"آگاهی" پروسه ای اکتسابی است که انسان در تعامل با دیگران و در فرآیند آموزش کسب می کند. با توجه به حاکمیت قواعد سنتی بر حوزه ی مناسبات دیپلماتیک ایران، نیاز به بروزرسانی این قواعد ضروری می نمود. روند تدریجی تشکیل و نهادینه شدن وزارت دول خارجه در طول دوره ی قاجار، این فرصت را فراهم آورد تا با برداشتن گامی در راستای این انسجام، منابع آگاهی بخش دیپلماتیک آن نیز تحول یافته و با سیر مدرنیزاسیون اداری این نهاد منطبق گردد. منابع آگاهی دیپلماتیک به منشأ دانش در این حوزه اطلاق می شود؛ سیر تحول این منابع مساله پژوهش حاضر است. منابع آگاهی دیپلماتیک کدامند؟ و مسیر تحول آن در طول دوره ی قاجار چگونه بود؟ سوالی اساسی است که مساله ی پژوهش حاضر را شکل می دهد. بنابراین فرضیه ی تحقیق اینگونه تنظیم شد: سیر تحول منابع آگاهی دیپلماتیک در ایران سیری است از کسب آگاهی شفاهی به سمت آگاهی مبتنی بر آموزش. تحول منابع آگاهی در دوره ی قاجار ارتباطی دوسویه با رشد نهاد دیپلماتیک دارد یعنی تحول در منشأهای آگاهی، تحول در نهاد را نیز به دنبال داشته است و بالعکس؛ یافته های پژوهش نشان می دهد در دوره ی اول قاجار منشأهای آگاهی عموما شفاهی هستند و با گسترش مناسبات خارجی، آگاهی تجربی نیز شکل می گیرد. در دوره ی تحول تشکیلات دیپلماتیک، شاهد رشد آگاهی تجربی و گام های آن به سوی آگاهی مبتنی بر آموزش هستیم؛ این پروسه در دوره ی آخر قاجار با تشکیل مدرسه ی عالی علوم سیاسی تکمیل و منشأ آگاهی های دیپلماتیک به آموزش مدون تغییر می یابد. در جستار حاضر با روش توصیفی-تبیینی به سیر این تحول پرداخته می شود.