تحقیقات تاریخ اجتماعی
تحقیقات تاریخ اجتماعی سال دهم پاییز و زمستان 1399 شماره 2 (پیاپی 20) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اسناد محلی و منتشر نشده به ویژه اسنادی که در فرآیند نظامِ ارباب - رعیتی شکل گرفته اند، به جهت شواهد و داده های جزئیِ موجود در آن ها نقش زیادی در بازسازی تاریخ اجتماعی و تاریخ محلی دارند. اسناد خاندان وزیری مجموعه ای از اسناد محلی و منتشر نشده کردستان در دوره قاجار و پهلوی اند که در عمارت آصف دیوان سنندج نگهداری می شوند. بازخوانی و تحلیل داده های موجود در این اسناد نقش بی بدیلی در بازسازی تاریخ اجتماعی کردستان دارند. علیرغم رشدِ کمی و کیفی تاریخ های محلی کردستان در دوره قاجار، پژوهش در زمینه تاریخ اجتماعی این ایالت به جهت کمبود منابع دشواری های خاص خود را دارد، اما بی تردید بازخوانی و تحلیل اسناد خاندان وزیری همان کشف منابع جدید و مورد نظرِ مورخ تاریخ اجتماعی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و رهیافت تاریخ اجتماعی به بررسی و تبیین وضعیت زندگی و کار رعایا و مباشران کردستان در دوره قاجار و پهلوی اول و همچنین روابط متقابل آن ها با یکدیگر و با مالکان و حکومت محلی در قالبِ حوزه های رابطه مردم با مردم و مردم با حکومت می پردازد. بنابراین، در مقاله حاضر نخست داده ها و اطلاعات مورد نظر را از متن 286 برگ از اسنادِ خاندان وزیری استخراج کرده و سپس به مقوله بندی اجتماعی آن ها پرداخته می شود.
بازخوانی حقوق زنان شهرنشین در دوران قاجاریه بر اساس اسناد آرشیوی «دنیای زنان در عصر قاجار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصور غالب و تصویری که عموما از زنان دوره قاجار به ویژه در دوران پیشامشروطه در مطالعات به نمایش گذاشته شده است مؤید تصویری منفعل و کاملا حاشیه ای ست. اما بازخوانیِ انتقادی اسناد و مدارک آرشیوی غیررسمی و خانوادگی به ویژه اسناد فراهم آمده و جمع آوری شده توسط آرشیو برخط «دنیای زنان در عصر قاجار» که مؤید مناسبات اجتماعی در عرصه های کمتر مطالعه شده و محوریت این پژوهش است، نشان می-دهد زنان در نقش های مختلف از جمله زوجه، مادر و فعال اقتصادی در چارچوب های شرعی و سنتی، دارای حقوقی مقبول بوده و بر همین اساس، کنشگری اجتماعی تاثیرگذاری داشتند. نویسندگان بر همین اساس با استفاده از روش تحلیل تاریخی مبتنی بر اسناد و مدارک آرشیوی و مطالعات کوشیده اند، تصویری همه جانبه از فعالیت ها و اشتغالات زنان متعلق به قشرهای مختلف اجتماعی عصر قاجار را به دست دهند.
بررسی شخصیت اردشیر بابکان در قالب نظریه کاریزماتیک ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار سیاسی حکومت اشکانیان، تنوع فرهنگی در جامعه اشکانی همراه با رویکرد دینی خاص شاهنشاهان اشکانی و تجاوزات پیاپی رومیان به مرزهای غربی قلمرو اشکانیان، بطورکلی شرایط بحرانی را در جامعه ایران قرن دوم و اوایل قرن سوم بوجود آورده بود در چنین شرایطی اردشیر بابکان از یک خاندان مذهبی در ایالت پارس، موفق شد اسباب سقوط حکومت اشکانیان را فراهم آورد و طی دو سال فعالیتهای سیاسی نظامی مستمر، قدرت سیاسی کشور را از خاندان اشک به خاندان ساسان منتقل نماید. توانایی اردشیر در انتقال قدرت از شاهنشاهان قانونی کشور به خاندان خویش که ناشی از درک صحیح او از شرایط بحرانی جامعه بود از یکسو و از سویی دیگر فائق آمدن بر بحرانها و نابسامانیهای سیاسی، نظامی، دینی و اجتماعی جامعه بواسطه داشتن برخی مشخصات و ویژگیهای شخصیتی و رفتاری وی، سبب می شود تا بتوان شخصیت و عملکرد اردشیر را در قالب نظریه رهبرکاریزماتیک ماکس وبر تبیین نمود. بدین ترتیب مسئله اصلی این پژوهش، تبیین شخصیت اردشیر بابکان در قالب نظریه کاریزماتیک ماکس وبر است. بررسی ها حاکی از آن است که علاوه بر ویژگی های شخصیتی و رفتاری اردشیر، شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه، می توانسته زمینه ساز ظهور رهبری جدید با ایدئولوژی نو در کشور بوده باشد. یافته های این جستار بیانگر آن است که اردشیر اول ساسانی با تمامی ویژگیهای شخصیتی، با انجام برخی اقدامات و با توجه ویژه به دین زرتشتی و طرح گفتمان جدید اتحاد دین و دولت برای حل بحران های سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه و در نهایت با کناره گیری از حکومت و انتخاب جانشینی شایسته می تواند به عنوان یک رهبر کاریزما مطرح شود. روش تحقیق در این مقاله با توجه به رویکرد جامعه شناختی آن، توصیف و تحلیل داده ها در چ ارچوب «ن ظریه کاریزما» و ش ناسایی اب عاد ش خصیت فردی، خاندانی، سیاسی و تاریخی اردشیر بابکان در قالب این نظریه است.
