مطالب
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
جنسیت و زبان قرآن
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۸ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
همانگونه که در مقاله مطالعات جنسیتی زبان مندرج در شماره 31 نشریه حوراء ذکر شد فمینیستها به بررسی زبانشناختی کتاب مقدس روی آوردند. این بررسی درباره کتب ادیان مختلف انجام گرفت. در مورد قرآن نیز بررسیهای مختلفی انجام شده است. در این نوشتار ضمن ارائه ادله فمینیستها در خصوص فرودستی زنان در زبان قرآن قواعد مربوط به زبان قرآن که پاسخ به ادعای فمینیستهاست ذکر میشود.
جنسیت، مهاجرت و زبان همدلی
رابطة زبان و جنسیت در رمان شب های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل جدیدی که در رمان نیاز به بررسی و پژوهش دارد، رابطة زبان و جنسیت است. در این مقاله، که پژوهشی بینارشته ای است، پژوهندگان قصد دارند با تکیه بر مطالعات زبان شناسی اجتماعی به ویژه نظریة لیکاف رابطة زبان و جنسیت را در رمان شب های تهران بررسی کنند تا از این رهگذر تأثیر جنسیت نویسنده بر زبان رمان و میزان موفقیتش در ایجاد زبانی متناسب با جنسیت شخصیت ها معلوم شود. برای این منظور زبان زنان و مردان رمان براساس متغیرهایی چون کاربرد زبان معیار، جملات آمرانه، قطع کلام، مکالمه های مشارکتی و رقابتی و درنهایت قاطعیت و انقیاد بررسی شد. یافته ها نشان می دهد زبان شخصیت ها تحت تأثیر جنسیت نویسنده است. معیارهای زبان زنانه با فراوانی بیشتری تکرار شده و نویسنده از بسیاری جهت ها توانسته است زبانی متناسب با جنسیت شخصیت ها ایجاد کند. عدم تناسب برخی متغیر ها با معیارهای زبان شناختی، تاحدودی به گرایش های فمینیستی نویسنده مربوط است.
رابطة جنسیت و قطع گفتار: بررسی جامعه شناختی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که در حوزه جامعه شناسی زبان انجام گرفته تلاشی است برای ارزیابی یکی از تفاوتهای رفتار زبانی زنان و مردان در چارچوب نظریه تسلط. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی شاخص تسلط مکالمه ای قطع گفتار بر پایه نظریه تسلط در جامعه فارسی زبان و نیز بررسی عوامل سه گانه مؤثر بر قطع گفتار ( اظهار نظرهای مستقیم، انحراف از موضوع و قیدها و افعال تردید آمیز) می باشد. بر این اساس، شاخص قطع گفتار و شاخص های سه گانه مؤثر بر قطع گفتار در محیط های مختلط و همجنس در نظر گرفته شد وسپس این شاخص ها در چهل مصاحبه ی دو مرحله ای (10 مرد و 10 زن دانشجو در فاصله سنی 18-24 سال) مورد ارزیابی قرار گرفت. نهایتاً زنان و مردان در محیط های مختلف، بر اساس کاربرد قطع گفتار، رفتار متفاوتی از خود نشان دادند و نمود زبانی نگرشِ جنسیت مدار در جامعه امروز فارسی زبان ملموس بود و بر اساس این پژوهش، نوع رابطه هر کدام از شاخص های مؤثر بر قطع گفتار با قطع گفتار تدقیق شد و نهایتاً چارچوب ارائه شده توسط نظریه تسلط در میان فارسی زبانان، ناکارآمد، تشخیص داده شد.
