حکومت پیامبر و امام
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
مقاله حاضر که در سه بخش ارائه شده به نقد مقاله «مردم و مشروعیت حکومت» پرداخته است. نگارنده تلاش دارد تا ادعاى مقاله فوقالذکر را مبنى بر اینکه حکومت پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم و ائمه منشأ الاهى قرآنى و شرعى داشته و بیعت مردم با ایشان، به عنوان نشانه آمادگى براى قبول حاکمیت آن بزرگواران، شرط تحقق یافتن حکومت ایشان بوده و نه شرط مشروعیت، رد مىنماید. بدین منظور ابتدا نویسنده تحلیل اجمالى از حکومت پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم و حضرت على علیهالسلام ارائه نموده و آیاتى از قرآن کریم را که در آنها شأن اجتماعى و قضایى پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم برجسته شده است را ذکر مىکند. آنگاه بیعتهایى را که پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم براى پیشبرد اهداف اسلام با گروههاى مختلف انجام داده را ذکر کرده و نتیجه مىگیرد که، بر طبق این آیات اگر در کارى خدا و رسول او حکمى نمایند بر همه مؤمنان لازم است که بدون چون و چرا تبعیت کنند. ولى مواردى هم پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم با مؤمنان مشورت مىکرد و براى رأى آنها ارزش و اعتبار قایل بوده است. در بخش دوم این مقاله، نویسنده به تبعیت مردم با سه خلیفه قبل از حضرت على علیهالسلام و بیعت مردم با ایشان به عنوان خلیفه اشاره و معتقد است رفتار امام على علیهالسلام با خلفا در عصر خلافت ایشان ناشى از نقش هدایتگرى ایشان بوده که اصلاً ربطى به تبعیت مردم با ایشان نداشته است.
بنابراین وى معتقد است که، شکلگیرى حکومت امیرالمؤمنین با خواست مردم به دلیل فراهم شدن زمینهاى اجتماعى بوده و ارتباطى با مبانى مشروعیت آن ندارد. در قسمت سوم و پایانى این مقاله، به سیره عملى امام على علیهالسلام و نامههاى آن حضرت در نهج البلاغه اشاره کرده و نتیجه مىگیرد که دیدگاه امام على علیهالسلام در این نامهها و همچنین با استفاده از سیره آن حضرت به هیچ وجه ما را به این مسأله سوق نمىدهد که قایل شویم مردم و رأى آنان در مشروعیت حکومت پیشوایان دین نقشى دارد. زیرا همین مردم در ماجراى حکمیت حضرت على علیهالسلام را تنها گذاشتند و پس از این ماجرا آن حضرت بسیار این مردم را مورد نکوهش قرار داد.
بنابراین وى معتقد است که، شکلگیرى حکومت امیرالمؤمنین با خواست مردم به دلیل فراهم شدن زمینهاى اجتماعى بوده و ارتباطى با مبانى مشروعیت آن ندارد. در قسمت سوم و پایانى این مقاله، به سیره عملى امام على علیهالسلام و نامههاى آن حضرت در نهج البلاغه اشاره کرده و نتیجه مىگیرد که دیدگاه امام على علیهالسلام در این نامهها و همچنین با استفاده از سیره آن حضرت به هیچ وجه ما را به این مسأله سوق نمىدهد که قایل شویم مردم و رأى آنان در مشروعیت حکومت پیشوایان دین نقشى دارد. زیرا همین مردم در ماجراى حکمیت حضرت على علیهالسلام را تنها گذاشتند و پس از این ماجرا آن حضرت بسیار این مردم را مورد نکوهش قرار داد.