آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

قوم کوچ(قُفص) از ابتدای دوره اسلامی تا قرن هفتم قمری در زمینه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی نقش محوری در جیرفت داشتند. در این فاصله زمانی منابع تاریخی و جغرافیائی ایران به نقش این قوم و ویژگی های آنان توجه ویژه ای نموده و آنان را به عنوان قومی خشن و راهزن معرفی نموده اند. به همین دلیل پژوهش پیش رو نظریه غالب نسبت به قوم قفص را به بحث گذاشته است و با بازخوانی گزارش های منابع قرون نخستین اسلامی، با روش توصیفی– تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، در پی پاسخی برای این پرسش است که: چرا منابع تاریخی و جغرافیایی دوران اسلامی غالبا نگرش منفی مبنی بر خشونت و راهزنی نسبت به کوچ ها داشتند؟ با مطالعه منابع تاریخی و جغرافیایی و آزمون فرضیه مبنی بر این که در منابع تاریخی و جغرافیایی قرون نخستین اسلامی نگاهی یک سویه و حکومتی نسبت به جامعه و قوم کوچ وجود دارد، این نتیجه حاصل شد که می توان بین دو نوع دیدگاه بیرونی و درونی نسبت به قوم کوچ تمایز قائل شد. دیدگاه بیرونی که در منابع بازتاب یافته است، کوچ ها را دارای ویژگی هایی چون تمرد، راهزنی و خشونت می داند. این دیدگاه درباره کوچ ها، از عصر آل بویه در منابع منعکس شد. از منظر دیدگاه دوم کوچ ها را می توان از درون جامعه آنان و با شیوه ای همدلانه مورد بررسی قرار داد. بر اساس این دیدگاه کوچ ها در بحث قومی و نژادی از ویژگی های زندگی قبیله ای مبنی بر روحیه تفَرُد و استقلال طلبی برخوردار بودند و تن به اطاعت از حکومت ها نمی دادند.

تبلیغات