مجید صالح بک

مجید صالح بک

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

تحلیل تطبیقی ترجمه های واژه «صهر» در قرآن کریم (بر اساس نظریه فردینان دو سوسور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه های قرآن صهر فردینان دو سوسور جانشینی و همنشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۶
سوسور با نگاهی سیستماتیک و نظام مند، زبان را مجموعه ای از نشانه ها دانسته و در نظریه زبانی خود نشانه را کلیدواژه اساسی قرار می دهد. در ترجمه نیز نشانه ها بسیار حائز اهمیت اند و مترجم باید بتواند با شناخت دقیق کلمات متن، روابط میان آن ها را شناسایی کرده و از این روابط در جهت ترجمه ای دقیق تر یاری گیرد؛ این مسأله در ترجمه قرآن کریم اهمیتی دوچندان می یابد. از جمله واژگان به کار رفته در قرآن کریم که بررسی معنایی آن نیاز به توجه و دقت دارد واژه «صهر» است. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی-توصیفی صورت گرفته تلاش دارد با رویکردی معناشناسانه- ساختارگرایانه به این سؤال پاسخ دهد که سطوح و لایه های معنایی مختلف واژه «صهر» در قرآن کریم چگونه شکل می گیرد و مفهوم «صهر» در کاربرى قرآن کریم بر محور جانشینی و همنشینی با کدام واژگان مترادف است؟ نتیجه حاصل شده بیان می کند که هم در اصل فارسی واژه «صهر» و هم در قوامیس عربی یکی از معانی اصلی آن، «نَسَب» بیان شده، اما از سوی دیگر همنشینی آن با همین کلمه سبب می شود که معنای دیگری به آن داده شود. از این رو، مترجمان در این باره رویکردهای مختلفی در پیش گرفته و برخی با در نظر گرفتن رابطه تضاد میان نسب و صهر این دو را به نسبی و سببی ترجمه کرده اند. برخی هم این دو را به ذکور و اناث ترجمه کرده اند. همچنین با وجود آنکه معنای داماد برای واژه صهر در منابع متعددی آمده، اما در 10 ترجمه مورد بررسی در مقاله حاضر تنها یکی از منابع؛ یعنی ترجمه فولادوند چنین معنایی را برای این واژه آورده است.
۲.

زیبایی شناسی سوره «حمد» بر پایه نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی سوره حمد عبدالقاهر جرجانی نظریه نظم انسجام التفات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۴۶
نظریه نظم جرجانی بر مبنای وجود اعجاز در مهندسی زبان و چیدمان ویژه کلمات، در پی اثبات اعجاز زبانی قرآن کریم است و در برابر دیدگاه برخی از معتزلی ها مطرح است که اعجاز قرآن را در زبان آن نمی دانند، بلکه اعجاز را در این می دانند که خداوند مانع از آوردن مانند قرآن است(نظریه صرفه). جرجانی در نظریه نظم، اعجاز را در به کارگیری معانی نحو و ظرافت های بلاغی قرآن از بین وجوه مختلف جوازی می داند، و فصاحت و بلاغت را به معنا ربط می دهد و لفظ را تابع و خادم معنا می خواند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه نظم جرجانی در پی تحلیل سوره حمد و نمایاندن زیبایی های آن است. چیدمان واژگان این سوره به اقتضای مقام به گونه ای است که جابجایی یا حذف آنها ، نظم موجود و تناسب آن رابهم می ریزد. در تایید نظم و زیبایی این سوره جهت رسیدن به هدف مطلوب می توان به معرفه بودن «الله» درتناسب با «نعبد» و «المغضوب» و متناسب بودن واژه های «رب» «ومالک» با «نستعین» و «الضّالّین»؛ وهمچنین فصل در آیات آغازین برای اثبات یگانگی او وتناسب آن با مفرد آوردن «ربّ و الرحمن و الرحیم و مالک»؛ و وصل در آیه «إیّاک نعبد و إیّاک نستعین» وجمع بودن افعال به نشانه مشارکت انسانهاو به ویژه مؤمنان در عبادت و استعانت و تناسب جمع بودن دو فعل با این وصل بلاغی در کناراطناب دال بر مدح با آمدن بدل وصفت «رب» و «مالک»،و تقدیم لفظ «إیّاک» در مقام اختصاص عبادت به خداوند و استعانت از او وتناسب آن با غرض بیان اخلاص و تواضع، اشاره نمود.
۳.

تحلیل گادامری دیالوگ و کارکرد روایی آن در تطبیق رساله الغفران ابوالعلاء معری و «طلب آمرزش» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صادق هدایت ابوالعلاء معری تطبیق دیالوگ گادامر رساله الغفران طلب آمرزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۲
ادبیات تطبیقی را می توان محفلی برای دیالوگ میان الگوهای اندیشگانی ملل گوناگون دانست؛ پس بررسی شکل های متنوع آن در این حوزه بسیار حائز اهمیت است. از حیث روایی، دیالوگ یکی از ابزارهای کانونی سازی متن از درون است که نویسنده آن را برای عینیت بخشیدن به رویدادهای روایت، نزدیکی بیشتر به خواننده، خالی کردن فضایی برای مشارکت خواننده و نیز به اشتراک گذاشتن باورهای درونی و بیرونی به کار می گیرد. پژوهش حاضر در پی آن است که با نوعی رویکرد ادبیات تطبیقی، از طریق بررسی دیالوگ های دو اثر رساله الغفرانِ ابوالعلاء معری و «طلب آمرزش» صادق هدایت، به تطبیق شکلی دیالوگ های دو اثر براساس الگوی گادامری بپردازد و نیز کارکرد بهره گیری از این شکل روایی را توسط دو نویسنده مقایسه کند. از آنجاکه گادامر به اهمیت دیالوگ در ارتباطات اجتماعی توجه بسیار دارد، این پژوهش می تواند در جهت خوانش جامعه شناسانه دو اثر یادشده مفید باشد؛ پس تحلیل او از دیالوگ مبنای کار پژوهش حاضر است. نتیجه ای که این پژوهش در پایان به آن می رسد این است که به کارگیری دیالوگ در دو اثر، کارکردهای مشترکی دارد؛ ازجمله بازگشت به گذشته، شخصیت پردازی، گفتن به جای نشان دادن، بیان اعتراف ها و اصلاح تفکر اشتباه درباره مردگان. همچنین «گشودگی» به عنوان شرط اساسی دیالوگ گادامری در دیالوگ های هر دو اثر دیده می شود.
۴.

