آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

هدف: مطالعات صورت گرفته در زمینه مالی رفتاری و ریزساختارهای بازار، نشان می دهد که میان احساسات سرمایه گذار و نقدشوندگی بازار ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. هدف این مقاله، بررسی تأثیر شاخص جامع احساسات سرمایه گذار بر نقدشوندگی سهام و نوسان های آن و همچنین، بررسی تقارن یا عدم تقارن اخبار (شوک های) مثبت و منفی در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: ادبیات نقدشوندگی مجموعه وسیعی از شاخص های نقدشوندگی را پیشنهاد می کند که برای اندازه گیری ویژگی ها و ابعاد مختلف نقدینگی ارائه می شود. بنابراین، در این پژوهش از چهار معیار نقدشوندگی برای دریافت ابعاد مختلف نقدشوندگی استفاده شده است که عبارت اند از: هزینه های معاملاتی، اندازه گیری بر مبنای حجم (فعالیت های معاملاتی) و ویژگی های تأثیر قیمت. در این راستا، دو معیار گردش معاملات و حجم معاملات، به بُعد هزینه های معاملاتی؛ معیار عدم نقدشوندگی آمیهود، به بُعد اندازه گیری بر مبنای حجم (فعالیت های معاملاتی) و معیار شکاف قیمتی، به ویژگی تأثیر قیمت مرتبط هستند. احساسات سرمایه گذاران با استفاده از 9 معیار غیرمستقیم سنجش احساسات سرمایه گذاری اندازه گیری شده و به کمک روش تحلیل مؤلفه اساسی، شاخص جامع احساسات تشکیل شده است. برای بررسی تقارن این تأثیر، از مدل GARCH و برای بررسی عدم تقارن از مدل های E-GARCH و T-GARCH استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که دو معیار گردش معاملات و حجم معاملات با احساسات سرمایه گذاران ارتباط ضعیفی دارد و عدم نقدشوندگی آمیهود از احساسات سرمایه گذاران بیشترین تأثیر را می پذیرد. همچنین، نتایج از نامتقارن بودن تأثیر شوک ها حکایت می کند؛ به گونه ای که شوک های مثبت نسبت به شوک های منفی تأثیر بیشتری دارد. از آنجا که شوک های مثبت در بازار باعث کاهش تلاطم های بازار می شود، می توان با ایجاد احساسات خوش بینانه (مثبت)، نقدشوندگی در بازار را افزایش و تلاطم های نقدشوندگی بازار را کاهش داد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه معیار عدم نقدشوندگی آمیهود، از احساسات سرمایه گذاران بیشترین تأثیر را می پذیرد، سیاست گذاران با کنترل احساسات سرمایه گذاران می توانند نقدشوندگی بازار را افزایش و نوسان قیمتی را کاهش دهند.

تبلیغات