مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : . بهره وری به عنوان یکی از شاخص های عملکرد مدیریتی است و هدف از انجام این پژوهش، ارائه مدل ساختاری تفسیری سازمان بهره ور با رویکرد توانمندسازی کارکنان در سازمان های آموزشی و پژوهشی (مورد مطالعه: آموزش و پرورش استان فارس) بود.
روش شناسی پژوهش : این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است و داده ها به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کیفی و کمی) جمع آوری شد. جامعه آماری در بخش کیفی 21 نفر از خبرگان آموزش و پرورش استان فارس بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی مدیران، کارشناسان و معلمان آموزش و پرورش بودند که ابتدا با روش تصادفی طبقه ای سپس 384 نفر به صورت غیرتصادفی در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته و فرم خودتعاملی ساختاری بود. روایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید دانشگاه و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (86/0=α). برای ساختاردهی مؤلفه ها از مدل ساختاری تفسیری استفاده شد.
یافته ها : براساس یافته ها 74 شاخص در قالب 18 مؤلفه بر بهره وری آموزش و پرورش استان فارس اثرگذار است و مؤلفه ها در شش سطح ساختاردهی شدند. مؤلفه های آموزش و تربیت کارکنان، عوامل ساختاری، توانمندسازی کارکنان و مدیریت دانش سازمانی در سطح ششم (سطح زیربنایی) قرار گرفتند.
بحث و نتیجه گیری: فراهم آوری زمینه و فرصت رشد و شکوفایی معلمان، تمرکز زدایی و مشوق های سازمانی توانمندسازی کارکنان را تسهیل می کند و آموزش و پرورش فارس به سمت سازمانی بهره ور سوق داده خواهد شد.
شناخت عوامل اثربخش آموزش مجازی سامانه شاد (شبکه آموزشی دانش آموزان) بر عملکرد دانش آموزان در دوران کرونا
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: ضعف در بسترهای آموزش مجازی و بهره مندی از شبکه های آموزشی همچون شبکه ی شاد در کنار برخی از عوامل دیگر نقش موثری را در کاهش کیفیت آموزشی در دوران پاندمی کرونا به همراه داشت. لذا هدف این مطالعه شناخت وضعیت و ارزیابی عملکرد سامانه شاد بر دانش آموزان شهرستان قروه در استان کردستان است.
روش شناسی پژوهش : روش این پژوهش، کیفی و برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساخت یافته با دانش آموزان و معلمانی استفاده شده که بیش از دو سال تجربه ی استفاده از این سامانه را داشتند. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و طی آن با 8 معلم، 17 دانش آموز در شهر و روستاهای منطقه ی هدف مصاحبه شد. روایی پژوهش در هم فکری با متخصصات مربوطه و پایایی نیز با استفاده از روش بازآزمایی به دست آمد.
یافته ها: نتایج مصاحبه ها حاکی 41 مقوله محوری ذیل 11 مقوله کلیدی به شرح ذیل بود: ضعف زیرساخت اینترنت و نداشتن گوشی هوشمند، کاهش کار گروهی و تعاملات اجتماعی، اُفت تحصیلی دانش آموزان، تغییر در نگرش آموزشی-پژوهشی، تنزل نظارت دبیران و عدم ارزشیابی دقیق دانش آموزان، کاهش اعتماد و همبستگی اجتماعی، ایجاد آسیب های جسمی-روحی-رفتاری، افزایش خلاقیت و مهارت، ضعف فرهنگ سازی مناسب در بهره مندی فضای مجازی، تقویت خوداتکایی و افزایش حس مسئولیت پذیری و نقش مکمل مانند شبکه ی شاد.
بحث و نتیجه گیری: آشنایی و آگاهی و البته حضور در فضای مجازی به ویژه برای امر آموزش در جهان جهانی شده ی معاصر موضوعی حیاتی است. این حضور اما بدون ایجاد بسترهای نرم افزاری و سخت افزاری و عدم توجه به بسط پیش آگاهی ها و دانش زمینه ای دراین خصوص، بدون شک به تنزل کیفیت آموزش و تربیت دانش آموزان و دانشجویانی که مدارکی با معدل های بالا، اما بدون محتوای کیفی علمی دریافت می کنند، منجر می شود.
تأثیر خودکارآمدی و اشتیاق معلمان بر تغییرات در کیفیت تدریس ادراک شده توسط دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : تغییرات در کیفیت تدریس ادراک شده با سطوح بالایی از اختلالات و در نتیجه با کاهش مدیریت کلاس درس توسط دانش آموز همراه است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تأثیر خودکارآمدی و اشتیاق معلمان بر تغییرات در کیفیت تدریس ادراک شده توسط دانش آموزان می باشد.
روش شناسی پژوهش : این پژوهش از نوع کاربردی، همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری معلمان و دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان تنکابن (297نفر معلم و 4001 نفر دانش آموز) بوده که از این تعداد،تعداد 165 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری معلمان و تعداد 355 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه آماری دانش آموزان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد اشتیاق معلمان لازاریدس و همکاران (2019)، خودکارآمدی معلمان پرتوریوس و همکاران (2017) و تغییر در تدریس آلدروپ و همکاران (2018) بود. روایی ابزار تحقیق نیز بوسیله روایی صوری،محتوا و تحلیلی عاملی تأییدی تایید شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی و به روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS26 و Smart pls3 استفاده شد.