السرد البولیفونی فی روایه "دفاتر الورّاق" لجلال برجس علی ضوء نظریه "میخائیل باختین"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: السرد البولیفونی میخائیل باختین جلال برجس دفاتر الوراق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۰۷
الروایه البولیفونیه هی الروایه التی نجد فیها اختفاء الروای لصالح الشخصیات التی تتولی عملیه السرد والخطاب بنفسها وتعبر عن ذواتها وأفکارها وخلجات نفسها بحریه وهذا ما عبر عنه النقاد بالسرد البولیفونی. نواجه السرد البولیفونی فی روایات أدب الحداثه وما بعد الحداثه وذلک باعتبارها انزیاحا عن الروایه التقلیدیه واتسامها بتعدد الأصوات فی مستویات مختلفه. وظاهره تعدد الأصوات داخل الروایه الجدیده هی من أهم سمات الروایه البولیفونیه حیث یعد التعدد الصوتی واللغوی من أهم المفاهیم التی بحث عنها المنظر الروسی، "میخائیل باختین". ولا شک أن النص الروائی البولیفونی یعتبر نوعا جدیدا من النصوص الأدبیه وله أهمیه قصوی فی تشکیل لغات وأصوات معارضه ذات انتماءات ثقافیه واجتماعیه مختلفه وفی جعل الروایه مسرحیه تتفاعل فیها الشخصیات الروائیه. وعلی هذا الأساس، یهدف هذا البحث إلی دراسه السرد البولیفونی فی روایه "دفاتر الورّاق" للروائی الأردنی "جلال برجس" علی ضوء نظریه میخائیل باختین وبالنظر إلی أن هذه الروایه تحتفل بتعدد الأصوات نطمح فی هذا البحث أن نبین أسس البولیفونیه من خلال تطبیق المقومات البولیفونیه علی النص الروائی وبما أن الموضوع یستحق الکشف والترکیز علیه من جوانب متعدده حاول البحث التعمق فی هذه الروایه من خلال ملامحها البولیفونیه، مستنتجا بأن النص الروائی عند جلال برجس ینفتح علی تعدد الشخصیات، تعدد أنماط الوعی، تعدد الإیدیولوجیات وغیرها التی تُعدّ من مکونات السرد البولیفونی.
۵.

دراسه وتحلیل مقامات بدیع الزّمان الهمذاني اعتمادا علی القراءه الکرنفالیّه لباختین (مقامات الأصفهانیّه والحرزیّه والموصلیّه نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الکرنفالیّه المقامه الأصفهانیّه المقامه الحرزیّه المقامه الموصلیّه بدیع الزمان الهمذانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۵۹
من الشّائع أنّ بدیع الزّمان الهمذانی هو أوّل من ابتدع فنّ المقامات واستطاع أن یقوم بتطویره من خلال کتاباته. وقد تطرّق بدیع الزّمان فی مقاماته إلی مختلف مسائل عصره واستطاع أن ینقل إلی الأجیال القادمه أهم میزات تلک الفتره الزّمنیّه. وقد اتّجه نحو السّخریه والضّحک کأسلوب لبیان ما یقصده بشکل غیر مباشر، وکان هدفه من ذلک إصلاح المجتمع من خلال نقده اللّاذع. وبما أنّ السّخریه مسیطره علی جمیع أجزاء مقامات الهمذانی، اعتمدنا علی آلیّات القراءه الکرنفالیّه لباختین الّتی تهتمّ بموضوع السّخریّه والضّحک فی الأدب. فبناء علی ذلک ومن خلال توظیف هذه القراءه رکّزنا علی أهمّ ملامح الکرنفالیّه الموجوده فی مقامات الهمذانی وکیفیّه توجیه الدّعوه إلی المتلقین لإعاده النّظر فی طریقه الحیاه والقیم المزیّفه السّائده. انطلاقا بتوعیه أفراد المجتمع. وقد ساعدتنا هذه القراءه فی مقاربه المقامات ودراستها وفتحت الطریق أمامنا للتّعرّف علی أهم المیزات الثّقافیه المسیطره فی المجتمع آنذاک. قد شاهدنا أهمّ ملامح الکرنفالیّه، ألا وهی اللّاتراتبیّه والتّدنیس والغروتیسک فی مقامات بدیع الزّمان الهمذانی. وجمیع هذه الملامح قد ساعدت صاحب المقامات فی الوصول إلی ما یهدف إلیه من إصلاح المجتمع والثّقافه. فباستخدام اللّاتراتبیّه یجعل الترکیز علی الانسان ذاته و یتّخذ موقفا أمام تقدیس الأفراد، کما نری مثل هذا التقدیس فی المقامات وکیفیّه استغلال النّاس للوصول إلی أهداف السّلبیّه، ومنهجنا فی هذه الدّراسه کان تحلیلیّاً توصیفیّاً. فمن خلال هذه القراءه استطعنا أن نستخدم آلیّات رؤیه معاصره فی دراسه نصّ یعود إلی قدیم الأیّام. وقد توصّلنا إلی بعض المعانی الموجوده خلف الأسطر وقلّما نجد التّطرّق إلیها فیما مضی من البحوث.
۶.

