پژوهش های میان رشته ای قرآن کریم
پژوهش های میان رشته ای قرآن کریم سال دوم پاییز و زمستان 1390 شماره 2 (پیاپی 5)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پیشرفت دنیای غرب در عرصههای مختلف، مرهون تلاشهای علمی اندیشمندان آن دیار در پایه ریزی و گسترش علوم مختلف بوده است. این واقعیت سبب شده است که از مدتها پیش در جهان سوم و از جمله جوامع اسلامی، گروهی از روشنفکران به دنبال استفاده از علوم غربی برای ایجاد پیشرفت در جامعه ی خود باشند. حضور این علوم در جامعه ی ایران اثبات کرد که پذیرش بی چون و چرا و استفاده ی افسار گسیخته از این علوم نه تنها موجبات پیشرفت کشورمان را فراهم نمی کند بلکه به دلیل مغایرت مبانی این علوم با مبانی اسلامی، در دراز مدت تأثیرات سوء بیشماری در فرهنگ جامعه و ساختار نهادها و سازمانهای اجتماعی خواهد گذاشت و به تدریج جامعه را به سوی سکولاریزه شدن سوق خواهد داد. این مسأله باعث شد که پس از انقلاب اسلامی ایران، علی الخصوص در سالهای اخیر، به بومی سازی علوم غربی، توجه جدی شود. دانش «مهندسی اجتماعی» به عنوان دانشی برای مدیریت، اصلاح و پیشرفت هر چه بهتر جوامع، از دهه های قبل در دنیای غرب مورد استفاده قرار می گیرد. دکتر سلیمان خاکبان مدتی پیش با طرح ایده ی «مهندسی اجتماعی با گرایش قرآنی» درصدد بومی سازی این دانش برآمده اند. جدیترین اظهار نظر ایشان در این زمینه ارائه ی مقاله ای بوده است با عنوان «قرآن کریم و مهندسی اجتماعی». ولی به نظر می رسد آنچه در این مقاله آمده است دارای ابهاماتی است که بدون رفع آن ابهامات، این بومی سازی درست انجام نخواهد شد. این نوشتار به نقد و بررسی ابهامات آن مقاله پرداخته است تا در حد خود فرصتی فراهم آورد برای راه اندازی درست دانش مهندسی اجتماعی با گرایش قرآنی».
زمینه های حقوق تجارت الکترونیک در قرآن و سنت
حوزه های تخصصی:
بهره برداری از فناوری های روز آمد در حوزه تجارت، به ویژه با استفاده از اینترنت سبب پیدایش نوع نوینی از داد و ستد تجاری گردیده است، که آن را «تجارت الکترونیک»Electronic Commerce) می نامند. در این مقاله تلاش می شود تا قانونی سازی حقوق تجارت الکترونیک در اسلام، با استفاده از قرآن کریم و سنت، مورد مداقه قرار گیرد. اگر قانون مندی آن در حقوق اسلامی به اثبات برسد مسلمانان می توانند از این فناوری نوین و سودمند استفاده کنند. بسیاری از مسلمانان در این اندیشه اند که آیا قوانین این شیوه ی جدید تجارت در حقوق تجارت اسلامی قابل اعمال است. کم و کیف این موضوع و برخی مسائل مترتب بر آن، موضوع مقاله حاضر است.
انسجام اجتماعی از منظر قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش روی، با در نظر گرفتن این فرضیه که زیست مطلوب اجتماعی انسان، مستلزم بایسته هایی نظیر انسجام اجتماعی است؛ کوشش نموده تا انسجام اجتماعی را از دیدگاه قرآن کریم بررسی نماید. بدین منظور در ابتدا، با معرفی الگوهای انسجام، نظیر تمایز و همانندی، به تبیین دیدگاه قرآن کریم در این زمینه پرداخته و مؤلفه های تقسیم کار و نظام اعتقادی، ارزشی و هنجاری مشترک را بررسی نموده است؛ سپس در ادامه از «تقویت وابستگی عاطفی»، «جامعه پذیری» و «انجام مناسک دینی» به عنوان عوامل تقویت کننده انسجام و نیز از عوامل دیگری نظیر «اختلال هنجاری، نمادی و توزیعی» به عنوان عوامل اختلال انسجام اجتماعی یاد نموده است.
