مقالات
حوزه های تخصصی:
روش و شیوه امام باقر؟ع؟ همانند دیگر حضرات معصوم؟عهم؟ در الگوسازی قولی و فعلی شیعیان نقش اساسی دارد. به نظر می رسد با تحلیل احتجاجات ایشان در حدیثی از باب الحجه اصول کافی بر اساس نظریه های زبان شناسی، بتوان به بینش های جدیدی دست یافت. این نوشتار طبق نظریه کنش گفتار جان سرل می باشد. این نظریه در تکوین تحلیل گفتمان نقش ویژه ای داشته است. از دیدگاه جان سرل کنش گفتاری به بخش های اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی تقسیم می شود. بررسی نشان می دهد که در احتجاجات امام باقر؟ع؟ کنش اظهاری بیش از دیگر کنش هاست و کنش های دیگر به مراتب خیلی کمتر به کار رفته است. به عبارتی متن حدیث ابتدا در بیان واقعیت و سپس ترغیب حضرت برای تشویق مخاطب در امر حجت الهی و اعلام شرایط پذیرش یا عدم پذیرش امر امامت بیشترین کاربرد را داشته است. تطابق بافت موقعیتی حدیث با انواع کنش های به کار رفته در متن، قدرت بالای مخاطب شناسی و درک عمیق آن بزرگوار از بافت موقعیتی را نشان می دهد، چرا که گفتار امام، درحقیقت واکنش ایشان در برابر انحراف جامعه اسلامی در امر حجت الهی و سیاستهای غلط و سودجویانه حکومت اموی است. شیوه استفاده در این تحقیق توصیفی، تحلیلی به صورت تحلیل محتوا (گفتمان) است. واحد تحلیل، جمله قرار گرفته است و ابزار تحقیق کتابخانه ای می باشد.
بررسی انتساب کتاب کفایه الاثر به علیّ بن محمّد خزّاز قمی رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله برای اثبات صحت انتساب کتاب کفایه الأثر به خزاز قمی است که برای این هدف مراحلی را پیموده است. اول اینکه آیا در کتاب های تراجم که تقریباً هم دوره با مؤلّف بوده نامی از او برده شده است یا نه؟ دوم اینکه تراجم نویسان نام این کتاب را برای او ذکر کرده اند یا نه؟ و سوم آنکه کتابی که امروز در دست ماست آیا همان کتابی است که در قرون اولیه بوده است یا نه؟ در مورد نکته سوم لازم است روایات کتاب موجود را با روایات کتب ماقبل مطابقت شود تا به نوعی از «این همانی» در نقل روایات دست یافت، بدین معنی که نقل روایات در طول قرون دستخوش تغییر و تبدیل نشده باشد. چنانچه احادیث این کتب در حدّ معناداری مطابقت داشته و انتساب کتاب به مؤلّفش نیز توسط مؤلّفان بعدی تأیید و تکرار شده باشد، می توان انتساب کتاب مورد نظر را به مؤلّفش صحیح دانست. بر اساس یافته های این مقاله؛ اولاً صاحبان تراجم از مؤلف کتاب یعنی علی بن محمد بن علی خزاز قمی نام برده اند. ثانیاً با اینکه از کتاب او تا قرن ششم نامی نبرده اند، اما قرائنی بر این مطلب شهادت می دهد. ثالثاً پس از بررسی روایات کتاب با نقل های آن در کتب بعدی معلوم شد که «این همانی» در مورد روایات آن با درصد بالایی محقق شده است. در نتیجه می توان چنین بیان نمود که انتساب کتاب کفایه الاثر به علی بن محمد بن علی خزّاز قمی رازی، عالم حدیثی قرن چهارم با درصد بسیار بالایی صحیح می باشد.
جایگاه اسماء و صفات الهی در معرفت توحید خداوند متعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارنده جایگاه اسماء و صفات الهی در معرفت خداوند متعال را تبیین می کند. بدین روی، بیان می دارد که صفت و اسم، شباهت ها و تمایزهایی دارند، ولی همگی مخلوق خدایند تا بشر را به معرفت خدا برسانند. البته به دلیل تنزیه خداوند حکیم از حدّ تعطیل و حدّ تشبیه، اسماء و صفات با مفاهیم عامّ خود، اشاره دارند به خدایی که منزّه از اشاره مخلوق است. ولی در همین جایگاه، جز به تعیین خداوند، نمی توان آنها را باب معرفت خداوند دانست. بعثت انبیاء نیز در این راستا اهمیت دارد. نقد برخی ازدیدگاه های مکاتب بشری در باب توحید نیز در ضمن مباحث مقاله آمده است.
