مقالات
حوزه های تخصصی:
مجموعه احادیث «تردّد خداوند» را که دربردارنده حدیث قدسی: «مَا تَرَدَّدْتُ فِی شَیْ ءٍ أَنَا فَاعِلُهُ کَتَرَدُّدِی فِی مَوْتِ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ» است، می توان از نمونه های بارز مشکل الحدیث دانست که قرن هاست موردبحث و گفتگوی محدثان، فقیهان، متکلمان، فیلسوفان، عرفا و مفسران شیعه و سنی قرار گرفته است. نوشتار پیش رو در پی آن است که اعتبارسنجی مجموعه احادیث «تردّد» را، بر پایه نظام اعتبارسنجی قدماییِ «کتاب محور» واکاود. هدف از اجرای این فرایند، نه فقط پی بردن به اعتبار این مجموعه از احادیث، بلکه افزون بر آن، ردیابی ورود این روایات به اولین مصادر حدیثی شیعه و جریان آن در منابع بعدی است. گردآوری مصادر اولیه دربردارنده این حدیث، می تواند باور نهفته در آن را به عنوان یک اندیشه پذیرفته شده و فراگیر در میان امامیه مطرح کند. از این رو برای دستیابی به این دو مهم، یعنی: شناسایی راویان اول و نیز کشف اولین کتب حدیثی دربردارنده حدیث تردد، با تحلیل اسناد این حدیث ارزشمند و مشهور در منابع حدیثی موجود، به ردیابی آن در مصادر حدیثی اولیه و در نتیجه، اثبات اعتبار و استحکام آن دست یافتیم.
شیوه های ارزیابی روایات تفسیری در التبیان فی تفسیر القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخشی از میراث حدیثی به روایات تفسیری اختصاص دارد و از نگارش متون اولیه تفسیری تا به امروز به عنوان یکی از منابع مفسران به شمار می رود. در طول زمان میزان بهره گیری مفسران از روایات با توجه به روش مفسر و نگاه او نسبت به حجیّت روایات تفسیری یکسان نبوده است. از تفاسیر اجتهادی بنامی که مؤثر بر تفاسیر پس از خود نیز هست، التبیان فی تفسیر القرآن اثر شیخ طوسی است، او به کثرت از روایات تفسیری در تبیین آیات بهره جسته است و این بهره گیری همراه با ارزیابی سندی و متنی روایات است. او در بررسی سندی غیر از تقسیم بندی رایج احادیث توسط قدما، دسته بندی های دیگری را نیز عرضه می کند و در بررسی سندی به نقد راوی هم می پردازد. وی در بررسی متنی از عرضه روایات به قرآن کریم و سنّت، بررسی عقلی و اجماع مفسران استفاده کرده است. توجه به اسرائیلیات و نقد و بررسی آنها نیز از نکات قابل توجه در بازکاوی روایات تفسیری در التبیان است. او همچون کتب فقهی اش به روایات متعارض توجه داشته و تعارض بین آنها را با استفاده از ترجیح، جمع و تخییر رفع کرده است.
استخراج روش های نقد متن حدیث در آراء فیض کاشانی در کتاب المحجه البیضاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملا محسن فیض کاشانی چند قرن بعد از تألیف کتاب «احیاء علوم الدین» محمد غزالی تصمیم گرفت تا این کتاب را با آراء کلامی و روایات مأثور شیعی درآمیخته و آن را احیا و تهذیب کند. علوم شرعی متکی و مستند بر وحی الهی یعنی قرآن کریم و سنت معصومین می باشد و لازمه اعتقاد به علوم نقلی صحت منقولاتی است که این علوم بدانها مستندند. قرآن به دلیل تواتر نیاز به نقد و بررسی ندارد، اما در سنت و احادیث گاهی علیرغم صحت سند؛ صدور آن از ناحیه معصوم متصور نیست و در عین صحت سند مستغنی از نقد متن نیست. در این مقاله سعی شده است با مراجعه به کتاب «المحجه البیضاء»، به این سوال پاسخ داده شود که ملا محسن فیض کاشانی از چه روش هایی برای نقد متون حدیث استفاده کرده است. روش انجام پژوهش روش کیفی است و اطلاعات به شکل کتابخانه ای و الکترونیکی گردآوری شده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که فیض کاشانی با اتکا به دیدگاه اعتقادی و کلامی خود از روش هایی چون مخالفت حدیث با قرآن، سنت، تاریخ قطعی و مخالفت باعقل در رد احادیث ناصحیح استفاده نموده است.