نقد و تحلیل برگردان های عربی رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رباعیات خیام ترجمه عربی ایدئولوژی سپهر گفتمان قالب رباعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۰۶
این پژوهش تلاش دارد برگردان های عربی رباعیات خیام را موردنقد و تحلیل قرار دهد؛ ازاین رو، در آغاز به شرح مختصری از زندگی و جایگاه این شاعر و ریاضی دان ایرانی و دیدگاه های مطرح ازسوی خیام شناسان پرداخته است. سپس اثر سترگ او در برگردان نامداران جهان عرب موردبحث قرار گرفته است. در این بخش ابتدا از تاریخچه رباعی، رباعیات خیام، ترجمه و چگونگی ورود آن به جهان عرب سخن به میان آمده، سپس از عوامل اثرگذار پیش روی مترجمان عرب تحت عناوینی چون ایدئولوژی، سپهرِ گفتمان زبان مبدأ و مقصد، قالب های ترجمه، ترجمه از زبان واسطه و سرانجام سازوکارهای مترجمان با آوردن شواهد متنوع بحث شده است. در موضوع ایدئولوژی از تأثیرگذاری ایدئولوژی مترجم و زبان مقصد و در سپهرِ گفتمان از تحول و دگرگونی متن و توفیق یا عدم توفیق مترجم سخن رفته است. پایبندی به قالب اصلی رباعی و یا عدم پایبندی به آن و نتایج حاصل از آن در روند ترجمه و همچنین بهره گیری از زبان واسطه و تأثیرگذاری مثبت و منفی و احیاناً مخرب آن در ترجمه، مانند دیگر موضوعات از جایگاه ویژه ای در این بحث برخوردار است. در این گفتار علاوه بر موارد طرح شده، سازوکارهای شخصی مترجمان و تأثیرگذاری آنان در تصریح، تلطیف، تغییر و حذف به انتقال معنای دریافتی از زبان مبدأ که معمولاً برخاسته از فهم و درک نادرست و یا زبان واسطه و یا اختلاف فرهنگی است به بحث گذاشته شده است. در پایان یادآور می شود که شیوه به کاررفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است؛ بدیهی است که برای تبیین و غنای هر چه بیشتر این پژوهش از نمونه های متفاوت مترجمان سرشناس عرب، بهره گیری و درنهایت یافته های این پژوهش به صورت یک جمع بندی به عنوان نتیجه به خواننده این سطور عرضه شده است.
۷.

المسرحیه الشعریه العربیه بین الأصاله والمعاصره؛ "مصرع کلیوباترا" نموذجا (دراسه نقدیه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۲۱
أجمع الباحثون على أنّ أولى مراحل تأسیس المسرحیه الشعریّه قد نهض بها شاعر عبقریّ فحل ألا وهو أحمد شوقی الذی اتّصل بالأدب الغربی بعامّه والأدب الفرنسی بخاصّه، فتأثّر بالمسرح الفرنسی الذی کان یطمح أن یحذو فیه حذو "کورنی" و"راسین"، و"مولییر" وبهذا قد أدخل هذا القصّ المسرحی وکلونٍ جدید فی اللغه العربیه، وقد اضطرّت تلک الرصانه والجزاله المعهوده والملتزمه فی الشعر العربی شوقی، لیتّجه من بین أنواع المسرحیات الشعریّه صوب المسرحیه الشعریّه التاریخیه لینأى بأدبه من الألفاظ الیومیّه واللغه الحیاتیّه المعاشه التی تتّسم بها المسرحیه، فارتفع بأسلوب تلک المسرحیات الشعریّه التاریخیّه، ومن بین مسرحیاته الشعریه التاریخیه، وقع اختیارنا على مسرحیه "کلیوباترا" التی أراد منها الدفاع عمّن صورهم التاریخ فی صوره ینقصها الولاء للوطن. وقد دافع فی مسرحیته "مصرع کلیوباترا" دفاعاً ممیتاً عن کلیوباترا التی رأى فیها أنّ المؤرخین الغربیین قد ظلموها أیّما ظلم فصوّروها - حسب تعبیرهم - فی صوره امرأه لعوب غاشیه لاهیه لا تعنیها مصلحه وطنها مصر، فصوّرها شوقی ملکهً وطنیهً تنمّ عن حبّ جارف لبلدها مصر، ویعبّر عن إخلاص صادق لها. علماً بأن جمیع مسرحیات شوقی الشعریّه التاریخیّه، قد تطرّق فیها إلى الحیاه المصریّه عبر العصور المختلفه وإلى مواطن التحول التی کانت تطرأ علیها حینما تضعف دولتها فیکافح حکامها للحفاظ على کیانها واستقلالها. وقد کان أحمد شوقی فی مسرحیاته الشعریه التاریخیه لم یکتف بعرض الأحداث والوقائع التاریخیه وتصویر شخصیاتها فی إطار مسرحی دون هدف مقصود، بل کان دیدنه من عرض تلک الأحداث والشخصیات هو اختیار ما یراه ذا دلالات خاصّه، قد تکون تلک الدلالات أخلاقیه، أو اجتماعیّه، أو سیاسیّه، وحتى نفسیّه. ثمّ یبادر إلى بناءها فنیّاً مسرحیّاً متکاملاً مستوعباً کلّ السمات الفنیّه للمسرحیّه الناجحه وقد استطاع أن یجعل أبطاله رموزاً لمعانٍ انسانیّه سامیّه وعلیه یمکننا القول أن المسرح الشعری، قد تأسّس وازدهر على ید هذا الشاعر الإحیایی أحمد شوقی.
۸.

