آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۵

چکیده

مسائل و کنش های اجتماعی در آثار محمود دولت آبادی جایگاه بسیار پررنگی دارند. «مرد» داستان کوتاهی است که از جمله آثار رئالیستی او به شمار می آید و دارای توصیفاتی دقیق از فضا، شخصیت ها و عناصر متعدد داستان است. در این پژوهش پرسش اصلی این است که چگونه در این داستان زبان مسئله هویت شکل نگرفته را بازتاب گفتمانی می دهد؟ چگونه زبان می تواند نظام روابط زنانه و مردانه را از طریق اجراگری به چالش بکشد؟ و اینکه کارکرد فرهنگی هویت در این روایت چیست؟ هدف از نگارش این مقاله تحلیل گفتمانی و بررسی اجراگری در شکل گیری و فهم پذیری هویت شخصیت اصلی و قهرمان این داستان به نام «ذولقدر» است. قهرمانی که دوره کودکی خود را پشت سر گذاشته و اکنون که در آستانه ورود به نوجوانی است، زندگی او دچار فراز و نشیبی ناگهانی می شود. او در غیاب پدر تلاش می کند که نقش پدر خانواده را بر عهده بگیرد و با بازتاب هویتی تقلیدی، مسئولیتی را که والدینش از تقبل آن سر باز زده اند، به تنهایی به دوش بکشد. ذولقدر با تقلید از گفتمان، رفتارها و اجراگری های پدرش به منزله یک الگوی فرهنگی، هویت جنسیتی جدید خود را بازتولید می کند.

تبلیغات