تحلیل فلسفی ملالت بر اساس حکمت متعالیه(چیستی، چرایی، ارزش اخلاقی) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
حس ملالت را می توان ویژگی فراگیر جوامع مدرن و ریشه ی بسیاری از تحولات مثبت یا منفی در انسان دانست. هدف ما این است که بر اساس مبانی حکمت متعالیه، حس ملالت را تحلیل نماییم. ملالت چیست؟ چرا ایجاد می شود؟ و در مواجه با آن چه باید کرد؟ روش کار این بود که ابتدا ملالت و علت ایجاد آن را بر اساس این مبانی توصیف و تحلیل نماییم و سپس بر اساس همان مبانی، اخلاق مواجه با آن را بیان نماییم. نتیجه تحقیق این است که اگر عمل ارادی را دارای سه رکن مهم یعنی تصور مقصود، تصدیق به فایده آن و شوق و اراده برای رسیدن به آن بدانیم، آنگاه ضعف یا عدم شوق و اراده را می توان تعریف ملالت دانست. عدم تصور صحیح مقصود و عدم تصدیق به فایده آن را می توان دو دلیل برای ایجاد ملالت دانست. اولی می تواند ناشی از دید محدود ما در مرتبه حسی و خیالیِ هستی باشد و دومی می تواند ناشی از عدم تطبیق آن مقصود با مراتب عمیق ترِ نفس ما باشد. رنج ناشی از ملالت، در ابتدا، موجب روی گردانی انسان از یک ظهور به ظهوری دیگر در یک مرتبه و سرگردانی و پوچی می شود؛ اما با داشتن دید تشکیکی به هستی و انسان می تواند موجب روی گرادنی از مرتبه پایین تر وجود و سایه های ماهوی و هم سطح آن و ایجاد حرکت اشتدادی انسان به سوی مرتبه بالاتر شود.بنابراین باید ملالت را نشانه عدم رسیدن به مقصود یعنی جامعیت بین وحدت و کثرت دانست و در پی رفع آن بر آمد.Philosophical analysis of the concept of boredom based on transcendent wisdom (What, why, moral value)
Boredom can be seen as a pervasive feature of modern societies and the root of many positive or negative developments in humans. Our goal is to analyze the sense of boredom based on the principles of Transcendent theosophy . The result of the research is that if we consider free action to have three important pillars, i.e. conceptualizing the aim, assenting its benefit, and appetite and will to achieve it, then weakness or lack of appetite and will can be considered as the definition of boredom and the lack of correct conception of the action or lack of assenting its benefit can be considered as a reason for boredom.Failure to correctly imagine the purpose and failure to acknowledge its usefulness can be seen as two reasons for creating boredom. The first one can be caused by our limited vision in the sensory and imaginary level of existence, and the second one can be caused by the lack of compatibility of that purpose with the deeper levels of our ego. The suffering caused by boredom, in the beginning, causes a person to turn from one epiphany to another at once and wander and become empty; But having a graded view of existence and man can cause turning away from the lower level of existence and its essential shadows and the level of it, and creating a intensifying movement of man towards a higher level.