پژوهش های تاریخی ایران و اسلام
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان 1399 شماره 26 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
آزادی فرد و قدرت دولت از مفاهیم و موضوعات مورد بحث میان جری ان های سیاس ی و م ذهبی مختل ف در دوران مشروطه بوده است که متناسب با تعریفی که هر یک از جریان ها از آزادی و قدرت و حیط ه آن در اسلام ارائه داده اند مواضع مختلفی در برابر نهضت مشروطیت ک ه یک ی از اص ول اساسی آن آزادی فرد و قدرت دولت است اتخاذ کرده اند. شیخ فضل اﷲ نوری و میرزای نائینی به عنوان نمایندگان دو جریان مهم فکری بودند که در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند و نظرات متفاوتی را ارائه دادند. این گونه به نظر می رسد که عمده ی اختلاف ها به مبانی و اندیشه های سیاسی افراد باز می گشت، ولی در واقع، اختلاف برداشتی که میان علمای عصر مشروطه وجود داشت، عمدتاً در زمینه تجزیه و تحلیل جریان های سیاسی، اظهار نظر در مورد اشخاص و احزاب، انگیزه های آن ها و مواردی از این قبیل بود و طبیعی بود که در بحث از این گونه امور و اظهار نظر در این موارد، اختلاف نظر به وجود آید. این مقاله در یک بررسی تطبیقی و با بهره گیری از روش پژوهش تطبیقی به بیان اندیشه ها و مواضع جریان مشروطه ی مشروعه و رهبر اصلی آن، شیخ فضل الله نوری، در مقابل علمای مشروطه خواه و رهبر اصلی آن، علامه نائینی پرداخته است.
سیاست صلح طلبی صفویان دربرابر دولت عثمانی در سده دهم هجری (با تکیه بر متن مکاتبات و نقش مذهب بر این سیاست)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های مهم روابط صفویان و عثمانی در کنار حالت دشمنی و ستیزه جویانه، روابط مسالمت آمیز بود که از آن به صلح طلبی یا صلح دوستی نیز تعبیر می شود. در اندیشه سیاست خارجی صفویان، صلح بر جنگ مقدم بود و سیاست نظامی، مبتنی بر ضرورت هایی بود که رخ می داد. هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی سیاست صلح طلبی صفویان در سده دهم هجری/شانزدهم میلادی دربرابر دولت عثمانی و علل آن، با تکیه بر متن مکاتبات و معاهدات سیاسی طرفین و نقش مذهب بر این سیاست است که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دولت صفوی به عنوان یک دولت اسلامی با ایدئولوژی شیعی، مبنای روابط خارجی خود را با همسایگان (به ویژه دولت عثمانی) براساس اصل صلح و هم زیستی مسالمت آمیز و نیز پای بندی به قراردادها و پیمان های منعقده با آن ها گذاشت و تا زمانی که ضرورت نداشت به جنگ مبادرت نمی ورزید. این سیاست صلح-دوستی صفویان، متأثر از آموزه های دینی در ضرورت رابطه صلح و دوستی میان مسلمانان و وفای به عهد و پیمان بود و البته واقعیت های پیرامونی و توان و امکانات موجود آنها در اتخاذ این رویکرد مؤثر بوده است.
زمینه های اقتصادی جنبش های اجتماعی در طلیطله عصر امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد طلیطله یکی از مولفه های قابل توجه در شکل گیری و تداوم جنبش های اجتماعی و تحرکات اعتراضی مردمان آن شهر در دوره امویان اندلس بوده که بررسی آن با توجه به شرایط خاص طلیطله از نظر سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی، می تواند حائز اهمیت باشد. پیشینه پایتختی، موقعیت جغرافیایی، مجاورت طوایف مختلف بومی اسپانیا، بربرها و قبائل عرب مهاجر و مشارکت آنها در اقتصاد شهری و تحرکات اجتماعی، مناسبات پیچیده ای را میان این شهر و حاکمیت اموی در قرن دوم و سوم هجری رقم زد. چنانکه طی این دوره، طلیطله شاهد جنبش های اعتراضی و شورش های پی در پی بوده و نوع برخورد دولت اموی با این تحرکات عمدتا موجب تشدید آنها شده است. در تحقیق حاضر این پرسش محوری که وضعیت اقتصادی و بازار طلیطله، چه تأثیراتی بر شکل گیری، تداوم و افول جنبش های اعتراضی آن شهر داشته، مورد واکاوی قرار گرفته است. دستاورد تحقیق این است که رونق کشاورزی و بازار طلیطله متأثر از مرکزیت و پیشینه تجاری و سیاسی آن، امکان و انگیزه تقابل با حکومت را برای معترضان فراهم و زمینه جنبش های اعتراضی را مهیا ساخته و توقف رونق اقتصادی در دوره های خاص، به نسبت در افول جنبش ها مؤثر بوده است.
