مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل مفهومی معنای زندگی براساس آیات قرآن کریم و بررسی میزان روایی آن بود. برای این منظور، مفاهیم و گزاره های مرتبط با معنای زندگی با استفاده از دو راهبرد "جست و جوی واژگانی" و "متن خوانی باز" از قرآن کریم گردآوری و با استفاده از روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی (شجاعی، 1399الف) مورد بررسی قرار گرفت. سپس برای حصول اطمینان از تطابق آن ها با محتوای متون دینی از یک سو و کاربرد آن در حوزه روان شناسی از سوی دیگر، اعتبار یافته ها با استفاده از ارزیابی نظرات متخصصان به وسیله 8 کارشناس با محاسبه شاخص روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی گزاره های قرآنی، هفت مولفه به دست آمد که شامل: خدا به عنوان مبدأ و مقصد هستی، هدفمندی خلقت، مسیر زندگی یگانه، ناپایداری زندگی دنیا، آسیب پذیری زندگی دنیا، گریز ناپذیری مرگ و زندگی جاودانه آخرت بود. سپس مدل مفهومی معنای زندگی براساس آیات قرآن استخراج گردید. براساس مدل مفهومی، این جهان دارای مبدأ و مقصدی است و همه موجودات تکوینا به سمت مقصد در حرکتند. هدف نهایی زندگی، رسیدن به زندگی سعادتمند اخروی است و راه رسیدن به این هدف، مسیر یگانه و صراط مستقیم است.
ارزیابی تعاریف رایج سلبی از حسن و قبح اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوبی و بدی یا حسن و قبح چیست؟ این از مهم ترین پرسش ها در فرااخلاق است. متکلمان معتزله و امامیه پاسخ های متفاوتی به این پرسش داده اند، اما پرتکرارترین تعاریف آنها از حَسَن و قبیح را می توان در سه گروه اصلی جای داد: تعاریف سلبی، تعاریف ایجابی و تعاریفِ مشتمل بر عناصر ثواب یا عقاب الاهی. این سه گروه از تعاریف را به اختصار «تعاریف رایج» می خوانیم. در این مقاله گروه اول از تعاریف رایج، یعنی تعاریف سلبی، صورت بندی و سپس بررسی و ارزیابی شده اند. نخست، اختلاف نظرها و ابهامات موجود در این گروه از تعاریف حَسَن و قبیح را در قالب خوانش های مختلف از تعریف سلبی، صورت بندی کرده، سپس هر یک را بررسی و ارزیابی کرده ایم. از جمله اشکالات خوانش های مختلف می توان به این موارد اشاره کرد: 1) تعاریف سلبی فاقد شرط کافی برای حَسن بودن هستند. 2) این تعاریف متضمن این فرض نادرست یا بحث انگیز است که هیچ فعل آگاهانه و اختیاری فاقد ارزشِ اخلاقی نیست. 3) در بسیاری از این تعاریف، حُسن و قبح فعلی با حسن و قبح فاعلی خلط شده است. 4) این تعاریف حَسَن و قبیح را براساس نکوهش و عدم نکوهش تعریف می کنند، درحالی که ستایش و نکوهشِ یک فعل لزوماً اخلاقی نیست و ممکن است برای مثال، بر بنیاد معیارهای معطوف به اهداف غیراخلاقی، مصلحت جویانه یا زیبایی شناختی باشد. در آخرین بخش نیز اشکالات مضاعفی بر تعاریف سلبی فاقد عنصر استحقاق وارد شده است.
تحلیل فلسفی ملالت بر اساس حکمت متعالیه(چیستی، چرایی، ارزش اخلاقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس ملالت را می توان ویژگی فراگیر جوامع مدرن و ریشه ی بسیاری از تحولات مثبت یا منفی در انسان دانست. هدف ما این است که بر اساس مبانی حکمت متعالیه، حس ملالت را تحلیل نماییم. ملالت چیست؟ چرا ایجاد می شود؟ و در مواجه با آن چه باید کرد؟ روش کار این بود که ابتدا ملالت و علت ایجاد آن را بر اساس این مبانی توصیف و تحلیل نماییم و سپس بر اساس همان مبانی، اخلاق مواجه با آن را بیان نماییم. نتیجه تحقیق این است که اگر عمل ارادی را دارای سه رکن مهم یعنی تصور مقصود، تصدیق به فایده آن و شوق و اراده برای رسیدن به آن بدانیم، آنگاه ضعف یا عدم شوق و اراده را می توان تعریف ملالت دانست. عدم تصور صحیح مقصود و عدم تصدیق به فایده آن را می توان دو دلیل برای ایجاد ملالت دانست. اولی می تواند ناشی از دید محدود ما در مرتبه حسی و خیالیِ هستی باشد و دومی می تواند ناشی از عدم تطبیق آن مقصود با مراتب عمیق ترِ نفس ما باشد. رنج ناشی از ملالت، در ابتدا، موجب روی گردانی انسان از یک ظهور به ظهوری دیگر در یک مرتبه و سرگردانی و پوچی می شود؛ اما با داشتن دید تشکیکی به هستی و انسان می تواند موجب روی گرادنی از مرتبه پایین تر وجود و سایه های ماهوی و هم سطح آن و ایجاد حرکت اشتدادی انسان به سوی مرتبه بالاتر شود.بنابراین باید ملالت را نشانه عدم رسیدن به مقصود یعنی جامعیت بین وحدت و کثرت دانست و در پی رفع آن بر آمد.