واکاوی مؤلفه های روایی داستان های قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
یکی از کارآمدترین روش های جذب مخاطب جهت تأثیرگذاری بیان موضوع، پیام و درونمایه ی مدنظر در قالب داستان است. قرآن کریم به عنوان کتابی آسمانی که برای عبرت دهی، ارائه راهکارهای تربیتی، بیان آموزه های دینی، هدایت گری و... بر پیامبر خاتم(ص) نازل گردیده و بخش عمده آن به روایت سرگذشت واقعی ملت ها و اقوام و اشخاص اختصاص دارد، شیوه داستانی را نه بعنوان هدف، بلکه به عنوان ابزاری کارآمد در بیان آموزه های خود برگزیده است؛ در این روند به علت آنکه هدف قرآن از داستان سرایی سرگرمی نیست، قرآن کریم با بهره مندی از عناصر روایی(مقدمه، گره افکنی، بحران زایی، کشمکش، گفتگو، شخصیت پردازی و...) شیوه ای خاص و منحصر بفرد از بیان روایی با هدف عبرت دهی و هدایت گری اتخاذ کرده است. در این مقاله با هدف واکاوی ابعاد گوناگون داستان های قرآنی و کنکاش در اهداف و شیوه های پردازش آن ها، با ذکر نمونه هایی به تحقیق در جوانب مختلف روایی(فنی، موضوعی و معنایی) داستان های قرآن پرداخته شده و با مقایسه آن با اصول داستان سرایی، روش یگانه روایت گری قرآن مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت این نتیجه حاصل گردید که علی رغم تفاوت اساسی هدف داستان پردازی قرآن با آنچه در ادبیات داستانی مدنظر است، مؤلفه های روایت گری و عناصر داستانی در قرآن از پردازشی مطلوب و بافت و ساختاری هنرمندانه برخوردار است و روش ویژه ای را در روایت گری که منحصر به قرآن است ارائه می دهد.
بینامتنی قرآنی در مقامات ناصیف یازجی
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای مورد توجه در پژوهش های مربوط به ادبیات در دهه های اخیر مطالعات بینامتنی است. بینامتنی یادآور این نکته است که متون به نوعی همواره در تعامل با یکدیگرند. یافتن این روابط ما را به خوانشی نو از متون رهنمون می سازد. از جمله این متون کتاب مجمع البحرین ناصیف یازجی نویسنده و شاعر معاصر است. این تحقیق به روش تحلیلی– توصیفی و با استقراء آیات کریمه قرآنی در مجمع البحرین انجام شده است. هدف از پژوهش، شناخت و معرفی چگونگی و اندازه تأثیر قرآن کریم بر لفظ و محتوای مقامات ناصیف است. ناصیف در مقامات خود رویکرد قابل توجّهی به قرآن دارد. این امر وقتی بیشتر مورد توجه قرار می گیرد که بدانیم او یک مسیحی است. استفاده از مَثَل های رایج و مرسوم، اشاره به حوادث، داستان ها و اسامی شخصیت های قرآنی نیز که از آن به تلمیح یاد می شوند، نوعی از بینامتنی مقامات ناصیف با قرآن است. با تحلیل و بررسی عملیات بینامتنی در مقامات(متن حاضر) و قرآن(متن غایب) در می یابیم که این تعامل هر چند بیشتر به صورت نفی متوازی و نفی جزیی است، اما نفی کلی نیز در آن کم نیست.
