ساختار روایی داستان سنگر و قمقمه های خالی نوشته بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
49 - 64
حوزههای تخصصی:
هر نویسنده ای برای بیان اندیشه ها و مفاهیم خود از روش، طرح و شیوه خاصی برای روایتگری استفاده می کند. بهرام صادقی از نویسندگان نسبتاً کم کار دوره معاصر است که آثاری اندک از او بر جای مانده؛ اما تأثیری ماندگار بر داستان نویسی فارسی داشته است. داستان کوتاه سنگر و قمقمه های خالی در مجموعه داستانی به همین نام منتشر شده که نویسنده در آن از شیوه فراداستان برای روایت استفاده کرده است. تکرار و یکنواختی، ژرف ساخت غالب این داستان است که نویسنده آن را به کمک نمادها و نشانه های درون متنی و با حربه طنز در طول داستان گسترده است. نام و کنش شخصیت ها نیز در همین راستا و در خدمت ساختار روایی داستان است. در این مقاله براساس روایت شناسی ساختاری به تحلیل پیوند میان طرح، ژرف ساخت و شیوه روایتگری صادقی در داستان سنگر و قمقمه های خالی پرداخته ایم. چگونگی استفاده نویسنده از این شکل خاص روایتگری به کمک سایر عناصر و نشانه های درون متنی به تشکیل ساختاری مدرن انجامیده است. توجه ویژه به روایت و فراداستان بودن داستان که حاصل نقض چارچوب هاست، شریک کردن خواننده در روایت داستان و محول کردن بخشی از وظایف راوی به او، مباهات به فرم و تردید در واقعیت داستانی ازطریق حرف زدن راوی فراداستان با خواننده، از نشانه های تمایل نویسنده به این ساختار است.