رابطة زبان مادری، جنسیت و سن با سطح تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر انتقادی از بدو خلقت انسان با او همراه بوده است. زمانی که انسان برای ارزشیابی موضوعی به صورت عقلی و منطقی می پردازد، در واقع اولین گام را در جهت تفکر انتقادی برمی دارد. امروزه برای توسعه تفکر انتقادی و اهمیت گنجاندن این مهارت در حیطه علوم، پژوهش های علمی متعددی انجام شده است. از جمله این تحقیقات می توان به مطالعات قبلی که به نتایج متناقضی دست یافته بودند، مانند بابا محمدی و خلیلی (2004) اشاره داشت، آنها دریافتند که دانشجویان سال چهارم نسبت به سال سوم از سطح تفکر انتقادی بالاتری برخودارند، اما در مورد رابطه سن و تفکر انتقادی نافعی و دیگران (2008) دریافتند که هیچ تفاوت معنی داری بین دانشجویان سال اول و سال آخر رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایران در سطح تفکر انتقادی وجود ندارد. این پژوهش در زمینه این تحقیقات انجام شده است. هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه زبان مادری، سن و جنسیت، با سطح تفکر انتقادی دانشجویان انگلیسی زبان است که در دوره کارشناسی ارشد رشته های علوم اسلامی کالج اسلامی لندن مشغول به تحصیل اند. برای نیل به این هدف، سی نفر از دانشجویان، 13دخترو 17 پسر، که سن آنها بین 23 و 54 سال بود، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. زبان مادری 14 نفر از این دانشجویان انگلیسی بود و 16 نفر دیگر در کشورهای انگلیسی زبان تولد و رشد یافته بودند، ولی زبان مادریشان غیر از زبان انگلیسی بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا، فرم ب Califormia Critical Thinking Skills Test from B است. نتایج به دست آمده مشخص کرد که رابطه معنی داری بین زبان مادری و سطح تفکر انتقادی وجود دارد، اما رابطه ای میان سن و جنسیت از یکسو و سطح تفکر انتقادی از سوی دیگر وجود ندارد
رابطه بین نگرش ها، جنسیت، دانشنامه تحصیلی وسابقه تدریس دبیران زبان و فراگیری زبان توسط زبان آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان و جنسیت در رمان ""ذاکرة الجسد"" نوشته احلام مستغانمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان عربی با تحولات نوظهور در جهان عرب، در کنار پیشرفت های جهانی در حوزه ادبیات مدرن، هویتی خودبسنده تر و کارکردی تر نسبت به گذشته یافته است و تلاش نویسندگان بزرگ در اقصی نقاط جهان عرب توانسته است در کنار جریان سازی در حوزه اندیشه و زبان، تأثیرات مستقیمی بر جریانات سیاسی و اجتماعی این کشورها نیز داشته باشد. کشورهای شمال آفریقا، به ویژه الجزایر، به دلیل استعمار طولانی مدت فرانسه (130 سال)، فاصله زیادی با زبان عربی به عنوان شاخص و محور اصلی فرهنگ عربی پیدا کرده اند و اکنون پس از گذشت بیش از نیم قرن از پیروزی جنبش آزادیبخش الجزایر، نویسندگان متعهد آن همچنان تلاش می کنند تا میراث فرهنگ عربی را مطابق با ذائقه و اندیشه امروز شهروند فرهیخته ی آن احیا کنند. نوشتار حاضر با بررسی رابطه زبان و جنسیت در بافت متن و به روش توصیفی تحلیلی، رمان ذاکرة الجسد نوشته احلام مستغانمی، از جمله چهره های جهانی ادبیات داستانی الجزایر را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که نویسنده با ایجاد تقابل میان مفاهیمی نظیر زبان زنانه و مردانه، دغدغه های شخصی و اجتماعی، زندگی در وطن و تبعید و نقش شخصیت ها پیش و پس از انقلاب، با استفاده ی هدفمندانه از زبان و به گونه ای ساختارشکنانه در بعد جنسیت، چهره ای جدید از زن عربی و تعاملش با زبان مسلط مردانه ترسیم کرده است.