سیاق و سباق در تفاسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کلید واژه های مهم در تفاسیر به ویژه تفاسیر متاخر کلید واژه سیاق است که مفسرین در کنار آن به قاعده سباق هم عنایت دارند. این پژوهش در پی آن است که ضمن توجه به قاعده سیاق و مقایسه آن با واژه سباق (یا همان تبادر)، به کار کردهای این دو قاعده و ارتباط آن در تفاسیر بپردازد. در این پژوهش همچنین به مبانی اثر گذار در سیاق، انواع سیاق، شروط تحقق سیاق و غلبه سباق بر سیاق و میزان تأثیر گذاری قاعده سیاق در تفسیر آیات و روایات پرداخته و با ذکر نمونه های متعدد، کاربرد سیاق در تفاسیر تبیین شده است. از جمله این موارد، کشف معنا و مراد کلمات و جملات، توسعه وضیق معنا، بیان ترتیب نزول آیات، تعیین مکی یا مدنی بودن سوره ها، نقد روایات تفسیری و... است. از سوی دیگر فزونی کاربرد سیاق در برخی تفاسیر، نشان از اهمیت این قاعده و کوشش مفسران در بهره بردن از آن قاعده برای کشف مفاهیم آیات است. به نظر برخی از مفسران، در تعارض سیاق با سباق، سباق مقدم، و در تعارض آن با حدیث مأثور، سیاق مقدم است.
نگاهی به ساختار معنایی «تکبّر» در فرهنگ ثقلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکبر در کتب لغوی و اخلاقی غالبا خودبزرگ بینی و خود برتر بینی معنا شده است. از سویی مطالعه آیات و روایات، این مطلب را قویا نشان می دهد که در کاربرد «کبر» و کلمات هم خانواده آن، زیر بار حق نرفتن، گردن کشی در برابر حق یا حق گریزی، به منزله ریشه و عامل خودبزرگ بینی و خود برتر بینی مورد تأکید فراوان قرار گرفته تا جایی که در موارد متعددی اساسا کبر و تکبر، معادل حق گریزی و امثال آن دانسته شده است. در روایات به مواردی برمی خوریم که (با پررنگ کردن ریشه کبر) مراد از تکبر صرفا حق گریزی هایی، مانند سرباز زدن از ولایت و انکار معرفت حجت های الاهی دانسته شده است. همچنین در مواردی که روایات، کبر را با تعابیری نظیر «ام العیوب» و «اعظم الذنوب» توصیف کرده و عقابهای شدیدی برای آن بر شمرده اند، تأکید بر حق گریزی است. حاصل این بررسی، توجه بیش از پیش به موضوع «حق پذیری» و «تسلیم در برابر حق» به عنوان مؤلفه مهم «ایمان» و «دین داری» است که حاوی پیام مهم و تأثیرگذاری در رویکرد ما به مفاهیم و ارزش های دینی خواهد بود.
