پندارهای بنیادین علوم و فلسفه بین رشته ای
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
سیاست روز، ش 1317، 14/9/84
این مقاله سخنرانی دکتر بهشتی به مناسبت روز جهانی فلسفه است، که ایشان دو موضوع اصلی را مورد مداقه و تأکید قرار میدهند؛ 1. توجه دانشجویان و عالمان فلسفه، نسبت به مشکلات بنیادین زندگی فردی و اجتماعی و اهتمام به حل آن.
2. ضرورت توجه فلسفه به رشتههای دیگر و ضرورت گسترش شاخههای «میان رشتهای» فلسفه. ایشان با توجه به اینکه برخی افراد، در همه موضوعات اظهارنظر میکنند و میگوید، آنهایی که اینطور وانمود میکنند دو دستهاند: دسته اول کسانی هستند که واصلاند یعنی رسیدهاند و کاری نمیتوان با آنها کرد و از این نظر میتوانند قاطعانه صحبت کنند و دسته دوم کسانی هستند که نمیتوانند و چون چیزی نمیدانند، خیلی قاطعانه صحبت میکنند. هیچ فردی نمیتواند ادعا کند که در شاخههای فلسفه احاطه پیدا کرده است، شاخههای متعددی از فلسفه در کشور ما در حال رواج است که فلسفه مضاف نام گرفته است. در این شاخهها موضوعات مهمی مطرح میشود که شاید در بحثهای سنتی فلسفه، وجود نداشته است و متأثر از مسائل کشور خودمان و فلسفه غرب مطرح گردیده است. وی ادامه میدهد که: امروزه پرسشهای بنیادینی در این خصوص مطرح است که، فراتر از دایره مباحث عام فلسفه تلقی میشود.
فلسفه باید به موضوعات تازه برخورد کند، موضوعاتی که در حیطه زندگی مطرح میشوند مورد سؤال بنیادین فلسفه قرار میگیرند. همانطور که فلسفه در آغاز خود وسط زمین و آسمان و منقطع از تاریخ، فرهنگ و شرایط زندگی بشر پدید نیآمد. در واقع تاریخچه مفاهیم فلسفی و نظامهای فلسفی به کوشش و تلاش برای یافتن پاسخ سؤالهای فلسفی باز میگردد.
ایشان در پایان سخنرانی با بیان اینکه طرح مباحث میان رشتهای، میتواند افق گشاییهای مشترکی را، برای رشتهها ایجاد کند؛ میگوید: این طرح و مباحث باعث میشود که فلسفهخوانها، فلسفهدانها و فیلسوفها، کسانی باشند که، در عرصه مسائل زندگی، درست میاندیشند. فلسفهای که نتواند در انتها خودش را، به من و زندگی من برساند به چه دردی میخورد، غیر از اینکه به عنوان یک تفنن قلمداد شود چه بسا اطلاع و وقوف نسبت به موضوعات، پرسشهای سایر رشتهها، تماس با آنچه که به متن زندگی فردی و اجتماعی آنها باز میگردد، به مطالعه تحصیل و تحقیق فلسفه جهتدهی کند، که باعث باروری آن رشتهها شود.
هایدگر و آینده فلسفه در غرب و شرق (1) و (2)
مسعود سعادتمند
همشهری، ش 3867و3868، 15و16/9/84
در این مقاله گزارشی نستبا تفصیلی درباره شخصیت فلسفی و تفکرات فلسفی هایدگر، ارائه شده است. متن حاضر گزیدهای از مقالات و سخنرانیهای همایش بینالمللی «هایدگر و آینده فلسفه در غرب و شرق» میباشد، که در تاریخ 5/9/84 در مؤسسه حکمت و فلسفه ایران برگزار شد. در این گزارش چکیده چند مقاله و سخنرانی ارائه شده، که تحت عناوین مهمی مانند: هایدگر در قرن بیستم، آینده فلسفی غرب، غفلت در جهان مدرن، هایدگر و اصالت جهان، هایدگر و پایان فلسفه ارائه شده است. در این همایش سعی شده است، دیدگاههای فلسفی هایدگر، با دیدگاههای فلسفی در شرق و اسلام، نزدیک جلوه داده شود
این مقاله سخنرانی دکتر بهشتی به مناسبت روز جهانی فلسفه است، که ایشان دو موضوع اصلی را مورد مداقه و تأکید قرار میدهند؛ 1. توجه دانشجویان و عالمان فلسفه، نسبت به مشکلات بنیادین زندگی فردی و اجتماعی و اهتمام به حل آن.
2. ضرورت توجه فلسفه به رشتههای دیگر و ضرورت گسترش شاخههای «میان رشتهای» فلسفه. ایشان با توجه به اینکه برخی افراد، در همه موضوعات اظهارنظر میکنند و میگوید، آنهایی که اینطور وانمود میکنند دو دستهاند: دسته اول کسانی هستند که واصلاند یعنی رسیدهاند و کاری نمیتوان با آنها کرد و از این نظر میتوانند قاطعانه صحبت کنند و دسته دوم کسانی هستند که نمیتوانند و چون چیزی نمیدانند، خیلی قاطعانه صحبت میکنند. هیچ فردی نمیتواند ادعا کند که در شاخههای فلسفه احاطه پیدا کرده است، شاخههای متعددی از فلسفه در کشور ما در حال رواج است که فلسفه مضاف نام گرفته است. در این شاخهها موضوعات مهمی مطرح میشود که شاید در بحثهای سنتی فلسفه، وجود نداشته است و متأثر از مسائل کشور خودمان و فلسفه غرب مطرح گردیده است. وی ادامه میدهد که: امروزه پرسشهای بنیادینی در این خصوص مطرح است که، فراتر از دایره مباحث عام فلسفه تلقی میشود.
فلسفه باید به موضوعات تازه برخورد کند، موضوعاتی که در حیطه زندگی مطرح میشوند مورد سؤال بنیادین فلسفه قرار میگیرند. همانطور که فلسفه در آغاز خود وسط زمین و آسمان و منقطع از تاریخ، فرهنگ و شرایط زندگی بشر پدید نیآمد. در واقع تاریخچه مفاهیم فلسفی و نظامهای فلسفی به کوشش و تلاش برای یافتن پاسخ سؤالهای فلسفی باز میگردد.
ایشان در پایان سخنرانی با بیان اینکه طرح مباحث میان رشتهای، میتواند افق گشاییهای مشترکی را، برای رشتهها ایجاد کند؛ میگوید: این طرح و مباحث باعث میشود که فلسفهخوانها، فلسفهدانها و فیلسوفها، کسانی باشند که، در عرصه مسائل زندگی، درست میاندیشند. فلسفهای که نتواند در انتها خودش را، به من و زندگی من برساند به چه دردی میخورد، غیر از اینکه به عنوان یک تفنن قلمداد شود چه بسا اطلاع و وقوف نسبت به موضوعات، پرسشهای سایر رشتهها، تماس با آنچه که به متن زندگی فردی و اجتماعی آنها باز میگردد، به مطالعه تحصیل و تحقیق فلسفه جهتدهی کند، که باعث باروری آن رشتهها شود.
هایدگر و آینده فلسفه در غرب و شرق (1) و (2)
مسعود سعادتمند
همشهری، ش 3867و3868، 15و16/9/84
در این مقاله گزارشی نستبا تفصیلی درباره شخصیت فلسفی و تفکرات فلسفی هایدگر، ارائه شده است. متن حاضر گزیدهای از مقالات و سخنرانیهای همایش بینالمللی «هایدگر و آینده فلسفه در غرب و شرق» میباشد، که در تاریخ 5/9/84 در مؤسسه حکمت و فلسفه ایران برگزار شد. در این گزارش چکیده چند مقاله و سخنرانی ارائه شده، که تحت عناوین مهمی مانند: هایدگر در قرن بیستم، آینده فلسفی غرب، غفلت در جهان مدرن، هایدگر و اصالت جهان، هایدگر و پایان فلسفه ارائه شده است. در این همایش سعی شده است، دیدگاههای فلسفی هایدگر، با دیدگاههای فلسفی در شرق و اسلام، نزدیک جلوه داده شود