تحلیل الخطاب النقدی لروایه"أبناء الریح" للیلى الأطرش على ضوء نظریه فیرکلف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل نقدی للخطاب نورمن فیرکلف لیلى الأطرش روایه أبناء الریح السردانیه العربیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۰۹
تسعی هذه الدراسه فی مجملها للکشف عن مفهوم الخطاب النقدی وآلیته فی روایه "أبناء الریح" للیلی الأطرش. وقد جاءت النظرهُ إلی الخطاب الروائی متراوحه بین المضمون السردی ومکوناته السردیه من خلال وجهه النظر النقدیه التی یَبثّها الروائی علی شکل خطاب فی عمله تجاهَ الواقع الّذی یعیش فیه. إنّ دراسه العلاقات بین الخطاب والسلطه أو بین الخطاب والمجتمع علی العموم، هی أساس دراسات الخطاب النقدیه وتعدّ من مسلّمات مشاریع بحثها الخاصه. ونظریه نورمن فیرکلف هی نموذج اجتماعی معرفی یقوم بتحلیل النصوص بشکل نقدی ویتعاملُ مع النصِ بوصفه نصا أدبیاً، وبوصفه خطاباً متأثراً بالسیاق الاجتماعی وموثّرا فیه. فبناء علی ذلک، حاولت هذه الدراسهُ أن تصلَ العرضَ بالتحلیل من خلال منهج تحلیل الخطاب النقدی لفیرکلاف الذی یری بأنّ استعمالَ اللغه هو حدثٌ تواصلی ینطوی علی ثلاثه أبعاد، البعد الأول: هو النصی و یرتکزُ علی السمات اللغویه والشکلیه التی یتحقّق بها خطابُ الروایه. البعد الثانی: هو الخطابی الذی یحتوی علی عملیه الإنتاج والانتشار وتوظیف النص وأمّا البعدُ الثالثُ فهو الاجتماعی الثقافی الذی یرتکزُ علی التفسیرات وعلاقتها بالسیاق الاجتماعی عند إنشاءِ النص، ومن خلاله یُحلَّل السیاقُ الخارجی الذی یؤثّرُ علی النص؛ والنتائجُ التی تم الحصولُ علیها من هذه الدراسه بعدَ تطبیق معاییر نظریه فیرکلاف علی روایه "أبناء الریح" هی أنَّ اللغه؛ أی الألفاظ والأفعال والتراکیب لها وجهه خطابیه وأنّ الخطابَ فی هذه الروایه من خلال تنظیم المفردات والتراکیب وبنیه النص والتماسک النصی اتّجه نحو التغییر فی القیم الموجوده فی المجتمع وفرضِ قیم جدیده بدیله عنها تُعارضُ سوءَ التصرف مع أولاد دار الرعایه من قِبل الجهات المعنیّه وأفراد المجتمع محاوله تغییر القوانین الجافه والقاسیه فی وزاره التنمیه؛ خاصه فی مرحله التفسیر والتنفیذ، وقد وصفت الروائیهُ الجوَّ المهیمن فی المجتمع من خلال خطابها المصرّحِ المنطبق علی أیدیولوجیتها. وفی مرحله الشرح ُتبیّن أنّ ظروفَ حیاهِ أولادِ دار الرعایه والمشاکل التی یُعانون منها فی المجتمع من العوامل المؤثّره فی تشکیلِ الخطاب الرئیسی للروایه.
۹.

میکانیزمات نمو النص فی روایه الفردوس الیباب للیلى الجهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمو النص شعرنه السرد التشکیل اللغوی الاستعاره الکبرى الفردوس الیباب لیلى الجهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۳۱۶
یناقش هذا البحث میکانیزمات نموّ النص وجمالیات التشکیل اللغوی فی روایه الفردوس الیباب التی تأتی محملهً بلغه شعریه مکثفه موحیه. تتمیز الروایه بتوظیف لغه تکثیفیه منفتحه على النصوص الأخرى حیث تجمع التجارب السابقه لتصویر عالم وجدانی مغایر للواقع. استمتعت لیلى الجهنی لتشکیل النص ونموه بالنصوص الأخرى وزاوجت بین شتى النصوص لاکتمال الإبداع الأدبی. فلذلک یکون الافتتاح السردی هو المرسى الأول الذی نقف علیه لنقد الروایه واستخراج ما یدلّ علیه من فائض المعنى. یلعب الافتتاح کالخطه الراسمه للمشروع السردی دوراً مفصلیاً للاهتداء بما یحتویه النص. لا یقتصر البحث على منهج واحد للدراسه بل یتراوح بین البنیویه وما تشتمل علیه من مناهج مثل الرمزیه والأسلوبیه، تارکاً وراءه القضایا التنظریه التی تتوفر فی المراجع والمصادر المتعدده، متناولاً القضایا التطبیقه. کشفت الدراسه أهمیه الافتتاح السردی للاهتداء إلى المعانی المستبطنه فی النص وتناولت قضایا اکتمال النص نحو شعرنه السرد والإوالیات الخارجیه والداخلیه کمیکانیزمات لنمو النص. ومن النتائج التی حصلت علیها الدراسه هی أن السرد فی الفردوس الیباب یضمر طاقات تعبیریه شعریه بما فیه من إمکانیات نصیه متعدده وأثبتت أن روایه الفردوس الیباب استعاره کبرى تحوم حولها استعارات أخرى.
۱۰.