یافته ها : خودکارآمدی و اشتیاق معلم بر تمامی مؤلفه های کیفیت تدریس (تغییر در حمایت عاطفی، تغییر در مدیریت کلاس و تغییر در وضوح آموزشی) تأثیر مثبت دارند. همچنین خودکارآمدی با ضریب مسیر (629/0) و اشتیاق معلم با ضریب مسیر (256/0) تأثیر مثبتی بر تغییر کیفیت تدریس ادراک شده دانش آموزان دارد.
بحث و نتیجه گیری: خودکارآمدی معلم بیشترین اثرگذاری را بر تغییر در کیفیت تدریس ادراک شده دانش آموزان دارد و باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
تأثیر راهبردهای شناختی و فراشناختی بر خودپنداره و اهمال کاری دانش آموزان مقطع متوسطه اول
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف بررسی تأثیر راهبردهای شناختی و فراشناختی بر خودپنداره و اهمال کاری دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر شیراز انجام شد. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، برای هر دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول (پایه نهم) ناحیه 1 شیراز در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد آن ها با رجوع به اداره آموزش و پرورش شهر شیراز حدود 1850 نفر برآورد شده است. 60 نفر از دانش آموزان مورد مطالعه، به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم و خودپنداره چن و تامپسون بوده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان و اهل فن و پایایی با روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس یک متغیری و چند متغیری) استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش حاکی از آن بود که استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی، 4/13 درصد واریانس خودپنداره و 9/21 درصد واریانس اهمال کاری دانش آموزان را تبیین می کند. همچنین استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی بر میزان ابعاد خودپنداره (عمومی، آموزشگاهی و غیرآموزشگاهی) و ابعاد اهمال کاری (آماده شدن برای امتحانات، آماده کردن تکالیف و آماده شدن برای پژوهش) تأثیر معنی دار دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دانش آموزانی که از راهبردهای شناختی و فراشناختی استفاده کرده اند، از لحاظ خودپنداره و اهمال کاری وضع بهتری نسبت به سایر دانش آموزان داشتند.
بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش و استفاده از برنامه های کاربردی واقعیت افزوده در آموزش در چارچوب همه گیری کووید-19
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : واقعیت افزوده و واقعیت مجازی به عنوان فناوری های هوشمند و دیجیتالی در نظر گرفته می شوند که تأثیر خود را در بسیاری از صنایع و محیط ها بر جای گذاشته اند. از سوی دیگر، همه گیری کووید 19 یک سری مسائل و چالش ها را برای آموزش گردشگری ایجاد می کند. آموزش از طریق واقعیت افزوده و واقعیت مجازی اهمیت زیادی پیدا کرده است. صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین صنایع خدماتی، رقابت تنگاتنگی را درمقایسه با سایرصنایع وخدمات در جهان تجربه می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش و استفاده از برنامه های کاربردی واقعیت افزوده و واقعیت مجازی در آموزش گردشگری در چارچوب همه گیری کووید-19 انجام گردید.
روش شناسی پژوهش : روش تحقیق این مطالعه کمی و توع تحلیل داده ها استفاده از معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش هم خبرگان آموزش در حوزه واقعیت افزوده می باشند. ایده اولیه این پژوهش و ابعاد و گوی های آن از مدل تحقیق بارتا (2023) گرفته شده که تغیرات و نوآوری در مدل مذکور انجام شده است. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه محقق ساخته با منابع معتبر است. مدل مفهومی نهایی طراحی شده، با استفاده از معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS برآورد شد.
یافته ها : بر اساس نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، سودمندی، سهولت، انگیزه لذت، ارزش درک شده قیمت و کیفیت درک شده به ترتیب به مقدار 560/0، 485/0، 303/0، 677/0 و 444/0 بر نگرش استفاده از برنامه های کاربردی واقعیت افزوده و واقعیت مجازی در آموزش گردشگری تاثیرگذار هستند.
بحث و نتیجه گیری: بنابراین، ارزش درک شده قیمت نسبت به سایر عوامل شناسایی شده تاثیر بیش تری بر نگرش و پذیرش استفاده از برنامه های کاربردی واقعیت افزوده و واقعیت مجازی در آموزش گردشگری در دوران کووید-19 دارد.
ارزیابی عملکرد مدیریت دولتی و غیردولتی جهادی در اجرای سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : عرصه تعلیم و تربیت از مهم ترین زیرساخت های تعالی همه جانبه کشور و ساختار بنیادین برای ارتقای سرمایه انسانی شایسته در حوزه های مختلف است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد مدیریت دولتی و غیردولتی جهادی در اجرای تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی انجام شده است.
