زیبایی شناسی دین (1) و (2)
حوزههای تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
همشهرى، ش 3889و3890، 11و12/10/84
موضوع مورد بحث، گزارشى است از همایش جهانى (زیبایىشناسى دین)، که به صورت سخنرانى و مقاله ارائه گردیده استت.
آقاى دنیایى مىگوید: یکى زیبایى را خیال دولت مىداند و زیبایىشناسى دین را در دو رویکرد مىبیند. اول اینکه ما دین را زیبا مىبینم و دیگر آنکه از دید (نگاه) دینى همه چیز زیبا دیده مىشود. در این نگاه وابسته به خیال هستیم و خیال همیشه مرز بوده و شناخت مرز، مهم است. مىگوید همه چیز عالم با هم تناسب دارند و مرز مناسبتها خیال است، که عارف آنرا (لاهو) مىشمارد، در واقع خیال همزه وصل است. بین رویاى عالم روح و عقل با عالم جسم و ماده. عدهاى دیگر زیبایى را نورى مىدانند که، به موجودات مىتابد و خداوند را نور مطلق مىدانند. این سخنى است که آقاى رولانهپیچ بیان مىکند. اما آقاى حبیب شهبازى در مقاله خود، زیبایى را جستوجوى بهشت گمشده مىداند و مىگوید: زیبایى خداست و همه چیز به او تعلق دارد و به واسطه مفهوم قدسى یک اثر زیبا مىشود و این خصیصهاى است که هنرمند ایرانى همیشه به دنبال اوست. این تفکر اساسا با ساختار ناتورالیسم و رئالیسم غرب و نگارگرى شرقى مغایرت دارد. وى با بیان این موضوع، که اگر روح وابسته به ماده شود، سمبلیک و اگر توازن و همخوانى بین روح و ماده ایجاد شود، کلاسیک و تسلط روح بر ماده گردد، رمانتیک خواهد شد. دو بند اول را مربوط به غربىها و بند آخرى را از ویژگىهاى هنر ایرانى و اسلامى مىداند.
ازاینرو هنرمند ایرانى، هرگز خود را خالق اثر نمىداند و آنرا از ویژگىهاى خداوند متعال مىداند و در پایان هدف هنر اسلامى را ایجاد فضایى که بشر را در مسیر شأن ازلى خویش یارى کند مىداند. در بخش دیگر این گزارش (همایش) قرآن و زیبایى مورد بحث قرار گرفت و آقاى رسام الحظارى، با تشریح تفسیر بنایى، به برخى داستانهاى قرآن که زیباشناسى خاصى داشتند پرداخت. اما سیدمحمد مهدى جعفرى، زیبایى دینى در نهج البلاغه را، با عنوان تناسب لفظ و معنا دنبال کرد و قدرت صنایع بدیع و تصنعى بودن خلق الفاظ و جملات را، نور زیبایى حضرت على علیهالسلام مىداند، که الهام گرفته از روح متعالى اوست. سپس به مواردى از تمثیل آن حضرت اشاره مىکند که از مصادیق تمثیل حقیقىاند و برعکس تخلف و غرور و... سبب منکوب شدن چنین زیبایى مىشوند.
به دنبال این بحث محمد والدین روحانى مسلمان اتریشى به ذکر اوصاف پدیده زیبایى مىپردازد و با بیان افعال اخلاقى آنان، مصداق زیبایى و فعل بدون کمال را جداى از زیبایى برمىشمرد. (افعال خوب را زیبایى و افعال زشت را گناه و غیرزیبا ترسیم مىکند.
آقاى دکتر فهیمىفر تحت عنوان معرفت شهودى، به بازگویى زیبایىهاى دین مىپردازد و مىگوید: روح زیبا شناخت هنرمند بیانگر نهایت بیان و تفسیر ذهن اوست.