کارکرد اجتماعی کرامات عرفا بر اساس کتاب «مقامات ژنده پیل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث پرمناقشه عرفان اسلامی، متصور شدن قدرت کرامت گونه برای شیوخ متصوفه است. عرفا از دوره سلجوقی(590-429 ه.ق)، کرامات را نشان صدق ولایت شیوخ در جانشینی پیامبر (ص) می دانستند و چون این گفتمان قدرت اجتماعی فوق العاده به آنها می بخشید در اشاعه آن سعی بلیغ داشتند. کتاب «مقامات ژنده پیل» نوشته محمد غزنوی به شرح کرامات شیخ احمد جام (م. 536 ه.ق) می پردازد. این کتاب مشحون از حکایاتی کرامت گونه از شیخ جام می باشد که صحت تاریخی بسیاری از آنها قابل اثبات نیست اما درون مایه هر حکایتی بازگو کننده منافع اجتماعی سازندگان آن است. این نوشتار با بررسی حکایاتی از این اثر به کمک دیگر آثار صوفیه و تاریخی آن دوره به تحلیل این موضوع می پردازد که این حکایات تأمین کننده چه منافع اجتماعی مروّجان آن است. نتایج نشان از آن دارد که صوفیه برای نفوذ و تثبیت قدرت اجتماعی خود بر اقشار مختلف جامعه از کرامات بهره می گرفتند. شیخ متناسب با قشر اجتماعی مخاطب خود دست به کرامت می زد و این زیستِ کرامت گونه، او را از دیگران متمایز می ساخت. شیخ برای حفظ موقعیت اجتماعی و جذب مریدان بیشتر به دفاع از منافع اقشار پایین دست جامعه در برابر صاحبان قدرت سیاسی و نظامی می پردازد. البته در بعضی موضوعات اجتماعی، کرامات تلاشی برای تغییر گفتمان غالب نداشت.
تحولات بهداشت عمومی و شهری تبریز در دوره رضاشاه(1304-1320شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت قاجار در زمینه بهداشت شهری و عمومی کارنامه موفقی نداشت. این امر علاوه بر شیوع بیماری های مختلف، چهره مناسبی از شهرها را نشان نمی داد. فقدان دانش جدید، تقدیرگرایی و جهل و خرافات جامعه را از بهداشت به عنوان پدیده این جهانی دور کرده بود. از اواخر دوره قاجار، روند تغییر با گسترش ارتباطات و فعالیت پزشکان خارجی در ایران آغاز و با تشکیل دولت رضاشاه شدت یافت. با گسترش شهرنشینی و به جهت اهمیّت موضوعِ بهداشت و سلامت شهری و عمومی، در این دولت بر اجرای نظام پزشکی نوین تأکید شد و زمینه اجرای آن با شکل گیری برخی نهادهای مربوطه فراهم آمد؛ ازآن جمله می توان به «شورای عالی صَحی» در تهران و اداره صحیه بلدیه در شهرها و نیز تصویب نظامنامه های بهداشتی اشاره نمود. در تبریز صحیه بلدیه اقداماتی درجهتِ استقرار نظام جدید بهداشتی انجام داد که تا حدی در سلامت مردم و چهره بهداشت شهری مؤثر افتاد اما به نظر می رسد به رغم تلاش های صورت گرفته نتوانست نتایج قابل توجهی به بار آورد. عدم اختصاص بودجه کافی، کمبود کادر بهداشتی و درمانی، مسائل فرهنگی و باورهای پیشینِ مردم را شاید بتوان جزو این علل عدم توفیق دانست. البته مؤسسات و انجمن های عام المنفعه در تبریز بخشی از تغییرات بهداشت عمومی را برعهده گرفتند. مسئله اصلی این پژوهش تغییر و تحولات ساختاری بهداشت عمومی و شهری تبریزِ عصر رضاشاه است و به تبعِ آن سئوال اصلی پژوهش چگونگی استقرار و سازوکار اجرا و نتایج این تغییرات می باشد. این مقاله با تکیه بر نشریات آن دوره، اسناد و منابع اصیل تاریخی به روش توصیفی - تبیینی، به بررسی این موضوع نشسته است.
