پلورالیسم
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
شرق، 15/8/82
آقای برلین با نفی نسبیگرایی و قبول تکثر در فرهنگها و آرا و عقاید، به معتقد بودن خود به تفاوت ارزشها اشاره میکند؛ البته به آنهایی که دارای عینیت میباشند نه هر آنچه که در تخیل آدمی موجود است. به همین دلیل است که تکثرگرایی با نسبیگرایی متفاوت است. زیرا بر اساس تکثرگرایی، ارزشهایی چندگانه امری عینی و بخشی از ماهیت انسان هستند؛ برخلاف ابداعات خودسرانه که تصورات ذهنی انسان میباشد. در ادامه میگوید: هنگامی تکثرگرایی به عنوان یک دیدگاه معتبر مطرح میشود که تسامح و آزاداندیشی شکل بگیرد؛ برخلاف آنچه در یکتاگرایی یا نسبیگرایی وجود دارد که در برخورد ارزشها چهره خوشآیندی از آنها نمیتوان دید.
ایشان بر این باورند که در گذشته، جان باختن در راه حقیقت ـ نه چیز دیگر ـ ارزش تلقی میشد؛ درحالیکه اگر فردی را شهید مینامیدند و چنین مسلمانی در راه اسلام جان میباختد، موجودی بیچاره، احمق و گمراه محسوب میشد که برای هیچ و پوچ جان خود را فدا کرده است. در نظر کاتولیکها، پروتستانها، یهودیان و کافران نیز چنین است و صداقت در عقاید، هیچ تأثیری در قضاوت درباره آنها نداشت.
در پلورالیسم دو بحث تکثرگرایی و وحدتگرایی مهم است. بر اساس «وحدتگرایی، تنها یک ساختار حقیقی در جهان وجود دارد و همه چیزهای حقیقی، در نهایت باید در این ساختار جای گیرند. اصولگرایی عنوان است که پوپر بر وحدتگرایی نهاده است(1) و آن را منشأ همه شرها میداند؛ به تعبیری، «حکم راندن افراد آگاه بر دیگران» و مصداق این نظریه را حکام فیلسوف افلاطونی میداند. اساسا ایشان مخالف وحدتگرایی است و میگوید: «تا کنون هیچ دلیل یا حتی استدلال بهتری در تأیید استبداد «نامحدود نخبهای» که اکثریت را از آزادیهای اولیهشان محروم میکند، ارائه نشده است. ریشه هر افراطیگری در وحدتگرایی نهفته است و برخی آن را تعصب و بعضی دیگر وحدتگرایی افسارگسیخته مینامند».
آقای برلین با نفی نسبیگرایی و قبول تکثر در فرهنگها و آرا و عقاید، به معتقد بودن خود به تفاوت ارزشها اشاره میکند؛ البته به آنهایی که دارای عینیت میباشند نه هر آنچه که در تخیل آدمی موجود است. به همین دلیل است که تکثرگرایی با نسبیگرایی متفاوت است. زیرا بر اساس تکثرگرایی، ارزشهایی چندگانه امری عینی و بخشی از ماهیت انسان هستند؛ برخلاف ابداعات خودسرانه که تصورات ذهنی انسان میباشد. در ادامه میگوید: هنگامی تکثرگرایی به عنوان یک دیدگاه معتبر مطرح میشود که تسامح و آزاداندیشی شکل بگیرد؛ برخلاف آنچه در یکتاگرایی یا نسبیگرایی وجود دارد که در برخورد ارزشها چهره خوشآیندی از آنها نمیتوان دید.
ایشان بر این باورند که در گذشته، جان باختن در راه حقیقت ـ نه چیز دیگر ـ ارزش تلقی میشد؛ درحالیکه اگر فردی را شهید مینامیدند و چنین مسلمانی در راه اسلام جان میباختد، موجودی بیچاره، احمق و گمراه محسوب میشد که برای هیچ و پوچ جان خود را فدا کرده است. در نظر کاتولیکها، پروتستانها، یهودیان و کافران نیز چنین است و صداقت در عقاید، هیچ تأثیری در قضاوت درباره آنها نداشت.
در پلورالیسم دو بحث تکثرگرایی و وحدتگرایی مهم است. بر اساس «وحدتگرایی، تنها یک ساختار حقیقی در جهان وجود دارد و همه چیزهای حقیقی، در نهایت باید در این ساختار جای گیرند. اصولگرایی عنوان است که پوپر بر وحدتگرایی نهاده است(1) و آن را منشأ همه شرها میداند؛ به تعبیری، «حکم راندن افراد آگاه بر دیگران» و مصداق این نظریه را حکام فیلسوف افلاطونی میداند. اساسا ایشان مخالف وحدتگرایی است و میگوید: «تا کنون هیچ دلیل یا حتی استدلال بهتری در تأیید استبداد «نامحدود نخبهای» که اکثریت را از آزادیهای اولیهشان محروم میکند، ارائه نشده است. ریشه هر افراطیگری در وحدتگرایی نهفته است و برخی آن را تعصب و بعضی دیگر وحدتگرایی افسارگسیخته مینامند».