نگاهی دیگر به آفرینش مخلوقات از ماء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خدای متعال در قرآن (آیه 30 انبیاء و 45 نور) خلقت هر موجود زنده ای را از «ماء» دانسته است. مترجمان و مفسران این کلمه را به آب (یا به شکل ترکیب هیدروژن و اکسیژن و یا مایع حاوی نطفه) ترجمه و تفسیر کرده اند. از آن جا که بسیاری از موجودات زنده، مانند فرشتگان، پریان، حضرت آدم و عیسی و پرندگان خلق شده به دست آن حضرت، آفریده از آب نیستند و از طرفی گیاهان و بسیاری از حیوانات از طریق نطفه ایجاد نشده اند، مفسران ناگزیر شده اند عبارت «کل شیء حی» را در این آیه محدود سازند و به دلایل مختلف، موجودات یادشده را از شمول این آیه خارج سازند. در ضمن گرچه بسیاری از مفسران، خلقت موجودات زنده انتخاب شده را از آب دانسته اند، ولی در توضیح سخن خود نتوانسته اند پایبند به آن باقی بمانند و معنای آیه را تغییر داده و حیات موجودات را وابسته به آب دانسته اند و در عمل، معنای منتخب خود را تغییر داده اند. با بررسی دقیق روایات، به دست می آید که منظور از ماء، ماده اولیه آفرینش است که بسیار لطیف می باشد و خدای متعال همه موجودات دنیوی و اخروی را از آن آفریده است. با چنین رویکردی، نباید اسم خاص ماء در این دو آیه و برخی از روایات به آب ترجمه شود؛ آنگاه آفریده شدن هر موجود زنده ای از ماء، به راحتی توجیه می گردد و نیازی به محدود ساختن عبارت «کل شیء حیّ» و خروج از ظاهر آیه نیست و مفسر می تواند پایبند به ترجمه خود باقی بماند و در شرح سخن خویش از ترجمه اولیه خود رویگردان نشود.
بررسی تطبیقی مبانی هرمنوتیست های قصدگرا و متفکران مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیست های قصدگرا و تأویل گرایان مسلمان گرچه هردو به دنبال فهم مراد و قصد مؤلّف از متن اند، ولی مبانی تفسیری مکاتب، امر تعیین کننده برای تفاوت های تفسیری اند. از این رو شناخت مبانی این دو مکتب، هدف این مقاله قرار گرفت و نسبت بین این دو مکتب تأویلی از نظر مبانی مورد بحث و تحلیل مقایسه ای قرار گرفت. در مقایسه پیش فرض های دو مکتب نشان داده شد که در برخی مبانی همچون فهم پذیری متون، مبنا بودن زبان در فهم و قصد، عینی بودن معنا، معنای نهایی متن، نسبی بودن فهم از متن، اشتراک دارند؛ ولی در برخی مبانی همچون تاریخی نگری، ابتناء کشف قصد بر حدس _ که هرمنوتیک قصدی بدان باور دارد _ و نه عقل، افتراق دارند. همچنین متن (قرآنی) به دلیل علیم بودن مؤلف آن اختلاف و تناقض ندارد که آن را از هر متن دیگر ممتاز می سازد. نیز در خصوص مبنای تاریخی نگری بین دو مکتب نشان داده شد این دو مبنا با هم اختلاف دارد. داده ها، آشکارا نشانگر این تفاوت ها و اشتراک ها بین مبانی دو مکتب اند که در پایان به شکل جدولی مقایسه ای ارائه شده است.
نمایه احادیث مهدویت به ترتیب نام راویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، نمایه ای از احادیث مربوط به مهدویت بر اساس نام راویان است که در قالب یک جدول تنظیم شده است. در این نمایه، 517 حدیث از 15 منبع کهن حدیثی شیعه آمده که بر اساس نام 193 راوی مرتب شده است. ابوبصیر با 63 حدیث بیشترین تعداد حدیث در این نمایه را دارا است.
«نحلته کنیتی» یا «نحلته کتبی»؟؛ دو ضبط از یک جمله حدیث امام کاظم (ع) در مورد امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در باره یکی از احادیث امام کاظم در باره نصّ بر امامت امام رضا؟عهما؟ است که منابع حدیثی معتبر شیعی آن را به دو صورت ثبت کرده اند: «نحلته کنیتی» و «نحلته کتبی». نگارنده مقاله، منابع هر دو نقل را آورده، و برای تأیید هر کدام، دلائلی ذکر می کند. در نهایت به احتمال زیاد، نقل دوم را ترجیح می دهد.
