با 924/1، (RMSEA) برابر با 39/0، (GFI) برابر با 976/0، (AGFI) برابر با 939/0، (CFI) برابر با 928/0، (NNFI) برابر با 953/0، (TLI) برابر با 000/1، (IFI) برابر با 928/0 و (RFI) برابر با 925/0 نشان داد، الگوی طراحی و اعتباریابی شده برای اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.
۹.

طراحی الگوی تحول فرهنگ سازمانی با رویکرد افزایش بهره وری برای نظام آموزش و پرورش ایران به شیوه ی نظریه ی زمینه ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
مقدمه و هدف پژوهش: این پژوهش، با هدف ،طراحی الگوی تحول فرهنگ سازمانی با رویکرد افزایش بهره وری برای نظام آموزش وپرورش ایران انجام شد. روش پژوهش: در این پژوهش، روش پژوهش کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای انجام شد.جامعه آماری پژوهش صاحب نظران آموزش وپرورش بودند که به صورت هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. یافته ها: در مرحله اول کدگذاری باز،334 مفهوم به دست آمد.داده های مرحله دوم کدگذاری باز،در قالب 229 مفهوم و53 مقوله عمده طبقه بندی شد.در مرحله کدگذاری محوری، در قالب کدگذاری نظری،11 مقوله نظری تعیین شد. سپس، برحسب ویژگیهای شرایطی، تعاملی/فرایندی و پیامدی طبقه بندی شد.در مرحله کدگذاری انتخابی، مقوله فرهنگ تعالی بخش،به عنوان مقوله مرکزی انتخاب شد. نتیجه گیری: از نظر خبرگان آموزش و پرورش سازمان های بالنده وطلایه دار همواره در تلاش اند تا با ایجاد انگیزه،رفتارهای مطلوب، دستیابی به اهداف سازمانی،افزایش بهره وری و در نهایت نیل به تعالی از طریق ایجاد فرهنگ سازمانی مطلوب بهره جویند.الگوی طراحی شده در پژوهش حاضر،داری مفهومی پیچیده و چندبعدی است .این الگو در صورتی کارکرد مثبت خواهد داشت، که به صورت یک کلیت واحد به تمامی ابعاد آن به طور یکسان توجه شود.
۱۰.

شناسایی شاخصه های مدیریت تحول آفرین در مدارس متوسطه جهت ارایه مدل (بر مبنای نمونه مطالعاتی مدارس متوسطه شهرستان اردبیل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مدیریت تحول آفرین نظریه داده بنیاد الگو تحلیل عاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۲۰۴
هدف پژوهش حاضر، شناسایی شاخصه های لازم جهت طراحی الگوی مناسب مدیریت تحول آفرین برای مدارس متوسطه است. پژوهش از طریق رویکرد ترکیبی (کیفی-کمی) انجام گرفت. در مرحله کیفی از روش داده بنیاد استفاده شد و برای دستیابی به مدل پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد و جامعه مورد بررسی متشکل از منتخبین خبرگان شامل اساتید دانشگاهی و مدیران کلان آموزش و پرورش بود که در زمینه موضوع مورد نظر تخصص و تجریه داشتند. به این منظور ، تعداد 30 نمونه از طریق نمونه گیری هدفمند غیراحتمالی و رویکرد اشباع نظری انتخاب شد. در بخش کمی، جامعه آماری، شامل تمام مدیران و معلمان مدارس متوسطه شهرستان اردبیل، در سال تحصیلی 1400-1399، به تعداد 1714 نفر بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده، 314 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد، سپس پرسشنامه مقایسه زوجی تهیه و توسط مدیران و معلمان مرتبط تکمیل گردید. اعتبارسنجی بخش کیفی به روش بازآزمون انجام گرفت و در بخش کمی نیز از روش شاخص روایی محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که گویای اعتبار و پایایی هر دو بخش کیفی و کمی بود. نتایج نشان داد، عوامل تسهیل در برنامه ریزی و آموزش؛ مدیریت و نگهداشت منابع انسانی؛ خلق نوآوری؛ رهبری حمایتی؛ خودمدیریتی؛ رهبری انگیزشی؛ طراحی سیستم مدیریت عملکردسازمانی، اثربخشی و استراتژی محوری عوامل مدیریت تحول آفرین هستند. همچنین، برازش الگوی مدیریت تحول آفرین با استفاده از روش تحلیل عاملی تأیید شد. بنابراین، نتیجه گیری شد، الگوی ارائه شده دارای چارچوب مطلوب برای مدیریت تحول آفرین مدارس متوسطه است.
۱۱.

