آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

با ورود ایلخانیان به ایران این کشور به یکی از مراکز گسترش افکار وجریانه بودایی تبدیل گشت. این مذهب با تصوف نیز برخورد کرده و تأثیر و تاثراتی بر جای نهاد. در این مقاله سعی شده است ضمن واکاوی نقش بودیسم در دوره ایلخانی به ویژه در دوران ارغون شاه، به تعاملات بین بودیسم و تصوف با تأکید بر شخصیت علاءالدوله سمنانی پرداخته شود. سمنانی که بحران های روحی، وی را از خدمت در دستگاه مغول به عزلت و عبادت و خانقاه تصوف کشانید، در مدت همکاری با ارغون، با بخشیان و کاهنان بودایی حشر و نشر داشت و گر چه منتقد افکار ایشان بود، خواسته یا ناخواسته زیر تاثیر آراء آنان قرار داشت. سوال اصلی این است که تصوف علاءالدوله سمنانی چه تاثیراتی احتمالی از بودیسم تنتره ای، پذیرفته است؟ حاصل پژوهش نشان می دهد تاثیرات سمنانی از بودیسم در آثار وی بازتاب منفی داشته است مانند مخالفت وی با اصل تناسخ و نقد وی بر وحدت وجود ابن عربی که می تواند پیامد مواجه با افکار بودائیان باشد، اما در بحث لطایف سبعه نیز گر چه اصل آن را از منابع کبرویه اخذ کرده، اما ممکن است در برخی جزئیات زیر تاثیر آموزه چاکره های هفتگانه در یوگای کوندالینی باشد.

تبلیغات