بررسی تطبیقی حجیّت عقل در دیدگاه محدث استرآبادی، شیخ انصاری و میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقل گرایی افراطی برخی از اخباریان و کم رنگ شمردن جایگاه عقل توسط برخی از ایشان، سبب شده تا این مکتب متهم به عقل گریزی گردد و تصوّر اوّلیه از اندیشه آنان این باشد که اخباریان عقل را به کلّی حجت نمی شمارند. از سوی دیگر انتقادات مبنایی میرزا مهدی اصفهانی _ به عنوان مؤسس مکتب معارفی خراسان_ به مفهوم شناسی عقل فلسفی سبب شده تا برخی آن را در کنار اخباریان در یک جبهه و در مقابل اندیشه اصولی قرار دهند و هر دو را منکر حجت عقل به شمار آورند، تا جایی که برخی مکتب معارفی خراسان را اخباری یا نواخباری خوانده اند. این مقاله بر آن است که با استفاده از منابع دسته اوّل ابتدا دیدگاه این سه مکتب را در خصوص حجیت عقل به درستی تبیین کند و سپس رابطه بین این سه دیدگاه و نقدهایی را که هر یک از این مکاتب بر دیگری دارند، طرح و نقد نماید.
پیوند تاریخی معنا دار دین و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه میان اخلاق و دین به ویژه پس از سکولاریزه شدن جوامع غربی و دین زدایی های اجتماعی مورد بررسی های متعددی واقع شده است. این ارتباط از جهاتی چون معنا شناختی، وجود شناختی، تاریخی و غیره قابل بررسی است. ظاهر امر آن است که اصل رابطه تاریخی میان دین و اخلاق مورد وفاق عموم فیلسوفان و اندیشمندان است. در عین حال چگونگیِ این ارتباط محل سؤال و بررسی برخی از اندیشمندان می باشد. برخی از معاصران ضمن پذیرش اصل ارتباط تاریخی میان دین و اخلاق، منکر ارتباط منطقی میان این دو شده اند و از این رهگذر اخلاق را مستقل از دین غیر استوار بر پایه های دینی قلمداد کرده اند. ابوالقاسم فنایی در کتاب «دین در ترازوی اخلاق» ضمن پذیرش ارتباط تاریخی عمیق دین و اخلاق مدعی است این ارتباط، ارتباط منطقی نبوده و نمی تواند دلیل استواری اخلاق بر مبانی دینی باشد. ایشان در مسیر اثبات مدعای خویش به نقد دیدگاه دو فیلسوف اخلاق (آنسکوم و مک اینتایر) پرداخته است. در این جستار کوشیده ایم تا ادعاهای ایشان در ارتباط تاریخی اخلاق و دین را مورد نقد و بررسی قرار دهیم. شیوه نقد، تاریخی و تحلیلی است. در نوشتار حاضر نشان داده ایم که برداشت ابوالقاسم فنایی از دیدگاه های فلاسفه اخلاق برداشت کاملی نبوده و انتقادات ایشان بر دیدگاه آنسکوم و مک اینتایر روا نیست. از این روی مدعای نویسنده در استقلال اخلاق از دین در رویکرد تاریخی بدون دلیل باقی مانده است. هم چنین با بیان شواهد تاریخی روشن شده که ارتباط تاریخی میان اخلاق و دین خیلی عمیق تر از آن است که نویسنده بدان معتقد است و بیان شده که کشف ارتباط منطقی از ارتباط تاریخی، توقع بجایی نیست؛ چراکه هر کدام از آنها به صورت مستقل محل بحث علمی هستند.
درنگی در معنای «ایمان به غیب» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گویندگان در باره معنای ایمان به غیب در آیه «ٱَلݧݩَّذٖینَ یݦݩُؤݨْمݫِںݧݩݐُونَ بِالْغَیْبِ» (بقره: 3) نکاتی گفته است، به این مضمون که مراد از آن، ایمان به حقایق پنهانی و فراتر از احساس بشر نیست، بلکه به معنای ایمان آوردن در پنهانی است. گوینده، که کلمه «بالغیب» را در این آیه قید می داند، به آیات دیگر استناد کرده است. نگارنده این مقاله کلام گوینده را به پنج بخش تقسیم کرده و در هر بخش بر اساس قواعد ادبی، روشهای مقبول در تفسیر و نیز کلام مفسّران، خطا در کلام گوینده را نشان داده و به این نتیجه می رسد که مراد آیه، ایمان به حقایق غیبی و فراتر از ادراک حسّی بشر است.