روایت مورخان دوره ی صفویه از نخستین مواجهه ی شاه- قزلباش در دوره ی شاه طهماسب، روایتی ست نسبتا واقع گرایانه و البته نه چندان صریح از افول زودهنگام یک ساختار مقدس در یک صورت بندی غیر تقدس گرایانه. بنابراین هر چه از مرحله ی جنبش اولیه ی صفویان فاصله میگیریم روایت مورخان از محتوایی تقدس گرایانه، به جانب نوعی واقع گرایی معطوف می شود. بر اساس این، روایت مورخان از نخستین مواجهه شاه- قزلباش از دو منظر روش شناختی و محتوایی، قابل تامل است. از نظر روش شناختی، اگر چه روایت این مورخان ماهیتی نسبتا توصیفی دارد اما کمتر به جانب تقدس گرایی معطوف می شود. از نظر محتوایی این بازخوانی، تاکیدی ست بر افول جایگاه مریدی امرای قزلباش تحت تاثیر مطالبه گری فزاینده ی اقتصادی و عطش سیاسی روزافزون آنان، تاکید بر نقش آن ها در به چالش کشیدن زود هنگام الوهیت نهاد شاهی و در نهایت نیز برساختن چهره ای قهرمانانه از شاه به عنوان پیروز نهایی این جدال. این پژوهش در صدد است به روشی توصیفی- تحلیلی، عناصر شکل دهنده روایت مورخان از نخستین مواجهه ی شاه- قزلباش در ابتدای عصر شاه طهماسب را مورد واکاوی قرار دهد.