ارتباط راهبردهای یادگیری زبان انگلیسی با جنسیت و راهبردهای غالب یادگیری زبان انگلیسی در زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
خویشاوندی و جنسیت در خانواده و بازتاب آن ها در زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش واژگان خویشاوندی در دو زبان فارسی و انگلیسی به منظور یافتن رابطه میان الگوهای فکری، فرهنگی و نمودهای زبانی آن ها مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. پژوهشگران با پیش گرفتن روشی مقایسه ای/ مقابله ای و از طریق بررسی نمودهای زبانی مختلف اعم از فهرست واژگان، هم آیی ها، اصطلاحات و ضرب المثل ها سعی دارند تا زوایای مطالعه نشده رابطه میان زبان، تفکر، فرهنگ و به ویژه تجلی آن ها در حوزه واژگان خویشاوندی را روشن نمایند که بازتاب نوع نگاه به خانواده در فرهنگ هر جامعه است. پس از اشاره به مبانی جامعه شناختی زبانی و زبان شناختی پژوهش، نمونه هایی از داده ها که از طریق توزیع پرسشنامه و مصاحبه تهیه شده اند مورد بحث قرار گرفته و تفاسیر زبانی و فرهنگی مرتبط با هر یک ارائه می گردد. در پایان نیز برآیند تفسیر ارائه شده در قالب نتایجی منسجم در مورد الگوهای فرهنگی مشابه و متفاوت در زبان های فارسی و انگلیسی بیان می شوند. نتایج این پژوهش فرضیه زاهدی (1388) در مورد رابطه میان زبان، تفکر و فرهنگ و کارکرد اصلی زبان را تایید می نماید.
منابع تعاملی مورد استفاده زبان آموزان مبتدی انگلیسی در نگارش نامه: تأثیر جنسیت و زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
219 - 248
حوزه های تخصصی:
وظیفه اصلی زبان، برقراری ارتباط با دیگران است و توجه به این کارکرد زبانی، در کودکان مدرسه ای بسیار اهمیت دارد. در محیط مدرسه ها، از دانش آموزان انتظار می رود که بتوانند نگرش ها، احساسات و عقاید<sup> </sup>خود را بیان کنند تا مفهوم «دیگری» را در نوشتن خود پرورش دهند. پژوهش حاضر به بررسی منابع تعاملی ای که زبان آموزان مبتدی انگلیسی به عنوان زبان خارجه در جریان نگارش نامه به یک دوست به زبان های فارسی (زبان اول) و انگلیسی (زبان خارجه) استفاده می کنند، می پردازد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر زبان و جنسیت زبان آموزان بر طول متن و میزان بهره گیری آن ها از معانی و مفاهیم تعاملی در نامه هایشان است. جامعه آماری پژوهش، مشتمل بر 60 زبان آموز انگلیسی به عنوان زبان خارجه 12 تا 14 سال بوده (30 دختر و 30 پسر) که به طور داوطلبانه در این بررسی شرکت کردند. نامه ها به دو زبان فارسی و انگلیسی با فاصله سه هفته نوشته شدند. متن ها با استفاده از چارچوب زبانی عملکردی سازگانی، معروف به نظریه سنجش از نظر بیان معنایی گفتمان و محتوا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که تولید متن توسط دخترها و پسرها به زبان فارسی بیش تر از تولید متن به زبان انگلیسی بوده است و دخترها بیش تر از پسرها از جنبه های مختلف تولید متن (یعنی تعداد واحدهای ارتباطی و نویسه ها)<sup> </sup> بهره گرفته اند. این یافته ها همچنین نشان می دهد که اطلاعات مربوط به افراد، در هر دو زبان به کار رفته است؛ با این تفاوت که دخترها در نامه های انگلیسی در مورد مدرسه اطلاعات بیش تری نسبت به نامه های فارسی ارائه می کردند.