روش شناسی پژوهش : از نظر روش و بازه زمانی گردآوری اطلاعات، پیمایشی – مقطعی است. جامعه آماری، مدیران دولتی و غیردولتی آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی به ترتیب شامل 4690 و 1217 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای شامل 360 نفر تصادفی انتخاب شد. از پرسشنامه محقق ساخته بهره گیری شد. روایی به روش تحلیل عاملی تاییدی ارزیابی شد و پایایی آن پس باروش آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزار spss تایید گردید.
یافته ها : میانگین عملکرد مطلوب مدیریت دولتی و غیر دولتی جهادی به ترتیب مرتبط با متغیرهای رشد و تعالی اسلامی – ایرانی، تربیت انسان مکتبی - مردمی (اجتماعی)، ارتقای مشارکت اجتماعی - خانواده در تحول نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی، نهادینه سازی مدیریت اسلامی – ایرانی، ارتقای عدالت آموزشی – تربیتی، ارتقای بهره وری نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی، نیل به جایگاه نخست تعلیم و تربیت در منطقه و جهان اسلام و سطح جهانی، تحول نظام برنامه ریزی آموزشی و اداری - مالی، است.
بحث و نتیجه گیری: کلیه فرضیه ها تائید شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که عملکرد مدیریت دولتی و غیردولتی جهادی در اجرای سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش مطلوب می باشد.
تاثیر روش تدریس یادگیری در حد تسلط بر عملکرد تحصیلی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری در حد تسلط بر عملکرد تحصیلی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بوده است.
روش شناسی پژوهش : روش پژوهش شبه تجربی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر مرودشت بود. برای تعیین حجم نمونه تعداد ۱۲۰ نفر از دانش آموزان به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و در دو گروه آزمایش (60 نفر) و کنترل (۶۰ نفر) جایگزین شدند. ابزار سنجش در این پژوهش 2 پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس، و عملکرد تحصیلی فام و تیلور بوده است، که روایی محتوایی و صوری آن ها مورد تایید قرار گرفته است و پایایی پرسشنامه انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 85/0 و 79/0 بدست آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی صورت پذیرفت، که در سطح آمار توصیفی؛ فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است.
یافته ها : بین عملکرد تحصیلی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (001/0≥ p ) ، به عبارتی روش تدریس یادگیری در حد تسلط بر عملکرد تحصیلی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر معنی داری دارد. تدریس یادگیری در حد تسلط بر مولفه های عملکرد تحصیلی اثر معنادار داشته است. یعنی ۸۰ درصد کل واریانس یا تفاوت های فردی در مولفه خودکارآمدی، ۳۸% مولفه تاثیرات هیجانی، ۷۳% در مولفه برنامه ریزی، ۶۰ درصد در مولفه فقدان کنترل و ۶۷ درصد در مولفه انگیزش به تفاوت بین دو گروه می باشد. روش تدریس یادگیری در حد تسلط بر افزایش انگیزه پیشرفت تحصیلی [(001/0p< ، 896/25= [F اثر معنادار داشته است.
بحث و نتیجه گیری: نتیجه نشان داد روش تدریس یادگیری در حد تسلط بر افزایش عملکرد تحصیلی و انگیزش تحصیلی موثر است. روش تدریس یادگیری در حد تسلط بر مولفه های عملکرد تحصیلی موثر است. روش تدریس یادگیری در حد تسلط بر مولفه های انگیزه پیشرفت تحصیلی موثر است.
آزمون تبیین کننده رفتار سیاسی با رفتار منافقانه مبتنی بر معنویت و تفکر استراتژیک معلمان دوره متوسطه
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف :هدف اصلی این پژوهش آزمون تبیین کننده رفتار سیاسی با رفتار منافقانه مبتنی بر معنویت و تفکر استراتژیک در بین معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان ممسنی بود . روش شناسی پژوهش :روش تحقیق ازنظر ماهیت و محتوایی یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان ممسنی به تعداد 284 نفر بود.برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده 165 نفر انتخاب شد.شیوه نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی ساده بود. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رفتارهای منافقانه (دانایی فرد و همکاران؛1392)، پرسشنامه رفتارهای سیاسی دوبرین (1978)، پرسشنامه معنویت هال ادواردز (۱۹۸۶)و پرسشنامه تفکر استراتژیک گلدمن (2005) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. برای انجام این تجزیه و تحلیل ها، نرم افزار آماری SPSS21 و PLS بکار گرفته شد. یافته ها :یافته های این پژوهش نشان داد که بین رفتارهای سیاسی با رفتارهای منافقانه از طریق معنویت در بین معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان ممسنی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین رفتارهای سیاسی با رفتارهای منافقانه از طریق تفکر استراتژیک در بین معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان ممسنی رابطه معناداری وجود دارد. و در نهایت مشخص گردید که الگوی مفهومی رفتارهای سیاسی با رفتارهای منافقانه از طریق معنویت و تفکر استراتژیک در بین معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان ممسنی از برازش مناسبی برخوردار است. بحث و نتیجه گیری: با توجه به مناسب بودن مدل تحقیق حاضر، مناسب است از این مدل برای کارایی و اثربخشی هر چه بیشتر در جامعه هدف استفاده شود و متولیان امر به متغیرهای تحقیق توجه ویژه داشته باشند.