طراحی و اعتباریابی الگوی بین المللی سازی آموزش عالی دانشگاه های علوم پزشکی کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بین المللی سازی آموزش عالی الگو دانشگاه علوم پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۲۶۶
مقدمه: بین المللی سازی آموزش عالی واکنشی فعال و مبتکرانه به پدیده جهانی شدن است و این فرایند برابر اسناد بالادستی کشور به عنوان یک اولویت و ضرورت برای آموزش عالی تعیین شده است.هدف از انجام پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی بین المللی سازی آموزش عالی برای دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود. روش کار: برای انجام پژوهش از روش تحقیق ترکیبی استفاده گردید.در بخش کیفی از طریق نظریه زمینه ای با بررسی متون و مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از خبرگان الگوی بین المللی سازی طراحی و در بخش کمی اعتبار و برازش الگو با تکمیل پرسشنامه توسط 124 نفر از صاحبنظران از طریق تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری تعیین شد. نتایج: الگوی بین المللی سازی آموزش عالی دانشگاه های علوم پزشکی داری 16 عامل اصلی و 71 عامل فرعی است، عوامل اصلی شامل 8 عامل شرایطی(حاکمیت-مدیریت دانشگاه-اساتید- فناوری اطلاعات-زبان و فرهنگ-ساختار دانشگاه-مدیریت منابع انسانی-مدیریت منابع فیزیکی و مالی) 4 عامل فرایندی(کارکرد دولت- مدیریت امور بین الملل- آموزش بین المللی- پژوهش بین المللی) و 4 عامل پیامدی( توسعه کشور- توسعه دانشگاه-دانشجو و دانش آموخته-تعالی سازمانی دانشگاه)است. در بخش کمی نتایج تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم نشان داد که عوامل 16 گانه دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی الگوی بین المللی سازی آموزش عالی هستند. شاخص های اندازه گیری برازش الگوی نهایی از جمله مقدار نسبت مجذور خی به درجه آزادی ( CMIN/DF ) برابر با 068/2 ، مقدار شاخص ریشه دوم میانگین مربعات باقی مانده ( RMSEA ) برابر با 057/0 ، میزان شاخص نکویی برازش ( GFI )، شاخص تعدیل شده نکویی برازش ( AGFI )، شاخص برازش تطبیقی ( CFI )، شاخص برازش هنجار شده بنتلر بونت ( NNFI )، شاخص برازش توکر-لویس ( TLI )، شاخص برازش افزایشی ( IFI ) و شاخص برازش نسبی ( RFI ) بالاتر از 90/0 بودند.
۱۲.

طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگ سازمانی برای نظام آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ سازمانی اعتباریابی آموزش عالی الگو عامل ملاک ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۷
مقدمه و هدف پژوهش : فرهنگ سازمانی از اساسی ترین زمینه های تغییر و تحول در سازمان است. هدف مقاله حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگ سازمانی برای نظام آموزش عالی ایران است. جامعه آماری شامل 135 نفر از خبرگان آموزش عالی که با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای 100نفر انتخاب و پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت روش پژوهش: این پژوهش از نوع ترکیبی است. گرداوری داده ها در این زمینه، طی دو مرحله (کیفی-کمی) انجام شد. در مرحله کیفی پژوهش، از روش زمینه ای به جمع آوری داده ها پرداخته شد. در مرحله کمی، بر مبنای یافته های حاصل از مرحله کیفی، پرسشنامه ای حاوی 105سوال طراحی شد، داده ها با نرم افزار SPSS 18 و ایموس 23 در قالب تحلیل تاییدی مرتبه اول و دوم و در چارچوب مدل یابی معادلات ساختاری انجام گردید. یافته ها: پرسشنامه ها در اختیار نمونه آماری پژوهش قرار گرفتند و با استفاده از معادلات ساختاری و به کمک تحلیل عاملی تاییدی درجه اول و دوم، اعتبار مدل اصلی و سوالات بررسی آزمون شدند. نتیجه گیری: نتایج بخش کیفی پژوهش، 24 مقوله هسته ای و 105 مقوله عمده و 805 مفهوم است. نتایج بخش کمی، تحلیل عاملی مرتبه دوم مقدار CMIN/DF محاسبه شده برابر با 907/1 است. هم چنین، مقدار RMSEA برابر با 053/0 است. میزان (GFI)، (AGFI)، (CFI)، (NNFI)، (TLI)، (IFI) و (RFI) نیز در مدل حاضر بالاتر از 90/0 هستند، حاکی از برازش مطلوب داده ها است بکارگیری هریک از ابعاد و مؤلفه های اعتباریابی شده همراه استراتژی های مناسب اجرایی، می تواند موجب عملکرد بهتر سازمانی برای نظام آموزش عالی ایران گردد.
۱۳.

