تعالی مشاوره و روان درمانی (آموزش، مشاوره و روان درمانی سابق)
آموزش، مشاوره و روان درمانی (تعالی مشاوره و روان درمانی) دوره هشتم تابستان 1398 شماره 30 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تدوین و اثربخشی برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب بر افزایش خودکارآمدی والدینی بود. روش شناسی: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزندان زیر شش سال شهرتهران بودند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، نمونه گیری در دسترس بود. انتخاب نمونه از میان تمامی مادران دارای فرزندان زیر شش سال مراجعه کننده به خانه های سلامت شهرداری تهران در مناطق 3، 5، 14 و 20 در ماه های مهر و آبان 1396 بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی والدینی (PSAM) دومکا بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 05/0 و نرم افزار spss بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر افزایش خودکارآمدی والدینی تاثیر معناداری داشت(001/0>P). مقدار اتای محاسبه شده نشان داد که 23 درصد از تغییرات خودکارآمدی والدینی مربوط به عامل آموزش بود. نتیجه گیری: برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب بر افزایش خودکارآمدی والدینی موثر می باشد.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی برذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر عملکرد روانی – اجتماعی زنان مبتلابه سرطان پستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر عملکرد روانی -اجتماعی زنان مبتلابه سرطان پستان بود. روش:روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود. جامعه شامل زنان مراجعه کننده به بیمارستان ۷ تیر در سال1397(۳۱۰۰ نفر) بود. روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ نفر گزینش و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (۱۵نفر) و کنترل (۱۵نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های درجه بندی درد مزمن (CPQ) ون کوروف، دورکین و لیریسک (۱۹۹۲)، کیفیت زندگی(SF-36) ویر و شربورن(۱۹۹۲)و علائم افسردگی گلد برگ(GDS)(۱۹۸۲ ) بود. گروه آزمایش در ۸ جلسه درمان ذهن آگاهی شرکت داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق کوواریانس (MANCOVA) صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در نمرات عملکرد روانی- اجتماعی در پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد،(p<0/05). درمان ذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر سلامت روانی، نقش عاطفی، عملکرد اجتماعی، سرزندگی و درمان دردهای مزمن زنان مبتلا به سرطان پستان موثر بود. نتیجه گیری :ذهن آگاهی به تدریج توان فرد برای بوجود آوردن ارتباط غیر متمرکز با افکار ،هیجان ها و حس های بدنی را افزایش می دهد. همچنین فرد با فرایند تفکر ارتباط برقرار نموده و در می یابد که افکار او واقعیت نیستند. ذهن آگاهی ؛ زنان مبتلا به سرطان پستان را قادر به شناخت و تنظیم احساسات خود نموده،در نتیجه آنها سطوح پایین تری از رفتارهای کناره گیری را از خود نشان می دهند. بنا براین ذهن اگاهی موجب افزایش عملکرد روانی - اجتماعی زنان مبتلا به سرطان پستان می گردد.
بررسی و مقایسه اثربخشی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان شهر سر پل ذهاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن-آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان شهر سر پل ذهاب در سال 1398 اجرا شد. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان زلزله زده شهر سرپل ذهاب بودند که در سال 1398 به کلینیک مشاوره مرکز بهزیستی شهرستان سرپل ذهاب مراجعه داشتند که از این میان 45 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در یک گروه گواه و دو گروه آزمایش جایگزین شدند. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جلسات رواندرمانی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای دو گروه آزمایش در طی 9 هفته اجرا گردید. در خاتمه از سه گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسشنامه درد ذهنی ( OMMP ) اورباخ و میکلینسر(2003). به منظور تحلیل استنباطی داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد هر دو درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان اثربخش بود و بین دو درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان از نظر میزان اثربخشی تفاوت معنی داری وجود نداشت. (p<0/5). نتیجه گیری: درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی هر دو بر درد ذهنی تاثیر بسزایی دارند و از آنها در جهت پیشگیری از ابتلا به اختلالهای روانشناختی می توان بهره برد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش استرس،اضطراب،افسردگی و نشانه های بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش استرس،اضطراب،افسردگی و نشانه های بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت.جامعه این پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به کلینیک روان شناختی روان یار تشکیل می دادند.پس از هماهنگی های لازم 30 بیمار با شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دوگروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند.داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 18 تجزیه و تحلیل شدند. در ابتدا با استفاده از آمار توصیفی،میانگی و انحراف استاندارد محاسبه شد.همچنین برای بررسی اثربخشی درمان متمرکز برشفقت بر کاهش استرس،اضطراب،افسردگی و نشانه های بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر،از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که با تعدیل نمرات پیش آزمون، بین گروههای آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون در تمامی متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد ( p<0/05). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که درمان متمرکز بر شفقت باعث کاهش استرس،اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر شده است. پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده تاثیر درمان متمرکز بر شفقت بر روی بیماری های روان تنی دیگر بخصوص مالتیپل اسکلروزیس بررسی شود.همچنین تاثیر این درمان با درمان های دیگر مانند:شناختی-رفتاری ، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و دارودرمانی مقایسه شود.