بررسی تحول تاریخی مفهوم دهقان؛ از زمین دارِ اشرافی به روستاییِ کشاورز (از دوره باستان تا سده ششم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهقانان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین گروه های اجتماعی در تاریخ ایران عهد ساسانی و نخستین سده های اسلامی بودند. دهقانان زمین داران اشرافیِ فرهیخته ای بودند که در گذار از عصر باستانی به عهد اسلامی که دگرگونی های سیاسی و دینی بزرگی رخ داد، نه تنها موقعیت و جایگاه اجتماعی شان تنزل نیافت بلکه در مواردی ارتقاء نیز یافت. در عصر فتوحات آنان عمدتاً حاکمان و والیان بسیاری از مناطق مختلف ایران عصر ساسانی بودند که با مصلحت اندیشی با فاتحان عرب به صلح و توافق رسیدند و همچنان اشرافیتِ ارضی خود را تا چند سده بعد حفظ نمودند. اما آنچه در تاریخ پرفراز و نشیب این گروه اجتماعی بسیار حائز اهمیت است، تحولی است که در مفهوم دهقان از سده ششم هجری به بعد رخ داد. در واقع از این سده به بعد شاهد تحول تدریجی مفهوم دهقان از زمین دار اشرافی به روستایی کشاورز هستیم. پژوهش حاضر به دنبال چرایی این تحول بسیار مهم و البته شگرف است. بنابر یافته های پژوهش این تحول نه معلول تحولات سیاسی (سقوط نظام ساسانی) و نه محصول دگرگونی های دینی (اسلام آوردن ایرانیان) بلکه ناشی از تغییرات اقتصادی و نظام زمین داری بود.
منابع آگاهی دیپلماتیک در ایران دوره ی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"آگاهی" پروسه ای اکتسابی است که انسان در تعامل با دیگران و در فرآیند آموزش کسب می کند. با توجه به حاکمیت قواعد سنتی بر حوزه ی مناسبات دیپلماتیک ایران، نیاز به بروزرسانی این قواعد ضروری می نمود. روند تدریجی تشکیل و نهادینه شدن وزارت دول خارجه در طول دوره ی قاجار، این فرصت را فراهم آورد تا با برداشتن گامی در راستای این انسجام، منابع آگاهی بخش دیپلماتیک آن نیز تحول یافته و با سیر مدرنیزاسیون اداری این نهاد منطبق گردد. منابع آگاهی دیپلماتیک به منشأ دانش در این حوزه اطلاق می شود؛ سیر تحول این منابع مساله پژوهش حاضر است. منابع آگاهی دیپلماتیک کدامند؟ و مسیر تحول آن در طول دوره ی قاجار چگونه بود؟ سوالی اساسی است که مساله ی پژوهش حاضر را شکل می دهد. بنابراین فرضیه ی تحقیق اینگونه تنظیم شد: سیر تحول منابع آگاهی دیپلماتیک در ایران سیری است از کسب آگاهی شفاهی به سمت آگاهی مبتنی بر آموزش. تحول منابع آگاهی در دوره ی قاجار ارتباطی دوسویه با رشد نهاد دیپلماتیک دارد یعنی تحول در منشأهای آگاهی، تحول در نهاد را نیز به دنبال داشته است و بالعکس؛ یافته های پژوهش نشان می دهد در دوره ی اول قاجار منشأهای آگاهی عموما شفاهی هستند و با گسترش مناسبات خارجی، آگاهی تجربی نیز شکل می گیرد. در دوره ی تحول تشکیلات دیپلماتیک، شاهد رشد آگاهی تجربی و گام های آن به سوی آگاهی مبتنی بر آموزش هستیم؛ این پروسه در دوره ی آخر قاجار با تشکیل مدرسه ی عالی علوم سیاسی تکمیل و منشأ آگاهی های دیپلماتیک به آموزش مدون تغییر می یابد. در جستار حاضر با روش توصیفی-تبیینی به سیر این تحول پرداخته می شود.