واکاوی شخصیت احمد شاملو و محمد ماغوط بر پایه آزمون ماکس لوشر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنگ آزمون رنگ ماکس لوشر احمد شاملو محمد ماغوط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۵۰
رنگ از عناصر مهم زیبایی شناسی در شعر است. در روان شناسی نوین، رنگ یکی از معیارهای سنجش شخصیت به شمار می آید. آزمون رنگ لوشر یکی از مشهورترین نظریه ها در این زمینه است که بر پایه آن می توان با خوانش رنگ های دلخواه افراد، به ویژگی های شخصیتی آنان دست یافت. احمد شاملو (1304_ 1379) و محمد ماغوط (2006-1934) - از سردمداران شعر سپید و قصیده نثر- از جمله شاعرانی هستند که رنگ های بسیاری را در شعر خود به کاربرده اند. این مقاله قصد دارد بر پایه آزمون رنگ لوشر به واکاوی شخصیت این دو شاعر بپردازد و از این رهگذر تصویر دقیق تری از شخصیت آن ها را در اختیار خواننده قرار دهد. با اجرای آزمون لوشر و مشاهده تفسیرِ زوج های به دست آمده از آزمون به نتایجی می رسیم که نشان می دهد این دو شاعر، شعر را پناهگاهی برای تجربه های تلخ خود قرار داده اند و رنگ ها به خدمت آن ها درآمده اند تا دنیای مطلوب آن ها را به تصویر بکشند.
۱۱.

گفتمان پسااستعماری در دو رمان موسم الهجره إلی الشّمال از طیّب صالح و سووشون از سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی نقد پسااستعماری امپریالیسم سووشون موسم هجرت به شمال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۱ تعداد دانلود : ۶۵۸
نقد پسااستعماری که در ادامه نقد پساساختارگرایی ظاهر شد، بر آن است تا راه های متنوّعی را که امپریالیسم و قدرت استعماری برای اعمال فشار و تحکّم در پیش می گیرند، فاش کند؛ فشارهایی که نه تنها از طریق ستم مستقیم نژادی، طبقاتی یا جنسیتی در نظام خودکامه استعماری که از مسیر ادبیّات، هنر و رسانه اعمال می شوند. ماهیّت واکنش به استعمارگری یکسان نیست؛ درست همان گونه که خود فرایند استعمارگری در هر منطقه شکل منحصربه فردی دارد. در نوشتار پیش رو سعی بر آن است که با مبنا قراردادن رمان عربی موسم هجرت به شمال اثر طیّب صالح نویسنده سودانی و رمان سووشون نوشته سیمین دانشور در ادبیّات فارسی به بررسی تطبیقی دو رمان نه ازنظر تأثیر و تأثّر، بلکه ازحیث نحوه بازتاب استعمار در این آثار با توجّه به نظریّه پسااستعماری پرداخته شود. نکته قابل فهم و اثبات اینکه جامعه توصیف شده در هر دو رمان تحت تأثیر استعمار انگلیس قرار گرفته است. در رمان طیّب صالح حضور مستقیم انگلیس و در رمان دانشور خزش پنهانی، آرام و بی صدای فرهنگ غرب در زندگی مردم مشاهده می شود؛ امّا نقطه اشتراک در هردو رمان، مقاومت ضدّ استعماری است. زری در رمان دانشور و مصطفی در رمان طیّب صالح نمونه کاملی از شخصیّت های مورد مطالعه نقد پسااستعماری هستند. تقلید، دیگری، اروپامحوری، فرودست، نژاد، جنسیت و... از مفاهیم بارز نقد پسااستعماری به شمار می روند که در هر دو رمان قابل بررسی و تحلیل نمونه ای هستند.
۱۲.

عملیة فهم النص علی ضوء السیاق غیر اللغوی: الشعر، والأمثال، والحدیث عند الزمخشری «سورةآل عمران نموذجا»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الزمخشری السیاق غیر اللغوی فهم النص فقه اللغة التفسیر الأدبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰ تعداد دانلود : ۳۸۳
شغلت دراسة المعطیات السیاقیة الخارجیة منذ أقدم العصور بال العلماء والأدباء فی عملیة فهم النّص فالاهتمام بها قدیم قدم الأبحاث اللغویة. غیر أنّ أهمیتها لا تتجلّی بوضوح إلا عندما تتعلّق عملیة النقد والفهم بالنص الدینیّ، أی: القرآن. ألا تری أنّ المفسّرین بعد نزول القرآن وبدء عملیة فهمه عدّوها حجر الزاویة فی تحدید دلالة ألفاظه بحیث جعلوا الإلمام بها شرطا من جملة الشروط التی ینبغی أن یتحلّی بها مفسّر القرآن. لأنّ الهدف الأساس فی عملیة نقده یتخلّص فی المحافظة علیه ولا شک هی تتطلّب الإحاطة بجمیع ما یمکن أن یکون له وقعٌ فی عملیة الفهم. ولهذا تری أنّ أهمیة السیاق غیر اللغوی جعل الزمخشری یتجاوز عن المستویات اللغویة الظاهریة ک «الصوتیة، والصرفیة، والترکیبیة، والمعجمیة، والدلالیة» ویمیل إلی الإتیان بالأدلّة، والبراهین من السیاق غیر اللغوی. فبناء علی ذلک إنّ هذه المقالة تهدف إلی أن تزیح الستار عن رؤیته فی عملیة استخراج المعنی معتمدة علی معیار الشعر، والأحادیث النبویة الشریفة، والأمثال والحکم، والمسائل الفقهیة. وینصبّ جُلّ اهتمامها علی التفکیر الدلالی المنتمی إلی السیاق غیر اللغوی للزمخشری. والنتائج تؤید صحّة ما نحن فیه، والشّواهد المستخرجة تشیر إلی أنّ السیاق غیر اللغوی یمتزج بین الحین والآخر بالسیاق اللغوی عند الزمخشری للحصول علی المعنی المنشود.
۱۳.