نقش جنسیت، سن، و مقطع تحصیلی در انگیزه یادگیری زبان فارسی به منزله زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علاقه روزافزون به انجام تحقیقات انگیزشی مرتبط با کلاس درس از سال 1975 تاکنون در حال گسترش است و تاکنون پژوهش های بسیاری برمبنای مدل ها گوناگون انگیزشی صورت گرفته است. در پژوهش حاضر تأثیر متغبرهای جنسیت، سن و مقطع تحصیلی فارسی آموزان بر عوامل انگیزه یادگیری زبان فارسی به منزله زبان دوم موردتحلیل و بررسی قرار گرقت. بدین منظور از «پرسش نامه انگیزه یادگیری زبان فارسی به منزله زبان دوم» برگرفته از پژوهش خالقی زاده و همکاران (1398) استفاده شد، و 300 فارسی آموز (زن و مرد از ملیت ها و مقاطع تحصیلی مختلف) که در بازه سنی 18 تا 50 قرار داشتند، از مراکز آموزش زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) در قزوین، و دانشگاه علوم پزشکی تهران، به پرسش نامه پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که 16 مؤلفه پیشنهادی، تأثیر معنی داری بر انگیزه زبان آموزان داشتند. همچنین مؤلفه های تعیین کننده انگیزه، از نظر رتبه، تأثیر یکسانی بر میزان انگیزه فارسی آموزان ایرانی ندارند. علاوه بر این، نتایج نشان داد زنان و مردان در برخی عوامل انگیزشی با یکدیگر تفاوت دارند. همچنین مشخص شد که گروه های سنی بالاتر نسبت به سنین پایین تر از رفتار انگیزشی بیشتری برخوردار هستند. بین مدرک تحصیلی (سطح تحصیلات) و برخی متغیرهای انگیزشی نیز رابطه معنی داری مشاهده شد.
زنانگیِ نوشتار: دیباچه ای بر روش شناسی نسبت زبان و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«زنانگیِ نوشتار» برساخته ای است که این قلم در گفت وگو با مفهوم «نوشتارِ زنانه» الن سیزو، منتقد فرانسوی پیشنهاد کرده است. این اصطلاح برخلاف نوشتارِ زنانه، از یک شیوه قوام یافته نوشتار سخن نمی گوید، بلکه زمینه ها و کلیت نوعی شیوه نگارش را پیشنهاد می کند که می کوشد خود را به استناد هویت زنانه تعریف کند. براساس اصطلاح «نوشتارِ زنانه» به عنوانِ امرِ مفروضِ نوعی شیوه نگارشِ خاصِ زنان، مقالات متعددی نوشته شده و در نشریات معتبر فارسی زبان چاپ شده است. مقاله حاضر، ضمن ردِّ چنین پیش فرضی، می کوشد نشان دهد که نگاهی دیگر به نسبت زبان و جنسیت، هرگونه الگوی پیشینی را که کاربرد شماری از صورت های آوایی و واژگانی را نمودِ زبانِ زنانه تلقی می کند، با دیدة تردید می نگرد، ضمن آنکه توضیح می دهد که آنچه اصطلاحاً «نوشتار زنانه» نام گرفته، نوعی گزینش زبانی بافت محور است که مستند به پیشینه ای نگارشی و مقتضیات اجتماعی- فرهنگی است و به این اعتبار تعیّن مجموعه ای از مختصات کلان ساختاری و ژرف ساختی به حساب می آید.