وى مىگوید: محققا مىتوان مدعى شد در تئورى باز نمود و تقلید که موضع هنرمند، بیشتر موضعى منفعلانه مىباشد خلق اثر نتیجه و مرهون مهارت فنى هنرمند در تقلید است و از طرفى بر زمینه عرفانى و شهودى و الاهى قابل تحلیل و بررسى است و از طرفى بر زمینه نفسانى و شیطانى. مىگوید: هنرمند اسلامى از طبیعت پلى به هستى مىزند. آقاى غلامرضا جلالى از زیبایى دین به یوسف احدیت تعبیر مىکند و عقل را منشاء پیدایش حس مىداند که سبب پیدایش حُسن و نگاه او به خودش سبب پیدایش عشق مىشود. ایشان حُسن و عشق را جوهره هنر و هنرمند مىداند و مراقبه زیبایى، از وظایف سالک این راه است. وى با نگاه فلسفى رویکرد هنرمند به زبان و توجه به موجودات و در رویکرد سوم، توجه به خود را زادن عشق مىشمرد و خلاصه آنکه هنرمند سالک از راه پیوند خیال متصل نهاد خود، به جهان پهناور خیال منفعل آثار هنرى خود را به ادبى مىرساند.
در بخش دیگر این همایش، آقاى همایون همتى، هنر را تجلى امر قدسى مىشمارد و مىگوید در پدیدارشناسى دین تمامى مناسک، باورها و سمبلها... امرى وجودى هستند و در اشکال مختلف از قبیل معمارى، خوشنویسى، موسیقى و نقاشى نمود پیدا مىکند.
در بخش آخر آقاى دکتر حرى با بررسى سوره والعادیات، تصویر و تصویرپردازى و انسجام ساختارى متن در پرتو قرائتِ تنگاتنگ، عموما و روابط ساختارى میان آیات و انسجام متن سوره، خصوصا قابل توجیه و زیبایى مىباشد و نتیجه مىگیرد که اینها با هم (11 آیه)، یک حرف را دنبال مىکنند.
منازعه روشنفکران عرفى و روشنفکران دینى
عماد بهاور
شرق، ش 663، 8 دى 84
موضوع مورد بحث، گزارشى است از همایش جهانى (زیبایىشناسى دین)، که به صورت سخنرانى و مقاله ارائه گردیده استت.
آقاى دنیایى مىگوید: یکى زیبایى را خیال دولت مىداند و زیبایىشناسى دین را در دو رویکرد مىبیند. اول اینکه ما دین را زیبا مىبینم و دیگر آنکه از دید (نگاه) دینى همه چیز زیبا دیده مىشود. در این نگاه وابسته به خیال هستیم و خیال همیشه مرز بوده و شناخت مرز، مهم است. مىگوید همه چیز عالم با هم تناسب دارند و مرز مناسبتها خیال است، که عارف آنرا (لاهو) مىشمارد، در واقع خیال همزه وصل است. بین رویاى عالم روح و عقل با عالم جسم و ماده. عدهاى دیگر زیبایى را نورى مىدانند که، به موجودات مىتابد و خداوند را نور مطلق مىدانند. این سخنى است که آقاى رولانهپیچ بیان مىکند. اما آقاى حبیب شهبازى در مقاله خود، زیبایى را جستوجوى بهشت گمشده مىداند و مىگوید: زیبایى خداست و همه چیز به او تعلق دارد و به واسطه مفهوم قدسى یک اثر زیبا مىشود و این خصیصهاى است که هنرمند ایرانى همیشه به دنبال اوست. این تفکر اساسا با ساختار ناتورالیسم و رئالیسم غرب و نگارگرى شرقى مغایرت دارد. وى با بیان این موضوع، که اگر روح وابسته به ماده شود، سمبلیک و اگر توازن و همخوانى بین روح و ماده ایجاد شود، کلاسیک و تسلط روح بر ماده گردد، رمانتیک خواهد شد. دو بند اول را مربوط به غربىها و بند آخرى را از ویژگىهاى هنر ایرانى و اسلامى مىداند.