بررسی جایگاه اخلاق فضیلت در اخلاق هنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق فضیلت به عنوان یکی از شاخه های سه گانه اخلاق هنجاری مشهور است، ولی برخی از فلاسفه اخلاق موافق جایگاه مستقلی برای آن در اخلاق هنجاری نیستند. سؤال مقاله حاضر این است که سخن حق در مورد جایگاه اخلاق فضیلت در پژوهش های اخلاق هنجاری چیست؟ آیا ادله قائلین به استقلال اخلاق فضیلت در مقابل دیگر رقبا یعنی وظیفه-گرایی و غایت گرایی، بدون اشکال می باشد؟ راه حل پیشنهادی چیست؟ گردآوری داده ها در این مقاله کتابخانه ای بوده و با روش توصیفی تحلیلی به تبیین سؤالات و پاسخ گویی به آنها پرداخته است. قائلین به اخلاق فضیلت تقریر های مختلفی برای اخلاق فضیلت داشته اند که فضیلتمندیِ فاعلِ اخلاقی در همه آنها مشترک است. علل روی آوری به اخلاق فضیلت نیز متعدد بوده و بیشتر ناظر به نقاط ضعف نظریه های رقیب است. بررسی ها نشان از آن دارد که هم به تقریرهای اخلاق فضیلت اشکال وارد است و هم ادله روی آوری به آن قابل خدشه می باشد. نتیجه آن است که اگرچه اخلاق فضیلت جایگاه مستقلی در اخلاق هنجاری ندارد ولی دغدغه های منطقی قائلین به اخلاق فضیلت، توسط نظریه ی غایت گرای اخلاق اسلامی، معروف به نظریه قرب الهی، قابل حل می باشد.
بررسی ارزش اخلاقی فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی درصدد تعیین ارزش اخلاقی فرزندآوری با رویکرد نقد دیدگاههای مطرح شده و تبیین دیدگاه صحیح برآمده است. بررسی نشان می دهد دو دیدگاه می توان درباره ارزش اخلاقی فرزندآوری تبیین و صورت بندی نمود که عبارت هستند از دیدگاه ضداخلاقی بودن فرزندآوری و دیدگاه ارزش ذاتی داشتن آن. دیدگاه قائلان به ارزش ذاتی فرزندآوری که بر پایه ارزش ذاتی انسان و نیز ارزش ذاتی ادراک ارزش ها توسط انسان، صورت-بندی شده است، با اشکال خلط ارزش ذاتی و غیری مواجه است و در نتیجه قابل پذیرش نیست. همچنین استدلال بر ضداخلاقی بودن فرزندآوری از طریق ضداخلاقی بودن ازدواج، به جهت ضعف تبیین های ارائه شده ناتمام و غیر قابل پذیرش است. در نهایت این پژوهش نشان می دهد با استناد به دیدگاه ضرورت بالقیاس الی الغیر و از طریق بررسی منابع دینی جهت فراهم آوردن کبرای کلی قیاس که تعیین کننده محمول(خوب/ بد) برای موضوع(فرزندآوری) در قضیه اخلاقی است، می توان به دیدگاه سومی دست یافت که عبارت باشد از ارزش غیری فرزندآوری. در این دیدگاه فرزندآوری چون زمینه نیل به کمال نهایی انسان را فراهم می کند، دارای ارزش اخلاقی غیری دانسته شده است.
تأثیر متقابل فقه و اخلاق در راستای تأسیس دانش فقه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مورد رابطه دانش فقه و اخلاق، اختلاف بین دانشوران فقه اخلاق وجود دارد. بررسی رابطه فقه و اخلاق و امکان تاسیس دانش فقه اخلاق اهمیت به سزایی در رشد و تعالی این علم دارد. مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در صدد بیان رابطه فقه و اخلاق و امکان تاسیس فقه اخلاق می باشد. برای دست یابی به این هدف نسبت سنجی و بررسی شباهت ها و تفاوت های میان عناصر اصلی دو علم فقه و اخلاق صورت گرفته است. همچنین با رابطه سنجی فقه و اخلاق تعامل و تأثیرهای متقابل دو دانش بررسی شده است. یافته های مقاله نشان می دهد در نسبت سنجی فقه و اخلاق، موضوع این دو باهم نسبت عام و خاص من وجه دارند و در محمول، هدف و روش نسبت آن دو تساوی است. در رابطه سنجی فقه و اخلاق تاثیر فقه بر اخلاق در مسائل، روش تحقیق، اهداف اخلاق بررسی می شود و در تاثیر اخلاق بر فقه ساختن مبادی حکم، تعدیل حکم فقهی، تحلیل اخلاقی از موضوعات و گسترش دامنه فقه بررسی می گردد. با توجه به آنچه که در نسبت سنجی و رابطه سنجی بیان شد امکان فقه اخلاق وجود دارد و برای آن دو تعریف عام و خاص لحاظ شده است که در تعریف مختار، اصطلاح خاص مدنظر است که در بردارنده احکام شرعی است به همان معنای فقهی که در فقه مصطلح وجود دارد. در نتیجه با توجه به این تعریف، در فقه اخلاق باید حوزه صفات و رفتارهای اخلاقی، با دقّت اجتهادی و روش استنباط فقهی مورد شناسایی تکالیف خمسه قرار گیرند.