Designing and Validating a Talent Management Model for Primary School Principals in Zanjan(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: talent management Managers Primary Schools

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۲۲۷
Purpose: The aim of this study was to design a talent management model for primary school principals in Zanjan. Methodology: The method of the present study was a combination (qualitative and quantitative) and in terms of purpose it was an applied research. The statistical population of the qualitative section was experts who were theoretically familiar with the concept of talent management and based on purposive sampling, 17 of them were interviewed until theoretical saturation. The statistical population in the quantitative part was all primary school principals in Zanjan province (1079 people) in the academic year 2018-19 that according to Krejcie and Morgan table, 283 people were selected by stratified random sampling method. Qualitative research tools were interviews and in the quantitative part, a researcher-made questionnaire was developed based on qualitative results. The validity of qualitative results was obtained by reviewing the codings and using the agreement coefficient between the coders and for the questionnaire with face validity and reliability by Cronbach's alpha test (0.88). For the analysis of qualitative data, the method of basic theory and open, axial and selective coding were used, and for a small part of the structural equations in Amos software version 24. Findings: Qualitative data analysis identified 63 concepts and 10 central themes (environmental, cultural, motivational, educational, human resource management, personal characteristics, regulatory, communication, organizational, managerial and structural factors) that the theme Selective research also obtained effective factors on talent management. The results of structural equations also showed that organizational factors with factor load (0.85), educational (0.83) and cultural (0.80) were more important and in general, the proposed model had a good fit. Conclusion: Improving talent management requires attention to various factors that the education system by investing in organizational, educational and cultural factors can help improve the talent management of managers.
۱۴.

طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگی برای نظام آموزش عالی ایران با رویکرد اسلامی - ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی اسلامی-ایرانی فرهنگ آموزش عالی نظریه زمینه ای روش تحقیق ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۲۹۱
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگی برای نظام آموزش عالی ایران با رویکرد اسلامی-ایرانی انجام شده است. برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی– مدل توسعه ی ابزار استفاده شده است. ابتدا در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای و مصاحبه با 19 نفر از خبرگان آموزش عالی، پرسش نامه ای با 4 عامل، 14 ملاک و 64 شاخص طراحی شد. سپس، در بخش کمی، پرسش نامه طراحی شده در یک مطالعه مقدماتی روی 36 نفر از خبرگان آموزش عالی ایران اجرا شد. بر اساس بازخوردهای دریافتی به اصلاح پرسش نامه اقدام شد. سپس، نسخه ی نهایی و اصلاح شده ی آن در اختیار 250 نفر از خبرگان آموزش عالی کشور قرار داده شد. اعتبار پرسش نامه توسط صاحب نظران تأیید شده و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (954/0) محاسبه گردید. در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی و در بخش کمی از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد. برای آزمون ابزار اندازه گیری مزبور، از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. در بخش کیفی، در مرحله ی اول کدگذاری باز، 76 مفهوم به دست آمد. داده های مرحله ی دوم کدگذاری باز، در قالب 64 مفهوم و 14 مقوله عمده طبقه بندی شد. در مرحله ی کدگذاری محوری، در قالب کدگذاری نظری، 4 مقوله ی نظری تعیین شد. سپس، برحسب ویژگی های شرایطی، تعاملی/ فرایندی و پیامدی، طبقه بندی شد. در مرحله ی کدگذاری انتخابی، مقوله ی فرهنگ برتر، فرهنگ اسلامی-ایرانی، به عنوان مقوله مرکزی انتخاب شد. در بخش کمی، با انجام تحلیل عاملی مرتبه ی اول، تمامی عوامل مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه ی دوم نیز نشان داد که تمام 14 عامل دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی الگوی فرهنگی برای نظام آموزش عالی ایران با رویکرد اسلامی-ایرانی است. همچنین، شاخص های برازش، (CMIN/DF) برابر با 896/1، (RMSEA) برابر با 38/0،  (GFI) برابر با 991/0، (AGFI) برابر با 921/0، (CFI) برابر با 942/0، (NFI) برابر با 961/0، (TLI) برابر با 000/1، (IFI) برابر با 919/0 و  (RFI) برابر با 934/0 نشان می دهد، الگوی فرهنگی طراحی شده با رویکرد اسلامی-ایرانی برای نظام آموزش عالی ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.الگوی طراحی شده در پژوهش حاضر، داری مفهومی پیچیده و چندبعدی بود. این الگو در صورتی کارکرد مثبت خواهد داشت، که بسان یک کلیت واحد به تمامی ابعاد آن به طور یکسان توجه شود.
۱۵.

الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی اعتبارسنجی تضمین کیفیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۴ تعداد دانلود : ۵۵۶
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت، متناسب با مختصات بافتی نظام آموزش عالی ایران بود. در این پژوهش، روش پژوهش کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه آماری پژوهش خبرگان آموزش عالی بودند، که 36 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند جهت مصاحبه نیمه ساختارمند انتخاب شد. در مرحله اول کدگذاری باز، 2027 مفهوم به دست آمد. داده های مرحله دوم کدگذاری باز، در قالب 1262 مفهوم و 157 مقوله عمده طبقه بندی شد. در مرحله کدگذاری محوری، در قالب کدگذاری نظری، 25 مقوله نظری تعیین شد. سپس، برحسب ویژگی های شرایطی، تعاملی/فرایندی و پیامدی طبقه بندی شد. در مرحله کدگذاری انتخابی، مقوله گفتمان کیفیت، بیم و امید، به عنوان مقوله مرکزی انتخاب شد. از نظر خبرگان آموزش عالی، چالش های موجود کیفیت دانشگاهی در ایران ناشی از چالش گفتمان بود، و نه چالش شکلی و ماهوی؛ و حتی معرفت شناختی. با توجه به درک و تفسیر خبرگان، کیفیت دارای دو بعد بیم و امید بود. بر این اساس، در یک چشم انداز کلی، بینش دوگانه و تقابل گرایانه ای از گفتمان کیفیت به نام های گفتمان کیفیت نظارتی به عنوان بیم و گفتمان کیفیت مشارکتی به منزله ی امید در دانشگاه های کشور گونه شناسی و طبقه بندی شد. همچنین، الگوی طراحی شده در پژوهش حاضر، داری مفهومی پیچیده و چندبعدی بود. این الگو در صورتی کارکرد مثبت خواهد داشت، که بسان یک کلیت واحد به تمامی ابعاد آن به طور یکسان توجه شود.
۱۶.

بررسی رابطه سلامت روان و ارتباطات اثربخش با بهره وری نیروی انسانی از دیدگاه مدیران مقطع ابتدایی

کلیدواژه‌ها: سلامت روان ارتباطات اثربخش بهره وری مدارس ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۳۴۳
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سلامت روان و ارتباطات اثربخش سازمانی با بهره وری از دیدگاه مدیران مقطع ابتدایی بود. تحقیق از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی و از حیث ارتباط بین متغیرهای تحقیق، همبستگی بود. جامعه آماری، مدیران مقطع ابتدایی ناحیه یک و دو شهر زنجان در سال تحصیلی 1397-1396به تعداد 420 نفر بود. بر این اساس، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه-ای، نمونه ی به حجم 201 نفر انتخاب شد، که 102 نفر زن و 99 نفر مرد بود. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش امه سلامت روان گلدبرگ و هیلر (1979)، پرسش نامه ارتباطات اثربخش سوسمان و کرینوس (1979) و پرسش نامه بهره وری نیروی انسانی هرسی و گلداسمیت (1980) بوده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و روش رگرسیون؛ و با استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که بین سلامت روان، ارتباطات اثر بخش سازمانی و بهره وری مدیران رابطه وجود دارد. همچنین، سلامت روان و ارتباطات اثر بخش توان پیش بینی بهره وری مدیران از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی را دارد.
۱۷.

