آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

خردنامه، ش 70، 2/7/84
در این نوشتار نویسنده محترم به جایگاه عدل و برقرارى عدالت در جامعه اسلامى از منظر امام على علیه‏السلام پرداخته است. یکى از پیچیده‏ترین موضوعات اندیشه بشرى عدالت است که دو پیچیدگى مهم دارد یکى دشوارى نظرى آن و دیگرى تحقق عملى آن. اولین نگاه ژرف به عدالت را مى‏توان در سخنان على علیه‏السلام دید؛ «العدل اوسع الاشیاء فى التواصف واضعیتها فى التاصف» عدل در مقام توصیف بسیار فراخ است درحالى‏که در مقام عمل بسیار تنگ و دشوار. پس هر کس در پناه عدل احساس امنیت نکند، هرگز در دامان ظلم احساس آرامش نخواهد کرد.
حضرت على علیه‏السلام عدالت را در حوزه‏هاى مختلف بکار برده است. یکى از این حوزه‏ها عدالت در ارتباط انسان با خداست. آن حضرت اساس هستى را عادلانه مى‏داند چرا که خداوند آن را بر پایه حق آفریده است و حق در تفکر امام مظهر مفاهیم راستى، پایدارى و عدالت است. هیچ واژه دیگرى نمى‏تواند همانند حق عصاره عدالت و راستى را نشان دهد. این عدالت در هستى، باید در رفتار انسان هم نمود داشته باشد و این جز از طریق اطاعت فرامین الاهى و پیروى نکردن از شیطان حاصل نمى‏شود.
در منظر امام على علیه‏السلام هر انسانى باید در رفتار خویش عدالت پیشه کند، در غیر این صورت عدالت خداوندى ایجاب مى‏کند که عقوبت سختى ببیند.
یکى از راه‏هاى برقرارى عدالت در جامعه انسانى از دیدگاه امام وجود حکومت است. چرا که کار مردم جز به شایستگى زمام‏داران سامان نمى‏یابد. ایشان مى‏فرمایند: «همانا زمام‏دار امین خدا در روى زمین و برپا دارنده عدالت در جامعه و عامل جلوگیرى از فساد و گناه در میان مردم است».(1)
از نظر امام مهم‏ترین ویژگى دولت عادل، ثبات است و تنها راه بقاى یک حکومت در بلندمدت احساس رضایت مردم از حکومت است. دولت ظالم، دولتى ناپایدار است، چرا که حق پایدار است و باطل در حال گذر. نظام عادلانه اسلامى نظامى است که در آن همگان اعم از مسلمان یا غیر مسلمان احساس امنیت کنند. حکومت عادلانه اسلامى کرامت انسانى را در عالى‏ترین درجه ممکن رعایت مى‏کند.
______________________________
1. شرح غررالحکم، ج 6، ص 236
______________________________
امام على علیه‏السلام منشأ همه نیکى‏ها را عدالت مى‏داند که بالاترین درجه ایمان هم هست؛ یعنى مهم‏ترین ملاک براى ارزیابى میزان ایمان انسان‏ها به خداوند، نسبت عملکرد آنها با عدالت و انصاف است و نه هیچ چیز دیگر. آن حضرت براى برقرارى عدالت در وهله اول عدالت را در درون انسان و تلاش انسان براى دورى از هواى نفس جست‏وجو مى‏کند. چرا که بدون این الزام درونى، اصولاً الزام به عدالت بیرونى بى‏معناست.
اما در بُعد حوزه همگانى و اجتماعى، برقرارى عدالت را وظیفه حکومت مى‏داند و در وهله اول تأکید امام بر اصل حکومت است که باید عالانه باشد و کسانى که شایستگى آن‏را دارند در مقام تدبیر امور عمومى قرار گیرند و عمده‏ترین تأکیدات آن حضرت در این زمینه بهره‏مندى هرچه عادلانه‏تر افراد از منابع عمومى است بدین منظور مى‏بایست آن مسئولین و کارگزارانى را که از اموال عمومى، امکانات و ثروت‏هاى بیت‏المال استفاده نامشروع و ناعادلانه‏اى مى‏کنند، از کار برکنار کرد. او مى‏فرماید: «خداوند بر پیشوایان عادل واجب کرده است که شأن و اندازه خود را (در بهره‏مندى از مواهب مادى) در حد ضعیف‏ترین مردم نگه دارند».(1)
برخى دیدگاه‏هاى جدید در باب معرفت پیشینى
علیرضا قائمى‏نیا
فصلنامه ذهن، ش 20، زمستان 83
تقسیم معارف بشرى به پیشینى و پسینى جایگاه بسیار مهمى در معرفت‏شناسى امروز دارد. به همین منظور این مقاله به بررسى اجمالى چند نظریه در باب معرفت پیشینى همت گماشته است. و از آنجا که این تقسیم با تقسیم گزاره‏ها به تحلیلى و ترکیبى و نیز تقسیم به ضرورى و ممکن پیوند وثیقى دارد، نویسنده بحث را با اشاره به این تقسیمات گوناگون آغاز کرده و سپس پرسش‏هاى مطرح در این زمینه را ذکر مى‏کند. که مضمون آن‏ها، ارائه تعریف از مفاهیم فوق و ارتباط آن‏هاست. نویسنده در مقام پاسخ به این پرسش‏ها ابتدا به نقل نظریه کانت مى‏پردازد و ضمن ارائه جدولى چهارخانه نشان مى‏دهد که در نظر کانت هیچ حکم تحلیلى پسینى نیست، و احکام پیشینى نیز مستقل از تجربه هستند درحالى‏که صدق احکام ترکیبى را عقل یا تجربه مى‏فهمد. از آنجا که دیدگاه کانت در برابر تجربه‏گرایى کلاسیک ارائه شده است نویسنده این دیدگاه را نیز ذکر کرده و نقاط افتراق آن با نظریه کانت را برجسته
______________________________
1. نهج‏البلاغه، خطبه 309

تبلیغات