بازتولید گفتمان نهادها و گروه های اجتماعی شیراز قرن هشتم در دیوان حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوان حافظ شیرازی به عنوان متنی ادبی، واجد موقعیّتی تاریخی، و محصول تعامل خالق اثر با مجموعه ای بسیط و گسترده از سنّت ها، گفتمان ها و جریان های اجتماعی و تاریخی سده ی هشتم هجری است. نسبت دیوان حافظ با گروه ها و عناصر اجتماعی، چگونگی بازتولید آن، نیز میزان تقویت، به حاشیه رانی و مطرود نمودن این گروه ها در فرآیند تولید اثر ادبی، موضوع شایسته ی درنگی است که روشن نمودن ابعاد آن، پژوهشی مستقل را طلب می نماید. از این رو این جستار، با روشی توصیفی تحلیلی و استعانت ممکن از مباحث رویکرد تاریخ گرایی نوین، درصدد پاسخ به این سؤالات است که چه گفتمان هایی از نهادها و گروه های اجتماعی شیراز قرن هشتم، در شعر حافظ بازتولید شده اند؟ نحوه ی کنشمندی حافظ و عوامل تقویت و به حاشیه رانی این گفتمان ها در متن و فرایند خلق این اثر ادبی چه بوده است؟ یافته ها نشان می دهند که دیوان حافظ، با شبکه ای پیچیده و شناور از نمادها، دال ها و مدلول های منفی و مثبت، عرصه ای برای به حاشیه رانی و تقابل با گفتمان نهادها و گروه های اجتماعی و رسمی وابسته به قدرت، از قبیل: قاضیان، واعظان، صوفیان، و همچنین بستری برای تقویت بخشی به گفتمان قلندران و درویشان در پیوندی نزدیک با گفتمان برساخته ی رندان، شده است. در این راستا حافظ، در مقام منتقدی رند و بی پروا، با وقوف بر ابعاد گفتمانی و آسیب شناختی اجتماعی و تاریخی عصر خود، نظیر: ریا، جزمی گری، بی عملی وخردستیزی، و هجمه علیه ی آن در دیوانش، آزاداندیشی، عمل گرایی و تساهل اجتماعی را، به مثابه ی الگو و مدلی مترقی در تعالی اجتماعی و تاریخی، ارائه داده است.
تحلیل تاریخ اجتماعی آموزش و پرورش دوره پهلوی در آیینه «مدیر مدرسه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلال آل احمد ازجمله نویسندگان صاحب سبک و تأثیرگذار بر داستان نویسی ایران است. او با توجه به اشرافی که بر اوضاع زمان خود دارد، توانسته مسائل اجتماعی را که مردم با آن ها دست به گریبان بوده اند، تشخیص دهد و به خوبی در داستان های خود منعکس نماید. تعدّد آثار داستانی وی اعم از داستان کوتاه و رمان با موضوعات گوناگون و نگرش انتقادی نسبت به اوضاع اجتماعی جامعه و تضادها و تعارض ها در آن، سبب گردیده است که این آثار ازلحاظ بررسی جامعه شناختی بسیار غنی باشند؛ ازاین دست موضوعات، بحث از آموزش وپرورش، شرایط معلّمان و اوضاع اجتماعی آنان است که در آثار جلال بروز و ظهور یافته اند. این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی به بررسی نگاه تاریخی– اجتماعی جلال به وضعیت معلمان و آموزش وپرورش در دوره پهلوی می پردازد و مسائلی چون رضایت شغلی، وضعیت درآمد، ارزش کار معلّمان نسبت به دیگر مشاغل، آداب مدرسه و معلّم، شیوه های آموزش، تشویق و تنبیه ها و... به خوبی و با رعایت بسیاری از جزئیات در داستان های او منعکس شده اند.