طراحی و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش کیفیت دانشگاه های کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: دانشجویان پزشکی عملکرد تحصیلی فرسودگی گارانه ناسازگارانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۶ تعداد دانلود : ۷۳۱
اهداف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش کیفیت دانشگاه های ایران انجام شده است. روش ها: برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی–مدل توسعه ابزار استفاده شده است. ابتدا در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای و مصاحبه با 36 نفر از خبرگان آموزش عالی، پرسش نامه ای با 25 مؤلفه و 157 خرده مؤلفه طراحی شد. سپس، در بخش کمی، پرسشنامه طراحی شده در یک مطالعه مقدماتی روی 84 نفر از خبرگان آموزش عالی ایران اجرا شد. بر اساس، بازخوردهای دریافتی به اصلاح پرسش نامه اقدام شد. سپس، نسخه ی نهایی و اصلاح شده آن در اختیار 293 نفر از خبرگان آموزش عالی کشور قرار داده شد. اعتبار پرسشنامه توسط صاحب نظران تأیید شده و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (0/982) محاسبه گردید. در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی و در بخش کمی از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد. برای آزمون ابزار اندازه گیری مزبور، از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: با انجام تحلیل عاملی مرتبه ی اول، ابزار اندازه گیری مزبور به 22 مؤلفه و 150 خرده مؤلفه اصلاح و تعدیل یافت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه ی دوم نیز نشان داد که مؤلفه های 22 گانه احصاء شده دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی ابزار اندازه گیری اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران است. همچنین، شاخص های برازش، (CMIN/DF) برابر با 1/924، (RMSEA) برابر با 0/39، (GFI) برابر با 0/976، (AGFI) برابر با 0/939، (CFI) برابر با 0/928، (NNFI) برابر با 0/953، (TLI) برابر با 1/000، (IFI) برابر با 0/928 و (RFI) برابر با 0/925 است. نتیجه گیری:نتایج آزمون های آماری نشان می دهد، مقیاس طراحی شده برای سنجش کیفیت نظام آموزش عالی ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.
۱۸.

ساخت، پایاسازی و اعتباریابی ابزار اندازه گیری برای اعتبارسنجی و تضمین کیفیت آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رگرسیون لوجستیک کنکور سراسری کنش افتراقی سؤال ویژگی های جمعیت شناختی داوطلبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۴ تعداد دانلود : ۶۶۴
پژوهش حاضر با هدف ساخت، پایاسازی و اعتباریابی ابزار اندازه گیری برای اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران انجام شده است. برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی–مدل توسعه ابزار استفاده شده است. ابتدا در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه با 36 نفر از خبرگان آموزش عالی، پرسشنامه ای با 25 مؤلفه و 157 خرده مؤلفه طراحی شد. سپس، در بخش کمی، پرسشنامه طراحی شده در یک مطالعه مقدماتی روی 84 نفر از خبرگان آموزش عالی ایران اجرا شد. بر اساس، بازخوردهای دریافتی به اصلاح پرسشنامه اقدام شد. سپس، نسخه نهایی و اصلاح شده آن در اختیار 293 نفر از خبرگان آموزش عالی کشور قرار داده شد. اعتبار پرسشنامه توسط صاحبنظران تأیید شده و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (982/0) محاسبه گردید. در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی و در بخش کمی از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد. برای آزمون ابزار اندازه گیری مزبور، از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. با انجام تحلیل عاملی مرتبه ی اول، ابزار اندازه گیری مزبور به 22 مؤلفه و 150 خرده مؤلفه اصلاح و تعدیل یافت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز نشان داد که مؤلفه های 22 گانه احصاء شده دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی ابزار اندازه گیری اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران است. همچنین، شاخص های برازش، (CMIN/DF) برابر با 924/1، (RMSEA) برابر با 39/0، (GFI) برابر با 976/0، (AGFI) برابر با 939/0، (CFI) برابر با 928/0، (NNFI) برابر با 953/0، (TLI) برابر با 000/1، (IFI) برابر با 928/0 و (RFI) برابر با 925/0 نشان می-دهد، ابزار اندزه گیری طراحی شده برای اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.
۱۹.