مبادئ بلاغه التصویر بین الاتجاهین الرومانسی والبرناسی فی الشعر العربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: المبادئ بلاغه التصویر الرومانسیه البرناسیه الشعرالعربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۳۳۹
تعددت التعاریف عن التصویر فی العصر الحاضر، وهو فی مفهومه الشامل کما یعرفه "دای لویس" لوحه مصنوعه من الألفاظ، أو محاوله لبیان التجارب عن طریق اللغه وبشکل فنّی. ومدی توفیق الشاعر فی خلع الفنّیه على کلامه یُسمّى بالبلاغه؛ ومما یقضی علیها هو التصویر الآلی للواقع دون محاوله للانتقاء الفنی. وللمذاهب الأدبیه فی توجیه تلک المحاولات مذاهب تبتنی على فلسفه معارضه لسابقتها وتشکّل نظرتها إلى الأدب عامّه، وإلى الشعر خاصه. وابتناء على تلک النظره تصنّف مبادؤها الأساسیه لخلق البلاغه المرجوّه. ومن ضمن تلک المذاهب الرومانسیه والبرناسیه التی تتقابل رؤاهما عن البلاغه؛ تعرض هذا المقال لدراسه المبادئ الأساسیه التی یستند علیها التصویر فی بلاغته عند الاتجاهین الرومانسی والبرناسی. یتطرق هذا المقال بمنهج وصفی – تحلیلی  إلی العلل والأسباب التی تقف خلف هذا التقابل، لاستخراج مظاهر تلک المبادئ عند شعراء هذین الاتجاهین. وتبیّن أنّ المبادئ التی اتخذها الاتجاه الرومانسی وهی: محوریه الذاتیه بمظاهرها، وتکثیف عناصر الصوره وتمجید الألم؛ تقف وجها لوجه لما اتخذته البرناسیه رغبه فی الوصول إلی بلاغه التصویر، حیث کانت المبادئ عندها: الإلمام باللاذاتیه، غائیه الجمال، نبذ صفه الحیاه عن الطبیعه، تألیه العالم الخارجی، الاهتمام بالشکل وزیاده الشخوص.
۱۴.

عملیة فهم النص علی ضوء رؤیة سوسور فی سورة "آل عمران"؛ المحور الاستبدالی نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوسور البنیویة المحور الاستبدالی آل عمران الوحدانیة

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۰ تعداد دانلود : ۵۵۳
إنّ البنیویّة تذهب إلی أنّ النص لا یتألّف من الوحدات أو الکلمات ذات وجود مستقل أو منفرد، وإنما من الوحدات التی توجد داخل البنیة أو النسق بحیث تضبط تلک البنیة علاقات الکلمات وتعطیها معنى وقیمة أو بهاءا ورونقا، فضلا عن مواصفاتها وخصائصها الفردیة. ومن أهمّ المباحث التی تهتمّ بها بنیویة سوسور فی هذا الصدد تجدر الإشارة إلی المحور الاستبدالی، إذ إنّ سوسور ذهب إلی أنّ هناک نوعا من العلاقة اللغویّة بین الکلمة التی جاءت فی النص والکلمات التی تکون ذات صلة لفظیّة أو معنویّة بها غیر أنّها ما جاءت فیه وسمّی هذا النوع من العلاقة بالعلاقة الاستبدالیّة بحیث إنّ عدم الاعتداد به ینجرّ إلی إهمال المعنی المقصود. فالنص الأدبیّ بناءً علی رؤیة سوسور یجد اعتبارا وأهمیّة خاصة کأیّ نصّ لغویّ، وذلک باعتداده علی المحور الاستبدالی. فانطلاقا من هذه الفکرة تحاول هذه المقالة أن تدرس التفکیر البنیویّ لسوسور معتمدة علی المحور الاستبدالیّ فی سورة آل عمران لتجلّی أمر الوحدانیّة فی الألوهیّة والربوبیّة والمالکیّة، أی: الاعتقاد بوحدانیّة اللّه واستمرار إشرافه علی شؤون العباد وملکیته بالنسبة لما یملکه الإنسان بشکل نسبیّ ومؤقّت وکلّ ما یکون فی السّماء والأرض واحتوائها علی الاستبدالات الصرفیة الکثیرة التی تکون ذات اتصال قویم بأمر الوحدانیة وتسعی للکشف عن أثر استبدال بعض الکلماتالصرفیة بالکلمات الأخری الذی تمّ فی إطار النظام. ونتیجة إحصاء الاستبدالات الصرفیة تدلّ علی أنّ سبب اختیار بعض الکلمات الصرفیة تتفق تماما مع ما تتطلبه کلیّة السورة، أی: الوحدانیّة بحیث نجد صلة وثیقة بین معنی الکلمة الصرفیة المختارة أو المستبدلة والمعنی الذی تهدف إلیه کلیّة الصورة وفضلا عن ذلک تشیر إلی أنّ استخراج الکثیر من المعانی المستورة فی سورة آل عمران یرتبط بهذا المحور وللاهتمام به دخل کثیر فی کشف معالم الإعجاز فیها.
۱۵.

