اندیشه سیاسی در نهضت های اسلامی تاریخ معاصر ایران
آرشیو
چکیده
متن
گفتوگوی ذیل با آقای موسی نجفی در رابطه با بیدرای اسلامی ـ ایرانی و نقش آن در قیام تنباکو است که ایشان معتقدند: جنبش تنباکو مقدم بر مقام جنبشهای صورت گرفته در ایران در یک قرن اخیر است. پس این جنبش است که ایرانیان با درس گرفتن از آن پا به مرحلهای تازه و نو در تاریخ معاصر خود میگذارند.
در این که اولین حرکت مردمی در تاریخ معاصر ایران مخالفت مردم با امتیاز رای بوده هیچ شکی نباید کرد، نویسندگان سکولاری مانند کسروی از آن به عنوان نخستین تکان ایرانی یاد میکند. اما اگر ما تنباکو را با حرکت قبل از خودش و حرکت بعد از خودش بررسی کنیم حقا نتایج بهترین به دست خواهد آمد. وی ادامه داد قیام تنباکو مرزبندی جدیدی هم میان علما به وجود آورد و آنها را به دو دسته تقسیم کرد. به تعبیر مرحوم مدرس علمای سلطانی و علمای غیر سلطانی یا محلی، این درست همان تعبیری است که امام در مورد روحانیون درباری و غیر درباری میگوید، این نشان دهنده یک امر تاریخی بسیار مهم است و آن هم تغییرات منحنی مذهب از صفویه تا انقلاب اسلامی است. حضرت امام قدسسره همچنین معتقد است که حرکت جنبشهای اسلامی از قیام تنباکو شروع شده است، ایشان تعبیر بسیار جالبی در مورد رهبر جنبش تنباکو یعنی مرحوم میرزای شیرازی میداند، در توصیف وی میگوید: میرزای شیرازی پیرمردی کوچک بود با عقلی بزرگ. سیدجمال مخالف حکومت ایران است، اغراض شخصی هم ندارد. وی حرف حقی دارد، این که میگوید باید در راستای تحریم اقتصادی غرب گام برداریم؛ اما میرزای شیرازی از سیدجمال هم پیشتر رفت و نوشت تا قطع ید فرهنگی تحریم ادامه دارد.
نویسنده معتقد است که تنباکو هم معلول ملت بود و هم علت ملت. مردم با قیام تنباکو به خیلی چیزها رسیدند و مشروطه یکی از ثمرات همین حرکت شده. در دوره ناصرالدین شاه حرکت بیداری اسلامی کم کم اوج گرفت، در این میان مرجعیت میرزای شیرازی هم بسیار مؤثر بوده، دخالت خارجی هم به یک وضعیتی رسیده بود، خود پروژه تنباکو هم مهم بود، یکی این که حساسیت مردم را برانگیخت و دیگر حساسیت خارجیها را. سیدجمال در حوزه عثمانی علیه غرب کار میکرد، جریان بیداری ایرانیها هم ضد غرب و هم ضد عثمانی است، هر چند در برابر عثمانی آن شدت را ندارد، مشخصه بیداری اسلام در ایران تشیع است؛ اما بیدرای اسلامی در جهان اسلام پایهاش بر تسنن است. جهان تسنن هم بدون خلیفه نمیتواند زندگی کند، اما تشیع از خلیفه بینیاز است.
ایشان روشنفکری در ایران را اول سلطنتی میداند و معتقد است که روشنفکری متعلق به دربار است، برای اینکه اعزام محصل به خارج در دوره عباس میرزا بیشتر از نزدیکان خود قاجارها انجام میگرفت، اینها هنگام بازگشت بیشتر سمت مشاور دولت را مییافتند، به همین خاطر در جنگ میان دربار و علما، روشنفکران بیشتر طرف دولت هستند. به خاطر این که دولت زندگی آنها را تأمین میکند، این تعبیر مرحوم جلال آل امور در کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران است. در قضیه تنباکو هم به نظر میرسد یا نیستند، یا اگر هستند، طرف دولت هستند. وی در پایان بیان میدارد، بیداری اسلامی که از آن زمان شروع شد، این موارد یک علت بوده، ملتی در اینجا به قدرت خودش پی برد و دیگر حاضر نشد برگردد، آنها دستیابی خواستهها را حق خودشان میدانستند، نمیخواستند کسی به آنها لطف کند. قیام مردم ابتدا سلطنت را حذف کرد و در گام بعدی هم مسؤلی را که بخواهد به مردم لطف کند، مردم لطف نمیخواهند. حقوقی دارند و باید آن را به دست بیاورند، امام قدسسره یکی از معدود رهبرانی بود که این نکته را درک کرد و حقوق آنها را زنده کرد.