شرع و شاعران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت بررسیِ بُن مایه های اعتقادی شعرا و ادبا در جهت رسیدن به عمقِ محتواییِ آثارشان، بدیهی به نظر می رسد، لکن در دوره معاصر کمتر بدین موضوع توجه شده است. لذا پژوهش های ادبی غالبا حالتی یکنواخت و سَتَروَن یافته اند، بدین معنا که غالبا در فرم و صورت خلاصه شده و اگر هم به محتوا توجهی کرده اند، فارغ از توجه به ریشه های اعتقادیِ شاعر و جهان بینی او بوده است. در این میان، حتی اغراض بلاغی و موسیقایی و زبانیی هم که منبعث و متأثر از نحوه نگرشِ شاعر به خود، جامعه و جهانِ هستی بوده است، نادیده گرفته شده، گویی که از اصل نبوده اند یا ارزشِ بررسی نداشته اند. در نتیجه داوری هایی غیر واقعی به بار آمد، که به جای روشنی، بر تاریکی ها افزود و می افزاید. بدین سبب، در این مقاله کوشیده ایم تا تاثیر ریشه های اعتقادیِ دو شاعر بزرگ یعنی سنایی و مولوی را در جهت فهم بهتر آثارشان، نشان دهیم، به امید آنکه قدمی باشد برای دوری از جهانِ اوهام و خیالات و نزدیکی به دیار حقایق و روشنایی ها.
اصالت پیشوایی و کرامت حضرت زهرا سلام الله علیها بر زنان عالم با تکیه بر واژه راکعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بانوان جهان امروز به دلیل گم کردن خودحقیقی و جایگاه ارزشی شخصیتی، دچار بی هویتی شده و برای بدست آوردن کرامت و معصومیت از دست رفته خود به دنبال الگوها و مکاتب بشری سرگردانند. شناخت الگویی کامل، کریم و واحد در همه ابعاد وجودی و زندگانی، برای بانوان امروز به منظور حفظ عزت نفس و شرافت از دست رفته خود و حفظ جامعه بشری از غرق شدن در انحرافات امری حیاتی است. قرآن کریم حضرت مریم راکه مورد قبول ادیان یهود و مسیح است، الگوی زنان عالم معرفی نموده است. در حالی که با استنادبه آیه شریفه (آل عمران/43) و یافتن مصادیق راکعین، با روش تحقیق موضوعی و تحلیل آیاتی که واژه رکوع و مشتقات آن را دربردارد ثابت می شودحضرت مریم با تمام صفات عالی و برگزیده که برای او ذکر شده بنابر دستور الهی موظف است به حضرت زهرا به عنوان انسان کامل و کریم در همه ابعاد زندگی اقتدا کند و پیشوای خود قراردهد. این ادعا با بیان بعضی کرامات دوبانو تثبیت می شود. بدین ترتیب حضرت زهرابر اساس دستورالهی به عنوان الگویی واحد و کریم برای تمام بانوان معرفی شده است.
مفهوم یابی عصبیّت جاهلی و بازنمود آن در سقیفۀ بنی ساعده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش از اسلام، روحیه عصبیّت گراییِ قومی و قبیله ای، با عرب عجین شده بود. با ظهور اسلام، رسول اکرم؟ص؟ اهتمام فراوانی در زدودن این خصیصه داشت، اما پس از رحلت ایشان، این ویژگی جاهلی بر جامعه اسلامی بازرُخ نمود. این عصیبت و تعصبات قبیله ای خصوصاً در سقیفه بنی ساعده و بر سر تعیین جانشین پیامبر؟ص؟، خود را آشکارا نمایان ساخت و بیش از هر زمانِ دیگری با ویژگی های پیش از اسلام سنخیت یافت. این بازگشت عصبیّت جاهلی به جامعه اسلامی، موجب صدور روایاتی از معصومان؟عهم؟ به ویژه امام علی؟ع؟، در جهت مقابله با آن گردید؛ چراکه وجود آن موجب رویگردانی از حق، کتمان حقیقت و عدم اجرای عدل می شد. امیرمؤمنان نیز بارها غصب خلافت و واپسگرایی جامعه به خوی عصبیت را گوشزد نمود. در نوشتار حاضر، نخست مفهوم شناسی «عصبیّت» در لغت، اقوال اندیشوران و کلام امامان؟عهم؟ بحث می شود تا از رهگذر آن، ویژگی های نهفته، معانی متضمن و گستره معنایی «عصیبت» کشف شود؛ سپس با ره آوردهای حاصل آمده، به گوشه ای از عصبیت جاهلی که در جامه تعصب در سقیفه بنی ساعده ظهور کرد، پرداخته شود.