ساختار نمودیابیِ ادبیّت در متون ادبی؛ رهیافت زیبایی شناسیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی ادبیت ویژگی های زیبایی شناسیک ساختار ادبیات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ادبیات
تعداد بازدید : ۱۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۱۷
ادبیّات به معنای مجموعة متون ادبی، مفهومی متعارف در فهم عمومی دارد. امّا پرسش هایی از این دست که چه چیز متن ادبی را از متن غیرادبی جدا می کند؟ چگونه گسترة ناهمگونی از متون با عنوان ادبیّات گرد هم می آیند؟ ادبیّت متن ادبی وابسته به چیست؟ ادبیّت را چگونه می توان تحلیل کرد؟ نشان می دهند که رویاروی شناخت ادبیّات چالش های بسیاری قرار دارد. در عین حال، نبود دیدگاهی منسجم نسبت به ادبیّات و آنچه در آن می گذرد، باعث می شود مطالعة علمی و تدقیق در مسائل و آثار ادبی، در حدّ کارهایی پراکنده با معیارهای ناپایدار باقی بماند که برای توسعة شناخت از ادبیّات تعاملی پیش برنده ندارند. نظر به پرسش هایی که طرح شد و ضرورتی که بیان شد، در نوشتار حاضر می کوشیم با ارائة تعریفی از ادبیّات، به مؤلّفه های بنیادین ادبیّت برسیم. سپس این مؤلّفه ها را به تحلیل می گذاریم و چگونگی تجلّی آنها را در متن بررسی می کنیم. در این فرایند، در چارچوب فلسفة هنر به مؤلّفه های ادبیّت رویکردی زیبایی شناسانه خواهیم داشت و آنها را از دریچة نظریّة تجربة زیبایی شناسی بازخوانی می کنیم. آنگاه به محورهای ظهور این مؤلّفه ها در گسترة متون ادبی خواهیم پرداخت تا نظم حاکم بر این گستره را تبیین کنیم.
۱۶.

تحلیل تطبیقی «عروسک فروشی» صادق چوبک 1 و «جثّة علی الرّصیف» سعدالله ونوس2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی روایت شناسی ناتورالیسم مکتب آمریکایی صادق چوبک سعدالله ونوس عروسک فروشی جثه علی الرصیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۲ تعداد دانلود : ۵۷۵
از میان آثار صادق چوبک (نویسندة ایرانی) و سعدالله ونوس (نمایشنامه نویس سوری) دو اثر «عروسک فروشی» و «جثّة علی الرّصیف» شباهت فراوانی با هم دارند. در این مقاله سعی شده است ابتدا موضوع و درونمایة دو اثر به وضوح بیان شود و آنگاه با توجّه به مکتب آمریکایی، عناصر ساختاری این دو اثر به صورت تطبیقی مورد تحلیل قرار گیرد. به همین منظور، ساختار روایی دو اثر بر اساس نظریّه های روایت شناسان بزرگی چون ویلیام لباو، گرماس و ژرار ژنت در چهار بخشِ شخصیّت، پیرنگ، دیدگاه زمانی و دیدگاه مکانی مورد بررسی قرار گرفته است و در خلال تأمّل در عوامل انسجام صوری و معنایی این دو اثر، به بررسی تفاوت ها و شباهت های آنها از نظر موضوع، فضاپردازی، زمان و مکان، طرح و غیره نیز پرداخته شده است. در پایان، علاوه بر نتیجه گیری، از علل قرار گرفتن این دو اثر در زمرة آثار ناتورالیستی، به مثابة گفتمان حاکم بر آن جوامع نیز سخن به میان آمده است.
۱۷.

القصص الموضوعه فی العبرات؛ دراسه تحلیلیه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
یعد المنفلوطی من الکتاب المصریین فی بدایه القرن العشرین وکان أجلّ اهتمامه فی کتاباته القضایا الاجتماعیه والفکریه. فربما ینبغی أن نعده مفکراً قبل اعتباره أدیبا حیث کانت مؤلفاته ولا تزال موضع اهتمام الأدباء والقراء وجل هذا الاعتناء ینصبّ علی الناحیه الفکریه والمضامین المطروقه فی قصص هذا الأدیب فأهمل الجانب الفنی لها رغم اتصاف کتاباته بحسن الصیاغه وجزاله النص وجمال التعبیر؛ و لربما کان جذور هذا الإغفال فی الرأی السائد بالنسبه لآثار هذا الأدیب أنه لا تجمع فیها عناصر القصه. فحثنا الأمر علی القیام بدراسه نقدیه تحلیلیه لطرف من قصصه فی کتابه «العبرات» فاخترنا القصص المؤلفه علی یده حیث تمکّن من التعرف علی أسلوبه ومیزات عمله الفنی. تتابع المقاله هذه باتباع المنهج التحلیلی الوصفی دراسه نقدیه تحلیلیه لهذه القصص کما تحاول الاستقصاء عن المنهج الذی اتبعه المنفلوطی فی صیاغه هذه القصص.
۱۸.