رابطه زبان و جنسیت در رمان معاصر فارسی: بررسی شش رمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
543 - 556
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تفاوت های نوشتاری زنان و مردان در رمان های معاصر ایران می پردازد. هدف از این تحقیق، بررسی این مسئله است که آیا عامل جنسیت به بروز تفاوت های نوشتاری در حوزه واژگان و نحو منجر می شود یا خیر؟ در این پژوهش، سه رمان چراغ ها را من خاموش می کنم ، کولی کنار آتش ، و بازی آخر بانو از نویسندگان زن و سه رمان کافه پیانو ، سمفونی مردگان ،و ثریا در اغما از نویسندگان مرد تحلیل و بررسی می شود. رمان های مطالعه شده با مشخصه های زبانی در حوزه واژگان بررسی شده اند و معیار این بررسی دیدگاه های رابین لیکاف (1975) درباره الگوی گفتار زنانه در گفتمان است. بر اساس دیدگاه لیکاف، زنان با مردان به هنگان سخن گفتن یا نوشتن در استفاده از این موارد متفاوت اند: استفاده دقیق از رنگ واژه ها، فرم های مؤدبانه، قیدهای تشدیدکننده، صفات تهی، گفتار غیرمستقیم، پرهیز از رکاکت و دشواژه ها، و تأکید بر تشدیدکننده ها. تحلیل آماریِ هر یک از مشخصه ها نشان داد عملکرد زنان نویسنده فارسی زبان در زمینه استفاده از رنگ واژه ها، تردیدنماها، دشواژه ها، تشدید کننده ها، و تنوع صفات با دیدگاه های لیکاف سازگاری دارد و آن را تأیید می کند.
کاربرد واژگان در رمان شازده احتجاب از منظر زبان و جنسیت
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اساسی در نقد اصالت زن(فمنیسم) و زبان شناسی تفاوت زبان زن و مرد است که در تمام جنبه های زبان قابل مشاهده است. در گذشته بهترین گفتار را آن می دانستند که بیانش مردانه باشد، اما در داستان پردازی معاصر به جنسیت توجهی ویژه می شود. زبان شناسی جنسیت ابعاد مختلفی دارد که آواها، تکواژها، واژه ها، نظام صرفی و نحوی و گفتمانی زبان را شامل می شود. کاربرد این نمودها در زبان زنان و مردان متفاوت است. لذا در مقاله حاضر کوشش شده تفاوت های واژگان به کار رفته در زبان زنان و مردان رمان شازده احتجاب شامل متغیرهایی چون رنگواژه ها، دشواژه ها (رکیک و غیررکیک)، سوگندواژه ها، تشدیدکنند ه ها، تعدیل کننده ها، صفات و واژه های عاطفی، واژه های جنسیتی(صریح و ضمنی) و دایره ی واژگان در مکالمات شخصیت های رمان با توجه به موازین علمی زبان شناسی و گاه روان شناسی نقد و بررسی شود. هوشنگ گلشیری اگر چه در مواردی زبانی متناسب با جنسیت قهرمانان خود خلق کرده، لیکن به دلیل عدم توجه به یافته های علمی زبان شناسان اجتماعی مخصوصاً زبان و جنسیت، در مواردی هم موفق به خلق زبانی متناسب با جنسیت قهرمانان خود نشده است.
تحلیل روایی داستان دختر نارنج و ترنج براساس نظریه زبان و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال دهم بهمن و اسفند ۱۴۰۱ شماره ۴۸
۱۶۱-۱۰۷
افسانه ها و قصه های پریان اولین رویداد مهم اجتماعی شدن در زندگی کودکان است؛ درواقع همه ما انسان ها به گونه ای از این داستان های خیالی تأثیر گرفته ایم. بازتاب این تأثیر در بن مایه های فرهنگ و ادب عامه هر ملتی آشکار است. قصه «نارنج و ترنج» از داستان های شفاهی قدیم عامیانه در ادب پارسی است که در مناطق مختلف به شیوه های متفاوتی روایت شده است. بررسی و تحلیل روایت های مختلف از داستان نارنج و ترنج از منظر زبان و جنسیت، به روش تحلیل محتوا، موضوعی است که در پژوهش حاضر بدان پرداخته خواهد شد. داستان، شرح زندگی پادشاهی است بدون فرزند، که نذری می کند و صاحب پسری می شود. داستان به شرح وقایعی می پردازد که شاهزاده برای رسیدن به دختر نارنج و ترنج پشت سر می گذارد. این پژوهش واژگان روایات مختلف قصه دختر نارنج و ترنج را از منظر زبان و بافت زبانی در انتخاب واژگان و در گام بعد مهندسی معنایی از دیدگاه جنسیتی بررسی و تحلیل می کند. این بررسی با هدف شناخت میزان استفاده از مهندسی معنایی برای انتقال معنا در بافت کلام شکل گرفته است. بنابراین نتیجه چنین خواهد بود که الگوهای هم رخدادی، بسامد و توزیع موارد و حتی ساختارهای نحوی بر واژه ها تأثیر زیادی می گذارد، تا حدی که معنای یک واژه در متن را نمی توان در تعاریف فرهنگ لغت بازیابی کرد.
