مقالات
حوزه های تخصصی:
بیشتر پژوهش های انجام شده در بیست سال اخیر در حوزه تعلیم و تربیت، در سنت فلسفه تحلیلی صورت گرفته و مهم ترین بحث چالش برانگیز، نفی معناداری و امکان تربیت دینی بوده است. فیلسوفان تحلیلی تربیت، مانند هرست و پیترز، بر تعلیم و تربیت آزاد تأکید می کنند و تربیت دینی را به این دلیل ناممکن می شمارند که فاقد ویژگی های قابل ارزیابی بودن، تعمیم پذیری و انتقال پذیری است. نگرش آن ها نسبت به تربیت، برگرفته از رویکردی است که نسبت به صور دانش دارند؛ بنا براین رویکرد، امر دانشی، امری است که اصول آن درون نظریه ای است و اعتبار آن منتزع از عملکرد است، نه امری بیرون از آن. ادعای آن ها در رد تربیت دینی، به جایگاه شناختی نامتعین دین، ماهیت علمی تربیت و فقدان عقلانیت در تربیت دینی بازمی گردد. در این پژوهش، نظریه عقلانیت وحیانی به عنوان مبنای نظری، عهده دار پاسخ گویی به اشکالات یادشده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تربیت و دین به دلیل برخورداری از موضوع و غایت مشترک، سازنده ترکیب مفهومی معناداری هستند. همچنین از خلال اثبات علم دینی و ترسیم حدود و ثغور عقلانیت، تربیت دینی قابل اثبات است. عقلانیت دینی با نفی تلقی تصریحی یا قانع کننده از غایت تربیت، معیار ارزشمندی و سعادت را عقل مستند به وحی معرفی می کند، نه بنای عقلا و نه کارایی موجه؛ همچنین اتهام فقدان عقلانیت در تربیت دینی که منجر به شیوه تلقینی و نه تربیتی می شود، با پرداختن به معنای ایمانیِ تلقین، برطرف می شود. در این پژوهش، ساختمان عقلی انسان با ابتنا به دو وجه خودفرمانی و غیرخودفرمانی شناخته می شود که وجه اول با همراهی اراده و وجه دوم با اخذ اعتبار از وحی فعالیت می کند.
طراحی الگوی ارزیابی رفتار اخلاقی در سازمان های ایرانی در پرتو قرآن و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق یکی از واژه های پرکاربرد در زندگی اجتماعی است که در دهه های اخیر، در اهداف و خط مشی های سازمان های ایرانی نیز نمود بارزی یافته است. با وجود این، تعریف دقیقی از اخلاق در سازمان و یا معیار قابل استنادی وجود ندارد که با آن بتوان در هر شرایطی اخلاق را از غیر اخلاق تمییز داد. اخلاق و نظریه های مربوط به آن، وابستگی شدیدی به زمینه فرهنگی و اعتقادی جامعه دارند؛ ازاین رو، تعریف معیارهای اخلاقی باید متناسب با باورهای ارزشی جامعه هدف انجام گیرد؛ بنابراین نیاز به تعیین معیارهای اخلاقی بومی متناسب با باورها و ارزش های جامعه برای سازمان های ایرانی، محسوس است. بدین منظور، با استفاده از تحلیل مضمون، آیات قرآن کریم و گزاره های نهج البلاغه مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و در نهایت، 97 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده و دو مضمون فراگیر حسن فعلی و حسن فاعلی احصا شدند. معیارهای حسن فعلی به مضامین سازمان دهنده امانت انگاری مسئولیت، رعایت عدالت، احسان، اعتدال، حفظ کرامت انسان، ماهیت عمل، نتایج دنیوی اعمال و نتایج اخروی اعمال می پردازند؛ و معیارهای حسن فاعلی، مضامین سازمان دهنده ایمان به خدا، تقوا، نیت نیکو، بنده انگاری و شایستگی انجام عمل را در نظر دارند.
حجیت خبر واحد در اثبات گزاره اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث درباره مدلول بیانات اخلاقی دینی مبتنی بر اعتبار ادله نقلی در اخلاق اسلامی است؛ یعنی پیش از پرداختن به آن باید به این سؤال پاسخ داده شود که آیا اساساً این ادله در اثبات گزاره های اخلاقی، حجیت و دلیلیت دارند یا خیر؟ بی شک قرآن کریم، احادیث متواتر و نیز اخبار آحاد مقرون به قرائن حجت هستند. این پژوهش به حجیت اخبار آحاد اخلاقی و تفاوت معنای حجیت در گزاره های فقهی و اخلاقی پرداخته و با کاوشی تحلیلی، به این نتیجه رسیده است که در کشف معارف ناظر به واقع، از جمله معارف اخلاقی، جعل حجیت و اعتبار تعبدی دلیل، معنای روشنی ندارد؛ بلکه ملاک اعتبار این گزاره ها درجه واقع نمایی آن هاست. به بیان دیگر، اعتبار این معرفت ها را نباید و نمی توان بر محور وجود و عدم (صفر و یک) تلقی کرد؛ بلکه این اعتبار، درجاتی قابل محاسبه دارد و در شرایطی که برای واقع نمایی یقینی یک قضیه، توجیه کافی وجود ندارد، درجه غیریقینی معیّنی از معرفت قابل توجیه است. خبر واحدِ حاکی از واقع، معرفت می آورد و درجه ای از واقع نمایی دارد که البته تام و یقینی نیست؛ اما ممکن است بر هر معرفت دیگری در عرض خود، ترجیح داشته باشد؛ و به همین دلیل، حجت است و باور به آن، معقول و منطقی است. در این جا هرچه قرائن و شواهد بیشتری به نفع آن جمع آوری کنیم، آن را معقول تر ساخته ایم و ترجیح آن را موجه تر و منطقی تر کرده ایم. این قرائن و شواهد ممکن است قرائن عقلی، عقلایی، نقلی، تاریخی، جغرافیایی، تجربی، عرفی و غیر این ها باشد.
تحلیل همزادی اخلاق و تمدّن در نگرش طبیعت گرای مسکویه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکویه رازی بیش از نیمی از عمر خود را در دستگاه حکومت آل بویه گذراند. او دغدغه شکوفایی تمدّن اسلامی را داشت. مسئله او چیستی و چگونگی تحقق جامعه متمدّن است و در قالب پنج گام، فرایند تحقق جامعه متمدن را در آثار خود به تصویر کشیده است: در گام نخست، تعاون و مشارکت اجتماعی را بنیادی ترین مفهوم برای یک جامعه متمدن دانسته و بر اساس این مفهوم پایه، از امکان ناپذیریِ تحقق سعادت در بیرون از اجتماع سخن می گوید؛ در گام دوم، زیربنای این مفهوم را در نیازهای طبیعی انسان جست وجو می کند و زمینه ای برای طرح نظریه اخلاقیِ قانون طبیعی آماده می کند؛ در گام سوم، از دو عامل دین و خرد جمعی برای فعلیت بخشیدن به خصلتِ طبیعی تعاون، سخن گفته و با تبیین کارکردهای دین، تأثیر آموزه های دینی بر تقویت مؤانست و مشارکت و در نتیجه، همبستگیِ اجتماعی را تبیین کرده است؛ در گام چهارم، غایات نهایی و میانی را برای تعاون اجتماعی مشخص کرده است؛ و در گام پنجم، برای تحقق این غایات، ساختار حکومت عادلانه و سازوکار نظارت بر حکومت برای رساندن جامعه به غایت نهایی را در قالب قوانین دین و پرسشگری های آزاداندیشانِ خیرخواه پیشنهاد می کند. این مقاله با روش تحلیلی و استنادی، ضمن تبیین این پنج گام، به فرایند تحقق جامعه متمدن و نسبت آن با اخلاق در نگرش مسکویه رازی پرداخته و به تناسب بحث، تمایز رهیافت اخلاقی وی با ارسطو را تبیین کرده است.
چیستی شهود اخلاقی (بررسی معنا و انواع شهود و شهود اخلاقی در آثار فیلسوفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تبیین اصطلاح «شهود اخلاقی» در فلسفه می پردازد. پس از تبیین معنای لغوی شهود و سیر تطور معنای این واژه در انگلیسی و فارسی، چهار معنای متداول شهود در فلسفه توضیح داده می شود: 1. شهود افلاطونی یا عرفانی؛ 2. شهود مبادی معرفت؛ 3. شهود کانتی؛ و 4. شهود تجربی. سپس به بررسی اندیشه های متفکران شهودگرا در قرن بیستم پرداخته می شود. در این بررسی، تلاش شده با تتبع در آثار برخی از مهم ترین فیلسوفان اخلاق شهودگرا، دیدگاه آنان درباره شهود اخلاقی بررسی شود و از این رهگذر، نشان داده شود که «شهود اخلاقی» در قرن بیستم چه ویژگی هایی داشته است. با برشمردن این ویژگی ها مشخص می شود که شهود اخلاقی، نه شهود افلاطونی یا عرفانی است، نه شهود کانتی و نه شهود تجربی؛ بلکه «شهود اخلاقی» یکی از اقسام «شهود مبادی معرفت» است.
بررسی انتقادی معاشرت پژوهی در میراث اسلامی و آثار معاصران (کاستی ها و راهکارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش ها و نگاشته ها درباره اخلاق و آداب معاشرت، کاستی هایی دارند که با بررسی انتقادی شماری از نوشته های موجود در میراث اسلامی از سده های سوم تا ششم هجری و شماری از آثار نویسندگان معاصر، می توان به آن ها دست یافت. در این جستار، به اختصار به این کاستی ها پرداخته می شود. کاستی های یادشده در دو دسته قرار می گیرند: دسته نخست در محور پژوهش آداب معاشرت و در هفت حوزه قابل طرح است: 1. اصطلاح پژوهی معاشرت؛ 2. استناد به قرآن و سنت؛ 3. سندپژوهی روایات بیانگر آداب معاشرت؛ 4.تحلیل های علمی آموزه های معاشرت؛ 5. رویکرد فقهی به آداب معاشرت؛ 6. همگونی سرفصل ها؛ و 7. مسائل مستحدث آداب معاشرت. دسته دوم در مدار چگونگی عرضه اطلاعات پژوهش شده و در دو عرصه مطرح می شوند: 1. طبقه بندی اطلاعات؛ و 2. توجه به قالب دایرهالمعارفی در عرضه اطلاعات. به تناسب کاستی های یادشده و برای رفع آن ها، چند راهکار و محور پژوهشی نیز به پژوهشگران و نگارندگان حوزه معارف و آموزه های معاشرت پیشنهاد می شود.