مقالات
حوزه های تخصصی:
کتاب درسی اصلی ترین منبع در دسترس دانش آموزان است، تحلیل محتوای کتب درسی نقاط قوّت و ضعف احتمالی را برای اصلاح و تغییر محتوا، در اختیار برنامه ریزان و مولفان قرار می دهد. از این رو گام مهمی در جهت شناسایی نواقص و رفع آنهاست. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل محتوای کتاب «عربی، زبان قرآن (2) و (3)» پایه یازدهم و دوازدهم با توجه به اصول سازماندهی محتوا پرداخته شد. نظر به جامع بودن معیارهای تایلر از معیارها و اصول پیشنهاد شده توسط این پژوهشگر در تحلیل محتوا استفاده شد. معیارهای تحلیل محتوا از نظر او سه اصل توالی، استمرار، وحدت است. از این رو در بعد بیرونی، کتاب ها در سه بخش متن، قواعد و تمارین بررسی و تحلیل شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از مجموع 11 درس کتاب عربی (2و3) توالی در 4 متن، استمرار در 8 متن و وحدت در 4 متن از متون کتاب رعایت شده است. در بخش قواعد، توالی و استمرار رعایت شده و از مجموع 11 درس دو کتاب 5 درس وحدت قواعد دارد. توالی فقط در تمارین کتاب(2) رعایت شده، همچنین استمرار و وحدت تمارین در دو کتاب به درستی رعایت شده است.
بررسی تطبیقی ویژگی های کهن زبان عربی در قیاس با اکدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با تفکیک میان تقدم و تأخر زمانی و زبان شناختی، نشان داده می شود با اینکه زبان عربی به لحاظ زمانی متأخرتر از زبان اکدی است، اما به لحاظ برخی ویژگی های زبان شناختی، کهن تر از آن است. این سخن، بدان معناست که در زبان عربی، برخی ویژگی های زبانی ای، متأثر از سامی آغازین حفظ شده اند که در اکدی از میان رفته اند. ویژگی های کهن عربی نسبت به اکدی را می توان به دو دسته ی کلیِ ویژگی های واجی و دستوری تقسیم کرد. در زمینه ی واج ها، عربی واج های سامی آغازینِ ثاء، حاء، ذال، ضاد، ظاء، عین، غین و هاء را حفظ کرده در حالی که اکدی، این واج ها را به طور کامل از دست داده است. در زمنیه ویژگی های دستوری نیز عربی متأثر از سامی آغازین، همچنان شمار مثنی را در ضمایر شخصی (چه منفصل و چه متصل) و صرف افعال به کار می گیرد، حال آنکه اکدی مدت ها پیش این ویژگی را از دست داده است . علاوه بر این، باید به تغییر نظم جمله ها در اکدی اشاره کرد که از صورت سامیِ آغازین فعل-فاعل-مفعول که همچنان در عربی رایج است به شکل سومری فاعل-مفعول-فعل تغییر یافته است.
پیرنگ در داستان های یعقوب شارونی (مطالعه موردی«سراللحیه البیضاء»)
حوزه های تخصصی:
پیرنگ، ساختمان و طرح اصلی یک داستان است که علاوه بر توالی زمانی قصه، روابط علت و معلولی باید در آن رعایت شود. یعقوب شارونی یکی از نویسندگان برجسته در حوزه ادبیات داستانی کودک است که با کاربرد اصول فنی پیرنگ توانست آثار ارزشمندی را به رشته تحریر در آورد. از جمله آثار وی به نام «سراللحیه البیضاء» است که در این پژوهش به تحلیل و بررسی این اثر از نظر پیرنگ پرداخته ایم تا توانمندی های این نویسنده بزرگ را بیش از پیش اثبات کنیم. از این رو پیرنگ مطرح شده در این داستان می تواند نمونه ای از مهارت نویسنده را آشکار کند. از نتایج این پژوهش درمی یابیم که هر چند پیرنگ ها طبق اصول فنی داستان نویسی بکار برده شدند و توالی زمانی پیرنگ در آن ها رعایت شده است اما روش پیوند دو پیرنگ که در انتهای داستان آمده باعث پیچیدگی داستان و فهم و درک آن را برای کودک کمی دشوار می کند. قابل ذکر است که روش تحقیق در این مقاله به صورت تحلیلی-توصیفی است.