از قلعه تا شهر: بررسی پیوند شهرنشینی و حیات قبایلی در جنوب قفقاز با تمرکز بر شوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، ضمن تمرکز بر روند ظهور و توسعه شوشی، ابعاد معینی از حیات شهری جنوب قفقاز سده دوازدهم/هجدهم بررسی می شود. هدف، نمایاندن سهم عوامل محیطی و نیروهای قبایلی در تکوین و تحول حیات شهری جنوب قفقاز در آستانه تسلط روسیه تزاری بر این حوزه است. به این منظور، نخست، چشم اندازی تاریخی از حیات شهری جنوب قفقاز در این مقطع ترسیم و سپس، با تمرکز بر روند شکل گیری و توسعه شهر شوشی و سهم طایفه جوانشیر در آن، دلایل انتخاب این شهر به مرکزیت حکومت محلی این خوانین و سیر توسعه کالبدی و اجتماعی آن تحلیل و تبیین شده است. این پژوهش با رویکرد تاریخ اجتماعی و در جهت نمایاندن برخی زوایای مغفول از حیات اجتماعی جنوب قفقاز پیش از تسلط روسیه تزاری انجام شده است. دستاورد تحقیق نشان می دهد که الگوی عمومی حاکم بر حیات شهری جنوب قفقاز در دوره یادشده تا حد زیادی تحت تأثیر یک عامل اجتماعی بومی یعنی نیروهای قبایلی تحول یافته است. جلوه معینی از این تأثیرپذیری را می توان در شکل گیری و توسعه شوشی مشاهده کرد که هم در الگوی توسعه کالبدی و هم در تکوین بافت اجتماعی آن، به شکل مستقیم با اراده و تدبیر سیاسی یک فرمانروای قبایلی پیوند داشت.
فعالیت های اجتماعی بازاریان در مسیر سازمان بخشی به انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاریان به عنوان یکی از طبقات اجتماعی شهری، از دیرباز، نقش و تأثیرات گسترده ای در ساحت های مختلف زندگی شهری داشته اند. تا جایی که جایگاه گسترده آنها در عرصه اجتماعی، خصوصاً موجب نفوذ و ارتباط با ساختارها و نهادهای دینی از جمله روحانیت، مساجد و هیأت های مذهبی شده است. این جایگاه اجتماعی، به طور طبیعی و نفوذ بر عرصه های اجتماعی دارای آثار و تبعاتی در عرصه سیاسی بود. به تدریج از اوائل دهه 1340، بازاریان عهده دار نقش های مختلفی در عرصه کنشگری سیاسی و از جمله در حرکت انقلابی مردم به رهبری روحانیت انقلابی شدند. این مقاله درصدد پاسخگویی به این سؤال است که اساساً بازاریان به لحاظ اجتماعی چه نقش هایی را در انقلاب اسلامی ایفا نمودند و چگونه این نقش ها به تسهیل فرایندهای انقلابی انجامید. روش استفاده شده در این مقاله مطالعه اسنادی و کتابخانه ای منابع مرتبط با موضوع تحقیق است. نتیجه اینکه بازاریان با بهره گیری از نفوذ گسترده خود بر عرصه جامعه مدنی سنتی ایران، موجب اثرگذاری بر کنش انقلابی دیگر کارگزاران انقلاب و بسیج انقلابی مردم شدند.
آموزش نوین زرتشتیان، عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زرتشتیان ایران، تا دوره سلطنت ناصرالدین شاه، فاقد نهاد آموزشی مستقل بوده و همین موجب عدم پیشرفت آنان در مراتب دیوانی و اقتصادی می شد. جرقه ایجاد چنین نهادی اوایل دوره ناصری، با پشتیبانی مالی زرتشتیان هند، به طور خاص شخصی به نام مانکجی که درصدد بهبود وضعیت اجتماعی زرتشتیان یزد بود، زده شد. اقدامات مانکجی نوع اندیشه خاصی را برای جلب حمایت زرتشتیان یزد از نهاد نوین آموزشی ترویج می کرد. هدف این مقاله پاسخ به این پرسش است که چه چالش هایی از درون این جامعه، در مقابل تأسیس یک نهاد آموزشی، ایجاد شده و زمینه های عمومی جامعه ایران و پیشینه نهاد های آموزشی چه تأثیری بر واکنش های اجتماعی داشتند؟ اندیشه هایی را که توسط ماکنجی برای تشویق زرتشتیان ایران به ساخت مدارس نوین، مطرح کرده است با استفاده از نظریات جامعه شناسی در باب شکل گیری نهاد اجتماعی و به طور خاص با مقایسه نهادینه شدن خودخواسته (Self-enforcing) و یا تبدیل نهاد متصور (Imagined Institution) به نهاد استقراریافته (Enacted Institution) بررسی شده و اندیشه های مطرح شده و فعالیت های انجام شده در راستای تأسیس نهاد آموزشی زرتشتی ریشه یابی و تحلیل می شوند. انگیزه ایجاد نهاد آموزشی برای زرتشتیان از آموزه های سنتی آنان گرفته شد، از آن جا که تأسیس نهاد نوین آموزش برای کودکان زرتشتی، مقدم بر دیگر اقشار بود، ارزیابی سیر تحولات آن، درباب روند اقتباس آموزش نوین، پاسخ دهنده ابهاماتی از تاریخ معاصر ایران خواهد بود.