بررسی تطبیقی زبان و جنسیت در اشعار طاهره صفارزاده و فدوی طوقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
217 - 234
حوزه های تخصصی:
پیشینه مطالعات زبان و جنسیت به دهه هایی از قرن نوزدهم می رسد. هنگامی که در بستر مفاهیم نقد ادبی نو، نخستین جریان ها تحت عنوان "فمینیسم" در غرب شکل گرفت. بر مبنای نظراتی که سبک گفتار و نوشتار زنان و مردان را با یکدیگر متفاوت می داند، زبان می تواند محل بروز و ظهور عناصر جنسیتی واقع شود. بر اساس این آراء، پژوهش های متعددی در بررسی نشانگان جنسیتی زبان در آثار ادبی صورت گرفته است. از آنجایی که شعر زنان یکی از مواضع قابل تامل در بررسی تعامل زبان و جنسیت است، پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی– تحلیلی فراهم آمده، با رویکردی تطبیقی به بررسی شاخص های جنسیتی زبان در دو سطح فکری و زبانی اشعار طاهره صفارزاده و فدوی طوقان پرداخته است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که اولا شاخص های جنسیت چگونه و در چه سطحی در زبان شعری این شاعران بازتاب یافته و دیگر اینکه وجود عوامل مشترک فرامتنی در شعر این دو تا چه حد توانسته برآیند مشابهی در دستاوردهای پژوهش داشته باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل مشترکی چون زنانگی، تاثیرپذیری هر دوی این شاعران از تحولات اجتماعی و سیاسی عصر خود، زیستن در بازه زمانی واحدی از تاریخ معاصر و نیز اثرپذیری شعر آنان از آموزه های ادبی رمانتیسم و رئالیسم، موجب شکل گیری رفتارهای جنسیتی اغلب مشابهی در زبان شعری آنان شده است.
جنسیت و زبان: چگونگی بیان اهمیت در سخنرانی های علمی کلاسی انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی ویژگی های زبانی سخنرانی های علمی کلاسی انگلیسی است که استادان دانشگاه در هر جلسه بکار می برند. به طور خاص، این پژوهش کوشیده چگونگی پررنگ کردن مطالب مهم سخنرانی های کلاسی انگلیسی توسط استادان مرد و زن را بررسی کند. انجام این پژوهش مبتنی بر یک روش پژوهش پیکره محور، ترکیبی از طرح اکتشافی و تجزیه وبررسی کلامی است. برای این هدف، پیکرهء بیس با 160 سخنرانی علمی بررسی شد. نتیجهء بررسی ویژگی های کلامی این سخنرانی ها نشان داد، صرف نظر از جنسیت سخنران، اهمیت مطلب را می-توان با استفاده از پنج روش (1) سازماندهی کلام، (2) وضعیت مطلب، (3) پوشش موضوع، (4) ارتباط با امتحان و (5) هم کنش با مخاطب بیان کرد. افزون بر این، نتایج نشان داد، بیان اهمیت به بایستگی آشکارا و با استفاده از صفات و قیود ارزیابی انجام نمی شوند. همچنین، مشخص شد جهت گیری نشانگر به متن، ارائه کننده و هم کنشی تا حد زیادی به نوع نشانگر بستگی دارد. افزون بر این، یافته ها حاکی از این است که استادان زن بیشتر از استادان مرد به هم کنش با مخاطب گرایش دارند.