تحلیل زبان بدن در رمان "الشحاذ" اثر نجیب محفوظ بر اساس نظریه پل اکمن و والس فریسن با سه رویکرد «منشأ، رمزگذاری، کاربرد»
حوزه های تخصصی:
ارتباط غیرکلامی ارتباطی است که مفاهیم و معانی از طریق غیرزبانی و گفتاری منتقل میشود. پیام های غیرکلامی نسبت به پیام های کلامی از قدرت بیشتری برخوردارند. زبان بدن، نحوه ارتباط غیرکلامی و غیرگفتاری ماست که آن را درهر یک از مشارکت های خود بادیگران استفاده میکنیم. زبان بدن شامل پیام های افراد با نگاه ها، حالات چهره و ژستهاست که در متون ادبی به درک خواننده از متن کمک می- کند. »پل اکمن« و »والس فریسن« تحقیقاتی گسترده را در زمینۀ فعالیت های غیرکلامی انجام داده اندکه هدف آنها، شناخت بهتر احساسات و رفتارافراد میباشد. آنان فعالیت های غیرکلامی را به سه طریق »منشأ- رمزگذاری- کاربرد« تحلیل کرده اند. این پژوهش با روش توصیفی_ تحلیلی براساس رویکردهای ذکرشده از »اکمن و فریسن« زبان بدن در رمان الشحاذ که اثر نجیب محفوظ است، اعم از؛ زبان چهره، زبان نگاه و اشارات سر را توصیف و مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل شده از تحلیل نمونه های زبان بدن در این رمان نشان میدهد که منشأ زبان چهره که از بسامدی بالا در رمان برخوردار است ذاتی بوده، رمزگذاری آن به صورت غریزی و کاربرد آن از نوع اطلاعاتی است.
تحلیل گفتمان انتقادی قصیده النسر سروده عمر ابو ریشه بر اساس الگوی نورمن فرکلاف
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از رویکردهای جدید نقدی است که برای درک اهداف موردنظر مولف و نیز آشکارسازی ایدئولوژی های پنهان متن در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مورداستفاده پژوهشگران قرار می گیرد. عمر ابوریشه از جمله شاعران معاصر فلسطینی تبار است که مفاهیم ظلم گریزی و استعمار ستیزی در آثارش نمود فراوانی دارد. مضامین شعر او اغلب تابع شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه شاعر است و قصیده النسر نیز از این امر مستثنی نیست. نگارندگان در جستار حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و بر مبنای نظریه نورمن فرکلاف، قصیده النسر را بررسی و تحلیل کرده اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مولف در سطح توصیف، متاثر از شرایط خفقان حاکم بر جامعه فلسطین و سوریه بوده و از آرایه هایی همچون تشبیه و کنایه جهت تصویرآفرینی بهره برده است. او بدین وسیله با ترسیم وضعیت موجود و بیان شکوه از دست رفته این سرزمین، هموطنان خود را به ظلم ستیزی و مقابله با استعمارگران فرامی خواندد. در سطح تفسیر، بافت موقعیتی و بینامتنی قصیده و نیز میزان تأثیرپذیری مولف از مکتب های مختلف ادبی حائز اهمیت است. شاعر در سطح تبیین، با موضع گیری در قبال قدرت های استعماری نشان می دهد که در راستای اهداف مبارزاتی خود و در جهت اقناع و تشویق خوانشگران گام برداشته است.
