مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش به منظور طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه بر اساس الگوی اکر در سال 1399- 1398 انجام گرفته است. روش شناسی پژوهش : این تحقیق از لحاظ روش، از نوع تحقیقات ترکیبی( کمّی- کیفی) و از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی بوده که در رویکرد کیفی از روش سنتز پژوهی استفاده شده و برای اعتبارسنجی آن از روش توصیفی از نوع پیمایشی با استفاده از روش نسبت روایی محتوایی لاوشه و آزمون یو من ویتنی استفاده گردید. نمونه آماری شامل 20 نفر از دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی و 10 نفر از نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تألیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند. یافته ها : در این تحقیق، ابتدا با در نظر گرفتن الگوی اکر، عناصر برنامه درسی پژوهشگری مشخص و سپس برای پاسخ به سؤالات تحقیق، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاه های دبیران پژوهشگر نمونه و نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخ های مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی مشخص و بر اساس آن الگوی نهایی تدوین شد. سپس الگوی به دست آمده توسط دو گروه دبیران پژوهشگر و نخبگان برنامه درسی مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و دو گروه، اعتبار الگوی به دست آمده را تأیید نمودند.
تحلیل شکاف مبتنی برتأثیر روش های آموزشی موثر بر توسعه پایدار
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی روش های آموزشی مؤثر بر توسعه پایدار و بررسی وضعیت موجود و مطلوب آن انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی، مبتنی بر روش های تحلیل شکاف وضعیت موجود و مطلوب و در گروه مطالعات آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی و کمّی) بود. روش شناسی پژوهش : مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل 10 نفر از صاحبنظران و متخصصان نظام آموزش و پرورش بودند که به صورت هدفمند به روش متوالی از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه آماری در مرحله کمّی شامل ۴۴۰ نفر از مدیران، کارشناسان مسئول و کارشناسان اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 205 نفر محاسبه شد. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای بر حسب پست سازمانی صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی تأییدی، تی همبسته و ویلکاکسون استفاده شد. یافته ها : نتایج بخش کیفی پژوهش نشان داد روش های آموزشی مؤثر بر توسعه پایدار شامل 7 مؤلفه می باشد و اختلاف وضعیت موجود و مطلوب معنادار و زیاد بوده است. بحث و نتیجه گیری: برای حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب توسعه پایدار لازم است نظام آموزش و پرورش اهمیت ویژه ای نسبت به روش های آموزشی مؤثر بر توسعه پایدار داشته باشد.
رابطه بین رفتار و هویت اخلاقی: نقش میانجی سود روان شناختی و موقعیتی
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف تبیین رابطه بین رفتار و هویت اخلاقی دانش آموزان دبیرستانی دوره متوسطه دوم با توجه به نقش میانجی سود روان شناختی و موقعیتی انجام شد. روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. اندازه نمونه شامل تعداد 907 نفر (393 دختر و 514 پسر) دانش آموز دبیرستانی دوره متوسطه دوم در شهر همدان بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های رفتار اخلاقی (دلفان بیرانوند و رشید، 1400)، هویت اخلاقی (آکینیو و رید، 2002)، و مقیاس سود (دلفان بیرانوند و رشید، 1400) را تکمیل کردند. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که سود روان شناختی و موقعیتی در ارتباط بین ابعاد رفتار اخلاقی و ابعاد هویت اخلاقی نقش واسطه ای معناداری دارند. بحث و نتیجه گیری: برپایه نتایج این پژوهش می توان گفت که سود روان شناختی و موقعیتی می توانند به عنوان عوامل انجام رفتارهای اخلاقی از سوی افراد شناخته شوند. زیرا ارزیابی این که انجام رفتارهای اخلاقی مانند راست گویی، چقدر برای افراد سودآور است خود می تواند آنان را به انجام رفتارهای درست ترغیب کند.