نظریه پردازی راجع به الگوی مطلوب اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران به شیوه ی نظریه ی زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتبارسنجی تضمین کیفیت دانشگاه آموزش عالی نظریه ی زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۷ تعداد دانلود : ۵۹۱
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر در الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران است. در این تحقیق روش تحقیق کیفی از طریق نظریه زمینه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش خبرگان آموزش عالی بودند، که 36 نفر به صورت نمونه گیری هدف مند جهت مصاحبه نیمه ساختارمند انتخاب شدند. در کنار مصاحبه، از سه منبع دیگر نیز برای گردآوری داده های پژوهش استفاده شد، که عبارت اند از، مشاهده، یادداشت برداری و اسناد. به همین منظور، داده های حاصل از مصاحبه ها، مشاهدات، یادداشت ها و اسناد به داده های متنی تبدیل شد. پس از آن، ابتدا به کدگذاری باز، سپس، به کدگذاری محوری و انتخابی اقدام شد. در مرحله کدگذاری محوری، 25 مقوله هسته ای تعیین شدند. در مرحله ی کدگذاری انتخابی، تمام مقوله های عمده و مقوله های هسته ای برحسب ویژگی های شرایطی، تعاملی/فرایندی و پیامدی طبقه بندی شدند. در پایان، مقوله ی گفتمان کیفیت، بیم و امید، به عنوان اصلی ترین و نهایی ترین مقوله ی هسته ای انتخاب شد و برحسب ویژگی هایش بسط داده شد. سپس، مقولات دیگر در قالب الگوی پارادایمی با این مقوله مرتبط شد.
۲۰.

عوامل، ملاک ها و نشانگرهای الگوی بومی اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران

کلیدواژه‌ها: اعتبارسنجی تضمین کیفیت آموزش عالی نظریه ی زمینه ای تفسیرگرایی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۸ تعداد دانلود : ۴۰۲
در مقاله حاضر بر اساس روش نظریه زمینه ای، به احصاء عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شرایطی (علی، زمینه ای و مداخله گر) اعتبارسنجی از دیدگاه کنشگران آموزش عالی پرداخته ایم. مطالعه حاضر با اتخاذ رویکرد تفسیرگرایانه اجتماعی بر این نکته تأکید دارد که افراد خارج از محیط دانشگاه، نمی توانند مؤلفه های اعتبارسنجی را پیشاپیش شناخته و آن را درک کنند. زیرا این کنشگران آموزش عالی هستند که محیط اجتماع علمی خود را خلق کرده و آن گونه که می خواهند تفسیر می کنند. بر این اساس، هر گونه پیش فرض در خصوص نظام اعتبارسنجی، نمی تواند بیانگر ذهنیت و درک عاملان جامعه ی دانشگاهی باشد. به دیگر سخن، در این پژوهش به دنبال این بوده ایم که کنشگران آموزش عالی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شرایطی اعتبارسنجی (علی، زمینه ای و مداخله گر) را چگونه می بییند، و چه تلقی و برداشتی از آن دارند. داده های پژوهش حاضر از چهار منبع به دست آمد، که عبارت اند از، مصاحبه، مشاهده، یادداشت برداری و اسناد. به همین منظور، داده های حاصل از مصاحبه ها، مشاهدات، یادداشت ها و اسناد را به داده های متنی تبدیل کردیم. پس از آن، به منظور بررسی نظام مند توده بزرگی از داده های گردآوری شده از طریق روش نظریه نظریه ی زمینه ای به مقوله بندی داده ها پرداختیم. ابتدا به کدگذاری باز، سپس، به کدگذاری محوری و انتخابی اقدام کردیم. بر این اساس، 691 نشانگر، 98 ملاک و 11 عامل متناسب با ویژگی های بومی نظام آموزش عالی ایران تعیین شدند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان