این مقاله کندوکاوی است در زمینه تأثیرات ایدئولوژی، به عنوان یکی از اجزای فرهنگ استراتژیک، بر نحوه استفاده دولت ها از قوه قهریه. در این چارچوب، این مقاله به بررسی اثر تشیع بر نحوه استفاده ایران از زور برای دفاع از خود می پردازد. این نوشتار در پی آن است که نشان دهد اثر تشیع بر فرهنگ استراتژیک ایران گسترده بوده است، زیرا به دیدگاه های ایران در مورد روابط بین الملل و نیز چگونگی روابط ایران با دنیای خارج شکل بخشیده است. تشیع همچنین سبب شده است که ایران سیاست خارجی تجدیدنظرطلبانه ای را دنبال کند. این رویکرد در سیاست خارجی موجب شده است که ایران دوستان معدودی در عرصه بین المللی داشته باشد و در نتیجه مجبور شود تا حد ممکن بر توانایی های خود برای دفاع از قلمرو کشور تکیه کند. اسلام همچنین موجب شده است که ایران بازدارندگی را به عنوان راهبرد نظامی خود برای دفاع از کشور برگزیند. این راهبرد نظامی کاربرد زور برای نیل به اهداف مادی را رد می کند و استفاده از قوه قهریه را تنها زمانی مجاز می شمارد که کشور با حمله روبه رو شده یا امنیت امت اسلام با خطر مواجه شود؛ اما به ایران اجازه می دهد که در صورت قریب الوقوع بودن تجاوز خارجی دست به حملات پیشگیرانه بزند و نیز در صورت حمله دشمن جنگ را به داخل خاک مهاجم بکشاند. اسلام همچنین سبب شده است که ایران ایمان و روحیه را عامل اصلی قدرت نظامی تلقی کند و نه کثرت نفرات و فناوری را؛ زیرا از نظر رهبری کشور، پیروزی در جنگ هدیه ای الهی است که خداوند آن را نصیب لشکر اسلام می کند.