خلاقیت و نوگرایی در جنسیت زدایی از زبان های محاوره ای و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
389 - 404
حوزه های تخصصی:
زبان از عناصر مهم در شکل گیری هویت فرهنگی و انتقال فرهنگ افراد است. در کنار آن، جنسیت در مفهوم تلفیقی آن شامل عناصر زیست شناختی، روان شناختی، فرهنگی و اجتماعی است. در نتیجه، زبان و هویت یابی جنسیتی رابطه ای پیچیده دارند. در این زمینه، بررسی بنیادهای زبانی از نگاه اندیشمندان انسان شناسی و فمنیسم، یافتن مصادیق تبعیض آمیز جنسیتی و بررسی نظام زبانی درون هر فرهنگ، از شاخه های مهم مطالعات فرهنگی به شمار می آیند. با این فرض که جامعه می تواند از رهگذار زبان، به افراد هویت خاص جنسیتی فرودَست یا فرادَست بخشد، تلاش نوشتار حاضر بر این بوده تا با بررسی داده های کتابخانه ای و تحلیل این داده ها با رویکرد معناکاوانه، توصیفی و انتقادی، به جنسیت زدایی از زبان فارسی و عرفانی به منزله نوآوری فرهنگی بپردازد. برای این مقصود، امکان خوانش های جدید با رویکرد انتقادی و نوگرایانه ملاک عمل قرار گرفته است. نکته آن است که در زمینه برنامه ریزی برای جنسیت زدایی از زبان فارسی، پژوهش ها و آسیب شناسی های نظام مند کمتر انجام شده است و ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ از ﮐﻠﯿﺸﻪ ﻫﺎی زبانی، در زبان رایج و زبان عرفانی، ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺟﺪﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻘﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﻧﺪ، ﻣﺮﺗﺒﺎً ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺑﺎﺯﺗﻮﻟﯿﺪند.
سلطه و عصیان در زبان فروغ فرخزاد (خوانش شعر فروغ بر اساس رویکردهای سه گانه زبان و جنسیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه به عنوان تفاوت در زبان میان دو جنس شناخته شده در سه رویکرد کمبود، تسلّط و تفاوت طبقه بندی می شود. امروزه رویکرد چهارمی در حال شکل گیری است که جنسیت در زبان را پدیده ای سیّال می داند و با به کارگیری آن می توان فرضیه های متفاوت تفکیک زبانی را در یک اثر هم زمان بررسید. در این مقاله سعی بر آن بوده با در نظر گرفتن دسته ای از نشانه های کمبود و تسلّط در زبان که از خلال آرای اندیشمندان این حوزه استخراج شده است، زبان شعری فروغ فرخزاد در پنج مجموعه شعرش بررسی و بر اساس بسامد استفاده از ویژگی های هر کدام از این رویکردها، فضای غالب شعر او مشخّص شود. زبان فروغ فرخزاد در چهار اثر او پیوسته در حال تغییر است. شعر او را نمی توان کاملاً منفعل و تحت نفوذ جهان مردانه دانست. از طرفی آثار سیطرة تاریخی قدرت مردانه بر ذهن و زبان او و درنتیجه بر چهرة شعرش نیز انکارناپذیر می نماید. از این رو، با توسّل به رویکرد پویا می توان تغییرات زبان او را مورد مداقه قرار داد. بررسی های صورت گرفته نشان داد دو دفتر آغازین او درصد قابل ملاحظه ای از نشانه های کمبود زبانی را بازتاب می دهد و مجموعه عصیان نقطه عطف چرخش شاعر به سمت زبانی متفاوت و غنی تر است. تولّدی دیگر نشانه هایی از تأثیر شاعر از تسلّط زبان مردانه را بروز می دهد و مجموعه آخر او به سمت نمایش کمتر جنسیت شاعر پیش رفته است.