اسلام سیاسی، ماورای تهدید سبز
حوزههای تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
مردمسالاری ،5/9/81
متن اصلی این مقاله، در مجله تاریخ معاصر به چاپ رسیده است. به عقیده نویسنده، جهان غرب تصور صحیحی از جهان اسلام و اسلام سیاسی ندارد و همین امر موجب تصمیمهای اشتباهی شده است که از آن جمله میتوان به سرکوبی گروههای اسلامی، به رسمیت شناختن حکومتهای دیکتاتوری در کشورهای اسلامی و نادیده گرفتن نقض آشکار حقوق بشر توسط این حکومتها اشاره کرد. نویسنده مسلمانان را در تفسیرهایشان از اسلام متفاوت میداند و معتقد است بیشتر مسلمانان، اسلام را دین صلح و آرامش و عدالت اجتماعی در سایه رعایت قوانین خداوند میدانند. بنابراین جهان غرب نباید باورها و اعمال زشت اقلیتی محدود را به اسلام و اصولگرایی اسلامی نسبت دهد.
در این مقاله، بهطور تلویحی به واقعی نبودن دموکراسیخواهی آمریکا و غرب اشاره شده و آمده است: «برای رهبران غرب، دموکراسی در خاورمیانه به معنای تبدیل کشورهای قدیمی و دوست به کشورهای مستقل و غیرقابلپیشبینی است که نگرانیهای غرب را از اینکه نتواند به منابع نفتی دسترسی داشته باشد، بیشتر میکند. بنابراین از نظر غربیها ثبات خاورمیانه غالبا به صورت حفظ وضعیت موجود مورد نظر قرار میگیرد». درجای دیگری از مقاله آمده است: سکوت آمریکا و کشورهای غربی و حمایتهای سیاسی و اقتصادیشان از حکومتهای دیکتاتورِ دست نشانده در کشورهای اسلامی، همدستی در جرم، و علامتی از خطمشی دوگانه آنها در نهادینه کردن دموکراسی است، و این به خشونتهای سیاسی منجر میشود.
در پایان، نویسنده با هشدار به حمایتهای ناقص و غیرواقعی از دموکراسی مینویسد: «حمایت از دموکراسی و حقوق بشر زمانی مؤثرتر است که در سراسر دنیا به صورت یکسانی بهکار رود، و برخورد با حوادث اسلامی به صورت مجزا و
متن اصلی این مقاله، در مجله تاریخ معاصر به چاپ رسیده است. به عقیده نویسنده، جهان غرب تصور صحیحی از جهان اسلام و اسلام سیاسی ندارد و همین امر موجب تصمیمهای اشتباهی شده است که از آن جمله میتوان به سرکوبی گروههای اسلامی، به رسمیت شناختن حکومتهای دیکتاتوری در کشورهای اسلامی و نادیده گرفتن نقض آشکار حقوق بشر توسط این حکومتها اشاره کرد. نویسنده مسلمانان را در تفسیرهایشان از اسلام متفاوت میداند و معتقد است بیشتر مسلمانان، اسلام را دین صلح و آرامش و عدالت اجتماعی در سایه رعایت قوانین خداوند میدانند. بنابراین جهان غرب نباید باورها و اعمال زشت اقلیتی محدود را به اسلام و اصولگرایی اسلامی نسبت دهد.
در این مقاله، بهطور تلویحی به واقعی نبودن دموکراسیخواهی آمریکا و غرب اشاره شده و آمده است: «برای رهبران غرب، دموکراسی در خاورمیانه به معنای تبدیل کشورهای قدیمی و دوست به کشورهای مستقل و غیرقابلپیشبینی است که نگرانیهای غرب را از اینکه نتواند به منابع نفتی دسترسی داشته باشد، بیشتر میکند. بنابراین از نظر غربیها ثبات خاورمیانه غالبا به صورت حفظ وضعیت موجود مورد نظر قرار میگیرد». درجای دیگری از مقاله آمده است: سکوت آمریکا و کشورهای غربی و حمایتهای سیاسی و اقتصادیشان از حکومتهای دیکتاتورِ دست نشانده در کشورهای اسلامی، همدستی در جرم، و علامتی از خطمشی دوگانه آنها در نهادینه کردن دموکراسی است، و این به خشونتهای سیاسی منجر میشود.
در پایان، نویسنده با هشدار به حمایتهای ناقص و غیرواقعی از دموکراسی مینویسد: «حمایت از دموکراسی و حقوق بشر زمانی مؤثرتر است که در سراسر دنیا به صورت یکسانی بهکار رود، و برخورد با حوادث اسلامی به صورت مجزا و