نقش آفرینی پَریخان خانم(دختر شاه طهماسب اول صفوی)در تحولات عصر صفوی(955-985ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پَریخان خانم دختر طهماسب اول صفوی از شخصیت های تأثیرگذار دوران صفویه(دوران طهماسب تا محمد خدابنده)به شمار می آید.او در تحولات سیاسی این دوران نقشی بسیار مهم ایفاء نمود؛در دوران پدرش طهماسب هیچ امر مهمی بدون مشورت او انجام نمی یافت.پریخان خانم در تعیین دو جانشین بعدی طهماسب(اسماعیل دوم و محمد خدابنده)و تحولات سیاسی دوران آنان نیز نقشی تأثیرگذار داشت.پریخان خانم بر تحولات فرهنگی و اجتماعی دوران خویش نیز اثر گذار بود؛او به علم آموزی علاقمند بود تا بدانجا که به تأسیس مدرسه ای اقدام نمود و عالمان و شعرا نیز مورد توجه او قرار می گرفتند.از جنبه اجتماعی نیز حضور پریخان خانم در مناسبات آن عصر قابل توجه است زیرا با وجود محدودیت های شدید جامعه دوران صفوی برای زنان،پریخان خانم نشان داد زنان نیز می توانند بر تحولات جامعه موثر باشند.پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی،نقش آفرینی های سیاسی،فرهنگی و اجتماعی پریخان خانم را بررسی و تحلیل نماید.فرضیه پژوهش این است:پریخان خانم یکی از زنان قدرتمند و جسور خاندان سلطنتی صفوی و از بازیگرانِ مهم تحولات دوران صفویه بویژه در عرصه سیاسی، از اواخر حیات شاه طهماسب اول تا روی کار آمدن محمد خدابنده به شمار می آید بگونه ای که می توان او را در زمره زنان تأثیرگذار این بخش از تاریخ ایران محسوب نمود.
نگرش منابع قرون نخستین اسلامی به قوم کوچ (قُفص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قوم کوچ(قُفص) از ابتدای دوره اسلامی تا قرن هفتم قمری در زمینه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی نقش محوری در جیرفت داشتند. در این فاصله زمانی منابع تاریخی و جغرافیائی ایران به نقش این قوم و ویژگی های آنان توجه ویژه ای نموده و آنان را به عنوان قومی خشن و راهزن معرفی نموده اند. به همین دلیل پژوهش پیش رو نظریه غالب نسبت به قوم قفص را به بحث گذاشته است و با بازخوانی گزارش های منابع قرون نخستین اسلامی، با روش توصیفی– تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، در پی پاسخی برای این پرسش است که: چرا منابع تاریخی و جغرافیایی دوران اسلامی غالبا نگرش منفی مبنی بر خشونت و راهزنی نسبت به کوچ ها داشتند؟ با مطالعه منابع تاریخی و جغرافیایی و آزمون فرضیه مبنی بر این که در منابع تاریخی و جغرافیایی قرون نخستین اسلامی نگاهی یک سویه و حکومتی نسبت به جامعه و قوم کوچ وجود دارد، این نتیجه حاصل شد که می توان بین دو نوع دیدگاه بیرونی و درونی نسبت به قوم کوچ تمایز قائل شد. دیدگاه بیرونی که در منابع بازتاب یافته است، کوچ ها را دارای ویژگی هایی چون تمرد، راهزنی و خشونت می داند. این دیدگاه درباره کوچ ها، از عصر آل بویه در منابع منعکس شد. از منظر دیدگاه دوم کوچ ها را می توان از درون جامعه آنان و با شیوه ای همدلانه مورد بررسی قرار داد. بر اساس این دیدگاه کوچ ها در بحث قومی و نژادی از ویژگی های زندگی قبیله ای مبنی بر روحیه تفَرُد و استقلال طلبی برخوردار بودند و تن به اطاعت از حکومت ها نمی دادند.
