تحقیقات علوم قرآن و حدیث
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال 20 پاییز 1402 شماره 3 (پیاپی 59) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
«فهم روشمند حدیث»، یکی از دغدغه های شارحان و پژوهشگران حدیث است. فرآیند فهم حدیث، با آسیب هایی روبه رو است و لذا شناسایی این آسیب ها، به کاربست صحیح قواعد فهم کمک فراوانی می کند. یکی از آسیب های فهم حدیث، «بی توجهی به سیره و سنت» یا «نصّ بسندگی» (بسنده کردن به سخن معصوم) است. این نوشتار در صدد بررسی زمینه ها و پیامدهای «بی توجهی به سیره و سنت» است. این نگاشته با روش توصیفی– تحلیلی به این نتیجه رسیده که «زمینه های نص بسندگی» عبارت است از: تأخیر در تدوین سیره نبوی، پدیده همانندسازی، تلقیِ ستیز برخی از آموزه ها با سیره و سنت، دگردیسی معنای سنت، ضعف جایگاه تاریخ و بی توجهی به سیره، تصور شیعه از بی نیازی به سیره ی اجتماعی معصوم، ناکارآمدی سیره و سنت و شیوع سیره و سنت شیخین. نیز «پیامدهای نص بسندگی» عبارت است از: معیار نبودن سیره و سنت در اعتبارسنجی حدیث، توجیه، تقابل حکم و سیره و بی توجهی به سیره و سنت معصوم، فراموشی و تغییر در آن.
واکاوی رویکرد ابن عباس درمورد جواز یا عدم جواز تأویل قرآن و کارکرد معنایی آن در روایات تفسیری وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأویل قرآن از مسائل بسیار مهم و اساسی در حوزه علوم قرآنی و تفسیر است که از جهت انحصار یا عدم انحصار آن به خداوند، از دیرباز مورد توجه عالمان و دانشمندان دینی در این حوزه بوده است. روایات از مهم ترین منابعی هستند که ما را به آراء و دیدگاه های گوناگون در این باره رهنمون می سازد. در این میان ابن عباس از کسانی است که هردو دیدگاه امکان یا عدم امکان تأویل، از وی منقول است. لذا، این مقاله با به کارگیری روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها به دنبال حل تعارض روایات وی دراین باره بوده و به این نتیجه مهم دست یافته که وی معتقد به جواز تأویل قرآن جز در حوزه متشابهاتی همچون زمان قیامت است. استخراج معنای مستفاد ابن عباس از واژه مذکور، دومین هدف پژوهش حاضر بوده که با تحلیل و بررسی های انجام شده کارکردهای «حمل بر متشابهات»، «تفسیر» و «بطن» از روایاتی از وی که در آن واژه تأویل و مترادفاتش به صراحت آمده استخراج شد و «تعیین مصداق»، «حمل بر معنای غیر ظاهری»، «تأویل آیات متشابه»، «تفسیر» و «حمل بر معنای ظاهری» موارد مستخرج از محتوا و مضمون سایر روایات وی در این زمینه است؛ لازم به ذکر است از مجموع روایات مذکور، پربسامدترین روایات، مربوط به حوزه تأویل به معنای تفسیر و سپس تعیین مصداق می باشد.
ارزیابی نظریه های احباط و تکفیر با سنجه احادیث اهل بیت (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«احباط و تکفیر» آموزه ای قرآنی است که اندیشمندان مسلمان در فهم حقیقت آن اختلاف کرده اند. از این اختلافات، سه نظریه ی عمده متولد شده، که صاحبان آنها همگی، فهم خود را مستند به قرآن می کنند: نظریه «تحابط کلی»؛ نظریه «نفی کلی تحابط» (نظریه موافات)؛ نظریه «احباط جزئی». پژوهش های مختلفی در اثبات یا ردّ هر یک از این نظریه ها صورت گرفته، اما آنچه در این میان کمتر مورد توجه قرار داشته، ارزیابی نظریه های مذکور با سنجه احادیث است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که: «احادیث اهل بیت (ع) در باب احباط وتکفیر همسو با کدام یک از نظریه های موجود است؟». محدوده پژوهش، احادیث منقول از اهل بیت (ع) است و منابع احادیث نیز اعم از جوامع حدیثی و تفاسیر روایی است. نتیجه ی جست وجوی گسترده ای که در جوامع حدیثی و تفاسیر روایی صورت گرفت، این است که احادیث احباط و تکفیر بر سه دسته اند: احادیث تأییدی یا استشهادی؛ احادیث تبیینی و احادیث تطبیقی. از هیچ یک از این سه دسته نمی توان به صراحت و به دلالت مطابقی، مطلبی در باره حقیقت احباط و تکفیر و تأیید یا ردّ نظریه های موجود پیدا کرد، اما-با تبیینی که در متن مقاله آمده- می توان چنین استنباط کرد که نظریه سوم (احباط جزئی)، با مدلول التزامی احادیث احباط و تکفیر همراهی بیشتری دارد