راهکارهایی برای بهبود آموزش زبان عربی در مدارس متوسطه ایران
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین اصول تدریس این است که معلم به گونه ای تدریس کند که سطح مطالب ارائه شده سخت و نامفهوم نباشد. معلم به عنوان تسهیل گر در امر یادگیری می تواند از طریق متدهای نو و ابتکاری، انعطاف پذیری وشوخ طبعی زمینه را برای افزایش اعتماد به نفس در وجود دانش آموزان وتحریک حس کنجکاوی آنان برانگیزد. آموزش خلاقیت به فراگیران یکی از مهم ترین اهداف دست اندرکاران آموزش و پرورش است. این مقاله شیوه های تدریس خلاقیت آفرین را با رویکرد کیفی و روش تحلیلی - توصیفی مورد بررسی قرار می دهد . نتایج این پژوهش نشان می دهد که برخی از مهم ترین راهکارها در حوزه آموزش زبان عربی شامل بازنگری در حوزه تربیت و یادگیری زبان عربی در برنامه درسی ملی با رویکرد تأکید بر نقش ارتباطی زبان عربی در متون درسی، بازنگری و اصلاح فرایند تربیت نیروی انسانی ویژه آموزش زبان عربی، برگزاری دوره های تخصصی و حضوری آموزش معلمان، اختصاص دادن کتاب به مکالمه های کاربردی است. براساس یافته های این پژوهش، مهم ترین چالش های آموزش زبان عربی در مدارس ایران شامل مواردی همچون ضعف نیروی انسانی آموزش زبان عربی، روش سنتی آموزش زبان عربی، غلبه گرامر و قواعد محوری در آموزش زبان عربی، نبود وسایل کمک آموزشی دیداری و شنیداری و ابزارهای چندرسانه ای، عدم تبیین درست اهداف آموزش زبان عربی، نامناسب بودن روش ارزشیابی درس زبان عربی و ناکارآمدی آموزش های ضمن خدمت هستند.
نگرش ساختارگرایی به شخصیت بررسی موردی رمان الطنطوریه، اثر رضوی عاشور
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی با تحلیل ساختارها و توصیف قوانین و ویژگی های حاکم بر روایت استوار است و با واکاوی کلیت متون و ارتباط آن ها با یکدیگر برآن است تا به دستور زبانی دست یابد که در همه متون روایی کاربرد داشته باشد. عنصر شخصیت یکی از عناصر اساسی در ادبیات داستانی است که جهان بینی و اندیشه نویسنده را بازتاب می دهد. ساختارگرایی از جمله مکاتبی هست که به صورت علمی و هدفمند به موضوع شخصیت پرداخته اند. برخی از ساختارگرایان اهمیت شخصیت را در کنش های صورت گرفته توسط آن ها می دانند و عده ای چون ریمون کنان ارزشی فردگونه برای شخصیت قائل است. رمان تاریخی الطنطوریه، اثر رضوی عاشور، نویسنده ی معاصر مصری، گزینه ای مناسب برای مطالعات روایت شناسی (بررسی شخصیت) محسوب می شود. نویسنده در پرداخت به شخصیت از دو روش مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده است. روش مستقیم اگر چه سادگی و صرفه جویی در وقت را به دنبال دارد، اما امکان سپیدخوانی وکنجکاوی و لذت کشف را از مخاطب می گیرد. برای این منظور نویسنده از روش غیر مستقیم برای تقویت ساختار و انتقال بهتر معنا بهره جسته است..خواننده در این روش خود از طریق کنش ها، نام-گذاری اشخاص و گفتگوی بین افراد پی به شخصیت و خواسته ها، آرمان ها می برد و می تواند درباره شخصیت ها قضاوت کند و نظر بدهد. این پژوهش با روش توصیفی -تحلیلی به بررسی وجوه بازنمایی شخصیت در رمان الطنطوریه می پردازد تا با درک و فهم آن عناصر، عرصه برای کشف، شهود و روش تولید معنا از متن وی فراهم شود.