ازاینرو هنرمند ایرانى، هرگز خود را خالق اثر نمىداند و آنرا از ویژگىهاى خداوند متعال مىداند و در پایان هدف هنر اسلامى را ایجاد فضایى که بشر را در مسیر شأن ازلى خویش یارى کند مىداند. در بخش دیگر این گزارش (همایش) قرآن و زیبایى مورد بحث قرار گرفت و آقاى رسام الحظارى، با تشریح تفسیر بنایى، به برخى داستانهاى قرآن که زیباشناسى خاصى داشتند پرداخت. اما سیدمحمد مهدى جعفرى، زیبایى دینى در نهج البلاغه را، با عنوان تناسب لفظ و معنا دنبال کرد و قدرت صنایع بدیع و تصنعى بودن خلق الفاظ و جملات را، نور زیبایى حضرت على علیهالسلام مىداند، که الهام گرفته از روح متعالى اوست. سپس به مواردى از تمثیل آن حضرت اشاره مىکند که از مصادیق تمثیل حقیقىاند و برعکس تخلف و غرور و... سبب منکوب شدن چنین زیبایى مىشوند.
به دنبال این بحث محمد والدین روحانى مسلمان اتریشى به ذکر اوصاف پدیده زیبایى مىپردازد و با بیان افعال اخلاقى آنان، مصداق زیبایى و فعل بدون کمال را جداى از زیبایى برمىشمرد. (افعال خوب را زیبایى و افعال زشت را گناه و غیرزیبا ترسیم مىکند.
آقاى دکتر فهیمىفر تحت عنوان معرفت شهودى، به بازگویى زیبایىهاى دین مىپردازد و مىگوید: روح زیبا شناخت هنرمند بیانگر نهایت بیان و تفسیر ذهن اوست.
وى مىگوید: محققا مىتوان مدعى شد در تئورى باز نمود و تقلید که موضع هنرمند، بیشتر موضعى منفعلانه مىباشد خلق اثر نتیجه و مرهون مهارت فنى هنرمند در تقلید است و از طرفى بر زمینه عرفانى و شهودى و الاهى قابل تحلیل و بررسى است و از طرفى بر زمینه نفسانى و شیطانى. مىگوید: هنرمند اسلامى از طبیعت پلى به هستى مىزند. آقاى غلامرضا جلالى از زیبایى دین به یوسف احدیت تعبیر مىکند و عقل را منشاء پیدایش حس مىداند که سبب پیدایش حُسن و نگاه او به خودش سبب پیدایش عشق مىشود. ایشان حُسن و عشق را جوهره هنر و هنرمند مىداند و مراقبه زیبایى، از وظایف سالک این راه است. وى با نگاه فلسفى رویکرد هنرمند به زبان و توجه به موجودات و در رویکرد سوم، توجه به خود را زادن عشق مىشمرد و خلاصه آنکه هنرمند سالک از راه پیوند خیال متصل نهاد خود، به جهان پهناور خیال منفعل آثار هنرى خود را به ادبى مىرساند.
در بخش دیگر این همایش، آقاى همایون همتى، هنر را تجلى امر قدسى مىشمارد و مىگوید در پدیدارشناسى دین تمامى مناسک، باورها و سمبلها... امرى وجودى هستند و در اشکال مختلف از قبیل معمارى، خوشنویسى، موسیقى و نقاشى نمود پیدا مىکند.
در بخش آخر آقاى دکتر حرى با بررسى سوره والعادیات، تصویر و تصویرپردازى و انسجام ساختارى متن در پرتو قرائتِ تنگاتنگ، عموما و روابط ساختارى میان آیات و انسجام متن سوره، خصوصا قابل توجیه و زیبایى مىباشد و نتیجه مىگیرد که اینها با هم (11 آیه)، یک حرف را دنبال مىکنند.
منازعه روشنفکران عرفى و روشنفکران دینى
عماد بهاور
شرق، ش 663، 8 دى 84