بررسی سیر تاریخی نزول داستان حضرت آدم(ع) در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خداوند در قرآن کریم در راستای دعوت مردم به تناسب از بیان داستان انبیای گذشته و سرگذشت اقوامشان در راستای هدایت مردم بهره جسته است. با تحلیل این قصص، می توان برخی از مشکلات جوامع بشری امروز را حل کرد. ولی با توجه به این مطلب که آیات و سور قرآن در شرایط تاریخی خاصی نزول یافته و قصص قرآن نیز از این امر مستثنی نیستند ، هر بار بخشی از داستان انبیاء که متناسب با دعوت پیامبر بوده، در خلال سور بیان شده است. از این رو، این مقاله با سبک تفسیری تنزیلی موضوعی درصدد پاسخگویی به این مسأله است که چه بخش هایی از داستان حضرت آدم (ع) در چه شرایط مکانی و زمانی در سور مختلف نازل شده است؟ و چه وجه ارتباطی میان قسمت مذکورِ قصه با دیگر آیات سوره است که داستان در آنها ذکر گردیده است؟ و این متناسب سازی میان شرایط با محدوده قصه حضرت آدم (ع) چه دستاوردی برای انسان ها دارد؟ کاربست این شیوه ی مطالعاتی در این داستان بیانگر این نکته است که: قصص قرآنی هم راستا با هدف سوره و شرایط گوناگون پیامبر (ص) ، مسلمانان و دشمنان اسلام نازل شده است و آن بخش هایی از قصه آدم (ع) که با مفاهیم اعتقادی کفر و ایمان مرتبط بوده در سال های اولیه نزول بیان شده و قسمت هایی ازداستان که مرتبط با آموزه های معرفتی و ویژگی های مؤمنان می باشد، در اواخر مکه و اوایل مدینه نازل شده است. واژه های کلیدی:
نقش ارتکاز در نادیده انگاری معنای اصلی واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشف معنای صحیح واژگان قرآنی بر پایه اصول و قواعد لفظی و غیرلفظی استوار است. به کارگیری هر یک از این اصول و قواعد، جایگاه و شرایط مشخصی دارد. «توجه به قرینه ارتکاز ذهنی»، یکی از این قواعد است که در علم اصول از آن صحبت شده، لیکن گستره و کیفیت کاربست آن در فهم معنای واژگان قرآنی به طور شایسته در مباحث علوم قرآنی تبیین نشده است. این امر، باعث شده تا مفسر و مترجم قرآنی بر اساس ارتکاز ذهنی، معنایی را برای آیه در نظر بگیرد که گاه با سیاق و مقصود آیه ناسازگاری دارد. برای اثبات این مسئله، نوشتار حاضر به روش انتقادی- تحلیلی، به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که نتیجه عدم توجه به جایگاه و لغزشگاه های ارتکاز ذهنی در فهم معنای صحیح برخی واژگان قرآنی چیست؟ به این منظور، با تأمل و واکاوی برخی استعمال ها و مشتقات (جمل، زنم، زوج و عصر) در تعدادی از آیات انتخابی قرآن، چگونگی اثرگذاری ارتکازات ذهنی، مورد نقد قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که اگرچه ارتکاز به عنوان قرینه لُبّی کلام در تفسیر و فهم آیات قرآنی بسیار پرکاربرد است؛ ولی گاه، مانعی است برای فهم صحیح واژگان قرآن. بر این اساس لازم است با معیار قرار دادن تناسب بافتی و محتوای آیات، معنای اولیه غیر مشهور این واژگان، بر معنای ارتکازیشان ترجیح داده شود.
تحلیل تطور آیات مستثنا (بر اساس مطالعه تفاسیر روایی قرن دوم تا نهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیات مستثنا، آیاتی است که برخلاف کلیت آیات یک سوره، در مکه یا مدینه نازل شده است. براساس تحقیق پیش رو، شمارآیات مستثنا در روایات از قرن دوم تا نهم سیر صعودی داشته؛ تا جایی که سیوطی 90روایت درباره این قسم از آیات نقل کرده است. این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته، در پی بررسی چگونگی شکل گیری و تطور کمّی و کیفی آیات مستثنا از منظر مفسران در طی شش قرن مزبور برآمده است. برحسب نقاط اشتراک و افتراق، رویکرد مفسران به آیات مستثنا را به سه دوره می توان تقسیم کرد. در دوره نخست (قرون2-4) معمولاً مفسران آیات انگشت شماری را مستثنا نموده و در نقل این آیات از راویان خود نام نبرده و به علت مستثنا شدن آیات هم اشاره ای نکرده اند. در دوره دوم (قرون5-6) آیات بیشتری مستثنا شده و مفسران به نقل روایت در بیان مستثنا شدن آیات اهتمام فراوانی داشته اند و بعضاً از چند راوی در گزارش مستثنا شدن آیات نام برده اند. در این دوره علت مستثنا شدنِ میزان قابل توجهی از آیات در مقدمه سوره ها بیان گردیده است. در دوره سوم (قرون7-9) حجم آیات مستثنا به اوج خود رسیده، از راویانِ جدیدی در نقل آیات مستثنا یاد شده و آیات مستثنای فراوانی به راویان مشهور نسبت داده شده است. در عین حال رویکرد انتقادی به این گونه آیات نیز شکل گرفته و اندکی از این آیات توسط مفسران نقد شده است. از مکی بودن بسیاری از آیات مستثنا و نقل این آیات عموماً در مقدمه سوره ها هم می توان به عنوان نقاط اشتراک همه ادوار نام برد.
