بررسی تطبیقی زیست جهان کودکی در فیلم «نان و کوچه» و داستان «ببری که آمد عصرانه بخورد» از منظر بازنمایی «دیگری»
در مقاله پیش رو، داستان «ببری که آمد عصرانه بخورد» (1968/1347 ش)، به قلم "جودیت کر" و فیلم «نان و کوچه» ساخته عباس کیارستمی (1349) از منظر مطالعات «دیگری» با هم مقایسه شده اند. علاوه بر نزدیک بودن زمان، مضمون هردو اثر نیز با هم شباهت دارد. این شباهت، امکان مقایسه و بررسی تطبیقی را برای محقق فراهم می کند. موضوع هردو اثر نحوه مواجهه کودک با امر غیرمنتظره است. در داستان "جودیت کر"، امر غیرمنتظره، یک ببر است که سوفی در را برایش بازمی کند. موضوع فیلم کیارستمی نیز مواجهه پسر داستان با امر غیرمنتظره است. در فیلم کوتاهِ بدون دیالوگ او، امر غیرمنتظره یک سگ است که کودک ناگهان با او رویارو می شود. موضوع مقاله حاضر بررسی چگونگی بیان پیام فیلم و داستان و نیز تصور پدیدآوران داستان و فیلم از چگونگی رویارویی با امر غیرمنتظره است. در این مقاله از منظر رابطه تقابلی ِ«خود» و «دیگری»، به امر غریبِ بازنمایی شده در فیلم و داستان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهند که موضع داستان دربرابر امر غریب؛ آرمانی، اخلاقی، همدلانه و خوشایند بوده است، اما موضع فیلم؛ تقابلی، توصیفی، تاریک و دور بوده است.