بررسی رابطه اهداف پیشرفت با هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اهداف پیشرفت با هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهر تهران بود . روش شناسی: جامعه آماری مورد مطالعه کلیه داﻧﺶ آﻣﻮزان دﺧﺘﺮ دﺑﯿﺮﺳﺘﺎﻧﯽ پایه یازدهم شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تصادفی تعداد 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اهداف پیشرفت میدلتن ومیگلی (1997)، پرسشنامه هیجان آموزشی پکران (2017) و جهت سنجش پیشرفت تحصیلی از معدل دانش آموزان استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین اهداف پیشرفت و هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p)؛ نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد اهداف پیشرفت قادر به پیش بینی هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی این دانش آموزان بوده است (156/0 =R) و سهم آن در تبیین واریانس هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی برابر با 4/2 درصد بوده (024/0= ). همچنین نتایج حاصل از تحلیل فرضیه های فرعی پژوهش نیز نشان داد بین اهداف پیشرفت بین دانش آموزان سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی تفاوت معناداری وجود دارد هیجانات آموزشی نیز در بین دانش آموزان سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی تفاوت معناداری داشت.
رابطه فشارزاهای شغلی و سازمانی با نشانگان جسمانی: نقش تعدیل کنندگی خودتنظیمی و اختیار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین رابطه فشارزاهای شغلی و سازمانی با نشانگان جسمانی با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی خودتنظیمی و اختیار در کارکنان بانک کشاورزی استان اصفهان به اجرا در آمد. روش شناسی: جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان مذکور بود که از میان آنان تعداد 301 نفر به عنوان نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اصلاح شده فشارزاهای شغلی و سازمانی (رزمجو و نعامی، 1385)، پرسشنامه نشانگان جسمانی (جکس و اسپکتور، 1999)، پرسشنامه اختیار (هاکمن و الدهام، 1975) و پرسشنامه خود تنظیمی (بندی و مور، 2010) بود، و نتایج حاصله با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین فشارزاهای شغلی و سازمانی با نشانگان جسمانی همبستگی مثبت معنادار و بین خود تنظیمی و اختیار با نشانگان جسمانی همبستگی منفی معناداری وجود دارد(01/0 ˂ P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که فقط خود تنظیمی توانست فشارزاهای سازمانی با نشانگان جسمانی را تعدیل معنی دار (05/0 ˂ P) نماید، در روابط دیگر متغیرها نقش تعدیل کنندگی معنادار نبود. نتیجه گیری: براساس یافته هایپژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گیری نمود که افزایش فشارزاهای شغلی و سازمانی سبب تشدید نشانگان جسمانی و افزایش خود تنظیمی و اختیار سبب کاهش بروز نشانگان جسمانی می گردد.
اثربخشی قصه درمانی بر روی مؤلفه های خودنظم دهی تحصیلی دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی قصه درمانی بر مؤلفه های خودنظم دهی تحصیلی (راهبرد مطالعه، هدف گزینی، خودارزیابی، کمک خواهی، مسئولیت پذیری و سازمان دهی) در دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روششناسی: روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای منطقه 5 تهران که در سال تحصیلی 1396-97در پایه هشتم مشغول به تحصیل بودند. از بین 180 دانش آموز پایه هشتم تعداد 30 آزمودنی برای تقسیم به گروه های آزمایش (15نفر) و کنترل(15نفر) انتخاب و جایگزین شدند. سپس از هر دو گروه پیش آزمون مربوط به خودنظم دهی تحصیلی گرفته شد. پس از انجام مداخله برای گروه آزمایش (یعنی قصه درمانی به مدت 8 جلسه پیاپی، هفته ای یک جلسه 75 دقیقه ای)، هر دو گروه با استفاده از ابزار پژوهش مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از پرسشنامه خودنظم دهی سواری- عرب زاده (1392) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به گروه آزمایشی در 8 جلسه راهبردهای قصه درمانی آموزش داده شد. در حالی که، در این مدت، گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس درسطح معناداری 05/0 با استفاده از نرم افزار spss21 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قصه درمانی بر روی خودنظم دهی تحصیلی مؤثر و از بین مؤلفه های خودنظم دهی تحصیلی، قصه درمانی تنها بر روی راهبرد حافظه و کمک طلبی اثر داشت(001/0>P). نتیجه گیری: برای بهبود مهارت های شناختی افراد مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای روش های قصه درمانی موثر و کارآمد می باشد.