واکاوی اشتراکات موضوعی ولفظی در دو قصیده لامیه شنفری و طغرایی
حوزه های تخصصی:
دو قصیده ی لامیه العرب شنفری و لامیه العجم طغرایی فصاحت ترکیب و زیبایی تعبیر گسترده ای دارند. تاکنون درباره لامیه طغرایی ادعای سرقت شعری از لامیه شنفری مطرح نشده است و چنین موضوعی نیز در آن وجود ندارد، ولی روابط محکمی بین این دو قصیده از نظر علت و سبب سرائیدن، معانی و واژگان پرداخته شده در آن ها وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی اشتراکات موضوعی ولفظی دوقصیده وتأثیر پذیری آگاهانه طغرائی ازقصیده شنفری می باشد. طغرائی با استفاده از معانی وموضوعات شنفری؛ با اسلوب های هنرمندانه، قصیده خود را به انواع مضامین، صناعات بلاغی وضرب المثل های مختلف آراسته است. همچنین از واژگان شنفری به زیبایی درقصیده اش بهره برده است که نتیجه تاثیرپذیری وتعامل بین ادبای برجسته می باشد. پژوهنده در این تحقیق با بررسی واژگان، معانی و موضوعات دو قصیده با روش تحلیل و مقایسه ی بین ابیات، و بر اساس روش دکتر عبدالملک مرتاض در کتاب مقاربه سیمائیّه؛که به بررسی روابط بین معلقات به روش ارتباط لفظی و مضمونی و ذاتی یا هویتی پرداخته است، قصد اثبات وجود روابط و اشتراکات موضوعی ولفظی بین این دو قصیده ارزشمند را دارد.
بازنمایی ارتباطات غیر کلامی در شعر احمد مطر
حوزه های تخصصی:
شعر، اتفاق و انقلابی است که در روح بی تاب شاعر رخ می دهد، محرکی که او را برمی انگیزد تا در واژه ها قیام کند و به آشوب جهان بی نظم، خاتمه دهد و جهان بیرون را در قاب هنر به نمایش بگذارد و آیینه ای گردد تا واقعیت سیاسی، اجتماعی را بازتاب دهد. بنابراین شاعر از زبان به عنوان ابزار مهمی در فرآیند رابطه در بین افراد جامعه بهره می جوید.ارتباط براساس شیوه های برقراری آن به دو نوعِ ارتباط کلامی و غیر کلامی تقسیم می شود و هر ارتباط شامل مولفه های فرستنده، گیرنده و پیام است. بافت زبانی در سطوح واژگانی، زبانی، صرفی و نحوی مورد کنکاش قرار می گیرد.؛اما در ارتباطات غیرکلامی از ویژگی های چون رنگ به رنگ شدن صورت، اشارات های چشم وابرو، حرکت سر و دست و....صحبت می شود. احمد مطر شاعر بلند آوازه ی عرب، برای انتقال مفهوم و تجربه ی ادبی خویش در شعرش از ارتباطات های کلامی بسیاری چون گفتگو، مناظره و... استفاده نموده است. وی در کنار این نوع روش، از ارتباطات غیر کلامی که نقش تکمیل کننده، جانشینی یا تکذیب کننده و تاکیدی و... برای پیام های کلامی دارد، هنرمندانه بهره جسته است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی تلاش نموده تا هدف ارتباطات غیر کلامی و جایگاه و اهمیت زبان بدن در درک و دریافت خواننده از شعر احمد مطر را روشن کند.رهیافت این پژوهش نشان داده است که شاعر در کاربرد ارتباطات غیر کلامی از نام آواها، زبان بدن، حرکات دست و صورت، دارایی ها و شرایط زمانه برای رسایی مقصود و در نهایت فضا بخشی در شعر خود به خوبی مدد جسته است.
دراسة الصحافة وأدبها في المجتمع العربي المصري بین 1798- 2000 م
حوزه های تخصصی:
الصحافه وأثرها فی الأدب العربی المعاصر فی مصر بین 1798- 2000 الملخص الصحافه فی حقیقتها تتغیر بتغییر الأحداث وهی الصوت الذی یخاطب الرّأی العام، وسلاحها الوحیده هی اللغه نثرا أو شعرا کی توصِل ما فی دفَّتیها إلی أبناء الشعب، ومنذ انتشارها فی البلاد العربیه فقد رأینا لها أثرها فی الأدب العربی المعاصر خاصه بمصر، بمعنی أنّها ساقت الأدب التقلیدیّ مِن بعض القیود فی صیاغته الأدبیه ووزنه وقوافیه إلی التحرر والتجدید سواءا کان فی بنیویته أو فی موضوعاته. وذلک یتمثل فی الأعمال الکامله لکل من مصطفی لطفی المنفلوطی، محمد عبدالقادر المازنی، طه حسین و توفیق الحکیم. یسعی البحث إلی التطرّق إلی مدی التأثیر والتأثر بین الصحافه والأدب ولاسیما النثر المصری اعتمادا علی المنهج الوصفی التحلیلی. ومن جمله معطیات البحث الکشف عن القضایا المتحوله فی الأسلوب الأدبی مستعرضاً دور الصحف فی الأدب ومکانتها، کما ومن معطیاته الأخری هی أنّ الموضوع الأدبی قد لعِبَ دوراً هاماً فی متناول الصحفیّین إلی جانب اللغه الفصحی المستعمله فی کتابه الأدب فی مؤلفات ومن ذکرت أسماؤهم أعلاه.
