جلال آل احمد ازجمله نویسندگان صاحب سبک و تأثیرگذار بر داستان نویسی ایران است. او با توجه به اشرافی که بر اوضاع زمان خود دارد، توانسته مسائل اجتماعی را که مردم با آن ها دست به گریبان بوده اند، تشخیص دهد و به خوبی در داستان های خود منعکس نماید. تعدّد آثار داستانی وی اعم از داستان کوتاه و رمان با موضوعات گوناگون و نگرش انتقادی نسبت به اوضاع اجتماعی جامعه و تضادها و تعارض ها در آن، سبب گردیده است که این آثار ازلحاظ بررسی جامعه شناختی بسیار غنی باشند؛ ازاین دست موضوعات، بحث از آموزش وپرورش، شرایط معلّمان و اوضاع اجتماعی آنان است که در آثار جلال بروز و ظهور یافته اند. این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی به بررسی نگاه تاریخی– اجتماعی جلال به وضعیت معلمان و آموزش وپرورش در دوره پهلوی می پردازد و مسائلی چون رضایت شغلی، وضعیت درآمد، ارزش کار معلّمان نسبت به دیگر مشاغل، آداب مدرسه و معلّم، شیوه های آموزش، تشویق و تنبیه ها و... به خوبی و با رعایت بسیاری از جزئیات در داستان های او منعکس شده اند.