بررسی ارتباط انسان با طبیعت از منظر معادشناسی در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
در چارچوب دینی، انسان نه تنها از طریق عناصر مادی، بلکه از طریق کلام و نهایتاً از طریق خداوند با عالم طبیعت پیوند دارد. قرآن کریم طبیعت و عناصر آن را به عنوان آیات الهی معرفی می کند و از آن ها به عنوان ابزار و وسیله شناخت اصول اساسی دین اسلام استفاده می کند. مسأله معاد، که همان بازگشت به سوی حضرت حق است، عام و کلی بوده و یکی از سنن الهی است که بر اصل کلی حاکم بر وجود مبتنی است، آنچه در اصطلاح فلسفه نظام عالم و قانون اسباب خوانده می شود در زبان دین سنّت الهی نامیده می شود. پژوهش حاضر بر این نکته تأکید دارد که کلیت معاد به صورت یک نظام الهی بر طبیعت حاکم است، طبیعت بستر حرکت معادی انسان به سمت کمال معنوی و محیط آماده شدن برای حضور در محضر الهی است، از این رو برای نظام حاکم بر عالم هستی، سه ساحت می توان قائل بود که عبارتند از: نظام الهی، نظام طبیعت و نظام انسانی؛ نظام طبیعت در طول نظام الهی قرار گرفته است و تقدیر نظام انسانی نیز باید قرار گرفتن در طول اراده الهی باشد بر این اساس پنج نظام حرکت، تعادل، تضاد، تکامل و تکوین در مورد ارتباط انسان با طبیعت از منظر معادشناسی معرفی شده و مورد بررسی قرار گرفته است.
بینامتنی اشعار عبدالوهاب البیاتی با قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم نقد ادبی معاصر عربی پدیده تناص یا بینامتنی است که در یک معنای عام به اندیشه انتقال معنی یا لفظ و یا هر دو، از یک متن به متنی دیگر، یا از یک اثر ادبی به اثر ادبی دیگری با اختلاف در مقصد و هدف اطلاق می شود. بینامتنی یکی از پدیده های زبانی شایع در آثار شاعران معاصر عرب است. اشعار عبدالوهاب بیاتی شاعر نوپرداز معاصر نیز به این ویژگی متمایز و برجسته گشته است. او نه تنها اشکال و انواع گوناگون تناص را در اشعار خویش به کار گرفته، بلکه مصادر و منابع تناص نیز در اشعار او متنوع می باشند. این شاعر پرآوازه عرب، میراث دینی خویش را یکی از منابع و مصادر مهم بینامتنی در اشعار خود قرار داد. لذا از میان بینامتنی های موجود در شعر او، بینامتنی قرآنی بخش قابل توجهی را به خود اخصاص داد. بدین منظور بررسی ریشه تاریخی این پدیده نزد ناقدان غربی و عربی، تبیین و تشریح بینامتنی قرآنی در اشعار شاعر پرآوازه عراقی و بیان انواع مختلف الهامات وی از قرآن کریم از اهداف مقاله حاضر می باشد. بررسی اشعار بیاتی گواه این است که او گاه مضمون و مفهوم آیه یا آیاتی از قرآن کریم را منبع الهام خویش قرار می دهد. و در بعضی از اشعار خود مفردات و یا واژ ه های قرآن را به خدمت می گیرد. و گاه به حوادث و شخصیت های قرآنی اشاره می کند تا به اثر ادبی خویش صفت ماندگاری بخشد.
رابطه قرآن با روایات
حوزه های تخصصی:
در ترسیم رابطه قرآن کریم با روایات از نظر منبعیّت و حجّیّت چهار نگرش وجود دارد: 1. قرآن محوری؛ که بر اساس آن تنها منبع شناخت دین به قرآن انحصار می یابد. 2. سنت محوری؛ که به استناد آن برای شناخت دین تنها باید به سنت معصومین(ع) مراجعه کرد. 3. قرآن محوری و سنت مداری؛ که بر اساس آن سنت در طول قرآن قرار می گیرد؛ 4. دوگانه محوری؛ که بر اساس آن سنت در عرض قرآن دارای جایگاه خواهد بود. فرقه قرآنیون جزو مدافعان دیدگاه نخست به شمار می روند. اخباریان در دسته سنت محوری قرار دارند و علامه طباطبایی و شاطبی را باید جزو مدافعان نظریه سوم دانست. دیدگاه مورد نظر نگارنده که در این مقاله دلایل آن را مورد بررسی قرار داده، دیدگاه چهارم است. بر اساس این دیدگاه سنت در حجّیّت و منبعیّت دارای استقلال می باشد.