عوامل مؤثر بر توسعه ی اقتصاد شهری اصفهان در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصفهان، شهری با سابقه کهن در مرکزفلات ایران، هزار سال تجربه شهرنشینی به شیوه اسلامی- ایرانی را پشت سرگذاشته و در این گذر طعم ویژه سه دوره برجسته( آل بویه، سلجوقیان، صفویه) را آزموده است ؛ که اوج آن در دوره صفویه رغم خورد. یکی از نمادهای بالندگی شهرنشینی در این دوره توسعه «اقتصاد شهری» اصفهان بود که عوامل گوناگونی در تحقق آن نقش داشتند. دراین پژوهش نقش شاخص های «جمعیت»،« زیرساخت های حمل و نقل» و«مکان یابی» که از مؤلفه های علم «اقتصاد شهری» به شمار می روند، مورد بررسی قرار می گیرند. در این راستا، این سوال مطرح می شود که این شاخص ها تحت تأثیر چه عواملی شکل گرفتند و چه نقشی در توسعه سازمان «اقتصاد شهری» اصفهان در این دوره داشتند. پژوهش حاضر تحقیقی تاریخی است که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عواملی نظیر «تراکم جمعیت»، « توسعه زیر ساخت های حمل ونقل» و «مکان یابی مناسب عناصر شهر» تأثیر بسزایی در توسعه «اقتصاد شهری»اصفهان دوره صفوی داشته اند.
قلعه شاهدژ؛ پیشرو در اصول دفاع غیرعامل دوره اسماعیلیان در قهستان (خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خراسان جنوبی (قهستان) در طول تاریخ به دلیل موقعیت استراتژیک خود، همواره مورد تهدید دشمنان قرار داشته است. توجه به این موضوع و توجه به سیاست دفاع غیرعامل و شناخت مؤلفه های دفاعی آن امری ضروری است. با بررسی و مطالعه قلاع شاخص اسماعیلیه در منطقه خراسان جنوبی که می تواند به کشف رمز ماندگاری آنها بیانجامد و الگو گرفتن از آنها به ایجاد بناهای ماندگار منجر شود و نتیجه ای جز یک مدیریت واحد در قلاع منسوب به اسماعیلیه در این منطقه نیست (وحدت در عین کثرت). این مقاله ضمن تعریف اصول دفاع غیرعامل، به بررسی نحوه استفاده از آن در قلعه شاهدژ نهبندان واقع در استان خراسان جنوبی به روش توصیفی- تحلیلی پرداخته می شود. ابزار گردآوری اطلاعات این پژوهش مبتنی بر روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. مؤلفه های مورد مطالعه در این پژوهش نشان دهنده موقعیت استراتژیک قهستان برای انتخاب قلاع اسماعیلیان در دوره سلجوقی و حمایت حاکمان محلی (سیمجوری) از فرقه اسماعیلیه در منطقه است که اصلی ترین مؤلفه غیر عامل آن مکانیابی است. نتایج حاصل از تحقیق ضرورت مطالعه و بکار گیری مؤلفه هایی است ضرورت بگارگیری آن برای جلوگیری از آسیب های احتمالی گروه ها و اقلیت های حکومتی در گذشته منطقه خراسان جنوبی (قهستان) است.
منازعات فرقه ای ری در عصر سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، در پی آن است تا به روش تاریخی و بر پایه اسناد و مدارک تاریخی و منابع کتابخانه ای به بررسی و تبیین منازعات فرقه ای در ری عصر سلاجقه بپردازد و پاسخی به این پرسش که چالش ها و تعارضات فرقه ای میان چه گروه هایی بوجود آمده و چه پیامدهایی را به دنبال داشته است؟ در شهر ری، از یکسو پیروان تسنن با حمایت حاکمان و وزرای سلجوقی در اکثریت و اولویت قرار داشته و با شیعیان از گروه های مختلف در تضاد و آن ها را مورد آزار و اذیت قرار می دادند و در نقطه مقابل، دیدگاه و تفکر شیعیه امامیه و اسماعیلیه حضور داشته و توسط سلاطین سلجوقی متهم به رافضی می شدند. بر اساس یافته های حاصله، گسترش مجادلات فقهی و کلامی، تالیف کتب و رساله های متعدد در اثبات یا رد عقاید و دیدگاه های فرقه ای، رکود معتزله، و گسترش صوفی گری از مهمترین پیامدهای این تعارضات می باشد.
کرمانشاه در گفتمان شرق شناسی: تحلیلی پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادوارد سعید در «شرق شناسی» ویژگی های گفتمانی آن بخش از دانش را توضیح می دهد که در قرن نوزدهم توسط محققان، سفرنامه-نویسان، شاعران و رمان نویسان پدید آمد، دانشی که عملاً شرق را نه به عنوان جامعه و فرهنگی که بر اساس خود عمل می کند، بلکه همچون مخزنی برای دانش غربی ساخت.این مقاله بر مبنای نظریات پسااستعماری(با تاکید بر آرای ادوارد سعید ) و با استفاده از روش تحلیل گفتمان به بررسی سفرنامه هایی می پردازد که جغرافیای فرهنگی کرمانشاه را مورد توصیف قرار داده اند. هدف این پژوهش شناخت کرمانشاهی است که در آثار شرق-شناسان معرفی شده است.به عبارتی به این دلیل که مطالعات موجود جنبه کلی داشته و هیچ گاه مناطق مختلف به صورت مستقل و محلی مورد بررسی قرار نگرفته است، بر آنیم که به شکلی بومی کلیشه های شرق شناسانه به کار رفته در متون و نوشته های غربی در خصوص منطقه ی کرمانشاه را از طریق روش تحلیل گفتمان مورد کنکاش قرار دهیم. یافته ها حاکی از تسلط لایه های مضاعفی از سویه های شرق شناسانه نسبت به منطقه کرمانشاه است زیرا هم شامل مواردی است که به ایرانیان داده شده و هم شامل صفاتی است که به کردها(به دلیل داشتن جمعیت کردزبان) نسبت داده شده و هم خصایص اعراب(به دلیل هم مرز بودن و داشتن عبور و مرور سهل و فراوان با اعراب) را در خصوص مردم منطقه به کار برده اند.
نقش دین بودایی در دوره ایلخانی با تأکید بر آرای علاء الدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود ایلخانیان به ایران این کشور به یکی از مراکز گسترش افکار وجریانه بودایی تبدیل گشت. این مذهب با تصوف نیز برخورد کرده و تأثیر و تاثراتی بر جای نهاد. در این مقاله سعی شده است ضمن واکاوی نقش بودیسم در دوره ایلخانی به ویژه در دوران ارغون شاه، به تعاملات بین بودیسم و تصوف با تأکید بر شخصیت علاءالدوله سمنانی پرداخته شود. سمنانی که بحران های روحی، وی را از خدمت در دستگاه مغول به عزلت و عبادت و خانقاه تصوف کشانید، در مدت همکاری با ارغون، با بخشیان و کاهنان بودایی حشر و نشر داشت و گر چه منتقد افکار ایشان بود، خواسته یا ناخواسته زیر تاثیر آراء آنان قرار داشت. سوال اصلی این است که تصوف علاءالدوله سمنانی چه تاثیراتی احتمالی از بودیسم تنتره ای، پذیرفته است؟ حاصل پژوهش نشان می دهد تاثیرات سمنانی از بودیسم در آثار وی بازتاب منفی داشته است مانند مخالفت وی با اصل تناسخ و نقد وی بر وحدت وجود ابن عربی که می تواند پیامد مواجه با افکار بودائیان باشد، اما در بحث لطایف سبعه نیز گر چه اصل آن را از منابع کبرویه اخذ کرده، اما ممکن است در برخی جزئیات زیر تاثیر آموزه چاکره های هفتگانه در یوگای کوندالینی باشد.