دراسه البنیه القصصیه فی کلیله ودمنه (باب الأسد وابن آوى نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۷۷۹
تُعدّ کلیله ودمنه من أجمل المؤلفات فی الحکمه ورمزیه السیاسه، إذ یکون الحیوان فیها قناعاً ساتراًورمزاً یشفّ عن المرموز إلیه، وهوأحرى بالقبول والسّماع، وأقدر على إخفاء مقاصد الکاتب وغایاته . ومن أبواب هذا الکتاب باب الأسد وابن آوى الناسک الذی یمثّل الرّجوع إلى الصّداقه بعد الخصام. نسعى من خلال هذه المقاله للإجابه على الأسئله التالیه حول هذا الباب من الکتاب: هل یمتلک هذا الباب من کلیله ودمنه عناصر البنیه القصصیه؟(الحبکه والشخصیات والأحداث والحوار) وما هی العلاقه بین هذه العناصر؟ هل هناک ترابط وتماسک بین أجزاء القصه؟ للإجابه على هذه الأسئله قمنا بدراسه عناصر القصه فی باب الأسد وابن الناسک وفقاً لمبادئ البنیویه التی تقوم على أنّ النص الأدبی هو علاقات العناصر الداخلیه فی إطارها ودخولها فی نظام یحفظ لها استقرارها ویضمن لها حرکتها وتفاعلاتها داخل النظام ذاته. وحاولنا أن نحلّل موقع هذه العناصر التی تتشکل منها البنیه والعلاقات التی تقیمها حرکه هذه العناصر تحلیلاً دقیقاً لنکتشف طبیعه هذه البنیه. وأخیراً وصلنا إلى أنّ هذا الباب من کلیله ودمنه یمتلک عناصر القصّه الفنیه فی إطار بنیه متماسکه ومتلاحمه.
۱۹.

داستان مینی مال و حکایت های طوق الحمامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان مینی مال حکایت ابن حزم اندلسی طوق الحمامه فی الألفه و الآلاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۵ تعداد دانلود : ۳۴۸
جنبش مینی مالیسم، جنبش مبتنی بر ساده سازی و خردگرایی، پس از تولد در اواخر دهه شصت میلادی در نیویورک، مرزهای جهان هنر را درنوردید و با نفوذ در ادبیات، داستان مینی مال را به گونه های داستانی کوتاه افزود. بعد از رواج این مکتب و آشنایی نویسندگان غربی با این سبک، خلق داستان های مینی مال درمیان ادیبان مشرق زمین، ازجمله ادیبان عرب، آغاز شد. اما تاریخ نگارش داستان های کم حجم در ادبیات عربی- اسلامی به قرن ها پیش از تاریخ پیدایش مکتب مینی مالیسم بازمی گردد؛ زیرا روایت «اخبار»، که ما در ادبیات فارسی با عنوان «حکایت» از آن یاد می کنیم، در ادبیات عرب قدمتی دیرینه دارد. کتاب طوق الحمامه فی الألفه والألاف، تألیف ابن حزم اندلسی، ازجمله آثار کلاسیک ادبیات عربی- اسلامی است که حکایت فراوانی را دربر می گیرد و بسیاری از آن ها را می توان با مؤلفه های مینی مالیسم تطبیق داد. این مقاله می کوشد تا با بررسی ویژگی های اساسی داستان مینی مال و تحلیل عناصر سازنده حکایات طوق الحمامه، میزان شباهت و تفاوت موجود میان آن دو را دریابد؛ چراکه مهم ترین مشخصه های داستان مینی مال، مانند کوتاهی و ایجاز، محدودیت زمان، مکان و شخصیت، در گونه ادبی حکایت نیز مشاهده می شود. تا آنجا که می توان حکایت های کلاسیک را نمونه اولیه داستان مینی مال دانست؛ هرچند نمی توان و نباید تفاوت های میان آن دو را نادیده گرفت.
۲۰.

الإیقاع الداخلی فی شعر ابن الفارض: دراسه بنیویه شکلیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۲۹۸
نقد ادبی در مسیر رو به پیشرفت خود، با رویکردهای متعددی مواجه شد؛ این رویکردها با نگاه بلاغی، اجتماعی و روانشناسی و با چارچوبی بافت محور آغاز و تا رویکرد ساختارگرائی و پساساختارگرائی نظیر: نشانه شناسی و ساختارشکنی و ... با چارچوب فرامتنی امتداد یافت. اما ساختارگرائی، یکی از مهم ترین رویکردهای توصیفی نقد ادبی است که ناقد در آن، به دور از هرگونه متعلقات خارجی تنها به ساختار متن و سطوح مختلف آن نظیر: سطح آوائی، ساختاری، و معنائی و نیز تعیین تقابلات دوگانه میان واژه ها رو می کند چه این تقابلات، نوعی تضاد و جدائی را سبب می شوند که ادیب واجد آن در میان دو جهان متضاد است. با این مقدمه، مقاله حاضر برآن ا ست تا ساختار موسیقائی درونی شعر ابن فارض را در پرتو ساختارگرائی صورت گرای ادبی بررسی کرده و از نیروی تلقینی آن پرده بردارد. موسیقی درونی شعر ابن فارض، در صنعت تکرار، خوشه های صوتی/ هم صدائی، و تقابل های دوگانه و قابلیت بیانی این تقابلات در تصویر عواطف شاعر نمود یافته است. در گردآوری این مقاله، از روش استقرائی، و مطالعات کتابخانه ای و مستندات استفاده شده است. ماحصل این خوانش، آن است که ساختار موسیقائی با نگرش درونی شاعر هماهنگ می باشد. این هماهنگی، در تکرار واج ها همراه با صفات و مخارج حروف شان نمایان شده تا بیانگر معانی پنهان در شخصیت شاعر باشد. جملات نیز، علیرغم ساختارهای مختلف خود، از طریق تکرار بعضی از حروف و کلمات با ژرف ساخت متن انسجام یافته است. هم چنین، تقابلات دوگانه برخی واژه ها در اغلب انفاس شعری شاعر کاملا مشهود است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان