درآمدی بر تجدد گرایی اسلامی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
مردمسالاری، 11/9/82
مسئله تجددگرایی اسلامی از دغدغههای اصلی 150 سال اخیر مردم ایران است و این مقاله رویکردی جهت حل این مسئله میباشد. رویارویی ایرانیان با غرب، پرسشهایی را در اذهانشان ایجاد کرد و برخی از شکستها، از جمله عقب ماندن در عرصههایی، حالت تقلید را در آنها برانگیخت. نویسنده، زندگی و تفکر گذشته را سنت و رویکرد جدید را تجدد معرفی مینماید و برای پیشرفت باید سنت را ترک نمود. گفتههای بالا، گفتمان اولی است که در آن هویت ایرانی مورد بیمهری واقع و همه فکر و تاریخ این سرزمین به دیده تحقیر نگریسته شد. بعد از شکست آن، فکری ضد خودش تولید شد که از آن تعبیر به گفتمان دوم شده است و در آن، تکریم غرب، در تمامی ابعاد، تقبیح و پناه بردن به سنت، ارزش گذاشته شده است. از این گفتمان به سنتگرایی ایدئولوژیک تعبیر شده است. پارادوکسی که گفتمان دوم به آن مبتلا است، نگاه کردن از دریچه تجدد به سنت است.
طرفداران گفتمان سوم قائلاند که تجدد از نقد سنت میگذرد و عقبماندگیها را باید در سنت جستوجو کرد. تجددگرایان اسلامی برای نقد سنت، از روششناسی پستمدرن و هرمنوتیک بهره فراوان میگیرند، هرچند مدعی حفظ هویت انسانی مسلمانان هستند. طرفداران گفتمان سوم قائلاند که تجددگرایی اسلام، گرفتار یک دوگانگی است: از یک طرف خواستار عدم گسستگی با گذشته و از طرف دیگر، رویارویی با غرب و پیشرفتهای آنها را خواستار است.
تجددگرایی اسلامی بین اسلام و سنت، فاصله و جدایی میاندازد. اگر سنت یک گفتمان باشد، از اسلام و نصوص دینی جدا میشود و یا از هرمنوتیک برای نقد و بررسی پیشفرضهای عالمان و مسلمانانی استفاده میشود که نصوص دینی را در تاریخ قرائت کردهاند. از نظر نویسنده تجددگرایی اسلامی کوشش ارزندهای برای رفع معضلات جامعه اسلامی و پاسخی برای پرسش دیرین این سرزمین (سنت و تجدد) است.
مسئله تجددگرایی اسلامی از دغدغههای اصلی 150 سال اخیر مردم ایران است و این مقاله رویکردی جهت حل این مسئله میباشد. رویارویی ایرانیان با غرب، پرسشهایی را در اذهانشان ایجاد کرد و برخی از شکستها، از جمله عقب ماندن در عرصههایی، حالت تقلید را در آنها برانگیخت. نویسنده، زندگی و تفکر گذشته را سنت و رویکرد جدید را تجدد معرفی مینماید و برای پیشرفت باید سنت را ترک نمود. گفتههای بالا، گفتمان اولی است که در آن هویت ایرانی مورد بیمهری واقع و همه فکر و تاریخ این سرزمین به دیده تحقیر نگریسته شد. بعد از شکست آن، فکری ضد خودش تولید شد که از آن تعبیر به گفتمان دوم شده است و در آن، تکریم غرب، در تمامی ابعاد، تقبیح و پناه بردن به سنت، ارزش گذاشته شده است. از این گفتمان به سنتگرایی ایدئولوژیک تعبیر شده است. پارادوکسی که گفتمان دوم به آن مبتلا است، نگاه کردن از دریچه تجدد به سنت است.
طرفداران گفتمان سوم قائلاند که تجدد از نقد سنت میگذرد و عقبماندگیها را باید در سنت جستوجو کرد. تجددگرایان اسلامی برای نقد سنت، از روششناسی پستمدرن و هرمنوتیک بهره فراوان میگیرند، هرچند مدعی حفظ هویت انسانی مسلمانان هستند. طرفداران گفتمان سوم قائلاند که تجددگرایی اسلام، گرفتار یک دوگانگی است: از یک طرف خواستار عدم گسستگی با گذشته و از طرف دیگر، رویارویی با غرب و پیشرفتهای آنها را خواستار است.
تجددگرایی اسلامی بین اسلام و سنت، فاصله و جدایی میاندازد. اگر سنت یک گفتمان باشد، از اسلام و نصوص دینی جدا میشود و یا از هرمنوتیک برای نقد و بررسی پیشفرضهای عالمان و مسلمانانی استفاده میشود که نصوص دینی را در تاریخ قرائت کردهاند. از نظر نویسنده تجددگرایی اسلامی کوشش ارزندهای برای رفع معضلات جامعه اسلامی و پاسخی برای پرسش دیرین این سرزمین (سنت و تجدد) است.