تحلیلی بر مهاجرت و اسکان خانوارهای ارامنه در حومه اصفهان دوره صفوی؛ نمونه پژوهی: منطقه لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اوایل قرن11ه.ق/17م، شاه عباس اول گروه هایی ازخانوارهای اتباع ارمنی را از موطن آنها در جلفا و ایروان، به اصفهان و مناطقی از حومه آن کوچ داد. حضور ارامنه در اصفهان و حومه آن به مثابه گروه های مهاجری تلقی شد که حق انتخاب محل نداشته و به این مناطق کوچانده شدند. بر این اساس، بخشی از ده نشینان و کشاورزان آنها در بعضی نواحی روستایی منطقه ی لنجان اسکان داده شدند. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از فضای جستارهای میدانی، به دنبال پاسخ به این پرسش ها است که: اسکان خانوارهای ارامنه در لنجان با چه اهدافی صورت گرفت و کدامیک از نواحی روستایی لنجان ارمنی نشین بودند؟ ارامنه طی حضور خود در منطقه ی لنجان چه اثرات مهمی بر وضعیّت اقتصادی این منطقه داشتند؟ یافته ها نشان می دهد که: ارامنه مهاجر، با اهداف سیاسی، اقتصادی و دفاعی در سطح وسیعی از نواحی حاصلخیز لنجان سکونت داده شدند. حمایت شاهان صفوی از ارامنه و تلفیق نیروی کار بومی و ماهر، سبب رونق کشت و زرع و فعالیّت های وابسته به آن در منطقه شد؛ به دست آنها آبادی های چندی بنیان نهاده شد و کار و تولید در منطقه رونق گرفت. در اواخر دوره ی صفوی ارامنه متحمل فشارهای اقتصادی و مذهبی شدند.
مساله مقوله بندی در مطالعات تاریخ اجتماعیِ زندگی روزانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری سنتی به اقتضای موضوعش که مطالعه زندگی مردان بزرگ و مناسبات قدرت و سیاست بود به طور مستقیم با مقوله های اجتماعی/ جمعیتی به عنوان یک مساله روش شناختی درگیر نبوده ولی پیدایش تاریخ اجتماعی نوین در دهه های اخیر و به ویژه رواج مطالعات زندگی روزانه در این حوزه، مقوله بندی را هم در سطح جمعیتی و هم در قبال مضامین مورد پژوهش در زندگی این جمعیتها، حایز اهمیت ساخت. مساله این پژوهش تبیین اهمیت روش شناختی مقوله بندی در مطالعات تاریخ اجتماعی، با بررسی و مقایسه مقوله بندیهای انتخاب شده در شماری از تحقیقات زندگی روزانه در غرب و ایران است. پرسش اصلی این پژوهش نیز این است که محققان تاریخ زندگی روزانه چگونه و با توجه یا تحت تاثیر چه عواملی مقوله های تحقیق خود را انتخاب کرده و سامان داده اند؛ همچنین آیا می توان برای تمام ادوار تاریخی با شرایط جغرافیای و فرهنگی متفاوت، شیوه مقوله بندی واحدی را ارایه داد؟ فرض بر این است که مورخان در این زمینه با اتکا به روش های هرمونتیکی و همچنین با در نظر گرفتن شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی هر دوره و متغیرهای مورد بررسی شان، دست به مقوله بندی متناسب زده اند. در این بررسی با مقایسه مقوله بندیهای انتخاب شده در شماری از تحقیقات تاریخ زندگی روزانه در غرب و ایران، شیوه مقوله بندی و نیز منطق و ملاک معنادارسازی این مقوله بندیها را بازشناسی کرده ایم. در این پزوهش معلوم شده که حالت پژوهش و قصد مولف و مقتضیات و اولویتهای مقوله ای در زندگی واقعی روزانه در هر دوره از مهمترین عوامل تعیین کننده شیوه مقوله بندی در این مطالعات بوده اند