مطالعه زبانشناختی تعبیر قرآنی "سَرَاحاً جَمِیلًا"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی واژگان قرآنی برساخته از ریشه ی «س-ر-ح» نشان می دهد که شش مورد با آیات طلاق و یک مورد با فرستادن دام ها به چَراگاه و رها کردن چهارپا مرتبط است. توجه به کاربردهای ریشه مذکور در اشعار جاهلی و دیگر زبان های سامی نیز کاربرد مشابه ای را نشان می دهد. همزاد این ریشه به صورت خاص در متون مقدس یهودی-مسیحی به زبانهای عبری، آرامی و سریانی، مانند متن قرآن، به صورت موازی دال بر دو معنای ملموس و انتزاعی است. از این رو، پژوهش حاضر به طور مشخص درباب این مسأله سخن می گوید که قرآن ذیل ریشه«س-ر-ح» در بیان چگونگی انجام طلاق از چه زبانی بهره برده است. روش این پژوهش نیز توصیفی-تحلیلی است . یافته های پژوهش پیش رو نشان می دهد که شیوه کاربست مذکور استعاری است و سویه مورد تاکید در آن، آزاد ساختن سریع و آسان زن از خانه شوهر است. این مفهوم که از طریق تصویری ملموس در ذهن مخاطبان قرآن می نشیند، دال بر ممانعت از آزار زنان به وقت طلاق است و با شواهد قرآنی مختلف قابل تایید است. نتیجه آنکه، قرآن کریم با تعبیر ﴿سَرَاحًا جَمِیلًا﴾ زاویه دید متفاوتی را نسبت به موضوع طلاق ارایه می کند که گفتمان حاکم بر آن، ممانعت از آزار زنان و تجاوز به حقوق ایشان به هنگام طلاق است. افزون بر این، یافته های ریشه شناختی این مقاله نشان می دهد که ریشه ی عربی «س-ر-ح» در زبان های سامی پیش گفته به دو صورت خود را نشان می دهد؛ نخست، «س-ر-ح» و دوم «ش-ل-ح».
تحلیل تصویری آیات تقابلی انفاق (مطالعه موردی آیات 261-274سوره البقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان تصویری در انتقال مفاهیم قرآنی نقش بسیار مؤثری دارد. تصاویر هنری در آیات قرآن ابزاری برای انتقال معانی مورد نظر به ذهن مخاطب است. بررسی و دقت در تصویرگری هنری قرآن و بیان کارکردهای این تصاویر راز اعجاز نظام بیانی و فکری بافت قرآن را روشن تر می کند و از نتایج ثمربخش آن تحریک عقل و عواطف انسانی در درک و فهم بیشتر آیات الهی است. سیّد قطب و دیگر ادیبان معاصر فراتر از دانشمندان قدیم رفته و اصطلاح " تصویر " را جایگزین اصطلاحات پیچیده ی بلاغی کرده و مهمترین عناصر آن را برشمرده اند. در این راستا این پژوهش بر آن شد که با توجه به آرای سیّد قطب، محمدداود و حسین جمعه به برخی از مهمترین عناصر تصویرپردازی، هماهنگی هنری و خیال پردازی حسی در تحلیل تصویرهای تقابلی در آیات انفاق (261-274) سوره ی البقره بپردازد؛ زیرا این گونه تقابل ها در تصاویر قرآن و به خصوص در بافت های همجوار، به وضوح بیشتر مفاهیم بلند قرآنی و القای سهل تر معانی به ذهن مخاطب می انجامد. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی به این نتایج دست یافته است که بعضی از اسلوب های هنریِ خیال، همچون تجسیم و تشخیص در توصیف انفاق کافران و مؤمنان، مشابه هستند؛ اما برخی مانند کنایه، بیشتر برای هشدار و تهدید کافران به کار رفته است و تقابل تضادی یکی از مهم ترین و پر بسامد ترین روابط معنایی در این آیات است. افعال حرکتی بیشتر از نوع انتقالی است و به کارگیری آن همراه دیگر اسالیب نقش آن را در پویایی تصاویر پررنگ تر کرده و در توصیف انفاق کافران بیشتر استفاده شده است.