بررسی میزان برخورداری دانش آموزان ابتدایی از مهارت های اجتماعی و اخلاقی شهروندی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان برخورداری دانش آموزان ابتدایی از مهارت های اجتماعی و اخلاقی اخلاق شهروندی: مقایسه دیدگاه معلمان زن و دانش آموزان انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است جامعه هدف دانش آموزان دوره ابتدایی منطقه دو شهر تهران است با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد نمونه 90 نفر معلم زن و دانش آموزان 350نفر محاسبه شد که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که روایی محتوایی آن توسط اساتید و صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت تایید شد، و برای به دست آوردن پایایی از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد که 841/0 محاسبه گردید. یافته ها نشان می دهد میزان برخورداری دانش آموزان از مؤلفه های مشارکت فعال، همدلی، مسئولیت پذیری بالاتر از حد متوسط و مؤلفه های روابط بین فردی، قدرت تصمیم گیری و تفکر انتقادی پایین تر از حد متوسط است. بین دیدگاه دانش آموزان و معلمان در خصوص میزان برخورداری دانش آموزان از مؤلفه های شهروندی اختلاف معنی داری وجود دارد.
تاثیر سکوت سازمانی بر ادراک رفتارهای سیاسی و حسادت سازمانی با نقش میانجی سازگاری شغلی (ارایه مدل کاربردی)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر باهدف تحلیل ساختاری سکوت سازمانی بر ادراک رفتارهای سیاسی و حسادت سازمانی با نقش میانجی سازگاری شغلی انجام شد. روش شناسی پژوهش : ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی علّی (مدل یابی معادلات ساختاری) است. جامعه آماری کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی در سال 1398 که شامل 164 نفر هیأت علمی می باشند، با توجه به این که کل جامعه مدنظر ما بود، بنابراین نمونه برابر با جامعه می باشد. برای گردآوری اطلاعات از چهار پرسشنامه استاندارد (سکوت سازمانی، ادراک رفتارهای سیاسی، حسادت سازمانی، سازگاری شغلی) استفاده شد. روایی محتوایی و سازه ای پرسشنامه ها تأیید و پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 74/0،91/0،73/0،87/0 به دست آمد. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازه گیری شده در الگوی مفهومی، از مدل یابی ساختاری داده ها با استفاده از دو نرم افزار SPSS و PLS3 استفاده گردید. یافته ها : نتایج و یافته های پژوهش حاکی از وجود ارتباط مستقیم و معنی داری بین حسادت سازمانی و سکوت سازمانی، ادراک رفتارهای سیاسی و سکوت سازمانی، سازگاری و سکوت سازمانی و وجود ارتباط منفی و مستقیم بین حسادت سازمانی و سازگاری شغلی می باشد. همچنین نتایج حاکی از تأیید نقش میانجی سازگاری شغلی در روابط علّی بین حسادت سازمانی با سکوت سازمانی می باشد. بحث و نتیجه گیری: ارتباط و تعامل اعضای هیأت علمی با بخش های مختلف در جهت ارتقا و پیشرفت دانشگاه، تبدیل کردن حس حسادت به رقابت سالم و مثبت، استفاده و به کارگیری سبک تصمیم گیری مشارکتی و تبادل نظر در مورد مسایل مختلف در جهت به وجود آمدن حس علاقه و اعتماد در میان اعضای هیأت علمی از مهم ترین نتایج تحقیق می باشد.