در این که اولین حرکت مردمی در تاریخ معاصر ایران مخالفت مردم با امتیاز رای بوده هیچ شکی نباید کرد، نویسندگان سکولاری مانند کسروی از آن به عنوان نخستین تکان ایرانی یاد میکند. اما اگر ما تنباکو را با حرکت قبل از خودش و حرکت بعد از خودش بررسی کنیم حقا نتایج بهترین به دست خواهد آمد. وی ادامه داد قیام تنباکو مرزبندی جدیدی هم میان علما به وجود آورد و آنها را به دو دسته تقسیم کرد. به تعبیر مرحوم مدرس علمای سلطانی و علمای غیر سلطانی یا محلی، این درست همان تعبیری است که امام در مورد روحانیون درباری و غیر درباری میگوید، این نشان دهنده یک امر تاریخی بسیار مهم است و آن هم تغییرات منحنی مذهب از صفویه تا انقلاب اسلامی است. حضرت امام قدسسره همچنین معتقد است که حرکت جنبشهای اسلامی از قیام تنباکو شروع شده است، ایشان تعبیر بسیار جالبی در مورد رهبر جنبش تنباکو یعنی مرحوم میرزای شیرازی میداند، در توصیف وی میگوید: میرزای شیرازی پیرمردی کوچک بود با عقلی بزرگ. سیدجمال مخالف حکومت ایران است، اغراض شخصی هم ندارد. وی حرف حقی دارد، این که میگوید باید در راستای تحریم اقتصادی غرب گام برداریم؛ اما میرزای شیرازی از سیدجمال هم پیشتر رفت و نوشت تا قطع ید فرهنگی تحریم ادامه دارد.
نویسنده معتقد است که تنباکو هم معلول ملت بود و هم علت ملت. مردم با قیام تنباکو به خیلی چیزها رسیدند و مشروطه یکی از ثمرات همین حرکت شده. در دوره ناصرالدین شاه حرکت بیداری اسلامی کم کم اوج گرفت، در این میان مرجعیت میرزای شیرازی هم بسیار مؤثر بوده، دخالت خارجی هم به یک وضعیتی رسیده بود، خود پروژه تنباکو هم مهم بود، یکی این که حساسیت مردم را برانگیخت و دیگر حساسیت خارجیها را. سیدجمال در حوزه عثمانی علیه غرب کار میکرد، جریان بیداری ایرانیها هم ضد غرب و هم ضد عثمانی است، هر چند در برابر عثمانی آن شدت را ندارد، مشخصه بیداری اسلام در ایران تشیع است؛ اما بیدرای اسلامی در جهان اسلام پایهاش بر تسنن است. جهان تسنن هم بدون خلیفه نمیتواند زندگی کند، اما تشیع از خلیفه بینیاز است.
ایشان روشنفکری در ایران را اول سلطنتی میداند و معتقد است که روشنفکری متعلق به دربار است، برای اینکه اعزام محصل به خارج در دوره عباس میرزا بیشتر از نزدیکان خود قاجارها انجام میگرفت، اینها هنگام بازگشت بیشتر سمت مشاور دولت را مییافتند، به همین خاطر در جنگ میان دربار و علما، روشنفکران بیشتر طرف دولت هستند. به خاطر این که دولت زندگی آنها را تأمین میکند، این تعبیر مرحوم جلال آل امور در کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران است. در قضیه تنباکو هم به نظر میرسد یا نیستند، یا اگر هستند، طرف دولت هستند. وی در پایان بیان میدارد، بیداری اسلامی که از آن زمان شروع شد، این موارد یک علت بوده، ملتی در اینجا به قدرت خودش پی برد و دیگر حاضر نشد برگردد، آنها دستیابی خواستهها را حق خودشان میدانستند، نمیخواستند کسی به آنها لطف کند. قیام مردم ابتدا سلطنت را حذف کرد و در گام بعدی هم مسؤلی را که بخواهد به مردم لطف کند، مردم لطف نمیخواهند. حقوقی دارند و باید آن را به دست بیاورند، امام قدسسره یکی از معدود رهبرانی بود که این نکته را درک کرد و حقوق آنها را زنده کرد.