دراسه مضامین المقاومه فی شعر محمود درویش وطاهره صفارزاده
حوزه های تخصصی:
دراسه مضامین المقاومه فی شعر محمود درویش وطاهره صفارزاده قاومت الجمهوریه الإسلامیه الإیرانیه وفلسطین فی کفاح الظلم والغطرسه الداخلیه والخارجیه طیله تاریخهما الملیء بالجهاد والمکافحه. وأظهر المثقفون لهذین المجتمعین احتجاجهما للظروف السیاسیه الراهنه آنذاک متزامنا مع نشوب الحربین العالمیتین وصوروا الأوضاع السیاسیه والفقر والحرمان وبلطجیه الظلمه والمواضیع الأخرى بإنشاد الشعر. وکان لأدب المقاومه دوره الهام فی هذا المجال. ولکی یصور الشاعر أوضاع المجتمع المؤلمه والضیقه فی أدب المقاومه ینحو فی حقل موضوع خاص ویهدف إلى إثاره روح المناضله والمقاومه بین الناس. أنشد محمود درویش وطاهره صفارزاده أبیاتا رائعه فی المقاومه، الأمر الذی أدى إلى ظهور القواسم الشعریه فی أشعارهما. یعالج البحث ظهور المقاومه بأنواعها المختلفه فیما أنشده الشاعران، معتمدا على المنهج المقارن. وتدل النتیجه على أن إنشادات الشاعرین کانت مشهد انبثاق المضامین المشترکه کالدعوه إلى السلام والهویه والحمیه الوطنیه والاستشهاد وما إلى ذلک من المضامین الوطنیه الدینیه التی تجعل الشاعرین متحمسین لها. الکلمات الرئیسه: الأدب المقارن، أدب المقاومه، محمود درویش، طاهره صفارزاده.
مفردات الأصوات في القرآن الکریم بین العلم و اللغة
حوزه های تخصصی:
هناک تناسق بین العلم و القرآن طالما وجدناه على مرّ العصور و من خلال هذا الاتفاق فی ما بینهما یثبت القرآن اعجازه للبشریه کافه و اوجه اعجازه الجانب العلمی و اللغوی و یتضح ذلک فی الاصوات التی ذکرت فی القرآن و کما بیّن العلم لنا أنّ للاصوات طاقات و امواج و ذبذبات تسبب الارتعاش و کما لها قوه لم یتجاهلها القرآن و و قد ذکر فی مواضع کثیره تقسیماتا دقیقه تلفت النظر على الامعان بها ، نسعی فی هذا المقال أن نطبق بین العلم و اللغه و أن نقوم بدارسه المواضیع العلمیّه التی أشار الیها الدکتور علی منصور الکیالی فی کتابه" القرآن علم و بیان "و تطبیقها مع اللغه حسب اراء اللغویین حول هذه الاسماء ، و جهدنا أن نقوم بإیضاح عن الصوت بصوره عامه و الصوت عند الانسان و جهاز النطق و السمع لدیه لأنّ شده الاصوات لدى الانسان یربطها التناسق السمعی و کیفیه مرور هذه الاصوات من خلالها. و قد ذکر القرآن الکریم مفردات کالرِّکز و الهَمسِ و النّجوى و الصّیحَه و الرَّجفَه و الصّاخّه و لکل منها طاقتها و قدرتها و مستواها و هذا الاکمال بین العلم و اللغه یثبته القرآن بجداره و ذکر کل کلمه بمکانها حسب قدرتها و طاقتها التی توجدها لدى السمع.