رابطه سواد اطلاعاتی و انگیزه پیشرفت با نقش میانجی خودتنظیمی یادگیری
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه سواد اطلاعاتی و انگیزه پیشرفت با نقش میانجی خودتنظیمی یادگیری بود. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شهرستان جاجرم بود که با توجه به فرمول فیدل و تاباخنیک (2007) 194 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی به تناسب تعداد در هر دانشگاه عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های سواد اطلاعاتی سیامک و داورپناه (1387)، انگیزش پیشرفت تحصیلی هرمنس (1977) و خودتنظیمی بوفارد (1995) است که دارای روایی صوری و محتوایی است و ضریب پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 86/0، 84/0 و 81/0 می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون سوبل به وسیله نرم افزار spss انجام شد. یافته ها: با توجه به نتایج آماری، قدرت رابطه سواد اطلاعاتی با انگیزه پیشرفت برابر 43/0، رابطه سواد اطلاعاتی با خودتنظیمی یادگیری 20/0 و رابطه انگیزه پیشرفت با خودتنظیمی یادگیری 41/0 محاسبه شد. آماره آزمون نیز 535/2 بدست آمد که بزرگتر از مقدار بحرانی t در سطح خطای 5٪ یعنی 96/1 بوده و نشان می دهد همبستگی مشاهده شده معنادار است. بحث و نتیجه گیری: با اطمینان 95٪ بین سواد اطلاعاتی و انگیزه پیشرفت با نقش میانجی خودتنظیمی یادگیری دانشجویان شهرستان جاجرم رابطه وجود دارد.
اثربخشی روش تدریس حل مسأله برتفکر نقادانه و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف:پژوهش حاضر با هدف تبیین تأثیرروش تدریس حل مسأله برتفکر نقادانه و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم شهر بیرجند انجام گرفت. روش شناسی پژوهش: این پژوهش به شیوه مطالعه مداخله ای با طرح پیش آزمون _پس آزمون با گروه کنترل انجام گردید. جامعه آماری مورد مطالعه دانش آموزان پایه ششم شهر بیرجند در سال تحصیلی 1400_1399بوده است که به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی دو پایه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شد. با استفاده از روش تدریس حل مسأله به دانش آموزان درس علوم تدریس شد و گروه کنترل به صورت معمول آموزش دیدند. قبل و بعد از اعمال متغیر مستقل (تدریس حل مسأله) از دانش آموزان پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. جهت سنجش عملکرد تحصیلی دانش آموزان از پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام وتیلور (1999) وجهت سنجش تفکر نقادانه دانش آموزان از پرسشنامه گرایش به تفکر نقادانه کالیفرنیا (فاسیون، 1992) استفاده شده است. داده ها با استفاده از مطالعات آمار توصیفی و استنباطی و استفاده از آزمون های آماری شاپیرو-ویلک (جهت بررسی نرمالیتی)، آزمون لون (جهت بررسی همگنی واریانس ها) و تحلیل کوواریانس یک متغیره و چند متغیره و به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده این است که آموزش با رویکرد حل مسأله بر تفکر نقادانه و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیر معنی داری دارد (05/0>P).
بررسی میزان توجه به مولفه های حقوق تربیتی در کتب درسی مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف :هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان توجه به مؤلفه های حقوق تربیتی در کتب درسی مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی است. روش شناسی پژوهش : روش تحقیق، تحلیل محتوای کمّی و واحد تحلیل، متن، تمرین و تصویر است. در این پژوهش مؤلفه های حقوق تربیتی شامل حق دسترسی به آموزش وپرورش، مؤلفه حق برخورداری از آموزش وپرورش باکیفیت و مؤلفه احترام به حقوق انسانی است. جامعه آماری، کتب مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی است که حجم نمونه برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها : یافته ها نشان داد در کتاب مطالعات اجتماعی پایه چهارم ۴۲ مرتبه، پایه پنجم ۳۸ مرتبه و پایه ششم ۳۷ مرتبه به مؤلفه های حقوق تربیتی کودک توجه شده است.در کتاب مطالعات اجتماعی پایه چهارم بیشترین مؤلفه مورد توجه، مؤلفه «حق برخورداری از آموزش و پرورش با کیفیت» با بیست و پنج مرتبه تکرار بوده است. در کتاب مطالعات اجتماعی پایه پنجم بیشترین مؤلفه مورد توجه، مؤلفه «احترام به حقوق انسانی در آموزش و پرورش» با بیست و شش مرتبه تکرار بوده است.